نام پژوهشگر: احمد غنی پور ملکشاه
سیِد مجتبی حسینی حسن کیاده احمد غنی پور ملکشاه
چکیده سبک، پدیده ای انسانی است و همانند آدمی، چند وجهی است.شناخت سبک، مستلزم رشته ی پیچیده ای از بررسی های همه جانبه است. تحلیل سبک شناسی آثار داستانی، در دو محور صورت می پذیرد: یکی سبک شناسی زبان داستان که دوسطح لغوی ونحوی را در برمی گیرد و دیگری سبک شناسی ادبی که شامل خلّاقیّت های ادبی متن است و از رهگذر تشبیه، استعاره، مجاز و...شکل می گیرد. دراین پژوهش، سعی شده است عناصر زبانی و ادبی سبک ساز داستان های کوتاه ابراهیمی شناخته شود تا سبک داستان های او از دیگر نویسندگان متمایز گردد. بر اساس بررسی های انجام شده، عناصر زبانی سبک ساز مجموعه داستان های کوتاه نادر ابراهیمی در سطح واژگانی، محاوره گرایی واژگانی، استفاده از قید حالت پس از نهاد جمله، تتابع صفات و اضافات، تنوّع وجوه فعلی اعم از اخباری، التزامی و... است و در سطح نحوی نیز، استفاده از جملات کوتاه، تعدّد جملات معطوف(همپایه)، تکرار در فعل و ارکان دیگر جمله، تتابع افعال، حذف فعل به قرینه ی لفظی و تقدّم و تأخّر ارکان و اجزای جمله، عناصر سبک ساز هستند. عناصر ادبی سبک ساز نیز در مجموعه داستان های کوتاه ابراهیمی، استفاده از آرایه های تشبیه و استعاره ی مکنیه(تشخیص) می باشد که به وفور در داستان ها دیده می شود. به علّت تنوّع سبکی ای که در داستان های کوتاه این نویسنده دیده می شود، می توان او را نویسنده ای صاحب سبک دانست که به سبکی متفاوت و هنجارشکن دست یافته است.
لطیفه صمدوند کردلری احمد غنی پور ملکشاه
چکیده: با مطالعه و بررسی اشعار شاعـران مـی توان بـه وجـوه مشتـرک اندیشـه هـای اجتماعـی آنان دست یافت. این پایان نامه، نگاهی است اجتماعی به شعر، اندیشه، زمینه و زمانه ی دو شاعر بلندآوازه: «قیصر امینپـور» و «طاهره صفّارزاده». ایـن دو شاعـر از دیدگاه هـای گوناگـون سیاسـی، اجتماعـی و فرهنـگی، همسانی هایی دارند که این همسانی ها، در نهایت سبب تولید آثار و اندیشه های مشابهی شده است. «قیصر امین پور» و «طاهره صفّارزاده» در برهه ای حسّاس و پرآشوب زیسته اند. این ساختار اجتماعی متشکّل از عواطف و تخیّلات گوناگون است که باورهای اجتماعی ریشه دار را در آثار ادبـی، بـه ویـژه ادبیات فارسـی نمایـان می سازد. در این پایان نامه، نگارنده تلاش کرده است تا ضمـن واکاوی جلوه های اجتماعی در اشعار «قیصر امین پور» و «طاهـره صفّارزاده»، مولّفـه های اجتماعی بـه دسـت آمـده در اشعارشـان را طبقـه بندی، تحلیل و تفسیر کند. هر دو شاعر گرچه شاعری وطن دوست هستند و بیش تر اشعارشان، نشان از انقلاب روحی و درونی آنان در عشق به وطن و اعتقاد به دفاع مقـدّس و جنـگ دارد، امّـا مولّفـه های مردم شناختی و مردم دوستی و حتّی اعتقادات استوار دینی آنـان، نقش مهمّـی در ساختـار شعرشـان دارد. یافتـه های ایــن پایـان نامـه نشـان می دهدکه در میان عناصر اجتماعی اشعار این دو شاعر، به جز وطن، دفاع از وطن و جنگ، اعتقاد به قرآن و اعتقادات شیعی نیز جلوه گری می کند. واژه های کلیدی: اجتماع، اعتقاد، انقلاب، جنگ، دفاع مقدّس، وطن