نام پژوهشگر: فریبرز رحیم نیا
نسترن قره باغی فریبرز رحیم نیا
امروزه نظام آموزش و پرورش بنا به ضرورت تغییرات اجتماعی، یکی از سازمان های پیچیده و بزرگ در هر کشوری محسوب می شود. چالش های پیش روی آموزش در عصر حاضر، نیاز به رهبری قوی را به جای مدیریت سنتی برای این نوع موسسات دوچندان کرده است. پژوهش های اخیر به طور مشخص تناسب سبک رهبری تحول گرا را با موقعیت جدید موسسات آموزشی تأیید می کنند. با وجود این، حتی اگر رهبران همه کارها را به درستی انجام دهند، اما در وظیفه پایه ای ارزیابی هیجان ها در جهت صحیح شکست بخورند، هیچ یک از کارهای انجام شده، نمی تواند آن اندازه که باید و شاید موثر واقع شود. بدین معنی که هشیار بودن در مورد هیجان ها و عواطف برای موفقیت رهبری، اهمیت فراوانی دارد. از دیگر سو، به منظور دستیابی به اهداف سازمانی لزوم توجه به عملکرد زمینه ای به دلیل رفتارهای مثبتی همچون همکاری با دیگر افراد سازمان و تلاش مضاعف و مشتاقانه در انجام وظایف سازمانی، حائز اهمیت است. علاوه بر این، آگاه سازی هرچه بیش تر مدیران موسسات آموزشی نسبت به تأثیر ویژگی های خاص تشکیل دهنده ابعاد رهبری تحول گرا بر بروز رفتارهایی چون تلاش بالاتر از انتظار، ضروری به نظر می رسد. لذا در این مطالعه، فرض بر این بود که سبک رهبری تحول گرای مدیران مدارس آموزش و پرورش می تواند بر عملکرد زمینه ای کارکنان آن ها از طریق هوش هیجانی مدیران، تأثیر گذار باشد. بدین منظور جامعه آماری تیم مدیریتی مدارس شامل مدیران و معاونین جهت تکمیل پرسشنامه هوش هیجانی و عملکرد زمینه ای و جامعه آماری معلمان مدارس جهت پاسخ به پرسشنامه سبک رهبری تحول گرا در نظر گرفته شد. از این میان، 136 نفر از تیم مدیریتی و 234 نفر از معلمان مدارس به عنوان نمونه آماری برگزیده شده و پرسشنامه ها به روش نمونه گیری تصادفی، میان آن ها توزیع گردید. پس از آزمون فرضیه ها از طریق نرم افزار پی ال اس، ضرایب مسیر به دست آمده در سطح خطای 05/0 حاکی از تأیید مدل کلی بوده و بدین ترتیب مشخص گردید که سبک رهبری تحول گرای مدیران به تفکیک بر هوش هیجانی آنان و عملکرد زمینه ای کارکنان، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین هوش هیجانی مدیران بر عملکرد زمینه ای کارکنان، به طور مثبت و معناداری تأثیرگذار است. بنابر یافته های تحقیق، مسیر غیرمستقیم تأثیر سبک رهبری تحول گرای مدیران بر عملکرد زمینه ای کارکنان از طریق هوش هیجانی مدیران نیز معنادار شناخته شد. لذا می توان اینطور بیان نمود که رهبر تحول گرا از طریق ارتقای سطح ارزیابی، بیان و تنظیم هیجان های خود، ارزیابی و شناسایی هیجان های دیگران و به کارگیری این هیجان ها در جهت تسهیل عملکرد می تواند سازمان را به همکاری، تلاش مضاعف و فعالیت های داوطلبانه ترغیب کرده و سطح عملکرد زمینه ای را در میان کارکنان خود ارتقا دهد.