نام پژوهشگر: حمیدرضا رضازاده بهادران
پروانه یوزر کانی نیا حمیدرضا رضازاده بهادران
موضوع این پژوهش بررسی تأثیررابطه خود واقعی وخود پنداری بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهرستان قدس در سال تحصیلی 91- 90 است . مطالعه تأثیررابطه خود پنداری دانش آموزان بر خود واقعی وانگیزه تحصیلی آنها از اهداف این تحقیق است . به همین دلیل فرضیه های زیر در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته اند . 1)خود واقعی بر انگیزه تحصیلی تأثیر دارد . 2)خود پنداری بر انگیزه تحصیلی تأثیر دارد . 3)خود واقعی وخود پنداری بر انگیزه تحصیلی تأثیر دارد . روش تحقیق از نوع توصیفی واستنباطی است . جامعه آماری در این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهرستان قدس در سال تحصیلی 91- 90 می باشد که تعداد آنها 1264 نفر است وتعداد مدارس 9 دبیرستان بوده است وبا استفاده از جدول مورگان 200 نفر ( از هر مدرسه 50 نفر ) دانش آموز از 4 دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند . ابزار تحقیق شامل 3 پرسشنامه خود واقعی ، خود پنداری ، انگیزه تحصیلی است که هر کدام شامل 15 سوال 5 گزینه ای است که استفاده گردید که نمره نهایی فرد در هر آزمون مورد بررسی قرار گرفت . هر سوال دارای 5 سطح از 5 امتیاز ، 4 امتیاز ، 3 امتیاز ، 2 امتیاز و1 امتیاز نمره گذاری می شود . برای سنجیدن اعتبار تست ها علاوءبر اینکه اعتبار آنها قبلا توسط محققین سنجیده شده بود با اجرای آزمون بر روی 30 نفر دانش آموز و از طریق فرمول آلفای کرونباخ اعتبار تست بالای 70 درصد بدست آمده است . روایی تست ها نیز توسط محققین دیگر واستفاده از نظرات استادان راهنما ومشاور سنجیده شد. در فصل 4 به کمک نرم افزار اس پی اس اس وبرای بدست آوردن ارتباط بین متغیرها ی پژوهش از روش ضریب همبستگی پیرسون و برای پاسخگویی به اهداف پژوهش از آزمون کای اسکوإر استفاده گردید . بعد از تجزیه وتحلیل داده ها نتایج حاصل از آزمون فرضیه های این پژوهش به شرح زیر است : 1- بین خود واقعی دانش آموزان با انگیزه تحصیلی رابطه وجود دارد . 2- بین خود پنداری دانش آموزان با انگیزه تحصیلی رابطه وجود دارد . 3- بین خود واقعی وخود پنداری وانگیزه تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد . بنابر این در بررسی رابطه خود واقعی وخود پنداری بر انگیزه تحصیلی رابطه مثبت ومعنی داری وجود دارد .
ناهید مهرجو حمیدرضا رضازاده بهادران
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری در هشت حیطه مرور ذهنی در تکالیف پایه ،مرورذهنی در تکالیف پیچیده،بسط دهی در تکالیف ساده،بسط دهی در تکالیف پیچیده،سازماندهی در تکالیف ساده،سازماندهی در تکالیف پیچیده،نظارت بردرک مطلب وفرایند عاطفی انگیزشی برتفکر خلاق دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی می باشد. به این منظور 364دانش آموز دختر پایه پنجم(11-9سال)به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ازپنج منطقه جغرافیایی شهر تهران در سال تحصیلی 91-90 انتخاب شدند وبا استفاده از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون در دو گروه آزمایشی وکنترل مورد سنجش قرار گرفتند.ابزار اندازه گیری از آزمون خلاقیت تورنس که شامل 60 سوال می باشد جهت اندازه گیری خلاقیت دانش آموزان واز پرسشنامه راهبردهای یادگیری که از نظریه های شناختی وینشتاین ومایر توسط باصری 1375 ساخته شده است وشامل 36 سوال می باشد در پیش آزمون وپس آزمون استفاده شده است.دانش آموزان گروه آزمایش در 3جلسه 60 دقیقه ای قبل از اجرای پس آزمون در دوره آموزشی راهبردهای یادگیری شرکت کردندپس از برنامه مداخله ای دو گروه آزمایشی وکنترل با یکدیگر مقایسه شدند یافته ها نشان دادراهبردهای یادگیری اثر معناداری بربهبود تفکر خلاق دانش آموزان در گروه آزمایش داشته است .
فاطمه قزلباش مهدی شریعتمداری
هدف از انجام این پژوهش ارزیابی کیفیت خدمات آموزشی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از مدل سروکوآل می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی است که به صورت مقطعی انجام می شود. جامعه مورد مطالعه دانشجویان دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی تهران است که تعداد آن ها 23736 نفر می باشد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی است و برای تعیین حجم نمونه لازم با توجه به متفاوت بودن داده های موجود در جامعه، از روش نمونه گیری طبقه بندی و فرمول حجم نمونه برای مقایسه ی دو میانگین به دست آمده است، استفاده گردید و از هر طبقه تعداد متناسبی از نمونه برآورد گردید که حجم آن 160 نفر شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد سروکوآل است. از دید روایی صوری و محتوایی، پرسشنامهها با استفاده از نظرات اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن در قسمت ابعاد مختلف سوالات ادراکات، پس از انجام یک مطالعه مقدماتی، از طریق محاسبه آلفای کرونباخ ارزیابی گردید که ضریب فوق برای ادراکات دانشجویان 938/0 به دست آمد و میزان آلفای کرونباخ در مورد ابعاد مختلف پرسشنامه 918/0 محاسبه گردید که این میزان از حداقل قابل قبول (7/0) بالاتر بود که نشان میداد سوالات هر یک از ابعاد و کل پرسشنامه از دید روایی از ثبات درونی خوبی برخوردار هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است و در نهایت نتایج حاصل از آزمون سوالات نشان داد: خدمات آموزشی ارایه شده به دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران، پایین تر از سطح انتظار این دانشجویان بوده و آن ها مقداری فاصله بین خدمات ارایه شده و خدمات مورد توقعشان احساس می کنند. کلید واژه ها: ادراک مشتری از خدمت، انتظار مشتری از خدمت، پاسخگویی، تضمین، خدمت، دانشجو، دانشگاه، سروکوآل، شکاف کیفیت از دیدگاه مشتری، قابلیت اعتماد، کیفیت، مدل، ملموس، همدلی
مریم داوددوست حمیدرضا رضازاده بهادران
در این پژوهش ،عوامل اثر گذار برآموزش موفق درس شیمی دوره متوسطه از دیدگاه معلمان و دانش آموزان شهر تهران بررسی شده است.جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه اول عمومی ، دوم، سوم و چهارم تجربی –ریاضی ومعلمان شیمی شهر تهران میباشد.و هدف، شناسایی و اولویت بندی این عوامل بوده است که با استفاده از یک تحقیق توصیفی پیمایشی بر روی 457 نفر از معلمان و دانش آموزان مدارس متوسطه شهر تهران که از طریق نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای وبا استفاده از پرسشنامه محقق ساخته 106 سوالی بر پایه طیف لیکرت 5 درجه ای نمره گذاری شده انجام گردیده است. ضریب اعتبار پرسش نامه از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 0.885 بدست آمد. در بررسی روایی ابزار پژوهش علاوه بر روایی صوری و محتوایی از روش تحلیل مولفه های اصلی برای بررسی روایی سازه بهره گرفته شد.برای پاسخ دادن به سوالات پژوهش از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد شش عامل استخراج شده در تحلیل کلی صورت گرفته 38.185 درصد کل واریانس متغییر ها را تبیین می کند که این شش عامل به ترتیب اولویت:محوریت آزمایشگاه-فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) – مدیریت آموزشی-جایگاه مستقل آزمایشگاه- شیمی و زندگی- روش و محتوا می باشد. واژه های کلیدی: آموزش موفق شیمی ،دوره متوسطه،عوامل اثرگذار
مریم معصومی حمیدرضا رضازاده بهادران
در پژوهش حاضر به بررسی ابعاد وجودی کودکان دبستانی که شامل : بعد شناختی ، بعد عاطفی ، بعد اجتماعی ، بعد اخلاقی و بعد جسمانی می باشد و تأثیر تربیت بدنی بر این ابعاد از دیدگاه قرآن ، ائمه معصومین(ع) ، علمای دینی و روانشناسان پرداخته شد که به روش کتابخانه ای و توصیفی انجام گردیده است . با توجه به آیات و روایات مطرح شده در باب تأثیر تربیت بدنی بر ابعاد وجودی کودکان ، باید بیان کرد که در بعد شناختی ، عقل سالم در بدن سالم است و انسانهای خردمند از افراد شجاع محسوب می شوند همچنین در بعد عاطفی آمده است انسانهایی که به تربیت بدن مشغولند می توانند هرگونه شرارت را از خود دور ساخته و بر حلم و بردباری خود بیفزایند و نیز در بعد اجتماعی بیان شده است که در خلال برنامه تربیت بدنی می توان امور مهمی چون تعاون و همکاری را به کودکان آموخت و در بعد اخلاقی گذشت و بخشش و بسیاری از رفتارهای حسنه را ملکه ی زندگی خود ساخته و در تربیت بعد جسمانی تمام مدت عمر برای سلامتی و حفظ تندرستی بدن خود کوشا بوده و با پرورش صحیح جسم و سالم سازی آن به قرب الهی دست یابند .
مریم پناهنده حمیدرضا رضازاده بهادران
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های یادگیری با فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی می باشد.6سوال فرعی و یک سوال اصلی در این پژوهش مطرح شده است و جامعه آماری پژوهش ، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، دانشکده ولیعصر(عج) ( روانشانسی و علوم اجتماعی ) و دانشکده علوم پزشکی تهران واحد شمال که در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل می باشد . روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی است که 102 نفر از دانشجویان رشته های علوم انسانی و همچنین 98 نفر از دختران دانشجوی رشته پزشکی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند .و کلیه آزمودنیها با استفاده از دو آزمون سبک های یادگیری کلب(lsi) ومقیاس فرسودگی تحصیلی ماسلاچ (mbi-ss) مورد آزمون قرار گرفتند. در راستای بررسی معناداری تفاوت نمرات در گروههای مختلف از آزمونهای: همبستگی پیرسون، t تک گروهی، t گروههای مستقل و خی دو استفاده شده است . در مورد سوال اصلی پژوهش که آیا فرسودگی تحصیلی در میان دانشجویان رشته های پزشکی و انسانی بر حسب سبک یادگیری تفاوت معناداری دارد؟ مقدار f به دست آمده در سطح 0.01p? معنادار می باشد .سوالات فرعی پژوهش شامل:1- آیا بین سبک یادگیری جذب کننده و فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟- آیا بین سبک یادگیری واگرا و فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟3- آیا بین سبک یادگیری همگرا و فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟4- آیا بین سبک یادگیری انطباق دهنده و فرسودگی تحصیلی دختران دانشجو در رشته های علوم انسانی و پزشکی شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؟5- آیا فرسودگی تحصیلی و مولفه های آن در دو گروه دانشجویان رشته های پزشکی و علوم انسانی، تفاوت معناداری با یکدیگر دارد؟6- آیا سبک یادگیری مورد استفاده در میان دانشجویان دو گروه پزشکی و علوم انسانی، تفاوت معناداری با یکدیگر دارد؟ به منظور بررسی سوال اصلی پژوهش، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که ضریب همبستگی دو متغیر سبک یادگیری و فرسودگی تحصیلی برابر 0.52 است که سطح 0.01p? معنادار می باشد. به این معنا که بین سبک یادگیری و فرسودگی تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. بررسی دقیق تر داده ها در این متغیرها نشان می دهد که هرچه نمرات به سمت مفهوم سازی انتزاعی پیش می رود، چه در جهت مشاهده تاملی و چه درجهت آزمایشگری فعال، فرسودگی تحصیلی بالاتر است و هرچه نمرات به سمت تجربه عینی پیش می رود، بالاخص در جهت آزمایشگری فعال، فرسودگی تحصیلی کمتر رخ می دهد. همچنین سایر نتایج بررسیها و تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که:1- بین سبک یادگیری جذب کننده و فرسودگی تحصیلی رابطه معناداری وجود ندارد. 2- هرچه استفاده از سبک تفکر واگرا و سبک تفکر انطباق دهنده افزایش می یابد، فرسودگی تحصیلی نیز، بالاتر می رود. 3-هرچه استفاده از سبک تفکر همگرا در جریان یادگیری افزایش می یابد، فرسودگی تحصیلی کاهش می یابد.4- دانشجویان رشته های پزشکی از فرسودگی هیجانی، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی بالاتری نسبت به دانشجویان علوم انسانی برخوردارند در حالیکه می توان با ?? درصد اطمینان گفت دانشجویان رشته های انسانی از فرسودگی هیجانی، بی علاقگی و ناکارآمدی تحصیلی پایین تر از حد متوسط خوردارند. 5- توزیع فراوانی دانشجویان رشته های پزشکی و علوم انسانی در چهار سبک یادگیری جذب کننده، واگرا، همگرا و انطباق دهنده تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد و لیکن سبک تفکر غالب و رایج در میان انشجویان، سبک یادگیری جذب کننده است. و سبکهای واگرا، همگرا و انطباق دهنده در رتبه های بعدی قرار دارند.
معصومه کاظمی مقدم مصطفی عسکریان
تاثیرعوامل فردی مدیران در به کار گیری اصول روابط انسانی در دبیرستان های نظری دخترانه دولتی شهر تهران در سال تحصیلی1393-1392. جهت انجام تحقیق نمونه ای شامل تعداد 376 نفر از دبیران زن استخدام رسمی و تعداد 100 نفر از مدیران زن استخدام رسمی با تحصیلات دیپلم و بالاتر مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران بر حسب جدول کرچسی و مورگان که به شیوه تصادفی طبقه ای نسبتی چند مرحله ای انتخاب گردید. این تحقیق از نوع توصیفی است و از روش زمینه یابی یا پیمایشی سود جسته است. برای اندازه گیری از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. پرسشنامه اول مربوط به سنجش عوامل فردی مدیران که شامل سن، رشته تحصیلی، مدرک تحصیلی، سابقه خدمت مدیریتی، قدرت قانونی، قدرت مرجعیت، قدرت تخصصی و قدرت اقتصادی و پرسشنامه دوم مربوط به سنجش به کارگیری اصول روابط انسانی مدیران است. برای تحلیل داده ها در بخش توصیف داده ها از آمار توصیفی همچون فراوانی، میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی استفاده شده و در بخش آزمون فرضیات از رگرسیون تک متغیره استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین تأثیر عوامل فردی مدیران و به کارگیری اصول روابط انسانی آنان در جامعه آماری مورد نظر رابطه معنادار وجود دارد و قابل تعمیم به جامعه آماری است. نتایج نشان می دهد هر چه سن و سابقه خدمت مدیران بالاتر باشد در به کارگیری اصول روابط انسانی موفق تر خواهند بود .هم چنین متغیر قدرت مرجعیت بیش ترین تأثیر را در به کارگیری اصول روابط انسانی توسط مدیر دارد و متغیر قدرت رهبری مدیران حدود 76 درصد از واریانس متغیر به کارگیری اصول روابط انسانی را تبیین می کند.
مریم یوسفی رودبرده حمیدرضا رضازاده بهادران
تحقیق حاضر با هدف مقایسه انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر و پسر دانشکده علوم انسانی و دانشکده فنی ومهندسی در دانشگاه علم و فرهنگ به صورت یک تحقیق پیمایشی انجام پذیرفت. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه 29 سوالی هرمنس که در برگیرنده نه عامل تشکیل دهنده انگیزه پیشرفت تحصیلی بود استفاده شد.پرسشنامه در اختیار دو گروه از دانشجویان دختر و پسر دانشکده های فنی و مهندسی و علوم انسانی که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند قرار گرفت نتایج به دست آمده نشان می دهد که به طور کلی دانشجویان مورد آزمایش از انگیزه تحصیلی نسبتا بالایی برخوردار بودند ولی تفاوتی میان انگیزه پیشرفت تحصیلی دو دانشکده مشاهده نشد ولی جنسیت در انگیزه پیشرفت تحصیلی موثر بود و بررسی ها نشان داد انگیزه پیشرفت در دانشجویان پسر بیشتر از دانشجویان دختر می باشدو همچنین اشتغال و سن دانشجویان در انگیزه پیشرفت تاثیر گذار است.
طاهره ولی بغدادی مهشید ایزدی
جایگاه تربیت دینی در ساختار نظام آموزش و پرورش از جمله موضوعات مهم به روز و دوران ساز جامعه است .هر جامعه انسانی و هر مرجع کوچک و بزرگ ، مجموعه های بشری دارای ارزش ها و پاره ارزش های ساده یا پیچیده ای است. مبنای وحدت و یکپارچگی آن جامعه است و عامل و جود و حیات آن جامعه تلقی می شود? هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر یادگیری کتاب دین و زندگی مقطع متوسطه شهر تهران می باشد? بدین منظور از نظریات نظریه پردازانی چون افلاطون،ارسطو،ژان ژاک روسو،جان لاک،امانوئل کانت،فرانسیس بیکن استفاده شده است? روش این پژوهش پیمایشی است و ابزار گرداوری اطلاعات آن پرسشنامه بوده است? جامعه آماری¬تحقیق دبیران مدارس دخترانه دولتی مقطع متوسطه پایه اول تا سوم مناطق 1 و 5 می باشند که تعداد آن برابر با 135 نفر می باشد. به منظور محاسبه ضریب قابلیت اعتماد ابزار اندازه پیری شیوه های مختلفی به کار برده می شود که یکی از آن ها آلفای کرونباخ است که مقدار آن برابر با876/0 می باشد تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی گاما، کای اسکور وپیرسون انجام شد? کلید واژه ها : یادگیری ، نقش یادگیری ، دین و زندگی ، مقطع متوسطه ، دبیران
زینب حنظلی زاده حمیدرضا رضازاده بهادران
درتعلیم وتربیت ،انضباط همیشه موردتوجه بوده است.انضباط مسئله ای است که بایدآموخته شوددانش آموزبرای داراشدن انضباط به محیط مساعدوتجربه های متناسب نیازمنداست .هدف ازانضباط این است که نوجوان راقادربه سازش باقوانین ومقرراتی که فرهنگ یک گروه پذیرفته است،بنماید.باآموزش هوش معنوی بردانش آموزان ،آنان رفتارهای اجتماعی وانضباطی متعادل تری دارند. این پژوهش باهدف بررسی تاثیرآموزش هوش معنوی ازدیدگاه کینگ بررفتارانضباطی دانش آموزان دختردبیرستانی درسال93-1392به روش شبه آزمایشی باطرح پیش آزمون-پس آزمون باگروه کنترل می باشد.جهت گردآوری داده های موردنیازازپرسشنامه رفتارانضباطی وپرسشنامه هوش معنوی کینگ(که دارای چهارخرده مقیاس تفکرانتقادی وجودیcet) )،تولیدمعنای شخصی(pmp)،آگاهی متعالی ta))وتوسعه سطح هوشیاری(cse)می باشد) استفاده شد. نمونه آماری پژوهش 26نفردردوگروه آزمایش وکنترل قرارگرفتند. گروه آزمایش درطی 10جلسه تحت آموزش مولفه های هوش معنوی ازدیدگاه کینگ قرارگرفتند.وگروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند.پرسشنامه هوش معنوی ورفتارانضباطی پیش وپس ازآموزش به هردوگروه آزمایش وکنترل داده شدونتایج آن باآمارتوصیفی واستنباطی وتحلیل کوواریانس موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت. یافته های تحقیق نشان دادکه: آموزش هوش معنوی باعث بهبودرفتارانضباطی دانش آموزان شده است.ودردومولفه تولیدمعنای شخصی وآگاهی متعالی معنادارشده ودردومولفه تفکرانتقادی وجودی وتوسعه سطح هشیاری معنادارنشد. واژه های کلیدی: هوش معنوی،تفکرانتقادی وجودی ،تولیدمعنای شخصی،آگاهی متعالی ،توسعه سطح هوشیاری ،رفتارانضباطی،دانش آموزان
پروانه منصوری حمیدرضا رضازاده بهادران
بررسی عوامل موثر بر بهبود آموزش قرآن از منظر معلمان دوره ی ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی (92-91) هدف اصلی این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر بهبود آموزش قرآن ،شامل عوامل انسانی ،روش تدریس،مواد وتجهیزات آموزشی ومحتوای انتخاب شده از منظر معلمان ابتدایی می باشد.جامعه آماری این تحقیق کلیه ی معلمان ابتدایی شهر تهران می باشد که تعداد آنها 15377نفر بوده است و گروه نمونه طبق جدول مورگان 377نفر از معلمان می باشدکه با روش نمونه گیری به صورت خوشه ای وتصادفی ازمدارس جهات اصلی جغرافیایی شهر تهران(شمال –جنوب –شرق-غرب-مرکز) مورد بررسی قرار گرفته است.روش تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی –پیمایشی می باشد.ابزار این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته می باشد لذاشاخص هایی از چهار عامل فوق از طریق پرسشنامه مورد آزمون قرار گرفت .مطابق یافته های این پژوهش در مجموع، به طور میانگین98درصدمعلمان با بیشترین فراوانی اظهار نموده اند که محتوای انتخاب شده بر بهبود آموزش قرآن موثر می باشد.4/96 در صد معلمان با بیشترین فراوانی بیان نموده اند که روش تدریس قرآن معلمان بر بهبود آموزش قرآن موثر می باشد.6/93درصد معلمان مورد مطالعه، مواد وتجهیزات آموزشی را بربهبود آموزش قرآن موثر می دانند و 3/93 درصد معلمان مورد مطالعه با بیشترین فراوانی اظهار نموده اند که عوامل انسانی بر بهبود آموزش قرآن تاثیر گذار است . کلید واژه های این تحقیق ،آموزش ،دوره ی ابتدایی ،روش تدریس، عوامل انسانی ،قرآن ،محتوای آموزشی ،معلم ومواد وتجهیزات آموزشی می باشد.
حمید محمدی سعید خواجه ای
پژوهش حاضر، به منظور مقایسه عملکرد مدیران مدارس دوره ابتدایی بر اساس نظریه اصول سازمان یادگیرنده انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان دوره دوره آموزش و پرورش منطقه 5 تهران بود که از میان آنها تعداد 280 نفر(250 معلم و 30 مدیر) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای-نسبتی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ی 30 گویه ای با مقیاس پنج گزینه لیکرت بودکه ضریب پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون tتک گروهی و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد2/53 درصد از عملکرد مدیران با اصل آرمان مشترک؛ 4/60 درصد با اصل الگوهای ذهنی؛ 8/48 درصد با اصل قابلیت های فردی؛ 8/56 درصد با اصل یادگیری جمعی و6/47 درصد با اصل نگرش سیستمی سازمان های یادگیرنده منطبق است. به طور کلی، نتایج حکایت از این داشت که عملکرد مدیران مدارس ابتدایی در آموزش و پرورش منطقه 5 تهران در حد متوسطی با اصول سازمان یادگیرنده مطابقت دارد. به استناد همین نتایج، بین عملکرد مدیران با سطح تحصیلات مختلف، در مقایسه با اصول سازمان یادگیرنده تفاوت معناداری مشاهده نشد. واژه های کلید ی: سازمان یادگیرنده، اصول سازمان یادگیرنده، دوره ابتدایی، مدیران، عملکرد
مریم رحمانی بادی مصطفی عسکریان
مدیران با احاطه به نحوه انگیزش کارکنان و انگیزه های آنان می توانند در تحقق اهداف سازمان به کمک کارکنان به سهولت گام برداشته و در انجام سایر وظایف خود نیز موفق باشند از این جهت رضایت کارکنان و علاقه مند کردن بیشتر آنها به شغل مورد تصدی و در نتیجه برآورده شدن اهداف سازمانی از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر علل و یا عدم رضایت کارکنان نسبت به کارشان مشخص گردد، می توان به منظور بهبود و ارتقاء شرایط کار و نیز جلب رضایت بیشتر آنها تلاش های اساسی تری انجام داد. چرا که وقتی انسان از شغل خود احساس خشنودی نماید ناخودآگاه مسئولیت خویش را با دقت بیشتری به انجام رسانده و از آن خوشحال خواهد شد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی با انگیزش شغلی کارشناسان آموزشی جهاددانشگاهی شهر تهران بوده است. بدین منظور 114 نفر از کارشناسان آموزشی جهاددانشگاهی شهر تهران به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و به صورت تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه تحقیق پاسخ گفتند و داده های به دست آمده از این پرسشنامه ها توسط آزمون کالموگروف اسمیرونوف و آزمون همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج نشان داد که فرسودگی شغلی مربوط به خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و فقدان موفقیت فردی بر انگیزش شغلی کارشناسان آموزشی جهاددانشگاهی شهر تهران همبستگی معناداری دارد.
پگاه تمسکی حمیدرضا رضازاده بهادران
چکیده: هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین سبک اسنادی با یادگیری مغز محور در دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه نظری شهر همدان بوده است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری، دانش آموزان دختر پایه سوم می باشند که 74 نفر آنها از طریق نمونه گیری چند مرحله ای و تصادفی درحجم نمونه قرار گرفتند. برای انجام این تحقیق ابتدا پرسشنامه سبک اسنادی توسط دانش¬آموزان تکمیل و سپس به مدت پنج هفته شاخص¬های یادگیری مغز محور در کلاس اجرا گردید. ابزار اندازه گیری شامل دو پرسشنامه¬ی سبک اسنادی سلیگمن و پرسشنامه محقق ساخته یادگیری مبتنی بر مغز بود که ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه سبک اسنادی 7/0 و برای پرسشنامه یادگیری مغز محور 9/0 محاسبه گردید. رابطه بین مولفه¬های این دو متغیر از طریق تعیین ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون داده¬ها با استفاده از نرم افزارآماری spss انجام گردید. نتایج این تحقیق نشان داد رابطه سبک اسنادی درونی بیرونی خوشایند با تمامی مولفه های یادگیری مغز محور دانش¬آموزان (43/0r=) در سطح احتمال 05/0p< معنی¬دار است، در صورتیکه رابطه سبک اسنادی درونی بیرونی ناخوشایند با مولفه های یادگیری مغز محور دانش¬آموزان معنی¬دار نبود. از طرف دیگر مشخص شد رابطه سبک اسنادی پایدار ناپایدار خوشایند با مولفه های غوطه-ورسازی همخوان (23/0r=) و پردازش فعال (33/0r=) و نیز سبک اسنادی پایدار ناپایدار ناخوشایند و آرمیدگی هوشیار (26/0r=) در سطح احتمال 05/0p< معنی¬دار است. نتایج این تحقیق همچنین نشان داد رابطه تجارب مثبت و منفی با مولفه های آرمیدگی هوشیار و پردازش فعال و همچنین تجارب مثبت با غوطه¬ور¬ سازی¬ همخوان معنی¬دار، اما رابطه بین تجارب منفی با غوطه ور سازی همخوان معنی¬دار نیست. با توجه به نتایج بدست آمده شناخت سبک اسنادی دانش¬آموزان و بازسازی آن به همراه ایجاد شاخص های یادگیری مغز محور می¬توانند به عنوان دو متغیر مهم در افزایش قدرت یادگیری دانش¬آموزان نقش بسزایی داشته باشند. کلمات کلیدی: سبک اسنادی، یادگیری مغز محور، دانش آموزان، ضریب همبستگی
زری آقاجانی علی اکبر خسروی بابادی
این پژوهش با هدف اثر بخشی روش تدریس مبتنی بر یادگیری ترکیبی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی انجام شد. برای این منظور 58 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند که 29 نفر در گروه آزمایش و به شیوه ترکیبی (تلفیقی از روش های آموزشی سنتی و الکترونیکی) و 29 نفر دیگر در گروه کنترل با همان شیوه رایج تحت آموزش قرار گرفتند. انگیزش پیشرفت ازطریق پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس از طریق پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد. برای بررسی پیشرفت تحصیلی نیز از نتایج کارنامه ارزشیابی توصیفی ترم 1 و 2 دانش آموزان استفاده شد. داده ها ی بدست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و آزمون خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تدریس مبتنی بر یادگیری ترکیبی بر انگیزش پیشرفت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر مثبت داشته است، به طوری این که دانش آموزان در کارنامه ارزشیابی توصیفی ترم 2 از امتیاز بالاتری برخوردار بودند.
مهناز سادات فرزانه مصطفی عسکریان
مدل های تعالی سازمانی یا سرآمدی کسب و کار، به عنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستم ها درسازمان های مختلف به کار گرفته می شوند. با به کارگیری این مدل ها، ضمن این که یک سازمان می تواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامه های بهبود در مقاطع زمانی مختلف مورد ارزیابی قرار دهد، امکان مقایسه عملکرد خود با سایر سازمان ها و به ویژه با بهترین آنها را خواهد داشت.بدین منظور پژوهش حاضرتحت عنوان «بررسی میزان آگاهی مدیران ازمدل مدیریت تعالی efqm درمدارس متوسطه اول دخترانه دولتی شهرتهران درسال تحصیلی 93-92 »انجام شد .پژوهش حاضر با هدف بررسی حد آگاهی مدیران از مدل مدیریت تعالی efqm براساس مولفه های بنیادین مدل در مدارس متوسطه اول دخترانه دولتی شهرتهران انجام شد . روش تحقیق حاضر از نوع مطالعه پیمایشی(زمینه یابی )است . جامعه آماری درپژوهش حاضر را مدیران مدارس دولتی دخترانه شهرتهران به تعداد 312 نفر تشکیل می دهند . با استفاده از روش خوشه ای چندمرحله ای نسبتی نمونه آماری با استناد به جدول مورگان به تعداد 170 نفر از مدیران تهران تعیین شد .به منظورگردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که شامل 40 سوال در مقیاس لیکرت می باشد بامحاسبه آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه ها سنجیده شد.آلفا مساوی 0/88 می باشد .پرسشنامه ها به وسیله اساتید راهنماومشاور اعتباریابی شد. .به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ، علاوه بر استفاده از شاخص های آمارتوصیفی از روش های آمار استنباطی نظیر کولموگراف اسمیرنف ، فریدمن ، کروسکال والیس ،و خی دو تک متغیره استفاده شده است .براساس یافته های پژوهش میزان آگاهی مدیران ازمولفه های بنیادین مدل efqm در حد بالایی ارزیابی شد.ومی توان گفت بیشترین آگاهی مدیران مربوط به مولفه موفقیت از طریق استعداد کارکنان می باشد .
ناهید عباس زاده حمیدرضا رضازاده بهادران
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان کارایی آزمایشگاه علوم پایه دبیرستانهای دخترانه فرزانگان شهر تهران از دیدگاه معلمان آن مدارس در سال تحصیلی 1394—1393 انجام شده است. روش پژوهش توصیفی ،از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دبیران علوم پایه مدارس فرزانگان شهر تهران می باشد.بر اساس آخرین آمار وارقام دریافتی تعداداین افراد بالغ بر 190نفر می باشد.در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است که در نهایت از جامعه آماری مذکور،نمونه ای به حجم 127نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب گردید.به منظور جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه 25سئوالی محقق ساخته با مقیاس لیکرت استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه مورد تایید متخصصان قرار گرفت.جهت ارزیابی پایایی پرسشنامه از روش آزمون همسانی درونی ( آلفای کرونباخ) استفاده شده است.نتایج آزمون آلفای کرونباخ با مقدار 0.78 دال بر پایا بودن ابزار اندازه گیری دارد. سپس نتایج در دو بخش نتایج توصیفی و تحلیلی آورده شد. در بخش توصیفی، از جداول یک بعدی و در بخش تحلیلی نیز برای آزمون سوال توصیفی تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد. که در نهایت نتایج تحقیق نشان داد: هر یک از عوامل چهارگانه اهداف جزیی مورد تائید قرار گرفت، بنابراین سئوال اصلی ، کارایی آزمایشگاه علوم پایه دبیرستانهای دخترانه فرزانگان شهر تهران از دیدگاه معلمان آن مدارس در سال تحصیلی 1394-1393 نیز مورد تاییدونتایج ازحد مورد انتظار بالاتر است.در همین راستا به مسئولان پیشنهاد می شود که با توجه به اهمیت فعالیتهای آزمایشگاهی نسبت به ایجاد وتجهیز آزمایشگاهها به صورت تخصصی در مدارس تیزهوشان اقدام وبا حمایت از مربیان ومتخصصان آزمایشگاه، زمینه یادگیری بهتر وبیشتر دانش آموزان فراهم گردد.
راحله مهدیان یلدا دلگشایی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری در چهار حیطه مرور ذهنی، بسط دهی، سازماندهی و نظارت بر درک مطلب بر یادگیری مفاهیم درس فیزیک و پایایی یادگیری می باشد. به این منظور 40 دانش آموز دختر پایه اول دبیرستان به روش نمونه گیری دردسترس (غیرتصادفی) ازمنطقه 1 شهر تهران در سال تحصیلی 94-93 انتخاب شدند و با استفاده از طرح شبه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون) در دوگروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری محقق ساخته که شامل 25 سوال چهار گزینه ای که روایی آن توسط اساتید مورد تأیید قرار گرفته و ضریب پایایی آن 94/0 می باشد و هم چنین آزمون کتبی فیزیک که روایی آن نیز توسط اساتید مورد تأیید بوده و توسط آزمون نیتکو (2001) مورد بررسی قرار گرفته است، می باشد. دانش آموزان گروه آزمایش در 3 جلسه 60 دقیقه ای قبل از اجرای پس آزمون در دوره آموزشی راهبردهای یادگیری شرکت کردند. پس از برنامه مداخله ای دو گروه آزمایشی و کنترل با یکدیگر مقایسه شدند. یافته ها نشان داد راهبردهای یادگیری اثر معناداری بر بهبود نمرات فیزیک دانش آموزان در گروه آزمایش داشته است. هم چنین 30 روز پس از اجرای پس آزمون، آزمون یادداری برگزار شد که یافته ها اثرمعنادار راهبردها بر یادداری (پایایی) را نشان می دهند. از این رو پیشنهادهایی مطرح می شود، از جمله معلمان با آموزش راهبردهای یادگیری و روش بکارگیری آن ها به دانش آموزان، گامی موثر در جهت پیشبرد اهداف آموزشی داشته باشند.