به یقین رهبری و اداره امور سازمانهای امروزی که در فضایی «دانش محور»، «رقابتی»، «پاسخگو»، «کیفیت گرا»، «مشارکتی»، «کارآفرین» و «تحول گرا» تنفس می کنند، مستلزم شناخت و بکارگیری روش ها و ساز و کارهای نوین و متناسب است. توجه به مهارتهای نوین مدیریت و رهبری به منظور توانمندسازی کارکنان و حمایت از آن، شرایط مطلوبی را برای سازمانها به وجود می آورد. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی مبتنی بر روش همبستگی با استفاده از سرشماری می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین رهبری تحول گرا با توانمندسازی کارکنان جهاددانشگاهی ارومیه می باشد. در این تحقیق از نظریه رهبری تحول گرای بس که طبق نظر ایشان رهبری تحول گرا شامل مولفه های ویژگی های آرمانی، رفتارهای آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی می باشد استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان جهاددانشگاهی ارومیه می باشند که حجم نمونه 60 نفر بوده، و روش نمونه گیری سرشماری می باشد. فرضیات تحقیق عبارتند از: 1- بین رهبری تحول گرا با توانمندسازی کارکنان ارتباط وجود دارد 2- بین مولفه های رهبری تحول گرا با توانمندسازی کارکنان ارتباط وجود دارد. برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق از دو نوع پرسشنامه که اولی مربوط به پرسشنامه استاندارد سبک رهبری تحول گرای بس که شامل 19 سئوال و دومی پرسشنامه محقق ساخته که روایی محتوایی و سوری سئوالات به تأیید متخصصان سنجش و اندازه گیری و اساتید راهنما رسیده، شامل 20 سئوال که هر کدام از نوع « لیکرتی» (پنج گزینه ای) با حداکثر 5 امتیاز برای گزینه کاملاً موافقم و حداقل 1 امتیاز برای گزینه کاملاً مخالفم می باشند استفاده گردیده که روایی آن محاسبه شد. بعد از توزیع پرسشنامه و جمع آوری آنها و استخراج داده ها از نرم افزار spss با دو روش 1- آماری توصیفی جهت فراوانی، درصد، میانگین، میانه، انحراف استاندارد، واریانس و دامنه تغییرات حداقل و حداکثر 2- از آمار استنباطی برای تجزیه و تحلیل کلیه فرضیه ها، که مبتنی بر روش همبستگی پیرسون بوده استفاده شده است. همچنین برای پیش بینی متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل از روش رگرسیون چند متغیره به روش enter استفاده شده است. نتایج عمده تحقیق نشانگر این است که بین رهبری تحول گرا، ویژگیهای آرمانی، رفتارهای آرمانی، ترغیب ذهنی، انگیزش الهام بخش و ملاحظات فردی با توانمندسازی کارکنان رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که ملاحظات فردی بیشترین تأثیر را در توانمندسازی کارکنان جهاددانشگاهی دارد. بنابراین رهبران و مدیران باید سعی کنند که فعالیتهای خود را در جهت توانمندسازی کارکنان بیشتر کنند تا بتوانند جهت افزایش کارایی سازمان خود بهره جویند.

چکیده پیشرفت گسترده فناوری اطلاعات در قرن اخیر به دامنه و نفوذ پذیری اطلاعات در حرکت ،حیات و توسعه سازمان ها و نهادهای آموزشی و فرهنگی افزوده است و چنانچه عصر کنونی را عصر اطلاعات با ویژگی انفجار اطلاعات بدانیم، در می یابیم که اطلاعات ، امروزه همانند سایر منابع سازمان یکی از عوامل تاثیر گذار بر کارایی، بهره وری و اثر بخشی سازمان هاست. همچنین ورود فناوری اطلاعات به عرصه فعالیت های بشر و گسترش روز افزون آن در قرن حاضر ابزار بسیار کارامدی در اختیار متخصصان و متولیان نهادها و سازمان های علمی و فرهنگی به منظور افزایش تعاملات و ارتباطات با اعضا، تغییر و بهبود روش های یاددهی-یادگیری و تعالی بخشیدن به اهداف آموزشی و فرهنگی خود قرار داده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش فناوری اطلاعات بر گسترش روابط دانش آموزان با اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان، در راستای ارتقای سطح فعالیت های علمی وفرهنگی آنان در شهرستان ارومیه انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید و نمونه آماری ما 186 دانش آموز عضو انجمن اسلامی بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه(anova) استفاده شد.در پایان نتیجه گرفتیم که بین بکارگیری فناوری اطلاعات و گسترش روابط دانش آموزان با اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان، در راستای ارتقای سطح فعالیت های علمی وفرهنگی آنان در شهرستان ارومیه رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین فناوری اطلاعات بر افزایش سرعت عمل، سطح کارایی، رفع مسائل و مشکلات دانش آموزان و افزایش میزان مشارکت و رضایتمندی دانش آموزان نقش دارد. و در نهایت نتایج بیان کننده آن بود که بین بکارگیری فناوری اطلاعات وجنسیت و هم چنین با مقاطع مختلف تحصیلی دانش آموزان تفاوت معنی داری وجود ندارد.

سازمان های امروزین با هر اندازه و نوعی، به نوعی به سمت مجازی شدن کامل و یا مجازی شدن بخشی از فرآیند های خود سوق یافته اند .تفاوت بارز این سازمان ها با سازمان های کلاسیک در استفاده فراگیر آنها از تکنولوژی اطلاعاتی نظیراینترنت، پست الکترونیکی و همچنین استفاده فراگیر از کامپیوتر است . در این بین سازمان های ارتباطی و فرهنگی از نوع مجازی نیز گسترش بسیاری یافته اند. از طرف دیگر مسئله افزایش متقاضیان آموزش و پیشرفت در فناوری اطلاعات وارتباطات سبب ایجاد نگرشی جدید در امر آموزش و شیوه های آن شده است. و دراین بین آموزش مجازی به عنوان راه حلی برای این مسئله به وجود آمده است و فرصت های جدیدی را در عرصه زندگی و یادگیری و ارتقای سطح علمی وفرهنگی، به ویژه برای بزرگسالان فراهم آورده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف مطالعه امکان سنجی استقرار آموزش مجازی در صداو سیما در زمینه های فرهنگی بر روی جوانان شهرستان ارومیه انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده گردید و نمونه آماری ما 380 نفر از جوانان مخاطب برنامه های صدا و سیما بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه(anova) استفاده شد.در پایان نتیجه گرفتیم که بین استقرار آموزش مجازی در صدا وسیما و ارتقای سطح فرهنگی جوانان رابطه معنی دار وجود دارد. همچنین آموزش مجازی برارتقای سطح کارایی، کیفیت یادگیری، ایجاد نگرش مساعد برای پذیرش تغییر و نوآوری ، میزان رضایتمندی جوانان، افزایش سرعت عمل و افزایش همکاری و تعامل مخاطبان(جوانان) نقش دارد. و در نهایت نتایج بیان کننده آن بود که بین استقرار آموزش مجازی وجنسیت و هم چنین با مقاطع مختلف تحصیلی جوانان تفاوت معنی داری وجود ندارد.