نام پژوهشگر: رضه رضازاده
پریچهر میری رضه رضازاده
اندیشه و آرزوی دست یابی به «انسان اخلاقی» همواره ذهن بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه را به خود مشغول می-داشته است. ملا صدرا و اسپینوزا دو فیلسوف متعلق به دو بافت متفاوت فکری- فرهنگی در باب انسان اخلاقی اندیشیده اند. در این پژوهش تلاش شده تا به جنبه های مختلفی از آراء این دو پرداخته شود. مباحث مربوط به پایان نامه در چهار فصل تنظیم شده است. در فصل اول خاستگاه تاریخی نظریه انسان اخلاقی طرح شده است. در فصل دوم نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا بر اساس سه نظریه معروفِ غایت گرایی، وظیفه گرایی و فضیلت گرایی بررسی شده است؛ سپس در فصل سوم دیدگاه های این دو فیلسوف در مورد فضائل شرح و تبیین شده است. در فصل پایانی نقش متافیزیک در نظریه اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا مورد پژوهش قرار گرفته است. مهمترین شاخصه انسان اخلاقی ملا صدرا و اسپینوزا وجه دینی(معنویت) است. هر دو میان اخلاقی زیستن و خدا باوری پیوندی ناگسستنی ایجاد می کنند. انسان اخلاقی در الگوی فکری ملا صدرا در اوج خود به دلیل درک حضور همه جانبه خدا و دریافت نگاه نابی که بر او دارد اغلب رنگ عارفانه به خود می گیرد و پس از طی سفرهای چهارگانه به فناء فی الحق می رسد. وی در جای جای آثارش به بررسی صفات این انسان می پردازد و در این جستجو تا جایی پیش می رود که انسان اخلاقی را به مقام وصل خداوندی می رساند. اسپینوزا نیز انسانی را به تصویر می کشد که سراسر عشق عقلانی به خداست و نام او را «انسان آزاد» می نهد. انسانی که مفاهیمی مانند آزادی، قانون و ایمان بر او حکم فرما می شود. مومنانه زیستن و توجه به عقل که می تواند به کسب فضائل مختلف روی آورد را از جمله وجوه مشترک این دو فیلسوف می توان به شمار آورد.