نام پژوهشگر: محمدهادی زاهدیوفا
علی سعیدی محمدهادی زاهدی وفا
یکی از مهمترین رفتارهای افراد و خانوارها در حوزه اقتصاد مربوط به مصرف است. از آنجا که تقریباً در همه کشورها، حجم زیادی از تولیدناخالص داخلی به مصرف اختصاص دارد، کوچکترین نوسان و تغییری در حجم (کمیت) و نوع (کیفیت) مصرف تاثیر قابل توجهی بر رشد و توسعه خواهد داشت. در اقتصاد متعارف، تحلیل های مربوط به مصرف، محدود به عوامل بازاری مثل قیمت ها و درآمد است و عوامل غیربازاری (عمدتاً روانی و فرهنگی) نادیده انگاشته می شود. عوامل غیربازاری مانند انتظارات ذهنی مصرف کنندگان نسبت به آیند? بازار، رفتارهای احتیاطی، رفتارهای تقلیدی، اطمینان مصرف کنندگان به بازار و اهمیت دادن به مصرف نسبی و مبتنی بر چشم و هم چشمی، دارای اثرات چشمگیری بر سطح مصرف افراد هستند به گونه ای که مصرف را در دوران رونق بیش از حد معقول افزایش می دهند و باعث ایجاد حباب های اقتصادی می شوند و در دوران رکود، مصرف را بیش از حد کاهش می دهند و دوران رکود را طولانی تر و شدیدتر می کنند. اسلام در طرح ریزی نظام اقتصادی خود، با جهت دهی و هدایت انگیزاننده ها و محرک های درونی افراد و همچنین وضع محدودیت های فقهی و اخلاقی مختلف، سعی کرده است رفتارهای مصرفی را به گونه ای مدیریت کند که نه تنها به بحران های گسترد? اقتصادی منتهی نشود بلکه موجبات رونق و شکوفایی اقتصادی را نیز فراهم سازد. تصفی? اخلاقی انگیزه ها و سلایق پیش از ورود به بازار، منع مصرف مسرفانه و برنامه ریزی برای رسیدن هم? اقشار جامعه به مصرف در حد کفاف، تحریم ربا و جلوگیری از تأمین مالی مصرف مبتنی بر بدهی و نهایتاً ایجاد انگیزه های الهی برای کارکردن و کسب درآمد، از جمله سیاست های اسلام برای مهار بخش بحران زای رفتارهای مصرفی و در کنار آن، ایجاد تقاضای لازم برای تداوم رشد اقتصادی می باشد.