نام پژوهشگر: محمد علی گنجویان
مریم کشاورز محمد علی گنجویان
چکیده: ذخیره سازی گاز طبیعی در ساختار های نمکی از جمله روش های نوین و بنیادی جهت تداوم تامین گاز در زمان عدم تعادل تولید و مصرف (اوج مصرف و نوسانات فصلی) به شمار می رود. با دقت به این امر که مطالعه ساختار های نمکی جهت امکان سنجی ذخیره سازی گاز طبیعی تا کنون به صورت یک روش جامع وسیستماتیک انجام نیافته است، در این تحقیق با بکارگیری روش های کاربردی و نوین مطالعاتی، ساختار نمکی نصر آباد کاشان با هدف تعیین خاستگاه و ساز و-کار ساختار نمکی مورد بررسی قرار گرفت. این ساختار به لحاظ موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی منطقه حائز اهمیت می باشد. با توجه به این امر که این ساختار نمکی از لحاظ ابعاد جزء ساختار های نمکی مدفون منحصر به فرد در حوضه ایران مرکزی به شمار می رود، مطالعات ژئوفیزیکی و ساختمانی جهت مطالعات اکتشافی در نظر گرفته شد. در این پژوهش با استفاده از داده های ژئوفیزیک لرزه ای، داده های چاه و گرانی سنجی، نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای پایگاه اطلاعاتی تهیه سپس موقعیت و وضعیت ساختار نمکی مشخص گردید. داده های گرانی سنجی حضور نمک را تا عمق 4000- متر تایید نمود. در راستای تحقیق 5 داده های لرزه ای تفسیر و 4 برش ساختاری ترسیم گردید. در مرحله بعد مطالعه نقش ساختار نمکی و تاثیر آن در ساختار های منطقه نشان داد که خاستگاه نمک مربوط به سازند سرخ پایینی بوده است. مهمترین عامل که در ساز و کار بالا آمدن ساختار نمکی نقش داشته است فعالیتهای تکتونیکی - رسوبی تشخیص داده شد. در مرحله بعد از روش های زمین آمار و نرم افزار petrel، مدل سه بعدی ساختار-نمکی تهیه گردید. با استفاده از محاسبات حجمی و داده های سازند های بالا و پایین نمک و پارامتر های مربوط به ساختار نمک، تخمین میزان حجم نمک به همراه محل حفر چاه پیشنهادی تعیین گردید. در مرحله آخر جهت رفع ابهامات موجود با هدف بررسی ساختار های منطقه، شناسایی ساز و کار گسل ها، نمونه برداری نمک جهت آنالیز های شیمیایی و تعیین میزان چگالی نمک عملیات صحرایی برنامه ریزی گردید. تحلیل های استریوگرافیکی به همراه داده های گرانی-سنجی و تصاویر ماهواره ای ساز و کار گسل آب شیرین و ده نار امتداد لغز راستگرد با مولفه معکوس شناسایی شد. در نتیجه با تلفیق داده های سطحی و زیر سطحی بر اساس کلیه نتایج حاصل از پارامتر های سلسله مراتبی امکان سنجی ذخیره-سازی گاز درساختار نمکی نصرآباد کاشان، مناسب و جهت مطالعه در فاز های بعدی پروژه پیشنهاد می گردد. کلید واژه: ذخیره سازی گاز طبیعی، ساختار نمکی نصر آباد کاشان، زمین آمار، مدل سه بعدی، محاسبات حجمی، گسل امتداد لغز راستگرد با مولفه معکوس.
الهام زارع محمد جواد موسوی
واحد رسوبی k1 به سن کرتاسه پیشین (البین – آپتین) ، یکی از واحدهای سنگی حوضه رسوبی ایران مرکزی است . این واحد عمدتا از سنگ آهکهای اربیتولین دار تشکیل شده که به طور همشیب بر روی واحد مارنی و ماسه ای در زیر (qst) و توسط واحدهای آبرفتی کواترنر با یک ناپیوستگی مورد مطالعه قرار نگرفته است ، لذا در این تحقیق سعی شده که این واحد از دیدگاه تاریخچه رسوبگذاری و محیط رسوبی مورد بررسی قرار گیرد . به همین منظور یک برش چینه شناسی در جنوب میامی جهت نمونه برداری انتخاب و 80 نمونه از این توالی برداشت شده است . ضخامت واحد k1 در برش میامی 830 متر اندازه گیری شده است . نتایج مطالعات نشان می دهد که این رسوبات در یک پلاتفرم کربناته کم عمق از نوع رمپ و در 3 مجموعه رخساره ای سنگی کربناته (شامل 19 ریز رخسار) نهشته شده اند ، این رخساره های سنگی بیانگر رسوبگذاری در 3 زیر محیط پشته (shoal) لاگون (lagoon) و پهنه جزر و مدی (tidal flat) است . آنالیز چینه نگاری سکانسی این سازند منجر به شناسایی 3 سکانش رسوبی رده سوم در برش مورد مطالعه شده است . مرزهای سکانسی از نوع sb2 هستند . براساس مطالعات انجام شده بر روی سنگ های کربناته این واحد در این برش ، چندین فرآیند دیاژنتیکی شناسایی شده اند که مهمترین آن ها عبارتند از میکربتی شدن ، سیمانی شدن ، دولومیتی شدن ، فشردگی ، انحلال ، نئومورفیسم و تشکیل رگه های کلسیتی ، این فرایندها در سه محیط دیاژنزی دریایی ، متئوریک و تدفینی بر روی این رسوبات تاثیر گذار بوده اند . واژگان کلیدی : چینه نگاری سکانسی ، کرتاسه پیشین ، سنگ آهک های اربیتولین دار
محبوبه مهرایین محمدجواد موسوی
به منظور بررسی و مطالعه رخساره ها و محیط رسوبی نهشته های ژوراسیک در منطقه ساختاری البرز شرقی، یک برش چینه شناسی در شمال شرق سبزوار انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. در این منطقه نهشته های ژوراسیک با ضخامت 78/435 متر شامل واحد های سنگی دلیچای با ضخامت 12/131 متر شامل آهک های مارنی در پایین است که به طور هم شیب و تدریجی و گاه گسله بر روی سازند شمشک قرار دارد و سازند لار با ضخامت 66/304 متر شامل سنگ آهک توده ای و ضخیم لایه در بالا است که با ناپیوستگی هم شیب بر روی سازند دلیچای قرار می گیرد. از برش مورد نظر تعداد 200 نمونه جمع آوری شد که 99 مقطع نازک جهت مطالعات میکروسکوپی و تکمیلی تهیه گردید. مطالعه مقاطع میکروسکوپی و مقایسه آن با داده های صحرایی، منجر به کسب نتایج زیر گردید: نهشته های سازند های دلیچای و لار، رخساره های کربناته را تشکیل می دهند که در چهار کمربند رخساره ای سکوی خارجی، سکوی میانی، سکوی داخلی (دریای باز) و (پشته های ماسه ای) نهشته شده اند. فرآیند های اصلی دیاژنز شامل انحلال، تخلخل، سیمانی شدن، فشردگی و دولومیتی شدن می باشد و انواع رگه ها و آشفتگی زیستی جزء فرآیند های فرعی دیاژنز در نظر گرفته شدند. بررسی ارتباط عمودی رخساره ها و محیط رسوبی سازند های دلیچای و لار در برش مورد نظر نشان می دهد که رخساره های این سازند ها در یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ هم شیب نهشته شده اند. بر طبق مطالعات چینه نگاری سکانسی و با توجه به تغییرات رخساره ای، سازند های دلیچای و لار در برش مورد مطالعه از شش سکانس رسوبی تشکیل شده که هر کدام شامل دسته رخساره های hst وtst می باشند. مرزهای سکانسی این سازند ها را مرز های سکانسی نوع اول (sb1) ونوع دوم (sb2) تشکیل می دهند.
بهروز غریب محمد علی گنجویان
البرز، ناحیه ای با دگرریختی فعال در پهنه برخورد عربی – اوراسیا می باشد.در این مطالعه (ناحیه چهل دختر واقع در شمال خاوری شهرستان شاهرود) با مورد استفاده قرار دادن نقشه های ژئوفیزیک (مغناطیس هوایی جهت به دست آوردن طول گسل کلاته خیج و گسل های مهم منطقه و همچنین گسل های پنهان منطقه وروش گرانی سنجی به منظور شیب و بالاآمدگی گسل کلاته خیج)، عکس های ماهواره ای منطقه و بررسی ارتباط داده های مذکور و داده های زمین شناسی استفاده گردیده است. با تلفیق این نقشه ها در محیط gis معلوم گردید راستای شمال خاوری – جنوبباختری گسل خیج ، دارای سازوکار معکوس چپ بر به همراه امتداد n45e و شیب 54.3 به سمت جنوب شرقی می باشد و گسل چهل دختر با راستای شمالی – جنوبی داراری سازو کار راست بر می باشد که از گسل خیج جوان تر بوده و هر دوی آنها از شهر کلاته خیج می گذرند. این آرایش هندسی و الگوی حرکتی آنها با الگوی دگرشکلی ترافشارشی چپ گرد ناحیه ای انطباق دارد. فعالیت های نو زمین ساختی با نشانه هایی همچون پرتگاه های گسلی، جابجایی آبراهه ها و همچنین دگر ریختی سازند های جوان و نهشته های کواترنری قابل مشاهده است. در نتیجه به تغییرات تکتونیکی سطح زمین از قبیل پادگانه های گسلی و آبراهه ها و کانال های خمش یافته در امتداد گسل های نامبرده شواهدی نتیجه بر عملکرد فعال گسل کلاته خیج گردید و این شهر از نظر لرزه خیزی مستعد تشخیص داده شد.
شیما میرحسینی محمد علی گنجویان
چکیده این پژوهش به منظور بررسی و ارزیابی گنبد های نمکی گرمسار از دیدگاه نئوتکتونیک صورت پذیرفته است. در این راستا مطالعات مبسوطی در خصوص وضعیت چینه شناسی، زمین ساخت و ماهیت نمک های گستره مورد مطالعه انجام پذیرفت. قدیمی ترین واحد های قابل مشاهده در این ناحیه واحد های ائوسن سازند کرج می باشد. بعد از آن واحد نمکی الیگوسن سازند قرمز زیرین می باشد. سازند قرمز بالایی با سن میوسن سازند بعدی بوده که بر روی رسوبات سازند قرمز زیرین نهشته شده است. سازند هزاردره و رسوبات کواترنر در مراحل آخر نهشته شدند. وجود واحد نمکی سازند قرمز زیرین به عنوان یک سطح جدا کننده خمیری، روی لایه های رویی بسیار تأثیر گذار بوده است همچنین در اثر زمین ساخت و عوامل دیگر مانند فرسایش و نیروی گرانش این توده نمکی به صورت یک نمکشار بیرون ریزی داشته که یکی از بزرگترین نمک شارهای قاره ای می باشد. این خروج نمک در محدوده بین گرمسار- ایوانکی موجب تشکیل یکی از گسترده ترین ورقه های نمکی نابرجا در سطح خشکی شده است. این پدیده زمین شناسی نمایانگر لایه نمکی با اهمیتی در میان رسوبات سنوزوئیک است. با توجه به نقشه باقی مانده که اثرات منطقه ای از داده های میدان کل حذف گردیده تا مغناطیس تنها مربوط به اثرات بی هنجاری های ناحیه ای باشد، محدوده ای با مقدار عددی کم، که وسعت زیادی دارد دیده می شود. این محدوده به دو بخش تقسیم می شود. بخش اول دارای مغناطیس پایین می باشد که می تواند به دلیل عمیق بودن سنگ بستر و در نتیجه ضخامت زیاد آبرفت در این ناحیه باشد. با توجه به شواهد سطحی و رخنمون نمک و به هم ریختگی هایی که در مرز این بی هنجاری در سازندها دیده می شود، وجود گنبد نمکی در این ناحیه دور از انتظار نیست. در بخش دوم مقدار عددی متغیر بوده و رخنمون های نمک در این ناحیه دیده می شود و مرزی برای نمک ها با استفاده از چشمه های مغناطیسی سطحی یا نزدیک به سطح با استفاده از روش ونر به دست آمده است. محاسبات عمق برای تعیین سنگ بستر نشان دهنده عمیق بودن سنگ بستر در این ناحیه است و آنومالی های موجود در مرز نمک ها ظاهراً به دلیل بالاآمدگی نمک به وجود آمده است. پس از انطباق نقشه مغناطیس به تصویر ماهواره ای و نقشه زمین شناسی، موقعیت بی هنجاری های به دست آمده نسبت به عوارض به خوبی مشخص می شود که بی هنجاری ها انطباق خوبی با رخنمون های نمک دارند. داده های به دست آمده ﻣﺆید افزایش عملکرد نمک از راستای جنوب شرقی به سمت شمال غربی به ویژه دماغه شمال شرقی گنبد نمکی فوقانی می باشد.
علی نوروزی محمد علی گنجویان
منطقه تخت از نظر جغرافیائی در جنوب شرقی شهرستان مینودشت و به¬فاصله 12 کیلومتری آن واقع شده است. وجه تسمیه این نام از روستای همجوار آن به نام تخت گرفته شده است که در شمال شرقی این منطقه قرار گرفته است. منطقه از نظر تقسیمات کشوری تابع استان گلستان و شهرستان آزادشهر و مینودشت می¬باشد. فاصله این منطقه تا مینودشت 12 کیلومتر بوده که از طریق دو جاده چهل چای و جنگلده ارتباط دارد. راه دیگر رسیدن به ذغال¬های این منطقه از طریق روستای سوسرا بوده که در جنوب غربی آن واقع شده است. بررسی¬های چینه شناسی تغییرات رخساره¬ای مهمی را در جهات جانبی و قائم در منطقه مشخص می¬سازد، به¬طوری که در شمال غربی توالی رسوبی شامل رسوبات کامبرین و سیلورین بوده و در جنوب شرقی به رسوبات کربونیفر و ژوراسیک تبدیل می¬شود. با در نظر گرفتن گسل f5 و تغییرات رخساره¬ای، به این نتیجه رسیدیم که گسل f5 سبب جابه جایی لایه¬های رسوبی اطراف این گسل شده است. جهت بررسی تغییرات رسوبی لایه¬های اطراف گسل دو ترانشه tr.15 و tr.16 در دو طرف این گسل زده شده است. مطالعه دو ترانشه 15 و 16، نشانگر تغییر در محیط رسوبی در این بخش است. به طوریکه شیب لایه ها و ضخامت آن¬ها در ترانشه 15 در مقایسه با ترانشه 16 متفاوت است. برای نمونه در بخش جنوب غربی منطقه ضخامت لایه¬ها ی ماسه سنگی در ترانشه 15 بیشتر است و تعداد لایه¬ها کمتر است، به طوریکه ضخامت لایه¬های ماسه سنگی در ترانشه 16 کمتر است ولی تنوع رسوبگذاری در آن بیشتر است. که می توان احتمال داد پس از جابه جایی لایه¬ها توسط گسل f5 رسوبگذاری در بخش جنوبی این منطقه افزایش یافته که این رسوبگذاری همراه با پسروی¬های مکرر دریا بوده است که منجر به تشکیل لایه¬های ماسه سنگی متنوع ولی با ضخامت کمتر شده است. تغییر در شیب لایه¬ها نیز می¬تواند معرف چین خوردگی پس از جابه جایی توسط گسل باشد. لایه¬های ذغالی در بخش جنوبی ترانشه 16 نیز از ضخامت بیشتری برخوردار است که می تواند معرف تغییر شرایط رخساره¬ای از محیط دریایی به کولابی – مردابی باشد.در منطقه تخت برش زمین شناسی سازند طزره ( گروه شمشک) تهیه و مورد بررسی قرار گرفت. در این میان عضوهای کلاریز، لله بند و اکراسر مورد توجه قرار گرفته است. که با بررسی ضخامت این عضوها به این نتیجه رسیدیم که در اثر فعالیت¬های تکتونیکی و تغییرات محیطی ضخامت این عضوها کاهش یافته است. با توجه به رخساره های سنگی مشاهده شده، وجود ساختمان های رسوبی از جمله طبقه بندی مورب، کاهش اندازه دانه ها در یک سکانس رسوبی و وجود کنتاکت تحتانی فرسایشی در هر سکانس رسوبی و وجود لایه¬های ذغالی قابل توجه همگی نشان دهنده این است که این واحد رسوبی در یک محیط مردابی تشکیل شده است.
آرمان راستانی محمد علی گنجویان
ساختمان سربالش در ناحیه کازرون استان فارس به مختصات حد شرقی (طول جغرافیایی 51.30.40 عرض جغرافیایی 29.13.53) حد غربی(طول جغرافیایی 51.58.52 عرض جغرافیایی 29.43.38) به لحاظ پیشینه تاریخی و دستگاهی زمین لرزه های ناحیه و عملکرد گسل های بنیادین و نفت خیز بودن ناحیه از دیرباز مورد اهمیت بوده است. بررسی پارامترهای ریخت زمین ساختی شیوه ای جدید در ارائه الگوی نوزمین ساختی و ارزیابی عملکرد زمین ساخت جنبا در منطقه محسوب می شود. مورفولوژی کوهستانی الگوی آبراهه ها و مطالعه تکامل ساختاری در این ناحیه یکی از روش های عملی جهت شناسایی فعالیت ها و ارائه الگویی جدید از وضعیت زمین ساختی منطقه به حساب می آید. استفاده از نوآوری های سیستم اطلاعات جغرافیایی,کمک شایانی به ارزیابی شاخص های ژئومورفیک پیشانی کوهستان , آبراهه ها و اطلاعات سایزموتکتونیک به عنوان ابزارهای پایه واساسی به منظورشناخت زمین ساخت جنبا ونشان دادن تاثیر آنها بر فعالیت های زمین ساختی می کند.
اروغوان عباسپور تهرانی محمد علی کاوسی
آهک های گلوکونیتی به سن سنومانین به طور عمده از آهک های گلوکونیتی با میان لایه های نازک گرهک های چرتی و مارن تشکیل شده است. هدف از این بررسی شناخت میکروفاسیس ها و تفسیر محیط رسوبی آهک های گلوکونیتی است. به منظور بررسی دقیق اختصاصات رخساره ای و تعیین محیط رسوبی دیرینه آهک های گلوکونیتی مقطع چینه شناسی این آهک ها در پل زغال و نرگسان مطالعه گردید. جهت انجام مطالعات پتروگرافی 40 مقطع نازک تهیه شده و مورد مطالعه دقیق میکروسکپی قرار گرفته است. با توجه به مطالعات صحرایی، بررسی توالی عمودی و جانبی رسوبات، سطوح چینه بندی و فرایند های دیاژنتیکی، مدل رسوبی نهشته های سنومانین یک آبراهه دریایی(seaway) (پهنا کمتر از 100km) محصور بین دو خشکی و در یک مجموعه رخساره ای سنگی شامل 7 رخساره نهشته شده اند. این رخساره های سنگی بیانگر رسوبگذاری در زیر محیط دریای باز می باشند. از فرآیندهای دیاژنتیکی می توان به تراکم، سیلیسی شدن، گوتیتی شدن و پوشش میکریتی روی دانه های اسکلتی و تشکیل سیمان هم محوری (syntaxial overgrowth) روی دانه های اسکلتی خارپوست اشاره کرد.
محسن زمانی ثمرین محمد علی گنجویان
کانسار آهن لجنه در 40 کیلومتری جنوب شرق شهر شاهرود و در شمالیترین بخش پهنه ساختاری ایران مرکزی واقع شده است. کانسار مورد مطالعه از سنگهای آهکی پرمین و سنگهای آهکی مارنی کرتاسه تشکیل شده است. تعدادی توده نفوذی با طیف ترکیبی سینیت تا مونزودیوریت به درون واحدهای کربناته مذکور نفوذ کرده و سبب اسکارنزایی شدهاند. این توده ها در محل تماس با ماده معدنی به مجموعه کانیهای شاخص درون اسکارن یعنی گارنت، پیروکسن، اپیدوت و غیره تبدیل شده اند. مشاهدات صحرایی نشانگر یک منطقهبندی دگرسانی از درون توده نفوذی (دروناسکارن) به سنگهای میزبان (بروناسکارن) است. بروناسکارنها بر اساس مجموعه کانیایی به پنج گروه شامل فلوگوپیت اسکارن، اسکارن اسکاپولیتدار، اسکارن گارنتدار، اسکارن دارای کلسیت- منیتیت نواری و اسکارنهای رگهای گارنتدار تقسیمبندی میشوند. طی دگرسانی پروپلیتیک که بیشترین گسترش را در منطقه دارد، مجموعه کانیهای گرمابی و حرارت پایین مانند اپیدوت، کلریت و ... تشکیل شدهاند. کانهزایی صورت گرفته در منطقه شامل کانیهای اولیه منیتیت، هماتیت، پیریت، اسفالریت و کانیهای ثانویه مالاکیت، آزوریت، گوتیت و لیمونیت میباشد که بیشتر به صورت تودهای، نیمهتودهای، نواری و رگهای جایگزین شدهاند. مقایسه کانه و مجموعه کانیهای شاخص کانسار آهن لجنه با دیگر کانسارهای اسکارنی، این کانسار را در ردیف اسکارنهای کلسیمی- منیزیمی قرار میدهد. به منظور تحلیل شکستگیهای معدن سنگ آهن لجنه، ساختارهای موجود در محدوده موردنظر برداشت شد و سپس نمودارهای خطوط تراز و گل سرخی تهیه و بررسی شدند و مشخص گردید از نقطه نظر ساختاری، شکستگی های مهمی در منطقه تأثیر داشته انـد، مهمترین آنها گـسل قدس بـا رونـد میانگین n40?e می باشد. علاوه بر این، شکستگی های فرعی با روند تقریبی شرقی ـ غربی(n85?e) و شمال شرقی ـ جنوب غربی(n35?e) اهمیت زیادی به خصوص در کنتـرل کانه زایـی در منطقـه دارنـد.