نام پژوهشگر: سید جعفر صادقی فدکی
عبدالرحمان علیزاده سید جعفر صادقی فدکی
قرآن کریم در فضای فرهنگی نازل شده است که فهم صحیح آن در گروه دستیابی به مفاد واژگان قرآنی متناسب با همان معانی عصر نزول است. شناخت این معانی با استفاده از فرهنگ عامه عصر نزول، روایات پیامبرو امامان، سخنان صحابیان، کتب معنا شناسی و لغوی و نیز تفاسیر نگاشته شده امکان پذیر است. از این رو پژوهش حاضر به «بررسی و تحلیل واژه عجله از دیدگاه قرآن کریم و نقش آن در زندگی انسان» پرداخته است. تمام تلاش افراد عجول بر این است که در عصر خود نتایج کار خود را مشاهده بکنند که همین موجب بی انگیزگی در افراد و خسارات جبران ناپذیر و فراوانو بی کیفیتی می شود. عجله به معنای «نوعی شتاب بخشیدن به کارها و تلاش ها، برای دست یابی به نتایج بیشتر در زمان کمتر است.» به آغاز خلقت انسان و بلکه به دوران قبل از آن برمی گردد؛که قضاوت عجولانه فرشتگان درباره خلقت بشر به آن اشاره دارد.عجله گاهی از صفات نکوهیده و گاهی از صفات پسندیده به شمار می آید. عجله نکوهیده به عنوان یک اخلاق ناپسند در رفتار انسان به صورت های گوناگون آشکار می شود که نتیجه آن چیزی جز شکست، نا امیدی و پشیمانی نخواهد بود و نمونه هایی از عمده ترین آن ها عجله در پذیرش خبر بدون تحقیق، عجله در استجابت دعا،...است و نمونه هایی از عمده ترین عجله های پسندیده در قرآن کریم عجله در خیرات، عجله در انفاق و بخشش، شتاب برای نماز جمعه، عجله در مناجات و ملاقات خداوند متعال و ... است. عوامل و زمینه های متعددی سبب بروز عجله می شوندکه از جملهعوامل و زمینه های آن عبارت است از: محدودیت علمی، حسد، وابستگی به دنیا، سرشت و طبیعت انسان، ... و جلب رضایت خداوند و حب رسیدن به پاداش. این عوامل، تأثیرات منفی و مثبت بسیاری در زندگی انسان ها به دنبال دارد. از جمله پیامدهای زیانبار عجله مذموم عبارتند از: محرومیت از برکت علم، ندامت و پشیمانی، فزونی خطاها و لغزش ها و...که در قرآن کریم و روایات معصومان راههایی مانند: صبر، مشورت، توکل به خدا، تفکر قبل از سخن و عمل، ...برای درمان آن گفته شده است. ثمراتعجله پسندیده نیز در زندگی انسان عبارت است از: نجات بی گناهان، عدم انحراف فرزندان، کسب مغفرت و بهشت در آخرت و... .
نفیسه معراج محمدی کاظم قاضی زاده
همیشه مشکلات انسان ناشی از ندانستن نیست بلکه در بسیاری از موارد از غفلت و فراموشی است. دنیا و اسباب آن موجبات غفلت انسان است،شیطان هم در کمین کوچک ترین لغزش از جانب انسان هاست که آنها را به طرف خویش سوق دهد.در مقابل غفلت وفراموشی مفهوم یادآوری وجود دارد که این دو ارتباط تنگاتنگی با هم دارند. طبق آیات و روایات وظیفه اصلی پیامبران، یادآوری است آنان فطرت فراموش شده هر انسان را بیدار نموده وتوحید و جهان پس از مرگ که در عمق جان انسان ها شناخته شده،دوباره برای بشر یادآور می شوند و همچنین نعمت های فراموش شده را برای آنان یادآوری می کنند.یادآوری در قرآن کریم بارها آمده است، اهمیت آن تا جایی است که 46 بار امر به آن شده است. این آیات با کلید واژه اذکر و اذکروا با خطاب قرار دادن شخص یا اشخاص،گروه ها وقوم ها نکاتی را یادآور می شود که ظاهرا خطاب به آنهاست ولیکن می تواند مشمول دیگر مخاطبین قرآن باشد. آیات امر به یادآوری در سه گونه متفاوت قابل تقسیم است؛1.یاد خدا 2. یادآوری سرگذشت انبیا 3.یادآوری نعمت ها.خداوند دوست دارد بندگانش به هر بهانه ای از او یاد کنند و او این یادکردن را به هر نحوی پاسخ می دهد. یاد کردن از او به جهت دور نشدن از مسیر هدایت است. یاد خدا در صبح وشب، به محض فراموشی دوباره از او یادکردن،ذکر و یاد خدا در هر شرایطی از جمله جنگ، مصادیقی است که در قرآن به معنی مداومت ذکر و یاد خدا آمده است.آیات امر به یادآوری به کثرت نیز اشاره دارد برای یاد و ذکر خدا در روایات حد و مرزی نیست و برترین بندگان در روز قیامت کسانی هستند که کثرتا به یاد خدا باشند.اما کیفیت و چگونگی یاد خدا با حالت تضرع همراه با ترس و با صدای آهسته ومنقطع گردیدن از خلق و دل کندن از دنیا است که در دو آیه از آیات امر به یادآوری به آن پرداخته است. در مناسک حج از جمله در مشعر الحرام و ایام تشریق امر به یادکردن از خدا شده است.درست است که مناسک حج برای غیر خدا انجام نمی گیرد ولیکن گاهی انسان مشغول به عبادت است ولی ذهن وجانش در جایی دیگر است لذا است که در این آیات تاکید به یاد خدا شده است.در بعضی از آیات امر به بردن اسم خدا شده است در واقع به طور صریح باید نام خدا قبل از انجام آن کار برده شود از جمله هنگام صید توسط سگ شکاری و هنگام کشتن شتر.گونه سوم امر به یادآوری سرگذشت انبیا است که به صورت مفرد پیامبر را مورد خطاب قرار داده است تاضمن یادآوری صفات برجسته انبیا و سرگذشت آنان،موجبات دلگرمی برای پیامبر اسلام و رهبران الهی باشد تا با الگو قرار دادن چنین افرادی صبر و مقاومت را پیش از گذشته پیشه کنند و از مسیر هدایت دور نشوند.گونه سوم امر به یادآوری نعمت هاست چرا که یکی از راه های شناخت خدا و عمل به آموزه های وحیانی قرآن و سپاس از او توجه و تدبر در آیات الهی از جمله نعمت های بی شمار و گوناگون اوست.در قرآن کریم از جمله سوره الرحمن مملو از یاد آلا و نعمت های الهی است تا با توجه دادن به صاحب نعمت، حب خداوند را در دل ها ایجاد کند و در نتیجه عبادت بندگان عارفانه تر انجام گردد.از جمله نعمت ها، نعمت های عام است مانند خالقیت خدا و نعمت اسلام و همچنین نعمت های اختصاصی که شامل قوم ها ی مانند بنی اسرائیل، هود و شعیب و یا افرادی مانند حضرت عیسی و مادرش می باشد. در ادامه آیات امر به یادآوری اشاره به دوران محرومیت ها ی مسلمانان و یاری خداوند به وسیله نعمت هایش بیان شده است.آثار و پیامدهای امر به یادآوری در فصل چهارم مورد بررسی قرار گرفته است؛1. یاد خدا از بنده ؛یکی از زیباترین ثمرات ذکر و یاد خدا است که گاهی با اجابت دعا، گاهی در سختی ها، گاهی در آخرت به هر جهت خداوند این یادکرد را بی جواب نخواهد گذاشت. 2. شکر؛ از مهم ترین آثار امر به یادآوری است. اگر کسی خواهان افزایش روزی و فراوانی نعمت است باید شاکر نعمت های او باشد.3. هدایت؛ علت وجود پیامبران هدایت انسان هاست و این هدایت زمانی تکمیل می گردد که انسان آمادگی لازم را در این جهت داشته باشد که یکی از ابزار های مورد نیاز انسان در این زمینه یاد و ذکر خدا است. 4. تقوا؛یاد نعمت های الهی حیایی در انسان ایجاد می کند که فرد را از ارتکاب گناهان باز می دارد و ماندگاری تقوا در توجه دائمی به پروردگار است.5. رستگاری؛ انسان در صورتی به رستگاری می رسد که تمام آنچه در اختیار اوست از نعمت های مادی و معنوی از خدا بداند و همه را در جهت سعادت خویش به کار بندد. در مجموع آنچه گفته شد یادآوری نعمت ها و سرگذشت انبیا به یاد خدا منتهی می گردد. چرا که هر آنچه خداوند در مسیر هدایت انسان ها قرار داده است از جمله نعمت های مادی ومعنوی، حضور انبیا و رهبران الهی و وجود کتاب هدایت، قرآن همه برای آن است که انسان مرتبه خویش و خدا را بشناسد و هرگز از او غافل نشود.چرا که غفلت و فراموشی انسان را به نابودی و هلاکت می کشاند. یاد خدا در صورتی به سعادت و رستگاری انسان ها منتهی می گردد که نه تنها زبان بلکه قلب و تمام اعضا و جوارح انسان مشغول ذکر و نام او باشند چنین فردی سمبل یک انسان کامل و وارسته است.