نام پژوهشگر: اسدالله آژیر

مغالطه شناسی سهروردی در نقد مشائیان در فلسفه اشراق
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  کاظم موسی خانی   اسدالله آژیر

سهروردی در دو اثر بزرگش، المشارع و المطارحات و حکمه الاشراق، به نقد برخی از بنیان ها، آراء و ادله مشائیان پرداخته است. در بسیاری از این نقدها وی به مغالطه شناسی مشائیان پرداخته و مغالطات آنها را مشخص نموده است، به عبارتی دیگر، وی از دریچه مغالطه به نقد مشائیان نشسته است. در این پژوهش بر آن شده ایم که به بررسی و ارائه مغالطه شناسی او در نقد مشائیان بپردازیم. برای این کار ابتدا سعی کرده ایم که به بررسی چند مسأله بنیادی تر نسبت به این موضوع بپردازیم. در راستای پرداختن به مغالطه شناسی سهروردی در نقد مشائیان باید ببینم که وی اساسا چگونه به مغالطه پرداخته است، چه رویکردهایی در مغالطه پژوهی داشته است و مشخص کنیم که این نقدهای مغالطه شناسانه در مغالطه پژوهی اش چه جایگاهی دارند. برای این امر بایسته است که به طور اساسی تر، بدانیم که چه رویکردهایی در مغالطه پژوهی منطق دانان مسلمان وجود دارد و سهروردی چه جایگاهی در مغالطه پژوهی سنت منطقی منطق دانان مسلمان دارد. در این نوشتار پس از مشخص نمودن رویکردهای مغالطه پژوهی منطقدانان مسلمان و جایگاه سهروردی در میان این منطقدانان و مشخص نمودن جایگاه نقدهای مغالطه شناسانه اش، به ارائه و بررسی این نقدها پرداخته شده است.

اعتباریات از دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  معصومه سورنی   اسدالله آژیر

پژوهش حاضر به منظور ارائه و تطبیق دیدگاه شیخ اشراق و علامه طباطبایی در باب مسئله ی مفاهیم اعتباری تدوین یافته است. با توجه به اینکه شناخت مفاهیم اعتباری و تفکیک آنها از مفاهیم حقیقی در مباحث فلسفی جایگاه مهمی دارد و در عملکرد ذهن بسیار موثر است، این پژوهش در نظر دارد که به ارائه و تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف اسلامی در باب مفاهیم اعتباری بپردازد. برای این منظور، سعی شده است که بعد از بیان دیدگاه سهروردی و علامه طباطبایی، در باب تعریف و تقسیم بندی مفاهیم حقیقی و اعتباری، نحوه ی وجود این مفاهیم در خارج و ذهن، ملاک صدق و مطابقت مفاهیم حقیقی و اعتباری، مصادیق مفاهیم اعتباری و...، به تطبیق دیدگاه این دو فیلسوف در باب مسائل ذکر شده، پرداخته شود. مباحث مطرح شده در این رساله، روشن می سازد که هر دو فیلسوف به شناخت مفاهیم اعتباری و تمایز آنها از مفاهیم حقیقی، دست یافته اند. اما سهروردی، تقسیمی درباره ی مفاهیم اعتباری ارائه نداده و مفاهیم فلسفی و منطقی را در یک ردیف آورده است؛ به همین سبب، احکام مفاهیم منطقی را بر مفاهیم فلسفی بار کرده است؛ لیکن علامه، تقسیماتی را در مفاهیم اعتباری طرح می کند و مفاهیم فلسفی و منطقی را در دو گروه جداگانه قرار می دهد؛ لذا احکام آنها را از یکدیگر متمایز می کند. اختلاف دیدگاه این دو فیلسوف در بحث مفاهیم اعتباری، منجر به اختلافات دیگری در سایر مسائل فلسفی شده است. از جمله ی این مسائل، می توان به بحث «اصالت و اعتباریت وجود یا ماهیت» اشاره کرد. سهروردی یکی از مصادیق مفاهیم اعتباری را «وجود» می داند و این دیدگاه، منجر می شود که به او نسبت اصالت ماهوی بدهند؛ لیکن علامه تنها مفهوم «وجود» را اعتباری می داند؛ اما مصادیق آن را اصیل می شمارد و برای آن حقیقتی در خارج قائل است؛ از این رو، او قائل به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت می شود. واژگان کلیدی: مفاهیم اعتباری، معقول ثانی، سهروردی، فلسفه اشراق، حکمت متعالیه.