نام پژوهشگر: علی محمّد پشت دار

تحلیل عناصر روایی در باب سوم بوستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1390
  فرناز رضایی   علی محمّد پشت دار

یکی از راه های شناخت ادبیات سنّتی فارسی، بررسی آن با شیوه های علمی جدید و اعمال تحلیل ساختارگرایانه بر روی متون روایی است. ساختارگرایان قواعدی برای تشریع آثار نویسندگان ارائه نموده اند، که جنبه های زیباشناختی یک اثر را معرّفی می کند و آن را در مقام مقایسه با سایر آثار قرار می دهد و ضمن تسهیل نقد و ارزشیابی اثر، میزان توان مندی خالق آن را نیز معلوم می سازد. پژوهش حاضر سعی بر آن داشته است که پس از طرح مباحث نظری مربوط به ادبیات داستانی و معرّفی هر یک از عناصر داستان، با بررسی و تحلیل عناصر روایی و توصیف اجزای سازنده ی حکایت های باب سوم بوستان سعدی به کشف الگوهای ساختاری این اثر نیز نایل شود. بخش عمده ای که در این باب، عنوان حکایت به خود گرفته است دارای دو شخصیّت با یک واسطه می باشد و اغلب گفت گوهای آن نتیجه و پیام حکایت را در خود دارد، به همین دلیل است که سعدی چندان به شخصیّت و شخصیّت پردازی نمی پردازد. تعدادی از حکایت های وی فاقد پایان بندی است. شگرد دیگر شاعر، در به کارگیری راوی و آغاز روایت داستان ها ست. از مجموع بیست حکایتِ باب سوم در نوزده فقره ی آن راوی، سوم شخص(دانای کل) است. بوستانِ سعدی باعث تصفیه و تزکیه ی روح آدمی و عبرت آموزی انسان می شود که می توان آن را از نتایج اخلاقی و اجتماعی داستان ها یش دریافت. واژگان کلیدی: سعدی، باب سوم بوستان، ساختارگرایی، عناصر داستان