نام پژوهشگر: مهدی نادری خوراسگانی
هدی بصیری دهکردی جهانگرد محمدی
زمین لغزش به عنوان یکی از معضلات جهانی در در سرتاسر جهان باعث خسارات سنگین جانی و مالی می شود. شناسایی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش های یک منطقه و پهنه بندی خطر آن یکی از ابزارهای اساسی جهت کنترل این پدیده و مکان یابی پروژه های عمرانی می باشد. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل موثر در ایجاد پدیده زمین لغزش و مشخص کردن مناطق دارای پتانسیل لغزش در بخشی از شهرستان اردل (استان چهارمحال و بختیاری) به روش های فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)و نسبت فراوانی (fr)انجام شده است. نقشه پراکنش زمین لغزش ها با استفاده از بازدیدهای میدانی و به کمک تصاویر google earth و نقشه های زمین شناسی تهیه شد. آنالیز فراوانی زمین لغزش به کمک همه نقشه های موضوعی در دسترس تهیه شد. فراوانی زمین لغزش ها در هر کلاس از نقشه های موضوعی مشخص گردید و سپس با ارائه یک مدل رگرسیون رابطه بین خطر لغزش و نقشه موضوعی مشخص شد. به کمک مدل رگرسیون حساسیت هر نقشه موضوعی به لغزش تعیین گردید و با هم روی هم قرار دادن نقشه های حساسیت به لغزش، نقشه نهایی لغزش تعیین گردید. ماتریس مقایسات زوجی بوسیله ی نقشه های مدل ارتفاعی منطقه، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، خاک، فاصله از گسل ها، فاصله از جاده ها، فاصله از آبراهه ها، کاربری و پوشش گیاهی و اطلاعات کارشناسی طراحی شد و وزن هر نقشه موضوعی محاسبه شد. نتایج نشان دادند که کاربرد تفکیک مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نسبت فراوانی برای پدیده ی سنگ لغزش نزدیک به هم هستند. مدل تهیه شده به روش نسبت فراوانی برای تفکیک رده های خطر متوسط به بالا مناسب تر بود. از میان مدل های برازش داده شده به روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و نسبت فراوانی، مدل تهیه شده برای رخداد خاک لغزش نسبت به سایر مدل ها از صحت بالاتری برخوردار بود. هم چنین نقشه خطر تهیه شده به روش ahp نشان داد که بیش از 77 درصد از زمین لغزش ها در پهنه هایی با خطر زیاد و بسیار زیاد قرار می گیرند. هم چنین مقایسه نقشه های خطر و عوامل موثر بر لغزش نشان می دهد که عوامل فاصله از جاده، شیب و فاصله از رودخانه بیشترین تاثیر را بر رخداد زمین لغزش در منطقه مطالعاتی دارند و کمترین تاثیر برزمین لغزش مربوط به عوامل فاصله از گسل و جهت شیب می باشد.
حامد محمودی کهنی جهانگرد محمدی
امروزه همگام با افزایش جمعیت و فعالیت های بشری، مسائل مربوط به آب نیز مورد توجه فراوان قرار گرفته است. به طوری که مسائل مربوط به بحران و مدیریت آب از دیدگاه سازمان ملل پس از مشکل فزونی جمعیت، به عنوان دومین مسأله ی اساسی جهان شناخته شده است. حوضه آبخیز رودخانه زاینده رود در ایران مرکزی جزء حوضههای مهم و دیرینه می باشد که آب این رودخانه برای اهداف کشـاورزی، صـنعتی و آب آشامیدنی استفاده می شود. رشد صنایع در حاشیه رودخانه و وجود مناطق مسکونی در کنار رودخانه منجر به تخلیه فاضلاب آن ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به رودخانه می شود. از این رو اندازه گیری میزان آلودگی در این رودخانه و یافتن الگوی مناسب از توزیع آلودگی می تواند ما را در جلوگیری یا کاهش مشکلات زیست محیطی یاری کند. جهت انجام این تحقیق نمونه هایی از 10 ایستگاه در طول رودخانه زاینده رود حد فاصل سد زاینده رود تا زرین شهر در شش نوبت در ماه های تیر، شهریور، آبان، دی و اسفند در سال1390 و اردیبهشت 1391 نمونهبرداری شد. آنالیزهای شیمیائی مربوط به ph، هدایت الکتریکی، عناصر مغذی نیترات و فسفر، عناصر سنگین (سرب، روی، مس و کادمیوم) در آب و رسوب و همچنین شاخص های میکروبی نمونه ها تعیین گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اکثر پارامترهای اندازهگیری شده به جز کلیفرم مدفوعی، کادمیوم آب، روی و مس رسوبات در دوره های زمانی مختلف تفاوت معنی داری داشتند (p<0.01). همچنین همه ی پارامتر ها به استثنای کادمیوم رسوب در مکان (ایستگاه های مختلف) دارای تفاوت معنی-دار بودند (p<0.01). نتایج مقایسه میانگین پارامترهای مختلف مربوط به دوره های زمانی نشان داد که بیشترین مقدار پارامترهای ph، هدایت الکتریکی، نیترات و کلیفرم مدفوعی در تیرماه، فسفر در شهریور، سرب، کادمیوم و روی آب در آبان، روی رسوب در دی ماه، سرب، کادمیوم و مس رسوب در اردیبهشت ماه بودند. علاوه بر آن، نتایج مقایسه میانگین مکانی نشان داد که ایستگاه مورکان بیشترین میزان ph، بیشترین مقدار سرب، مس و روی به ترتیب در رسوب ایستگاه پل کله، چلیوان و سد تنظیمی رخ داده است. بقیه پارامترها در ایستگاه زرین شهر بیشترین مقدار را داشتند. بررسی منابع آلاینده نشان داد که در بالادست رودخانه زاینده رود منابع آلوده کننده محدود به رواناب سطحی و زه آب های حاصل از اراضی زراعی بود. بالا بودن آلاینده ها در ایستگاههای پایانی رودخانه (ایستگاه پل کله و زرین شهر) مربوط به وجود مراکز شهری و کارخانجات صنعتی بود. البته مقادیر هیچ یک از پارامتر ها از مقدار استاندارد تعیین شده برای آب های آشامیدنی ایران تجاوز نکرد.
مرضیه حکم زاده تلابنی حسین صمدی بروجنی
مطالعه برآورد سیلاب به عنوان یکی از مهمترین بخش¬های پروژه¬های منابع آب و هیدرولوژی مطرح می¬باشد. یکی از مناسب¬ترین روش¬ها جهت ارزیابی وضعیت آبی حوضه¬های آبخیز فاقد آمار، استفاده از هیدروگراف واحد مصنوعی می باشد. مدل های هیدرولوژیکی بارش- رواناب برای شبیه سازی هیدروگراف سیل از روش های مناسب در مدیریت بهتر سیلاب است. در این تحقیق شبیه سازی هیدروگراف سیل بررسی و مشخصات هیدروگراف سیل شامل دبی اوج، زمان اوج، زمان پایه، حجم رواناب و ضریب عکس العمل با استفاده از دو روش هیدروگراف واحد مصنوعی scs و اشنایدر در حوضه آبخیز خانمیرزا مورد مقایسه و تحلیل آماری قرار گرفت. در این ارتباط 9 واقعه بارش- رواناب استخراج شد. به طور کلی در برآورد مشخصات اصلی هیدروگراف شامل دبی اوج، زمان اوج، زمان پایه، حجم سیلاب و ضریب عکس العمل مقایسه نتایج شبیه سازی شده و مشاهده ای هیدروگراف سیل با استفاده از دو آماره ضریب همبستگی (nse) و ریشه میانگین مربعات خطا (rmse) روش scs نسبت به روش اشنایدر از کارایی مناسب تری برخوردار بود. مقادیر rmse دبی اوج شبیه سازی شده و مشاهده ای از دو روش scs و اشنایدر به ترتیب 5/3 و 6 متر مکعب بر ثانیه به دست آمد.