نام پژوهشگر: نسیم نهاوندی
ژاله پارسایی نسیم نهاوندی
در این پایان نامه با تکیه بر ادبیات برنامه ریزی استراتژیک و تحولات آن،دلایل عمده شکست در برنامه ریزی استراتژیک استخراج شده است.در فصل دوم کاملی که توسط محقق در رابطه با تئوری محدودیت ها و خصوصاً شاخه فرآیند تفکر آن،انجام گرفته بود، ویژگیها و قابلیتهای ابزارهای فرآیند تفکر به خوبی شناخته شد. در فصل چهارم پایان نامه، الگوی استفاده از ابزارهای فرآیند تفکر برای از میان برداشتن دلایل شکست برنامه ریزی استراتژیک ارائه شده است.
رکسانا نصری نظیف نسیم نهاوندی
مبحث امنیت اطلاعات شامل حوزه وسیعی از تعاریف، مفاهیم و اقدامات می باشد که در نگاه اول برای پیاده سازی ممکن است پیچیده به نظر بیایند. در این پژوهش سعی شده با ارائه یک مدل ، به بررسی دقیق تر تهدیدات امنیتی در سرویس های برخط به ویژه آموزش مجازی پرداخته شود. مدل ارائه شده در این پایان نامه، الگویی جهت انسجام فکری محقق برای پیاده سازی نظام امنیت اطلاعات در آموزش مجازی فراهم می سازد. سازوکارهای امنیتی معمولا به امنیت شبکه می پردازند درحالیکه فرآیندهایی همچون تولید محتوا، تدریس و مدیریت آموزشی نیز دربرگیرنده تهدیدات امنیتی خاص خود می باشند که با هدف قرار دادن سرویس های امنیتی (محرمانگی، یکپارچگی و دسترس پذیری) در کاهش درجه امنیتی سامانه آموزشی و ایجاد دید منفی در کاربر نقش مهمی خواهند داشت. از آنجا که سرویس های امنیتی هدف و غایت اصلی در برقراری نظام امنیتی در سامانه ها می باشند و تنها در صورتی که نتیجه برقراری این نظام منجر به بهبود سرویس های امنیتی شود؛ می توان مطمئن شد که هزینه صرف شده در بخش امنیت به جا بوده است، سرویس های امنیتی در مدل پیشنهادی همواره به عنوان خطوط راهنمایی عمل می کنند که کمک می کنند تحلیلگر مدل، از چارچوب پروژه خارج نشده و فعالیت و تجزیه و تحلیل خود را بر مبنای پاسخگویی به آنها تنظیم نماید. با استفاده از روش ارائه شده در این مقاله پیچیدگی پیاده سازی نظام امنیت اطلاعات کاهش پیدا کرده و این امر خود احتمال به کار گیری ملاحظات امنیتی را بیشتر می کند. دراین پایان نامه علاوه بر اینکه نقش سیاست و فن آوری در درجه امنیتی یک سیستم آموزش مجازی لحاظ شده ؛ از این دو فاکتور به عنوان عوامل حمایتی در پاسخگویی به نیازهای امنیتی چهار فرآیند اصلی در آموزش (تولید محتوا، تدریس و ارزیابی، مدیریت آموزش و تحصیل) و نیز نیازمندی های امنیتی خود کاربرد مبتنی بر وب (سامانه آموزش مجازی) استفاده شده است. پژوهش به نوعی با تفکر مدیریت ریسک امنیتی مختص آموزش مجازی به پیش رفته و از نظر خبرگان به این منظور یاری جسته است. مدل به نحوی است که به آسانی قابلیت تعمیم به سایر سرویس های برخط دیگر مانند تجارت الکترونیک و یا سلامت الکترونیک را داراست.
فرشید جهانگیری نسیم نهاوندی
چرخه های قیمتی فلزات همیشه برای دست اندرکاران این صنعت مهم ترین عامل تصمیم گیری بوده و این مساله برای فولاد به دلیل ماهیت چند بعدی آن و تاثیرگذاری روی اقتصاد و اجتماع اهمیت بیشتری پیدا می کند و با توجه به چنین اهمیتی مطالعه رفتار بازار و بررسی سیاست گذاری ها ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق با توجه به رفتار عرضه و تقاضا مدلی جهت شبیه سازی وضعیت کنونی بازار فولاد ارائه شده که می تواند در تصمیم گیری سیاست گذاران کمک شایانی کند. این مدل از توسعه چند مدل مشابه که در کشورهای دیگر ارائه شده و افزودن متغیرهای رفتاری در بازار ایران حاصل شده. سپس روی مدل تست اعتبار سنجی اعمال می شود و پس از حصول اطمینان از درستی آن چند سناریوی مختلف که اخیرا عده ای باور به اثربخش بودن آن ها را دارند، شبیه سازی می شوند. سناریوهایی که بیشتر معطوف به تغییر تعرفه و ظرفیت تولید داخل هستند. نتایج نشان می دهند سیاست حال حاضر جهت افزایش ظرفیت تولید با تعرفه کنونی جوابگو نیست و تغییر تعرفه می تواند ابزاری جهت حمایت از تولید داخل باشد. همچنین مقادیر بهینه تعرفه در صورت کاهش و افزایش ظرفیت تولید بررسی شد و در انتها می بینیم در صورت افزایش قیمت انرژی تولید داخل با چه چالش هایی روبه رو می شود و اینجا هم تعرفه واردات چگونه به حمایت از تولید داخل می پردازد.
گلستانه شینی دشتگل نسیم نهاوندی
گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمامی ابعاد زندگی بشر تحولی بنیادین ایجاد کرده است و دنیای کنونی را در جریان یک انقلاب کامل قرار داده است. شبکه های جهانی و فناوریهای پیشرفته رایانه ای، روش انجام کارها را متحول کرده اند. با پیشرفت سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات در دنیا و تاثیر عمیق ابزار و تجهیزات الکترونیکی در تسهیل و تسریع کارها و صرفه جویی در وقت و هزینه هر روز بر اهمیت اینگونه وسائل و کاربرد آنها افزوده می شود(موغلی, 1386). عصر حاضر به روایت الوین تافلر عصر فراصنعتی یا عصر اطلاعات است. مورو و همکاران (2004) بر این باورند که در شروع هزاره سوم و در ابتدای قرن بیست و یکم، رشد روزافزون فناوری اطلاعات و ارتباطات در تمامی شئون زندگی بشر اثر گذاشته و آن را دستخوش تغییر نموده است. این تغییرات در حوزه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی و بسیاری حوزه های دیگر، چشمگیر بوده و زمینه تحولات سریع و غیرقابل بازگشتی را در جهان فراهم آورده است. امروزه در عصری زندگی می کنیم که آن را عصر اطلاعات نامیده اند و این نامگذاری در پی تحولات پرشتاب نیمه دوم قرن بیستم در حوزه علوم و فناوری صورت گرفته و منجر به تشکیل جامعه نوینی به نام جامعه اطلاعاتی شده است. جلالی (1380) بر این باور است که در عصر ارتباطات و اطلاعات تمامی فعالیت های بشر به سمت فرایندهای الکترونیکی و مبتنی بر شبکه جهانی اینترنت و وب پیش می رود، به طوری که واژگان جدیدی همانند تجارت الکترونیک، کسب وکار الکترونیک ، آموزش الکترونیک، دولت الکترونیک و... به دایره لغات تمامی ملل وارد شده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات، تکنولوژی عصر جدید می باشد که موجب کاهش زمان انجام محاسبات، دقت در پردازش داده ها، تبادل آسان اطلاعات و کم کردن هزینه داد و ستد شده است(محمودی, 1384). در این راستا، سازمانها و تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمانها نیز بعنوان بخشی از جامعه بشری، از این قاعده مستثنی نبوده و این مسئله باعث شده تا کشورهای مختلف پذیرش و گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات را در ادارات و سازمانها که تحت عنوان دولت الکترونیک نیز شناخته می شود را مورد توجه قرار دهند. لازم به ذکر است که نتایج منتشره از این اقدامات حاکی از قابلیتهای عمده این فناوریها در سازمانها می باشد چرا که سازمانها با بکارگیری فناوری اطلاعات توانایی و قابلیت خود را برای تولید و ارائه محصولات و خدمات بیشتر و جدیدتر افزایش دادند، این ابزار باعث گردید مدیران سازمانها با سرعتی بیشتر و دقتی بالاتر اطلاعات سازمانی و برون سازمانی را در اختیار گرفته و تصمیمات خود را براساس این اطلاعات اتخاذ نمایند(سعادتمندی, 1383). در ایران نیز اخیرا با درک این ضرورت، حرکت به سمت ایجاد دولت الکترونیک مورد توجه قرار گرفته است. (زارعی, 1381). لذا مطالب فوق الذکر باعث علاقمندی و انتخاب موضوع تحقیق "پذیرش فناوری اینترنت در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب" بوده است و این مطالعه، با تمرکز بر ارتباط کارمند-دولت درصدد یافتن فاکتورهای موثر بر پذیرش فناوری اینترنتی در یک سازمان دولتی در ایران یعنی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب می باشد. مطالعه حاضر شامل 5 فصل می باشد که در فصل اول کلیات تحقیق و در فصل دوم مرور ادبیات تحقیق مشتمل بر فناوری اطلاعات و ارتباطات و پذیرش فناوری و در فصل سوم روش تحقیق و مراحل انجام تحقیق، در فصل چهارم به تفصیل تجزیه و تحلیل داده های تحقیق و نتایج آن مورد بحث واقع شده و فصل پنجم به نتیجه گیری و پیشنهادات تحقیقات آتی می پردازد.
محمد ملک زاده نسیم نهاوندی
در این تحقیق به دنبال حل مسأله مسیر یابی خودرو چند قرارگاهی، بااستفاده از شبکه های عصبی می باشیم. مسیر یابی از مهمترین مسائل مطرح در تحقیق در عملیات و در شاخه نظریه گراف است که در صنعت حمل و نقل و بخش خدمات کاربرد فراوانی دارد و بسیاری از مسائل پیرامون ما را در بر می گیرد. در مسائل مسیریابی سوال اساسی این است که هر کدام از سرویس دهندگان کدام یک از سرویس گیرندگان را تحت پوشش قرار دهد و از طرفی ترتیب ارائه سرویس چگونه باشد تا هزینه کل حداقل گردد؟ از آنجایی که مسأله مسیریابی که در این تحقیق بررسی خواهد شد از نوع مسائل np-hard می باشد، الگوریتم های دقیق قادر به حل مسائل مسیریابی در ابعاد بزرگ نمی باشند ویا از نظر محاسباتی بسیار زمان بر می باشند. به همین دلیل الگوریتم های ابتکاری و فرا ابتکاری مورد توجه قرار گرفته اند. همانطور که گفته شد روشی که برای حل این مسأله در نظر گرفته شده است، استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی می باشد. در این تحقیق سعی شده است ابتدا به کمک یک الگوریتم تخصیص هریک از مشتریان به یکی از قرارگاهها تخصیص یابند و درمرحله بعد با مدل کردن هر یک ازقرارگاهها در قالب یک شبکه عصبی مصنوعی هاپفیلد مسیر خودروهای واقع در این قرارگاه مشخص گردد. در نهایت به منظور بهبود جواب و نزدیک شدن به جواب بهینه به کمک الگوریتم lkh مسیر هر یک از خودروها اصلاح می شود. به منظور بررسی عملکرد الگوریتم از میان مسائل موجود در ادبیات موضوع 10 مسأله تک قرارگاهی و 10 مسأله چند قرارگاهی انتخاب و با الگوریتم ارائه شده حل گردید. با توجه به نتایج حاصل شده از این مسائل، الگوریتم پیشنهادی دادای متوسط خطای 3.87 درصد می باشد.
امید ویسی تپه گلی نسیم نهاوندی
چکیده امروزه دایماً بر تعداد شرکت هایی که برای مدیریت فعالیتهای خود به سوی روش پروژه محور گرایش می یابند افزوده می شود و سازمانها اکثر فعالیتهای خود را به صورت پروژه های مختلف انجام می دهند. از سوی دیگر برای بقا در بازارهای تجاری، رقابت پذیری، کسب درآمد و توسعه اقتصادی- اجتماعی، انتخاب و اجرای پروژه ها صحیح امری اجتناب ناپذیر است. آگاهی از این مطلب که پروژه های سازمان در راستای استراتژیهای سازمان باشند، یکی از مهم ترین مسائلی است که فراروی مدیران می باشد، این موضوع و کمبود منابع سازمان از یک سو و قابلیت رقابت پذیری سازمان و ادامه حیات آن از سوی دیگر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مشکل اصلی در مدیریت پروژه ها در سازمان هایی به وجود می آید که مدیران سازمان بدون توجه به شرایط تنها سعی بر افزایش تعداد پروژه ها دارند و پروژه ها را مطابق میل و رضایت خود مدیریت می کنند. عموماً مشاهده می شود که در صورت نبود یک نظام مدیریتی کلان و متمرکز، پروژه های سازمان در تعارض با یکدیگر قرار می گیرند و مدیران پروژه به همین دلیل باید توازن و تعادلی بین نیازمندی های پروژه ها و انتظارات مدیران پروژه و عملکرد کل سازمان ایجاد کنند که به موجب آن پروژه های سازمان جهت تحقق اهداف سازمان همراستا عمل کنند. تکنیک مدیریت سبد پروژه ابزاری برای کمک به مدیر ارشد سازمان است که می تواند با اجرای آن به طور صحیح و با استفاده از روشهای عملی سازمان را در جهت تحقق اهدافش کمک کند. در این پایان نامه ما به دنیال یک مدل که با استفاده از آن بتوانیم هر چه بهتر و علمی تر مدیریت سبد پروژه را انجام دهیم به همین دلیل به فکر ارائه یک مدل ریاضی برای سه مرحله مهم در مدیریت سبد پروژه ها یعنی ارزیابی، انتخاب و اولویت بندی پروژه ها باتوجه به معیارها و اهداف چندگانه در انتخاب و اولویت بندی پروژه ها که گاهاً با هم در تضاد بودند افتادیم. بنابراین از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره برای حل این مساله استفاده کردیم در مصاحبه های که با خبرگان چند شرکت پروژه محور و حضور در واحد کنترل پروژه آنها به یکسری از معیارها که معمولاً در همه آنها یکسان بودند و و نیز با مطالعه تحقیقات گذشته که بیشتر برروی روند و فرایند توجه داشتند به ارائه یک مدل ریاضی چند هدفه رسیدیم و به جمع آوری دیتا برای مدل از بخشی از شهرداری که در پروژه های عمرانی فعالیت نموده، پرداختیم و داده های واقعی را در مدل مورد نظر قرار داده و با استفاده از نرم افزار gams که یک نرم افزار ریاضی برای مساله های در مقیاس بزرگ است مساله مورد نظر را حل کردیم و در فصل آخر نتیجه گیری کلی و پیشنهادات آتی ارائه شده است.
علیرضا قجری نسیم نهاوندی
در رقابت های انتخاباتی، تبلیغات یک نامزد انتخاباتی باید به نحوی در مناطق تحت رقابت توزیع شود که با توجه به الگوی رفتاری و نحوه واکنش رأی دهندگان مختلف به این تبلیغات، بیشترین تعداد آرا به سوی نامزد انتخاباتی جلب شود. در این راستا باید برای هر یک از گروه های مخاطب اثربخش ترین شیوه های تبلیغاتی انتخاب شده و مورد استفاده قرار گیرد. در رقابت های انتخاباتی، تبلیغات یک نامزد انتخاباتی باید به نحوی در مناطق تحت رقابت توزیع شود که با توجه به الگوی رفتاری و نحوه واکنش رأی دهندگان مختلف به این تبلیغات، بیشترین تعداد آرا به سوی نامزد انتخاباتی جلب شود. در این راستا باید برای هر یک از گروه های مخاطب اثربخش ترین شیوه های تبلیغاتی انتخاب شده و مورد استفاده قرار گیرد. در پژوهش حاضر مسأله توزیع و تخصیص منابع مالی یک نامزد انتخاباتی بین مناطق مختلف تحت رقابت، مورد تحلیل و مدل سازی ریاضی قرار گرفته است. در این پژوهش برای نخستین بار در سطح کشور با استفاده از رویکرد برنامه ریزی ریاضی، یک مدل ریاضی با هدف بیشینه سازی آرای یک نامزد انتخاباتی از طریق بهینه سازی تخصیص منابع مالی وی، پیشنهاد شده است. این مدل با لحاظ کردن شرایط محیطی انتخابات در ایران به گونه ای طراحی شده است که با شرایط و قوانین انتخاباتی کشور ایران سازگاری کامل داشته باشد. همچنین در این پژوهش مدلی نیز برای برآورد کردن حداقل بودجه مورد نیاز نامزدهای انتخاباتی برای کسب موفقیت در انتخابات ارایه شده است.
طیبه صباغی نسیم نهاوندی
چکیده: یکی از آخرین دستاوردهایی است که بزرگی و تاثیر آن تعهدات صنعتی و قوانین دولتی را rfid تکنولوژی عبارتند از: مدیریت زنجیره تامین، شناسایی افراد، پرداخت عوارض بصورت rfid نمایان می سازد. کاربردهایی گذرنامه rfid الکترونیکی، کتابخانه الکترونیکی و گذرنامه الکترونیکی. یکی از مهمترین کاربردهای جدید شناخته می شود که در آن از تکنولوژی بیومتریک برای تصدیق e-passport الکترونیکی است که تحت عنوان هویت مسافران استفاده شده است. در داخل گذرنامه تراشه ای تعبیه شده است که اطلاعات شخصی و بیومتریک افراد در آن ذخیره می شود. با توجه به اهمیت و حساسیت بالای اطلاعات تراشه امکان سوء اسفاده از این اطلاعات وجود دارد که این موضوع باعث نگرانی افراد از نقض حریم خصوصی آنها شده است. سرقت اطلاعات و استراق سمع از جمله تهدیدهای مهمی هستند که بایستی به آنها توجه نمود. بنابراین تولید کنندگان گذرنامه بایستی راهکارهای امنیتی قوی را بکار گیرند تا از این مشکلات در امان بود. را تهدید می کند پرداخته rfid و خطرهایی که سیستم های rfid در تحقیق حاضر به بررسی تکنولوژی و راهکارهای ارائه شده در rfid شده است. همچنین گذرنامه الکترونیکی به عنوان کاربردی از سیستم های جهت کاهش نقض حریم خصوصی در آن بررسی شده است. سپس با بررسی راهکارهای ارائه شده در جهت کاهش نقض حریم خصوصی، راهکارهای موثرتر معرفی می شوند.
زهرا باقری نژاد رودبنه رضا برادردان کاظم زاده
امروزه لجستیک معکوس به یکی از چالش برانگیزنرین موضوعات در حوزه زنجیره تأمین صنعت خودرو تبدیل شده است. از اینرو شناخت موانعی که عملکردهای لجستیک معکوس را به تعویق می اندازند حائز اهمیت است. از آنجا که تحقیقات انجام شده در این حوزه تا کنون بر روی هر یک از موانع موجود به صورت جداگانه بحث نموده اند، وجود مدلی که بتواند تمامی این موانع را بصورت یکجا نشان داده و اولویت آنها را نیز بیان نماید احساس می شود. در این پژوهش سعی شده است تا عمده ترین موانع موجود در لجستیک معکوس بیان شوند. برای انجام اینکار ادبیات منتشر شده در این حوزه مطالعه شده و نیز با خبرگان بخش لجستیک و لجستیک معکوس در صنعت خودرو(شرکت ساپکو) مصاحبه های ساختیافته ای صورت پذیرفت و در نهایت در اثر تطبیق نتایج حاصل از مرور ادبیات و مصاحبه با خبرگان یازده مورد کلیدی از موانع شناسایی شدند. پس از آن با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری و نیز تجزیه و تحلیل نتایج حاصل، اولویت بندی مناسبی از موانع موجود ارائه گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد مانع " فقدان آگاهی درباره مسائل مربوط به لجستیک معکوس"، "فقدان تعهد مدیریت ارشد" و "فقدان برنامه ریزی استراتژیک" به ترتیب موانعی هستند که از بالاترین اولویت نسبت به سایر موانع برخوردارند. همچنین مانع " کمبود نیروی انسانی" و "بی میلی دلالان، خرده فروشان و توزیع کنندگان" به عنوان کم اهمیت ترین مانع شناخته شد, بدین معنی که درصد اهمیت این دو مانع از سایر موانع کمتر می باشد و درصد اثرگذاری آنها نیز بر سایر موانع کمتر است.
مینا حسین زاده کاشان نسیم نهاوندی
انتخاب مکان مناسب برای تسهیلات یکی از تصمیمات استراتژیک در کسب وکار محسوب می شود. با مکان یابی و تاسیس تسهیلات جدید، هزینه بسیار بالایی به کسب وکار تحمیل می شود. علاوه براین، عدم استفاده از تسهیلات موجود و تلاش برای مکان یابی تسهیلات جدید ممکن است به دلیل هزینه بالا و یا پیچیدگی آن، امری نشدنی باشد. بنابراین تصمیم گیری در مورد مکان تسهیلات فرایندی نیست که تنها از طریق فرآیند سعی و خطا قابل انجام باشد. لذا توجه ویژه به این نوع مسائل از اهمیت زیادی برخوردار است. اغلب مسائل مکان یابی از نوع مسائل بهینه سازی ترکیبی بوده و در کلاس مسائل np-hard قرار می گیرند. از این رو استفاده از روش های حل دقیق، به خصوص در مساله ای با ابعاد بزرگ، چندان موثر نبوده و اغلب از الگوریتم های فراابتکاری و تقریبی به عنوان روش های حل اصلی این نوع مسائل استفاده می شود. در پایان نامه حاضر، یکی از مسائل شناخته شده و پایه ای مکان یابی، یعنی مساله مکان یابی تسهیلات با ظرفیت نامحدود (uflp) در نظر گرفته شده است که از نوع مسائل صفر و یک محض است. بر اساس این خصیصه و با استفاده از مفهوم عدم تشابه زنجیره های صفر و یک، دو روش جدید مبتنی بر الگوریتم های تکامل تفاضلی و کولونی زنبور مصنوعی برای حل مسائل بهینه سازی از نوع صفر و یک ارائه شده و اثربخشی آنها به طور خاص در حل مساله مکان یابی تسهیلات با ظرفیت نامحدود مورد سنجش قرار گرفته است. بدین منظور، 15 نمونه مساله ی مکان یابی تسهیلات با ظرفیت نامحدود، موجود در سایت اینترنتی or-library، انتخاب شده و با استفاده از روش های ارائه شده حل شده اند. نتایج بدست آمده از حل نمونه مسائل الگو توسط روش های ارائه شده، با روش های موجود در ادبیات موضوع مقایسه شده است. نتایج محاسباتی نشان از آن دارند که نتایج حاصل از الگوریتم های ارائه شده از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بوده و این موضوع بر آن دلالت دارد که کاربرد آنها در حل سایر مسائل پیچیده دنیای واقعی شایسته بررسی می باشد. در این راستا و در قالب یک مطالعه موردی، قابلیت الگوریتم های توسعه یافته در تعیین مکان بهینه کارخانجات بازیافت تایرهای فرسوده در چهار شهر بزرگ تهران، مشهد، شیراز و اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است.
نیما میرزایی پرستو محمدی
کشور ایران با دارا بودن جایگاه سوم و دوم جهانی(eia,2010) در زمینه ذخائر نفت و گاز یکی از ثروتمند ترین کشور های دنیا محسوب می گردد. یکی از مهمترینو با ارزش ترین مشتقات گازی ، اتان می باشد که با انجام فرایند کراکر بر روی آن ،محصولی با ارزش بسیار بالای اتیلن تولید می شود ، اتیلن خود خوراک واحدهای پتروشیمی پلیمری است که محصولات با ارزش افزوده بالاتر همچون انواع فیلم ها، لوله ، مواد پلاستیکی و ... را تولید می کنند، که علاوه بر ایجاد منافع مالی برای کشور ، دارای اهمیت راهبردی به دلیل نوع کاربرد آنها و وابستگی صنایع مختلف به آنها، می باشد. بنابراین احداث واحد های کراکر اتان( تولید اتیلن) در ایران جزءاولویت های صنعت پتروشیمی این کشور محسوب می شود و تا کنون 15 واحد تولید اتیلن در کشور ایجاد شده اند و یا در دست احداث می باشد. به دلیل بروز بودن صنعت پتروشیمی و بالتبع آن، دانش مورد نیاز احداث آن ، تصمیم گیری پیرامون نحوه دستیابی به این دانش و فناوری، از اهمیت و ارزش بالائی برای شرکت های متولی توسعه این صنعت برخوردار است . در این مطالعه هدف تعیین مناسبترین راهبرد انتقال فناوری با استفاده از دانش خبرگان دارای تجربه (در رابطه با صنعت پتروشیمی بالاخص حوزه اتیلن) و مدل تصمیم گیری ahp می باشد.در این مسئله 8 راهبرد ممکن انتقال فناوری اتیلن با توجه به شرایط صنعت پتروشیمی در ایران شناسائی گردیده اند که عبارت بودند از:کنسرسیوم تحقیقاتی، برون سپاری فناوری، همکاری مشترک ، سرمایه گذاری مشترک ، خرید فناوری، خرید سازمان ارائه کننده فناوری، تحقیق و توسعه و مهندسی معکوس، که در نهایت روش تحقیق و توسعهبه عنوان مناسبترین راهبرد انتقال فناوری اتیلن انتخاب گردید.
مهشید مشرقی نسیم نهاوندی
چکیده شرکت ها در فضایی که رقابت در آن به شدت در جریان است به دنبال سرعت بخشی به فعالیت ها و عملیات خود می باشند. همچنین بحث هایی نظیر جهانی سازی و گسترش شبکه هایی مانند اینترنت از موضوعات مهمی هستند که درتأمین منابع، بازاریابی و دیگر مواردیکه شرکت ها با آن درگیرند، اثرگذارند.سازمانها با اتخاذ راهبردها،روشها وفناوریهای متفاوت ازجمله فناوری اطلاعات به دنبال بهبود ،انعطاف پذیری ،پاسخگویی بهتر و رقابت پذیری بیشتر می باشند. جلوه های کاربرد فناوری اطلاعات در صنایع ، درکلیه حوزه های زنجیره تامین و زنجیره ارزش از ارتباط با تامین کنندگان تا تولید و ارتباط با مشتریان آشکار است .از آن جمله می توان تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد زنجیره تامین را نام برد. هدف این تحقیق بررسی رابطه میان متغیرهای فناوری اطلاعات, عملکرد یکپارچگی وانعطاف پذیری در زنجیره تامین خودروسازی و تاثیری که فناوری اطلاعات بر عملکرد زنجیره تامین می گذارد می باشد پس از جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه از قطعه سازان خودرو در استان خراسان رضوی و تحلیل مدل بدست آمده نتایج نشان از این دارد که فناوری اطلاعات (اینترنت , سیستمهای شبکه سازمان و سیستم کمباین ) تاثیر مثبت و مستقیم بر یکپارچگی وانعطاف پذیری و عملکرد زنجیره تامین داشته وهمچنین به شکل غیرمستقیم از طریق تاثیر بریکپارچگی و انعطاف پذیری بر عملکرد زنجیره تامین تاثیر گذار است.این نتایج نشان می دهد که استفاده از فناوری اطلاعات باعث افزایش یکپارچگی و انعطاف پذیری میان اجزا زنجیره تامین و بهتر شدن برقراری ارتباط میان آنها می شود. واژگان کلیدی : فناوری اطلاعات ،زنجیره تامین ،یکپارچگی ،عملکرد ،انعطاف پذیری
فرزاد حقیقی راد نسیم نهاوندی
ارائه مدل تولید - موجودی در لجستیک معکوس با هدف کمینه سازیِ مجموع هزینه های موجودی که در برگیرنده هزینه های نگهداریِ کالای برگشتی و قابل عرضه و همچنین هزینه های ثابت تولید و فرایند احیاء می باشد موضوع این پژوهش است. در مدل پیشنهادی دو کالای a و b در نظر گرفته شده است که تأمینِ کالای قابل عرضه b از طریقِ احیاء کالای برگشتی b و تولید آن امکان پذیر است و تأمینِ کالای قابل عرضه a از سه روش احیاء کالای برگشتی a، تولید آن و احیاء کالای قابل عرضه و برگشتی b به کالای a امکانپذیر است. با توجه به آنکه در شرایط واقعی نرخ برگشت، تقاضا، زمانهای تولید و احیاء احتمالی هستند، در مدل ارائه شده نیز نرخ های فوق الذکر احتمالی در نظر گرفته شده اند که اعمالِ شرایط فوق باعث پیچیده شدن فرایند مدلسازی شده است، چون با افزایش عدم قطعیتهای حاکم بر مدل محاسبه اجزای تشکیل دهنده تابع هدف پیچیده می شود. متوسط موجودی انبارها و تعداد دفعات اجرای فرایندهای تولید و احیاء، اجزای اصلی تابع هدف بوده که ایجاد هزینه میکنند. رویکرد معمول برای تخمین پارامترهای فوق استفاده از مدل های شبیه سازی است. در این پژوهش برای تخمین پارامترهای فوق روشی نوین با استفاده از قوانین انتقال حرارت ارائه شده است که با استفاده از آن نه تنها تحلیل مدل های موجودی تسهیل خواهد شد بلکه می توان با اتکا به آن تا حدودی بر پیچیدگی های محاسباتی غلبه نمود. در مدل حرارتی، انبارها با اجسام جایگزین شده اند و تقاضا با دمای محیط معادلسازی شده است. سایر اجزای مدل موجودی نیز در سیستم حرارتی معادل سازی شده است. نتایجِ مدلِ شبیه سازی نشاندهنده آن است که مدل حرارتی می تواند به عنوان معادلِ سیستم موجودی به کار گرفته شود، چون به ازای تغییر در پارامترهای مختلف ورودی که معادل یکدیگر هستند، رفتار پارامترهای خروجی معادل نیز شبیه یکدیگر است. به طور خلاصه دستاوردهای این پژوهش از منظرهای تئوریک، کاربردی و متدولوژیک قابل بیان هستند. از منظر تئوری مدلِ موجودی با در نظر گرفتن چهار انبار ارائه شده است و مقادیرِ اقتصادیِ تولید و فرایندهای احیاء با استفاده همزمان از روش شبیه سازی و الگوریتم ژنتیک محاسبه شده اند. از نظرِ کاربردی، چارچوب مدل ارائه شده با اتکا به مصاحبه ها و بازدید از خطوط شرکت لبنی کاله ارائه شده است. به عبارت دیگر ایده تبدیل محصولات یک شرکت به یکدیگر از صنعت لبنیات گرفته شده است. از منظرِ متدولوژی مدل معادل حرارتی ارائه شده است که با استفاده از آن می توان از پیچیدگی ها و محاسبات مدل موجودی کاست. علاوه بر این مدل حرارتی فرایند توسعه تئوری های علمی را در مبحث مدیریت موجودی تسهیل می سازد.
سمانه کوچکی نسیم نهاوندی
کاربرد تئوری محدودیت ها در مدیریت پروژه ، معروف به زمانبندی زنجیره بحرانی، به عنوان یکی از محبوبترین رویکردهای مدیریت پروژه مطرح است. تکنیک زنجیره بحرانی جهت غلبه بر عدم قطعیت های حاکم بر یک پروژه ، پیشنهاد می کند بافرها به انتهای زنجیره بحرانی و زنجیره های تغذیه ، اضافه گردند. در این میان نکته اساسی میزان اندازه بافر می باشد و از اهمیت بسیاری برخوردار است تا جایی که حتی انتخاب نامناسب اندازه بافر موجب از بین رفتن فلسفه تکنیک زنجیره بحرانی می گردد. در صورتی که اندازه بزرگی برای بافر لحاظ گردد ،هر چند که پروژه را در مقابل عدم قطعیت ها محافظت می کند ، باعث طولانی تر شدن زمان پروژه و ناکارامد بودن استفاده از این روش می شود . انتخاب اندازه کوچک بافر نیز از پروژه در مقابل عدم قطعیت ها محافظت نمی کند . در این تحقیق ضمن معرفی تکنیک زنجیره بحرانی و مرور روشهای ارائه شده در زمینه تعیین اندازه بافر و بررسی نقاط قوت و ضعف آنها ، روشی موثر جهت تعیین اندازه بافر بر اساس عامل پس چگالی با در نظر گرفتن محدودیت منابع ، موقعیت فعالیت در شبکه پروژه ، مدت زمان فعالیتها،ریسک محیط و ریسک هر فعالیت پیشنهاد شده است . اثر بخشی روش پیشنهادی در مقایسه با روشهای c&pm وrsem وaprt و apd با استفاده از شبیه سازی روی مجموعه داده کولیش- هارتمن و در پنج سطح ریسک مورد بررسی قرار گرفت .بدین منظور از شاخصهای متوسط اندازه بافر، نرخ مصرف بافر، میزان نقض برنامه زمانبندی برای هر پروژه و نسبت تعداد دفعات نقض برنامه استفاده شد .نتایج شبیه سازی نشان می دهد که روش پیشنهادی اندازه بافر را در محیط با عدم قطعیت پایین،کوچکتر و در محیط با عدم قطعیت بالا،بزرگتر از روشهای موجود تخمین می زند، و شاخصهای نرخ مصرف بافر،بیشتر و میزان نقض برنامه زمانبندی و نسبت تعداد دفعات نقض برنامه نیز کمتر از مقدار مشابه در روشهای موجود می باشد .به نظر می رسد روش پیشنهادی محافظت کافی را از زمان پروژه بعمل میآورد و می تواند برای تعیین اندازه بافر ،به جای روشهای گذشته مورد استفاده قرار گیرد.
کیان نجف زاده نسیم نهاوندی
پیچیدگی حاکم بر بخش انرژی وتعامل بالای اجزای این بخش بصورت علت و معلولی، تاخیر هایی که در این سیستم رخ میدهد و نیز محدودیتها و اثرات جدی که در آن وجود دارد؛ مانند تاثیر پذیری عرضه و تقاضای انرژی از فاکتورهای تکنولوژیکی، اقتصادی و زیست محیطی، زمانبر بودن تکمیل پروژه های انرژی ، پایان پذیری سوخت های فسیلی ، اثرات زیست محیطی استفاده از این سوخت ها و ...... نیاز به ابزارهایی پیچیده جهت سیاست گذاری در این بخش و پاسخ دهی به مشکلات پیچیده این بخش را ایجاب می نماید. ماهیت این بخش بگونه ای است که بکار گیری رویکردی چون سیستم داینامیک در بخش مذکور؛ بدلیل لحاظ شدن دیدگاه های علت و معلولی در بررسی سیستم های پیچیده پویا، بازخوردها و غیر خطی بودن در آن، مناسبت بسیار دارد. تکنیک سیستم داینامیک از نوع مدل های شبیه سازی است، که در این مدل ها وضعیت فعلی سیستم با توجه به روند ها و رفتارهای گذشته مدل می شود تا درک بهتری از رفتار سیستم واقعی حاصل شود. این مدل ها را اصطلاحاً مدل های هدف محور (object oriented) نیز می نامند. اما این تکنیک از نظر محتوایی جزء مدل های علی (causal) است و روابط علت و معلولی میان پدیده ها را بیان می کند. از این تکنیک برای درک رفتار سیستم پیچیده استفاده می شود. سیستم داینامیک بر پایه تئوری دینامیک غیر خطی و کنترل بازخوردی در ریاضیات ، فیزیک و مهندسی مورد استفاده قرار می گیرد. البته با توجه به اینکه در سیستم داینامیک ابزارهای فوق برای مدل کردن رفتار های انسان و جوامع نیز مورد استفاده قرار می گیرند، سیستم داینامیک در علوم جامعه شناسی، اقتصاد وسایر علوم اجتماعی هم کاربرد دارد. با توجه به اینکه در سیستم داینامیک ما مسائل و مشکلات جهان واقعی را مدل می کنیم، لذا می بایست مهارت های لازم جهت توسعه تفکر سیستمی کسب کرده و نحوه درک رفتار سیستم های پیچیده و نحوه استفاده از این تکنیک را بدانیم. با مرور ادبیات انجام شده پیرامون موضوع، مشخص گردید که عموما تحقیقات انجام شده بصورت خیلی کلی و با ساده سازی هایی یا به تنهایی به زیر بخش تقاضا ویا به تنهایی به زیر بخش عرضه انرژی الکتریکی پرداخته اند. در این تحقیق در ابتدا بصورت کلان به موضوع نگاه شده و پس از ارائه یک مدل کلی برای بررسی رفتار و برهم کنش متغیرهای کلان در زنجیره انرژی الکتریکی ایران با استفاده از رویکرد سیستم داینامیک، بخشی از مدل کلی جهت بررسی جزئی تر انتخاب شده و دیاگرام علت و معلولی و دیاگرام حالت و جریان برای این بخش توسعه داده شده و در نهایت مدل با استفاده از اطلاعات موجود حل شده است. مدل به گونه ای ساخته شده که بتواند رفتار زیربخش تولید و مشکلات حاکم برآن را به خوبی نمایش دهد. این کار با در نظر گرفتن جزئیات زیربخش تولید و فناوریهای نیروگاهی مطرح در ایران و نیز پارامترهای حاکم بر سرمایه گذاری، احداث و بهره برداری از آنها انجام شده است. مسئله دیگری که علاوه بر مدل کلان زیربخش تقاضادر این مدل توسعه داده شده مدلی برای بهینه سازی نیروگاهها و افزایش ظرفیت و کارایی آنهاست. با تاکید بر متوسط قیمت برق تولیدی در مدل، به کمک مدل قادر هستیم ترکیب سرمایه گذاری روی انواع فناوریها را تعیین نماییم. پس از ارائه مدل، به استفاده از آن در بررسی تبعات حاصل از سیاستهای مختلف در بخش های تقاضا و عرضه انرژی الکتریکی پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل، روند منطقی را برای متغیر های مختلف از خود نشان می دهد.
میثم کیوانی نسیم نهاوندی
پیشرفت سریع فن آوری اطلاعات و ارتباطات نیز تشدید رقابت تجاری بین سازمان ها در جذب حفظ مشتری به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی در دنیای امروز منجر به پیدایش مفهوم جدیدی به نام «مدیریت ارتباط با مشتری » گردیده است. سیستم مدیریت ارتباط با مشتری (crm) همچون بسیاری از فناوری های جدید، به سازمان ها کمک می کند تا روابطشان را با مشتریان به صورت بسیار موثرتری اداره کنند. با قدرت گرفتن رقابت، امروزه شاهد پیشی گرفتن تمرکز بر روی روابط، بیش از تمرکز بر روی مبادله هستیم. همچنین نگهداری مشتریان در دنیای رقابتی امروزه از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا هزینه نگهداری مشتری چندین برابر کمتر از جذب مشتری جدید است. از طرف دیگر مدیریت دانش(km) نیز با توجه به تعاریف متفاوتی که از آن ارائه شده است، از یک طرف با سازماندهی تجربه ها، تخصص ها و داده های کارمندان به ایجاد فرآیندی دست می زند که سازمان در طی آن به تولید ثروت از این دانش و سرمایه فکری بپردازد. در این پژوهش سعی شده است با بررسی پیشینه تحقیق، دو مبحث مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت دانش مورد مطالعه قرار داده شوند و سپس مزایا و کاربردهای هر یک مورد بحث قرار گیرند. هدف نهایی ارائه الگویی برای تلفیق crm وkm و در واقع بیان این مورد است که مدیریت دانش مشتری(ckm) می تواند راهکاری برای ارتقای فرایندهای مدیریت روابط با مشتریان باشد. پس از بررسی مفاهیم کلی در ارتباط با این موضوع سعی بر تشریح مدلهای مدیریت دانش نموده و به بررسی تعدادی از آنها می پردازیم تا شناختی را برای استفاده در چهارچوب پیشنهادی خود بدست آوریم در این ارتباط مدلهای همچون نوناکا، بوسیت، رن جانسون ، شش بعدی و. . . مورد برسی قرار گرفته اند.از بین مدلهای مورد مطالعه بعد از تحقیقات پی در پی به عمل آمده با ایده گرفتن از مدل نوناکا و تاکوچی به ارائه چارچوب پیشنهادی مدیریت دانش مشتری خود در شرکت سیمان شرق رسیدیم. این چهارچوب همانند مدل نوناکا ار مفاهیم همچون دارایی دانش، seci و فضا برخوردار می باشد. در چارچوب پیشنهادی پس از طی مراحل آماده سازی سازمان به نقشه شش ضلعی دانش مشتری برای خلق دانش مشتریان شرکت می رسیم این نقشه مطابق با دارایی های شرکت و دانش مشتری می باشد و چرخه رشد و یادگیری آن به مزیت رقابتی برای شرکت تبدیل شده است.
مهدی گروسی سید حسام الدین ذگردی
افزایش توان رقابت پذیری، یکی از عوامل مهم ماندگاری و بقای شرکت ها محسوب می شود و این امر جز از طریق ارتقاء بهره وری امکان پذیر نخواهد بود. افزایش مستمر بهره وری سازمان امری حیاتی محسوب می شود و نخستین مرحله بهبود بهره وری، سنجش و اندازه گیری است. در راستای سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1?0?، صنعت خودرو به عنوان پیشتاز و لکوموتیو صنعت کشور از طریق ایجاد توانمندی ها و قابلیت های علمی، فنی و … می تواند در دستیابی به چشم انداز کشور ایفای نقش نماید. در این تحقیق، بهره وری شرکت های خودرو ساز واقع در شهرک های صنعتی استان همدان با استفاده از روش dea اندازه گیری و با هم مقایسه شده اند. به منظور استفاده از مدل، ورودی های نهایی، ماشین آلات، دستمزد مستقیم و هزینه های سربار با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی انتخاب شده اند و خروجی ها نیز محصول(فروش خالص) و سایر درآمدها در نظر گرفته شده اند. در بین مدل های مختلف dea ، مدل bcc ورودی محور جهت اندازه گیری بهره وری در نظر گرفته شده است. برای اندازه گیری بهره وری از نرم افزار dea-solver استفاده شده و به خاطر حصول اطمینان از خروجی های نرم افزار، معادلات برنامه ریزی خطی مدل فوق نوشته شده و با نرم افزار lindo حل شده و انطباق خروجی ها با نرم افزار تأیید شده است. در نهایت، تحلیل حساسیت جهت بررسی ورودی های تعریف شده با تحلیل سلسله مراتبی، مورد استفاده قرار گرفته است. نتیجه حاصل از رتبه بندی واحدها، برای واحدهای ناکارا می تواند شروع برنامه ریزی برای برنامه های بهبود باشد و برای این واحدها افزایش بهره وری می تواند به عنوان اهداف کوتاه مدت، میان مدت و حتی بلند مدت تعریف شود.
مهدی پورحسین نسیم نهاوندی
پیچیدگی حاکم بر بخش انرژی برق، تعامل بالای اجزای آن، محدودیت ها و اثرات جدی که در آن وجود دارد ما را نیازمند به استفاده از ابزارهای پیچیده جهت سیاست گذاری و پاسخ دهی به مشکلات پیچیده می کند. یک روش، تحلیل و بررسی مبتنی بر رویکرد پویایی های سیستم از نوع مدل های شبیه سازی است که در آن وضعیت فعلی سیستم با توجه به روندها و رفتارهای گذشته مدل می شود تا درک بهتری از رفتار سیستم واقعی حاصل شود و از آن برای درک رفتار سیستم پیچیده استفاده می شود. تحقیقات گسترده ای در زمینه بازار برق با استفاده از این تکنیک صورت گرفته است. در تمامی تحقیقات عوامل مهم و اثرگذار در بازار برق مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته از جمله آن می توان به قیمت گذاری در بخش انرژی برق، تقاضای برق، میزان تولید انرژی برق، سرمایه گذاری برای احداث نیروگاه ها اشاره کرد. با در نظر گرفتن این عوامل و با توجه به سیاست های اخیر دولت مبنی بر حذف یارانه برق، نیاز به یک مدل مفهومی برای درک منطقی رفتار دینامیکی بازار برق و در نهایت تصمیم گیری و پاسخ به مشکلات پیچیده می باشد. گروه مپنا (مدیریت پروژه های نیروگاهی ایران) که در ساخت نیروگاه های حرارتی ایران در حال فعالیت است برای افزایش سهمش دراین بازار و تخصیص بهینه سرمایه های بدست آمده نیاز به تحلیل و بررسی همه جانبه در این صنعت دارد. در این تحقیق ابتدا به مدل سازی بازار برق فعلی ایران و بازار برق کامل احتمالی راه اندازی شده در سالهای آتی پرداخته شده است در ادامه با مدل سازی در بازار برق و تعیین سهم گروه مپنا از ظرفیت های جدید در ساخت نیروگاه، دینامیک های سرمایه گذاری گروه در بخش برق مدل سازی شده است. بعد از شبیه سازی طی دوره 1387- 1367 و تایید اعتبار مدل از طریق داده های تاریخی 3 سناریو براساس اجرای سیاست های حذف یارانه برق طراحی شده و طی دوره 30 سال از 1387-1417 اجرا شده است. در سناریو اول رفتار سیستم با حذف یارانه برق در کوتاه مدت و شکل گیری بازار برق رقابتی بعد از اجرای سیاست ها، در سناریو دوم حذف یارانه در بلند مدت و شکل گیری بازار برق رقابتی در نهایت در سناریو سوم حذف کوتاه مدت یارانه و با فرض شکل نگرفتن بازار رقابتی مورد بررسی و تحلیل و نتایج آن ارزیابی شده که بر اساس آن راهبردهایی تدوین و سیاست هایی در راستای رشد گروه مپنا پیشنهاد شده است.
حسین زینی اردکانی نسیم نهاوندی
در عرصه فعالیت های مالی، ریسک بعنوان یکی از عوامل کلیدی اثر گذار بر عملکرد موسسات مالی و بانکها مطرح است. انواع ریسک ها ی موجود در بانک ها را می توان به ریسک تجاری، ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی و بازار اشاره نمود که در این میان ریسک اعتباری از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. بانکها و موسسات مالی در ارزیابی و مدیریت ریسک اعتباری از روش های رتبه بندی گوناگونی استفاده می کنند. مدلهای آماری زیادی در این زمینه توسعه داده شده اند اما پیچیدگی تحلیل آنها برای مدیران از یکسو و پیشرفت متدهای شبکه عصبی از سوی دیگر بهره گیری از این مدلهای جدید با کارآیی بالاتر را موجب شده است. هدف از این تحقیق شناسایی شاخص های تعیین کننده ریسک اعتباری در برخورد با تقاضای دریافت تسهیلات از سوی مشتریان و در نهایت ایجاد مدلی برای ریسک اعتباری مشتریان بانک صادرات می باشد. هر چند که نتایج بدست آمده در ارتباط با بانک صادرات می باشد لیکن روش این تحقیق می تواند برای انجام کارهای مشابه در بانکهای دیگر نیز مورد استفاده قرار بگیرد. در این تحقیق از طریق شبکه عصبی رقابتی، ریسک اعتباری 885 مشتری حقوقی وام گیرنده از بانک صادرات را محاسبه و آنها را در سه کلاس مختلف، ریسک اعتباری کم، ریسک اعتباری متوسط و ریسک اعتباری زیاد رتبه بندی نموده و توسط مدل ایجاد شده ریسک اعتباری مشتری جدید را می توان محاسبه کرد. این مدل رتبه بندی تا کنون در هیچ جا و هیچ بانکی به کار برده نشده است. در سراسر مدل از نظرات و پیشنهادات کارشناسان خبره بانکی بهره گرفته شده است همچنین با مدل های روش آماری ward و k-means مقایسه که نشان داده شد کارایی مدل طراحی شده بهتر می باشد.
آرمان ساجدی نژاد سید کمال چهارسوقی
در اواخر دهه ی 1980، مدیران دریافتند که صرفاً تولید یک محصول کیفی، کافی نیست. در واقع تامین محصولاتی با معیارها، کیفیت و هزینهی مورد نظر مشتری، چالش های جدیدی را به وجود آورد. امروزه با جهانی شدن بازارها و افزایش رقابت ها، تلاش سازمان ها برای بقا در این بازارها افزایش یافته است. این موضوع، منجر به پیدایش فلسفه ی مدیریت زنجیره ی تامین شده است. مدیریت موجودی زنجیره ی تامین، یکی از چالش های مدیریت است. مدیریت از یک سو با تصمیمات استراتژیک سازمان در رابطه با اعضای زنجیره ی تامین و از سوی دیگر با مفاهیم و مقادیر موجودی ها در کل زنجیره ی تامین، ارتباط تنگاتنگی دارد. استراتژی های کل زنجیره ی تامین و یا هر یک از اعضای آن، بر اساس نحوه ی پاسخگویی به مشتریان (زمان تحویل کوتاه، محصولات نوین، در دسترس بودن محصولات در سطحی بالا و ...) و کارایی زنجیره (قیمت پایین محصولات، کاهش هزینه ها و استفاده ی موثر از سرمایه ها و ....) می باشند. تعیین سطح موجودی ها در طول زنجیره ی تامین، به نحوی که زنجیره بتواند به اهداف متنوع خود مانند رسیدن به رضایت مشتری در زمینه ی پاسخگویی و یا کارایی دست یابد، کاری دشوار می نماید. در این تحقیق متغیرهای کنترل موجودی در زنجیره ی تامین مورد بررسی قرار گرفته و با بررسی مدل سازی زنجیره ی تامین و هدف گذاری چندگانه در آن، به چالش های محاسبه ی بهینه ی موجودی در زنجیره ی تامین پرداخته شده است. در ابتدا، مدل ریاضی زنجیره ی تامین چند سطحی با تولید یک محصول، ارایه شده است. این مدل، با تکمیل مدل های موجود در ادبیات، می تواند در بسیاری از زنجیره های تامین، به منظور رسیدن به سطح هزینه ی بهینه، به کار رود. در مرحله ی بعد، با بررسی مدل شبیه سازی بر پایه ی مدل ریاضی و ترکیب آن با الگوریتم های بهینه یابی، مدل سازی برای یکی از زنجیره های تامین کشور، با چند محصول، انجام شد. نتایج بهینه برای زنجیره ی تامین مذکور، تحلیل شده و در جهت بهبود هزینه و کاهش زمان تحویل سفارشات مورد استفاده قرار گرفت. بهبود شاخص های عملکردی بررسی موردی تا میزان 40 درصد، مهمترین نتیجه ی بهینه سازی در این مرحله از تحقیق است. در ادامه ی تحقیق، مدل بهینه سازی برپایه ی شبیه سازی برای تعداد بیشتری از اعضای زنجیره ی تامین توسعه یافته و نتایج با بررسی سناریوهای مختلف تولید، مقایسه و تحلیل شدند. برای هر سطح از زنجیره، با توجه به اهداف چندگانه، سناریوی تولیدی مناسب انتخاب شده و نتایج بهینه گی مقایسه شدند. در پایان نیز با تحلیل سناریوهای مختلف، شاخص های هزینه ی کل زنجیره ی تامین و دیرکرد در تحویل سفارشات، در سطوح مختلف زنجیره، مورد بررسی قرار گرفتند. نحوه ی پخش کانبان ها در سطح زنجیره ی تامین، نحوه ی تخصیص اندازه ی دسته ی محصولات تولیدی و نیز چگونگی استفاده از سناریوهای متفاوت تولیدی در راستای نیل به اهداف متنوع زنجیره، همچنین نسبت پخش هزینه های زنجیره ی تامین در حالت بهینه، از دیگر نتایج به دست آمده در این تحقیق است.
فهیمه تنهایی نسیم نهاوندی
در دیدگاه های اولیه برای تولید محصولات از روش های سنتی استفاده می کردند که بر شاخص هزینه های عملیاتی تمرکز داشتند و بعد از آن روش تولید به موقع که به از بین بردن ضایعات توجه خاصی داشت مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به مطرح شدن رقابت ، مدیران به این نتیجه رسیدند که دو روش موجود بیشتر برای تولید محصولاتی با تنوع کم مناسب هستند. بنابراین روش تئوری محدودیت ها از طریق شناسایی و حذف گلوگاه به عنوان روشی برتر مورد استفاده قرار گرفت. مرور ادبیات نشان داد که اکثر مقالات توجه اصلی خود را معطوف به گلوگاه اول سیستم و فاکتورهای تاثیرگذار بر روی عملکرد این گلوگاه نموده اند و بیشتر در محیط هایی که جریان تولید به صورت خطی است بررسی را انجام داده اند. این روش که فقط به گلوگاه اول توجه می کند روش مدیریت جریان مواد طبل_ بافر_ طناب می باشد که در این تحقیق بهبود داده شده است. با توجه به محیط رقابتی موجود اکثر شرکت ها سعی دارند که برای استفاده بهینه از زمان، ظرفیت ایستگاه ها را تا حد امکان به یکدیگر نزدیک کنند. این مساله، احتمال تبدیل یک ایستگاه غیرگلوگاه به گلوگاه را افزایش می دهد و در نتیجه موجب می گردد که برنامه ریزی برای محصولاتی که از این ایستگاه غیرگلوگاه عبور می کنند نیز اهمیت پیدا کند. در این تحقیق در سیستم های تولید کارگاهی بر روی گلوگاه های دوم و محصولاتی که در طی پروسه تولیدشان از گلوگاه اول عبور نمی کنند، بررسی های لازم صورت پذیرفت و نتایج برای دو معیار مد نظر خروجی و مدت زمان تحویل مورد مقایسه قرار گرفت. تحقیق با شبیه سازی و توسط نرم افزار arena برای هجده آزمایش در دو حالت روش طبل_بافر_طناب و روش پیشنهادی انجام شد. نتایج نشان داد که در روش پیشنهادی در نه آزمایش مدت زمان تحویل و در شش آزمایش خروجی و در یک آزمایش هر دو مورد بهبود داشته است. بنابراین در سیستم های تولید کارگاهی، به طور کلی روش پیشنهادی نسبت به روش موجود طبل_بافر_طناب توانسته است در معیارهای تعریف شده بهبود ایجاد نماید.
احمد جعفرزاده افشاری محمدرضا امین ناصری
در این پژوهش مسائل زمان بندی منطبق با شرایط واقعی حاکم بر مراکز خدمات پس از فروش شرکت ایران خودرو مورد مطالعه قرار گرفته و روشهای حل کارآمد مبتنی بر تکنیکهای هوش مصنوعی از جمله شبکه های عصبی مصنوعی برای آنها توسعه یافته است. شکل پایه ای مسائل زمان بندی در این مراکز مسأله زمان بندی تولید کارگاهی می باشد که در ایستگاه های کاری و طرحهای فرایند دارای انعطاف است. بدین صورت که برای هر خودرو پذیرش شده در مرکز، لازم است که عملیات تعمیراتی مختلفی صورت گیرد، برای انجام هر عملیات ایستگاه های کاری مختلف وجود داشته (انعطاف در ایستگاه کاری) و بر اساس روابط پیش نیازی عملیاتهای یک خودرو می تواند با توالیهای مختلف انجام شود (انعطاف در طرح فرایند). پس از ارائه مدل ریاضی برای مسأله، یک الگوریتم ژنتیک پیوندی برای حل آن ارائه شده است. در این الگوریتم عملگرها و رویه های ویژه ای، منطبق با مختصات مسأله، شامل ایجاد جمعیت اولیه، تولید مثل و جهش برای الگوریتم ژنتیک طراحی شده اند. سپس یک تابع جستجوگر محلی بدیع با هدف ارتقا توان جستجوی الگوریتم ژنتیک توسعه یافته و با آن تلفیق شده است. یک شبکه عصبی مصنوعی نیز جهت بهبود کیفیت جوابهای اولیه در الگوریتم مورد استفاده قرار گرفته است. شبکه عصبی دانش موجود در جوابهای بهینه را اکتساب نموده و در حل مسائل بزرگ بکار می گیرد. با توجه به وجود شرایط پویا در مراکز خدمات پس از فروش، این مسأله در حالت پویا نیز مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور ابتدا چهار نوع پیشامد مختلف که در برگیرنده اکثر عوامل پویایی در مراکز ارائه خدمات تعمیراتی می باشد شناسایی شده اند. این پیشامدها عبارتند از پذیرش خودروی جدید در میانه افق برنامه ریزی (میانه روز)، از سرویس خارج شدن یک ایستگاه کاری (عملیات تعمیرات و نگهداری تجهیزات، کمبود وسائل، غیبت و مرخصی کادر تعمیراتی، ...)، تغییر زمان انجام عملیات تعمیراتی نسبت به زمان استاندارد و افزوده شدن عملیات جدید به بسته خدمت یک خودرو. سپس الگوریتم پیشنهادی برای حل مساله در حالت ایستا، به حالت پویا تعمیم یافته است. به این منظور در عملگرهای ژنتیک، رویه های جستجوی محلی و شبکه عصبی تغییرات لازم جهت حل مسأله در حالت پویا اعمال شده است. در حالت پویا، تابع هدف علاوه بر معیارهای کارایی یعنی دوره ساخت و مجموع موزون زمانهای دیرکرد در برگیرنده معیار ثبات نیز می باشد که بر اساس میزان انحراف برنامه زمانی تجدیدنظر شده نسبت به برنامه زمانی اولیه، ارزیابی می گردد. با توجه به این که کاهش زمانهای خدمتدهی به خودرو در مراکز حائز اهمیت بوده و یکی از راهکارهای تسریع در انجام خدمات استفاده از نیروی انسانی بیشتر در قالب منابع منعطف می باشد، انعطاف در زمانهای عملیات از طریق تخصیص منابع ثانویه به مفروضات مساله افزوده شده است. در ادبیات زمان بندی به مسائلی که در آنها با افزایش منابع ثانویه می توان زمانهای انجام عملیات را کاهش داد، مسائل زمان بندی با زمانهای عملیات قابل کنترل گفته می شود. پس از تعریف مساله زمان بندی تولید کارگاهی با انعطاف در ایستگاه های کاری، طرحهای فرایند و زمانهای عملیات و انطباق آن با شرایط محیط عملیاتی در مراکز خدمات تعمیراتی، در الگوریتم حل مسأله، عملگرهای ژنتیک و روشهای بازنمایی به گونه ای تعمیم یافته اند که در برگیرنده انعطاف در زمانهای عملیات نیز باشند. در این الگوریتم از یک شبکه عصبی جهت تخصیص مناسب منابع منعطف به ایستگاه های کاری استفاده شده است. ارزیابی عملکرد الگوریتمهای پیشنهادی از طریق مقایسه با جوابهای بهینه در مسائل کوچک و همچنین تکنیکهای موجود در ادبیات برای مسائل دارای ابعاد بزرگتر انجام شده است که نتایج عددی نشان دهنده عملکرد قابل قبول مدلهای حل می باشد. الگوریتمهای پیشنهادی بر اساس داده های بدست آمده از محیط عملیاتی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. مقایسه خروجیهای بدست آمده از مدل با شرایط واقعی نشان دهنده بهبود قابل توجه در شاخصهای عملکردی مراکز خدمات پس از فروش می باشد
رقیه همت جو نسیم نهاوندی
ارزیابی عملکرد پروژه ها یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره است. معمولاً در ارزیابی پروژه ها فقط به نتایج خروجی پروژه ها (شاخص های کلیدی عملکرد) توجه می شود و نقش عوامل بیرونی در موفقیت پروژه نادیده گرفته می شود در حالیکه هر یک از ذینفعان برون سازمانی در قبال پروژه تعهداتی دارند که میزان پایبندی آنها به تعهداتشان موفقیت پروژه را تحت تأثیر قرار می دهد. از طرفی در اکثر مطالعات، فاکتورهای موفقیت (و همچنین معیارهای موفقیت) مستقل از هم فرض شده اند که در اکثر موارد چنین فرضی درست نیست. در این پایان نامه مدلی برای ارزیابی عملکرد پروژه های شرکت توسعه دو مپنا ارائه شده است که علاوه بر شاخص های عملکردی به فاکتورهای بیرونی و برهم کنش آنها نیز توجه کرده است. بدین منظور، تعدادی از پروژه های نیروگاهی خاتمه-یافته یا در حال خاتمه شرکت برای ارزیابی انتخاب شدند. شاخص های عملکردی و برهم کنش شاخص ها تعیین شد. فاکتورهای موفقیت بیرونی تأثیرگذار بر هر شاخص شناسائی و برهم کنش آنها تعیین شد و بر اساس اینکه از کدام ذینفع ناشی می شوند، گروه بندی شدند. امتیاز فاکتورها در دو مرحله تجمیع شد تا امتیاز محیط موثر بر شاخص مورد نظر برای هر پروژه محاسبه شود. این امتیاز با امتیاز شاخص عملکردی مربوطه مقایسه شد؛ اگر تفاضل امتیاز شاخص عملکردی و محیط بیرونی موثر بر آن شاخص در پروژه ای مثبت (یا منفی) باشد، بیانگر قوت (یا ضعف) عملکرد عوامل درون سازمانی است. در نهایت عملکرد پروژه ها با در نظر گرفتن امتیاز آنها در هر شاخص و امتیاز کلی فاکتورهای موثر بر آن شاخص و برهم کنش این عوامل محاسبه شد. با توجه به اینکه فاکتورها (و معیارها) مستقل از هم نیستند، از انتگرال چوکوئت 2-جمع پذیر برای تجمیع امتیازات استفاده شده است. این اپراتور قادر است اهمیت معیارها و برهم کنش دوبه دوی معیارها را در نظر بگیرد. ضرایب انتگرال چوکوئت معمولاً در یک فرآیند یادگیری تعیین می شوند. یکی از فرآیندها الگوریتم گویاترین تابع مطلوبیت است. در این پایان نامه، این الگوریتم اصلاح شده است تا آنتروپی ضرایب را تا حدی بهبود دهد. مقایسه دو الگوریتم حاکی از بهبود آنتروپی جواب ها در الگوریتم اصلاحی است. عملکرد پروژه های مورد نظر با استفاده از الگوریتم پیشنهادی مورد ارزیابی قرار گرفته است.
سعید ایمنی نسیم نهاوندی
خط مونتاژ مدل ترکیبی نوعی خاص از خطوط تولیدی است که می تواند مدل های متفاوتی از یک محصول را بر روی یک خط تولید کند. یکی از مهم ترین مسائل در راستای استفاده و بهره مندی مناسب از این نوع خط مونتاژ، تعیین توالی تولید محصولات است. در سال های اخیر تحقیقات زیادی بر روی مسئله ی تعیین توالی صورت گرفته است که برخی محققان در مطالعاتشان ضمن ارائه ی مدل های ریاضی، به منظور یافتن جواب بهینه ی روش های بسیار متنوعی را پیشنهاد کرده اند. در این پایان نامه ضمن مرور و استفاده از تحقیقات پیشین و به منظور استفاده ی موثرتر از خط مونتاژ پراید شرکت سایپا یک مدل ریاضی برای مسئله ی تعیین توالی ورود محصولات به منظور کمینه کردن مجموع هزینه های توقف های ناشی از عدم تکمیل به موقع کار مونتاژ در هر ایستگاه ارائه شده است. مدل ریاضی توسعه یافته یک مدل غیر خطی عدد صحیح مختلط است که می تواند زمان های لازم برای تکمیل عملیات ناتمام ?زمان های توقف و زمان های بیکاری ایجاد شده در هر ایستگاه و بر روی هر توالی را محاسبه نماید. با توجه به پیچیدگی مدل ارائه شده و به منظور یافتن جواب بهینه یا نزدیک به بهینه برای مسئله?یک الگوریتم فرا ابتکاری پیشنهاد شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شرکت سایپا با توجه به مسئله ی تعیین توالی می تواند هزینه ی فروش از دست رفته ی خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
ابراهیم اسدی گنگرج نسیم نهاوندی
یکی از زمینه های تحقیقاتی که طی چند دهه اخیر مورد توجه محققان مختلف قرار گرفته است، حل مسائل زمانبندی در محیط کاری جریان کارگاهی انعطاف پذیر می باشد. علت این توجه را می توان در پیچیدگی ذاتی این محیط و کاربرد زیاد در محیط های کاری واقعی جستجو نمود. یکی از مهمترین مسائل مطرح در این نوع محیط ها، در نظر گرفتن سیستم های مدیریت جریان مواد می باشد؛ به گونه ای که این سیستم ها با ترکیب پارامترها مختلف (نظیر فرستادن سفارشات، قواعد اعزام، تنظیم موعد تحویل و ...)، سعی در یافتن یک توالی بهینه برای عملیات مربوط به سفارشات موجود جهت بهبود سنجه های خط تولید دارند. با مراجعه به پایگاه های اطلاعاتی و مروری بر تحقیقات مرتبط، می توان به این نتیجه رسید که مدلی که بتواند جریان مواد را مدیریت و به صورت همزمان سفارشات را بر روی خط تولید به گونه ای زمانبندی که معیارهای عملکردی بهبود یابد، به ندرت یافت می شود. هدف از این طرح تحقیق ارائه مدل یکپارچه انتخاب سفارشات، تعیین اندازه دسته تولید، زمانبندی و مدیریت جریان مواد در محیط جریان کارگاهی انعطاف پذیر است که به کمک آن شرکت های تولیدی بتوانند برپایه ی گلوگاه ها، انتخاب سفارشات از سبد سفارش، تخصیص سفارشات به ماشین ها در هر مرحله، زمانبندی آنها را به گونه ای انجام دهند که معیارهای عملکردی بهینه گردد. در این تحقیق ابتدا دو مدل ریاضی و چند کران پایین مختلف برای مسأله زمانبندی در محیط جریان کارگاهی انعطاف پذیر ارائه شده است و با توجه به np-hard بودن مسأله دو روش ابتکاری tb و tb-ls برای این مسأله پیشنهاد شده است. نتایج نشان می دهد که روش tb-ls توانایی لازم در رسیدن به جواب های مناسب را دارا می باشد. در ادامه دو مسأله انتخاب سفارشات و تعیین اندازه دسته تولید به مسأله زمانبندی اضافه شده و برای آن یک مدل ریاضی دومعیاره و دو کران پایین برای هر معیار معرفی شده است. برای حل این مدل دو روش ابتکاری (sfat و afst) و یک روش فراابتکاری ترکیبی (msga) ارائه شده است که نتایج نشان می دهد روش های afst و msga دارای کارایی مناسبی می باشند. جهت بهبود معیارهای عملکردی خط تولید مفهوم مدیریت جریان مواد به مسأله زمانبندی اضافه شده است و با استفاده از مدل شبیه سازی حل شد. نتایج این قسمت نشان می دهد که مدل یکپارچه زمانبندی و toc نه تنها سبب حفظ معیارهای مسأله زمانبندی (طول دوره ساخت و درآمد) می شود بلکه سبب بهبود سایر معیارها مانند خروجی خط تولید، درصد استفاده از ماشین ها و بیکاری ماشین ها می شود. نتایج این تحقیق در خط پرس بدنه شرکت ایران خودرو مورد استفاده قرار گرفته است که سبب بهبود معیارهای عملکردی خط تولید شده است. یکپارچه سازی مسأله انتخاب سفارشات، تعیین اندازه دسته تولید و زمانبندی در محیط جریان کارگاهی انعطاف پذیر با ماشین های موازی غیر مشابه و توسعه مدل ریاضی و کران های پایین و روش های ابتکاری و فراابتکاری برای مسأله به همراه یکپارچه کردن دو مفهوم زمانبندی و مدیریت جریان مواد در این محیط کاری برای بهبود معیارهای عملکردی خط تولید را می توان از نوآوری های این تحقیق دانست.
مهدی نخعی نژاد نسیم نهاوندی
هدف کلی این تحقیق بهبود در صنایع فولاد از طریق تحویل به موقع سفارشات، کاهش موجودی و زمانبندی فرایندهای این صنعت می باشد. برای این منظور به برنامه ریزی سفارشات و همچنین برنامه ریزی موجودی پرداخته می شود و بر اساس نتایج بدست آمده، زمانبندی تولید در هریک از واحدها نیز مورد بررسی قرار می گیرد. در صنایع فولاد، تولید بر اساس سفارشات مشتریان صورت می گیرد. برنامه ریزی تولید در این حالت شامل برنامه ریزی سفارشات و برنامه ریزی تولید روزانه می باشد. هدف از «برنامه ریزی سفارشات» تعیین زمان تکمیل هر فرایند از سفارشات بر اساس محدودیت های سیستم، به منظور حرکت روان خط تولید می باشد. «برنامه ریزی تولید روزانه»، شامل برنامه ریزی واحد فولاد سازی، برنامه ریزی اندازه کارها در ریخته گری و برنامه ریزی دسته نورد بر اساس برنامه سفارشات صادره و برنامه های فرایند تولید می باشد. بر این اساس این رساله به ارائه مدل برنامه ریزی سفارشات- موجودی صنعت فولاد و همچنین زمانبندی فولادسازی و زمانبندی نورد می پردازد. مدل ارائه شده برای مسئله زمانبندی تولید در فولادسازی و ریخته گری پیوسته در این رساله مدلی غیرخطی است که با راهکارهایی که بدان ها اشاره شده است به مدل خطی ترکیبی عدد صحیح تبدیل خواهد شد. برای حل مدل نهایی زمانبندی فولادسازی و ریخته گری پیوسته، روش ابتکاری بر پایه انشعاب و تحدید ارائه شده است. این روش متناسب با ساختار مدل ارائه شده، تنظیم گردیده است. نحوه طراحی این الگوریتم، کاهش ابعاد مدل، ارائه حد بالای مناسب، همچنین استفاده از استراتژی های متفاوت در شاخه زنی متناسب با ساختار مسئله زمانبندی واحد فولادسازی و ریخته گری پیوسته، این الگوریتم را متمایز ساخته است؛ به گونه ای که در بخش نتایج محاسباتی، این مطلب قابل مشاهده است. در ادامه زمانبندی واحد نورد به صورت یک مدل ریاضی استخراج تا به کمک این مدل تعداد نوبت های نورد، بلوم ها و توالی بلوم هایی که در هر نوبت نورد قرار می گیرند و همچنین توالی نوبت های نورد مشخص شود. مدل ارائه شده برای واحد نورد نوع و میزان تولید هرکدام از بلوم هایی که در یک هفته می بایست تولید شود را از مدل برنامه ریزی سفارشات- موجودی و پنجره زمانی در دسترس بودن بلوم ها را از مدل زمانبندی واحد فولادسازی و ریخته گری پیوسته دریافت می کند. خروجی این مدل، زمانبندی و توالی بلوم ها به گونه ای است که هزینه نورد بلوم ها به حداقل مقدار ممکن برسد. جهت حل مدل زمانبندی واحد نورد سه الگوریتم پیشنهادی جهت حل مسئله پیشنهاد شده است. متدولوژی های توسعه داده شده برای حل این مسئله، در دو فاز طراحی شده اند. در فاز اول نوبت های شدنی نورد با تبدیل مسئله به مسئله کوتاه ترین مسیر با محدودیت منابع، شناسایی و در فاز دوم به کمک تکنیک یافتن کوتاه ترین مسیر، نوبت های مناسب نورد انتخاب و توالی آن ها تعیین می شود. با توجه به موارد اشاره شده در بالا می توان گفت، ارائه مدل ریاضی مساله برنامه ریزی سفارشات- موجودی، زمانبندی واحد فولادسازی- ریخته گری پیوسته و زمانبندی واحد نورد در صنعت فولاد، با در نظر گرفتن محدودیت های کاربردی این صنعت و حل مدل های توسعه یافته با استفاده از روش های ابتکاری و نتیجه گیری از نتایج حل مدل جهت بهبود مدیریت جریان مواد در این صنعت و در نهایت لحاظ نمودن روابط بین مدل ها ارائه شده را می توان از نوآوری های این تحقیق دانست.
علی مجلسی نسیم نهاوندی
امروزه جهانی شدن کسب و کار، افزایش تنوع محصولات و خدمات، کاهش دوره عمر محصول، نوسانات تقاضا، برون سپاری، افزایش هزینه ها، تغییرات تکنولوژی، مسائل سیاسی، ناپایداری های مالی و حوادث طبیعی از جمله عواملی هستند که موجب افزایش عدم قطعیت و بروز ریسک در زنجیره تامین صنایع مختلف تولیدی می گردند. در این بین صنعت خودروسازی به علت داشتن زنجیره تامین طولانی تر به واسطه برخورداری از شبکه ای متشکل از سازمان های مستقل و مرتبط که با تشریک مساعی در راستای کنترل، مدیریت و بهبود جریان مواد و اطلاعات از تامین کننده تا مشتری نهایی با یکدیگر همکاری می کنند، با ریسک بیشتری مواجه می باشند. از این رو موضوع مدیریت ریسک زنجیره تامین با هدف شناسایی و ارزیابی ریسک و کاهش اثر نامطلوب آنها در زنجیره تامین این صنعت از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این تحقیق شناسایی و ارزیابی ریسک در زنجیره تامین شرکت خودروسازی سایپا به منظور اولویت بندی و تعیین ریسک های بحرانی بر اساس شاخص های تعیین شده است تا مدیران ارشد سازمان بتوانند با توجه به زمان و منابع در اختیار, جهت مقابله با هر یک از آنها ,آمادگی لازم را کسب نمایند. در این پژوهش به منظور شناسایی و ارزیابی ریسک های زنجیره تامین شرکت خودروسازی سایپا دو مرحله کار تحقیقاتی صورت گرفته است. در مرحله اول تحقیق علاوه بر معرفی روش "ساختار شکست ریسک" به عنوان یک روش مناسب برای شناسایی ریسک ، یک چهارچوب پیشنهادی برای دسته بندی ریسک های موجود در زنجیره تامین شرکت خودروسازی سایپا با توجه به منابع ریسک ارائه شده است که در نهایت بعد از دو مرحله پالایش، فهرستی از ریسک ها که از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با افراد خبره و با تجربه در این زنجیره بدست آمده، استخراج می گردد. در مرحله دوم تحقیق، ریسک های شناسایی شده در مرحله اول، از طریق جمع آوری داده های مورد نظر به وسیله پرسشنامه و استفاده از روش تجزیه و تحلیل حالات خطا و اثرات ناشی از آن و نمودار پارتو مورد ارزیابی قرار می گیرد که پس از ترسیم نمودار پراکندگی عدد اولویت ریسک در برابر امتیاز ریسک، تعداد 13 ریسک به عنوان ریسک های بحرانی زنجیره تامین شرکت سایپا معرفی می گردد که در این بین سه ریسک تحریم، ضعف در بودجه بندی، تخصیص و مدیریت منابع مالی زنجیره تامین و مشکلات تامین نقدینگی در گردش شرکت، دارای بالاترین اولویت بوده و می بایست به همراه سایر ریسک های بحرانی در برنامه های مدیریت ریسک سازمان قرار گیرند
امین نادری نسیم نهاوندی
مدیریت ارتباط با مشتری (crm) یک سیستم مدیریتی است که سازمانها را قادر می سازد تا محصولات و خدمات خود را با بالاترین کیفیت و پایین ترین قیمت در اختیار مشتریان خود که دارای سلایق گوناگونی نیز می باشند، قرار دهد. سیستم crm می تواند سازمانها را در به دست آوردن مشتریان جدید، حفظ مشتریان فعلی و ارتقای ارزش آنها یاری رساند. در حال حاضر مبحث مدیریت ارتباط با مشتری در بسیاری از صنایع و خدمات کشور به کار گرفته شده اما در طول سالیان اخیر شاهد ورود این مبحث به حوزه محصولات فرهنگی و به ویژه نشریات کشور نبوده ایم. امروزه اهمیت و جایگاه ارزشمند نشریات بر هیچ یک از طبقات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه پوشیده نیست. در شرایطی که زندگی در عصر حاضر شکل صنعتی به خود گرفته است، فاکتورهایی چون زمان و هزینه برای مشتری بسیار حائز اهمیت است. روی آوردن به توزیع اشتراکی به جای خرید از کیوسک هم در کلانشهرها و هم در مناطق کم جمعیت، امری قابل توجیه از منظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعیست؛ امری که موجب ایجاد رضایت مشتریان می شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق، طراحی یک مدل تحلیلی مدیریت ارتباط با مشتری (crm) جهت سازماندهی امر توزیع اشتراکی نشریات می باشد. با این کار برای اولین بار در کشور مبحث مدیریت ارتباط با مشتری به رشته فعالیت توزیع نشریات ورود پیدا می کند. لذا روش تحقیق بدین صورت می باشد که بعد از مطالعه ادبیات موضوع و آشنایی با مدل های ارائه شده در زمینه مدیریت ارتباط با مشتری، یک مدل اولیه طراحی شده است. مدل پیشنهادی در این تحقیق دارای 4 بخش کانال های ارتباط با مشتری (مرکز تماس)، فرآیندها، پایگاه داده و امکانات عملکردیست. سپس جهت اعتباربخشی به این مدل، با صاحب نظرین امر نشریات و توزیع اشتراکی مصاحبه صورت می گیرد. ابزار تحقیق در این مرحله پرسشنامه می باشد. جامعه نمونه 92 نفر از مدیران مسئول نشریات کشور بوده و نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد. برای تعیین روایی پرسشنامه از شیوه توافق داوران و برای محاسبه پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده که ضریب آلفا برای سوالات پرسشنامه 8.4 به دست آمده است. روش تحقیق با توجه به موضوع آن توصیفی است که به لحاظ هدف کاربردی به شمار می آید. همچنین جهت بررسی میزان عملی بودن مدل پیشنهادی جهت پیاده سازی در ساختار نشریات کشور، این مدل به صورت مطالعه موردی در یکی از نشریات مهم و معتبر کشور مورد بررسی قرار گرفت. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش آماری، مورد تجزیه و تحلیل و ارزیابی قرار گرفته اند و نتایج حاصل بیانگر این است که طراحی کانال های متعدد جهت ارتباط با مشتری، طراحی بخش های اصلی سازمان در پروژه مدیریت ارتباط با مشتری و طراحی یک پایگاه داده مرکزی تأثیر معناداری بر مدیریت ارتباط با مشتری دارند ولی طراحی امکانات عملکردی متعدد، تأثیر معناداری بر مدیریت ارتباط با مشتری ندارد. همچنین در این تحقیق مشخص شد که طراحی کانال های متعدد جهت ارتباط با مشتری تأثیر معناداری بر طراحی بخش های اصلی سازمان در پروژه crm، طراحی بخش های اصلی سازمان در پروژه crm تأثیر معناداری بر طراحی یک پایگاه داده مرکزی و طراحی یک پایگاه داده مرکزی تأثیر معناداری بر طراحی امکانات عملکردی متعدد دارد.
زهرا حسین پور نسیم نهاوندی
در عصر حاضر، شریان اصلی نظام اقتصادی به بانک ها و موسسات مالی و اعتباری گره خورده است؛ بنابراین بدیهی است که رشد و ارتقاء صحیح بانک موجب افزایش کارایی آن و همچنین شکوفایی اقتصاد می شود. مدیران بانک ها با توجه به شرایط اقتصادی متغیر کنونی، ناچار به بهبود خدمات بانکی، بازاریابی، نوآوری در ارائه خدمات و در نهایت افزایش کارایی خود می باشند. یکی از راهکارهای اساسی برای تنظیم برنامه های بهبود کارایی برای هر بانک این است که با آگاهی از عملکرد شعب خود، علل ناکارایی را بررسی نموده و با برنامه ریزی های صحیح و مناسب به اصلاح و هدایت واحدهای ناکارا بپردازد. واحد اعتبارات و تسهیلات در بانک ها و موسسات مالی و اعتباری با تخصیص مناسب و بهینه منابع مالی دارای نقش مهمی در عملکرد بنگاه های مالی است؛ بنابراین بهبود کارایی در عملکرد این واحد، باعث افزایش جریان های مالی و رشد اقتصادی در سطح جامعه می شود. در تحقیق حاضر که با هدف ارزیابی عملکرد انجام می شود، مدل چندمرحله ای حاصل از تلفیق bsc, dea به صورت خاص برای ارزیابی عملکرد واحد اعتبارات و تسهیلات شعب موسسه اعتباری توسعه به کار گرفته می شود و در ادامه رتبه بندی شعب کارا، انجام می شود. جامعه مورد بررسی شامل 14 شعبه فعال با حداقل سه سال سابقه تا پایان سال 1391، می باشد. 11شاخص به عنوان متغیرهای ورودی و خروجی از ادبیات موضوع و مصاحبه و توزیع پرسشنامه بین خبرگان در قالب چشم اندازهای چهارگانه کارت امتیاز متوازن شناسایی شده است. با توجه به مدل چندمرحله ای، کارایی شعب در هر یک از چشم اندازها به صورت مستقل در نرم افزار deaos محاسبه می شود. با اجرای مدل به صورت سیستمی در نرم افزار lingo، کارایی کلی هر شعبه بدست آمده و رتبه بندی آن ها با استفاده از روش بردا انجام می شود. در پایان با تحلیل حساسیت نهاده ها و ستانده های مدل و با در نظر گرفتن مجموعه های مرجع واحدهای ناکارا، راهکارهایی به منظور کارا نمودن شعب ناکارا ارائه می شود.
صدیقه حیدری نسیم نهاوندی
برنامه ریزی تولید و فعالیت های نگه داری و تعمیرات، دو موضوع مهم در صنایع تولیدی هستند. در اکثر مطالعات انجام گرفته در زمینه ی مسأله ی کار کارگاهی انعطاف پذیر (fjsp)، فرض شده است که ماشین ها همواره در دسترس هستند، اما در دنیای واقعی این گونه نیست و ممکن است ماشین ها در طی دوره هایی از افق برنامه ریزی به دلایل مختلف از جمله نت پیشگیرانه (pm) و همچنین خرابی های تصادفی در دسترس نباشند. در این تحقیق، مسأله ی زمان بندی کار کارگاهی انعطاف پذیر با در نظر گرفتن زمان های راه اندازی و محدودیت نت مورد بررسی قرار گرفته است. زمان های راه اندازی از نوع وابسته به توالی (sdst) و محدودیت نت از نوع قطعی و غیر ثابت در نظر گرفته شده است، بدین معنی که زمان شروع دوره عدم دسترسی ثابت نیست و هر فعالیت نت در پنجره ی زمانی مشخصی انجام می شود. مسأله ی تحقیق، به صورت چند هدفه است که برای رویارویی با آن، از رویکرد بهینه سازی پارتو استفاده شده است. با توجه به ماهیت np-hardبودن مسأله، از الگوریتم بهینه سازی واکنش شیمیایی (cro) برای پیدا کردن جواب های نزدیک به بهینه برای مسأله استفاده شده است. الگوریتم حل پیشنهادی با الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نا مغلوب نسخه دو (nsga-ii) از نظر شاخص های مختلف برای مسأله ی تحقیق، مقایسه شده است. نتایج حاصل برتری الگوریتم بهینه سازی واکنش شیمیایی را نسبت به nsga-ii نشان می دهد. همچنین نتایج به دست آمده از الگوریتم پیشنهادی برای مسأله بدون در نظر گرفتن زمان های راه اندازی با الگوریتم بهینه سازی واکنش شیمیایی موجود در ادبیات مقایسه شده است. نتایج حاکی از برتری الگوریتم ارائه شده است.
علیرضا برزگری نسیم نهاوندی
انرژی الکتریکی، به دلیل کنترل پذیری، سهولت تبدیل و اقتصادی بودن پرکاربردترین نوع انرژی محسوب می شود. صنعت برق که وظیفه¬ی تامین این انرژی را بر عهده دارد از سه بخش تولید، انتقال و توزیع تشکیل شده¬است. در گذشته این صنعت در دست بنگاه های برق یک پارچه انحصاری بوده¬است، یعنی تولید، انتقال و توزیع در اختیار یک بنگاه خصوصی یا یک بنگاه دولتی قرار داشته¬است. برنامه-ریزی توسعه ی تولید که برنامه¬ریزی افزایش ظرفیت تولید برای تامین برق مورد نیاز مصرف کنندگان می¬باشد در شرایط انحصاری، با هدف حداقل هزینه انجام می¬شد. برای افزایش کارایی، بحث تجدید ساختار صنعت برق و جدا شدن حوزه های تولید، انتقال و توزیع از همدیگر و ایجاد رقابت در هر یک از بخش ها مطرح شد. در شرایط جدید شرکت¬های تولید، برنامه¬ریزی توسعه ی تولید را برای رسیدن به حداکثر سود ممکن انجام می¬دهند و سود تولید¬کنندگان به قیمت برق و رفتار رقبا در بازار برق وابسته است. اکثر بازارهای برق براساس حراج عمل می¬نمایند که تولیدکنندگان میزان و قیمت پیشنهادی خود را به بازار ارائه می¬کنند. دو نوع سازوکار تسویه بازار برق(پرداخت براساس پیشنهاد و پرداخت یکنواخت) برای پیشنهادهای پذیرفته¬شده وجود دارد. که در هر نوع تسویه، رفتار رقابتی تولید¬کنندگان و قیمت برق برای تولید¬کننده، متفاوت خواهد بود. کارایی بلند مدت این دو نوع تسویه بازار برای متصدی سیستم که مسئولیت اداره بازار، حفظ پایداری سیستم و اطمینان از کارآمدی بازار را بر عهده دارد اهمیت ویژه¬ای دارد؛ زیرا امنیت سیستم و قیمت برق برای مصرف کنندگان در بلند مدت به تصمیمات سرمایه¬گذاری تولید¬کنندگان وابسته است و تصمیمات تولید¬کنندگان نیز به رفتار رقابتی آنها در بازار وابسته می¬باشد. در ادبیات کارایی کوتاه مدت دو سازوکار تسویه بازار، بررسی شده و کارایی بلند مدت این دو سازوکار تسویه بازار مورد بررسی قرار نگرفته¬است. لذا در این تحقیق از نگاه قانون¬گذار سیستم، به مدل¬سازی اثر سازوکار تسویه¬ بازار بر برنامه¬ریزی توسعه¬ی تولید شرکت¬های برق در محیط رقابتی پرداخته خواهد شد. رفتار رقابتی تولیدکنندگان در غالب نظریه بازی¬ها شبیه سازی شده است. با توجه به رفتار رقابتی شرکت¬ها در بازار، برای بازار یکنواخت از نش-کارنو و برای بازار بر اساس پیشنهاد از نش-تابع عرضه استفاده شده¬است. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان می¬دهد که در بازار یکنواخت قیمت برق نسبت به پرداخت بر اساس پیشنهاد، پایین¬تر و میزان مصرف برق، افزایش ظرفیت تولید توسط شرکت¬ها و رفاه مصرف¬کنندگان بیشتر است.
ژاله پارسایی نسیم نهاوندی
در میان جریانهای موجود در هر زنجیره تأمین (مالی، اطلاعات و مواد)، جریان مواد با توجه به سهم آن در بهای تمام شده محصول از اهمیت قابل توجهی برخوردار می باشد. اما موانعی مانند عدم آگاهی از نقاط کنترلی موجود در شبکه زنجیره تأمین یا عدم تشخیص و بکارگیری صحیح آنها و عدم هماهنگی میان نقاط کنترلی با سایر اعضای زنجیره مانع آزاد شدن منافع حاصل از زنجیره تأمین می¬شود. هدف از این مقاله ارائه مدلی برای مدیریت جریان مواد در شبکه زنجیره تأمین در جهت بهبود عملکرد آن می¬باشد. مدل ارائه شده از چهار مرحله شناسایی نقاط کنترلی، استراتژی بافرنمودن و تعیین اندازه بافر در نقاط کنترلی، سیاست کاری سایر اعضا و قواعد اعزام تشکیل شده است. برای بررسی کارایی مدل ارائه شده از شبیه¬سازی استفاده شده است. مدل ارائه شده با دو مدل dbr و سنتی مقایسه شده است. نتایج نشان می¬دهد در شبکه¬هایی که ساختار سری دارند، اختلاف معناداری میان مدل پیشنهادی با مدل dbr وجود ندارد، و هر دو مدل نتایج تقریباً یکسان ارائه می¬نماید. در شبکه¬هایی با ساختار پیچیده همواره مدل پیشنهادی خروجی بیشتری ارائه می¬نماید. و زمان تحویل در مدل پیشنهادی و مدل dbr تفاوت معناداری ندارد و تقریباً یکسان است.
رقیه عزیزی یوسف وند نسیم نهاوندی
صنعت توزیع داروکه یکی ازمهمترین بخش های زنجیره تامین دارو است در محیطی قرارگرفته که از یک سو عوامل داخلی و ازسوی دیگر رقابت با شرکت های بزرگ چندملیتی وکشورهای درحال توسعه در محیط پرتلاطم و رو به رشد جهانی، صنعت توزیع دارو را در معرض ریسک های گوناگون قرار داده است. بررسی ابعادگوناگون ریسک دراین صنعت کمک می کند تا متغیرهای مختلف داخلی نظیرمتغیرهای مالی و اقتصادی، تغییرات تکنولوژیک را درکنار متغیرهایی خارجی مانند بازاررقابت، ابعاد ایمنی و زیست محیطی و مسائل سیاسی، بررسی واثرات آنهارا برکارایی این شرکت ها تحلیل نماییم که این مهم در مبحث مدیریت ریسک زنجیره تامین مطرح می گردد. لذا بررسی زنجیره توزیع دارو وشناسایی و ارزیابی ریسک های موجود و نقش مدیریت آنها درکارایی امری حیاتی در بقای شرکت به نظر می رسد. هدف این پژوهش یافتن نقش مدیریت ریسک درکارایی شرکت های توزیع دارو می باشد. دراین پژوهش ابتدا ادبیات موضوع بررسی و ریسک های موجود درشرکت های توزیع دارو با توجه به ادبیات موضوع درزنجیره تامین دارو و نظرات خبرگان صتعت توزیع دارو شناسایی و توسط روش fmea مورد ارزیابی قرار گرفت .پس از آن پرسشنامه کیفی(طیف لیکرت) مدیریت ریسک توسط خبرگان شرکت های توزیع نمونه تکمیل و در نهایت کارایی این شرکت ها در دو رویکرد با استفاده ازمدل تحلیل پوششی داده ها و ورود مدیریت ریسک در این مدل اندازه گیری شد. نتایج نشان می دهدکه از بین شرکت های نمونه توزیع دارو مطرح درنظام توزیع کشورکه دراین پژوهش مورد بررسی قرار گرفت،دررویکرد اول شرکت هایی که درحوزه مدیریت ریسک بهتر بودند کارایی بالاتر و شرکت هایی که دراین حوزه ضعیفتر عمل کردند،کارایی کمتری داشتند و در رویکرد دوم مدیریت ریسک تاثیر بسزایی روی کارایی شرکت های توزیع نمونه نداشته است.
آزاده امید سید حسام الدین ذگردی
چکیده جهان فرش را با ایران و ایران را با فرشش می شناسد. فرش ایران نخست یک هنر است، سپس یک صنعت. با توجه به تعداد اندک مطالعات مهندسی انجام شده در زمینه ی این هنر- صنعت ارزنده ی کشور، این تحقیق لازم دید تا رویکرد نوینی را در زمینه ارزیابی عملکرد این صنعت دیرینه پایه گذاری کند. هدف اصلی این پژوهش سنجش کارایی صنعت فرش ایران می باشد. برای این منظور از تکنیک تحلیل پوششی داده ای شبکه ای استفاده می شود. این پژوهش به دو بخش اصلی تقسیم می شود. در بخش اول هدف سنجش کارایی کلی و کارایی جزئی زیرفرآیندهای سازمان در طول یک بازه زمانی ثابت است. در این بخش مدلسازی بر روی شرکت سهامی فرش ایران انجام می شود. این رویکرد از آن جهت حائز اهمیت است که نتایج حاصل از سنجش کارایی، می تواند اطلاعات مفیدی در زمینه رتبه ی کارایی گونه مختلف فرش در اختیار تصمیم گیرندگان قرار دهد. همچنین کارایی جزئی زیرفرآیندها می تواند در مورد کارایی گونه های مختلف فرش در بخش های تولید، فروش داخلی و صادرات به مدیران کمک کند تا با در اختیار داشتن اطلاعات دقیق به برنامه ریزی برای سال های آتی اقدام کنند. برای سنجش کارایی از دو مدل مختلف استفاده می شود که مدل اول برای نخستین بار در این مطالعه معرفی شده است و مدل دوم برای اعتبار سنجی بکار گرفته شده است. نتایج بدست آمده، برتری روش ارائه شده در این پژوهش را نسبت به روش پیشین، در اندازه گیری کارایی ساختار شبکه ای چند مرحله ای شرکت سهامی فرش ایران نشان می دهد. توجه به این نکته ضروری است که رویکرد ارائه شده در این تحقیق بر خلاف رویکرد پیشین، خروجی محور است. بخش دوم به سنجش کارایی دینامیکی در طی یک دوره زمانی می پردازد. این حوزه به ارزیابی عملکرد سازمان های فعال در زمینه تولید فرش ماشینی در یک دوره زمانی چهار ساله اختصاص دارد. اهمیت این رویکرد از آن جهت است که مدیران این سازمان ها با دستیابی به این نتایج، می توانند به جایگاه خود در بازار رقابت پی برده و برای بهبود موقعیت خود براساس میزان کارایی دینامیکی سازمان، تصمیمات استراتژیک اتخاذ کنند. برای سنجش کارایی دینامیکی از پنج رویکرد مختلف استفاده می شود. این رویکردها بسته به ضعف های موجود در هر کدام بهبود و ارتقا می یابد و در نهایت یک رویکرد جامع برای سنجش کارایی دینامیکی شرکت های تولیدی فرش ماشینی بدست می آید. امید است که این پژوهش، بنیان گذار مطالعات تخصصی تر در این زمینه باشد. کلمات کلیدی: تحلیل پوششی داده ها، شبکه، کارایی دینامیکی، صنعت فرش ایران
محسن شهرابی فراهانی محمدرضا امین ناصری
پروژه یک سیستم هدف-محور پویا است که با عوامل مختلفی در تعامل است. سازمان¬های مختلف با انبوهی از پروژه¬ها در زمینه¬های تحقیقاتی، ساخت، توسعه محصول و ... فعالیّت¬های خود را پیش می¬برند. پروژه¬های بزرگ اغلب با مشکلاتی مانند افزایش هزینه¬ها، تاخیرها، تغییر محدوده و کاهش کیفیت مواجه می¬شوند. این در حالیست که ابزارهای و تکنیک¬های مدیریت و کنترل پروژه، در دهه¬های اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته¬است. ماهیت پویا و همواره در معرض تغییر پروژه همراه با اثرپذیری از عوامل و فاکتورهای مختلف، انگیزه استفاده از رویکرد پویایی¬شناسی سیستم در حوزه کنترل و مدیریت پروژه است. این پژوهش، ضمن بیان ناکارآمدی¬های رویکردهای کلاسیک در مدیریت و کنترل پروژه، بر وجود نگاه سیستمی در این حوزه تاکید می¬ورزد. در این تحقیق، عوامل موثر بر پیشرفت پروژه¬ها در دو سطح خرد و کلان، شناسایی و تحلیل شده¬اند. ابتدا ساختار کلان سازمان در طی 12 سال گذشته با تمرکز بر بخش¬های مرتبط به مساله تحقیق هدف مدل-سازی قرار گرفته¬است. سپس با استفاده از شناختی که از این مدل حاصل شد و همچنین تعیین پارامترها و متغیرها اثرگذار بر روند انجام پروژه¬ها، مطالعه موردی یک پروژه و تحلیل تاخیرهای آن در سطح خرد در دستور کار قرار گرفت. ابزار مدل¬سازی در هر دو سطح، رویکرد پویایی¬شناسی سیستم است. با توجه به ماهیت تعاملی این رویکرد، مصاحبه¬های فردی و گروهی در تمامی مراحل تحقیق، با مدیران ارشد سازمان صورت گرفت. بنابر نتایج مدل¬سازی¬های انجام¬شده می¬توان گفت، سازمان مورد نظر از حجم بالای تعداد پروژه¬های در حال انجام رنج می¬برد. با توجه به ماهیت تحقیقاتی پروژه¬های سازمان، با افزایش تعداد پروژه¬ها و تخصیص افراد به چند پروژه، تمرکز افراد کاهش می¬یابد و این سبب کاهش در نرخ انجام کار و افزایش خطاها می¬شود. با توجه به مکانیزم¬های شناسایی¬شده و نتایج شبیه¬سازی می¬توان از مدل¬های مستخرج این تحقیق، بعنوان الگویی بومی¬سازی¬شده برای برنامه¬ریزی پروژه¬ها(قبل از پروژه) و تحلیل و یادگیری از پروژه¬ها(بعد از انجام پروژه) بهره گرفت.
میلاد شریفی نیا نسیم نهاوندی
امروزه اهمیت ارزیابی عملکرد در تمامی حوزه ها بر هیچ فرد و سازمانی پوشیده نیست، به طوری که یکی از اساسی ترین شروط لازم برای بقای سازمان ها در دنیای رقابتی امروزی محسوب می شود. با توجه به اهمیت صنعت بیمه در رشد و توسعه اقتصادی-اجتماعی جوامع، بهبود کارایی و اثربخشی این صنعت که در گرو ارتقای کارایی شرکت های بیمه فعال در آن است، از ضروریات اقتصاد هر کشوری به شمار می رود. به علاوه صنعت بیمه ایران در دهه اخیر تحولات قابل ملاحظه ای نظیر ورود بخش خصوصی به این صنعت و خروج از انحصار کامل دولت را پشت سر گذاشته است که این تحولات نیز ضرورت و اهمیت به کارگیری روش های مناسب سنجش کارایی در سطوح مختلف سازمانی را آشکارتر می سازد. از جمله ابزارهای بهکار گرفته شده در خصوص ارزیابی عملکرد شرکت-های بیمه می توان به روش های کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها اشاره کرد که با ایجاد یک ارتباط سیستماتیک و نظام مند بین این دو روش، می توان ابزاری جامع و توانمند برای ارزیابی عملکرد شرکت های بیمه ایجاد نمود. از آنجایی که تاکنون چه در مطالعات خارجی و چه در مطالعات داخلی، از روش تلفیقی bsc-dea برای ارزیابی عملکرد شرکت های بیمه استفاده نشده است، لذا در این تحقیق با استفاده از این روش و با بهکارگیری رویکردی صحیح و شفاف از آن، به ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد شرکت های بیمه پرداخته شده است. از جمله مزایای مدل پیشنهادی می توان به ارزیابی متوازن و حفظ تعادل بین منظر های bsc، جامع نگری و انعطاف پذیری در شاخص های بهکار گرفته شده و هم چنین توانایی مدل در شناسایی واحدهای کارا و ناکارا از دید هر یک از چهار منظر bsc و ارائه راهکار و مسیر اصلاح و بهبود کارایی برای دورههای بعد ارزیابی اشاره کرد. در این پژوهش، ابتدا بر اساس روش bsc و از طریق مطالعه اسنادی و مصاحبه با خبرگان و کارشناسان صنعت بیمه، مهم ترین شاخص های عملکردی در چهار حوزه مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری شناسایی شده و سپس با استفاده از چهار مدل ccr خروجیمحور (یک مدل در هر منظر)، کارایی یک نمونه 18 تایی از شرکت های بیمه خصوصی در ایران اندازه گیری شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که شرکتهای تحت بررسی از عملکرد قابل قبولی برخوردار بوده و در رتبه بندی تجمیعی انجام شده بر اساس میانگین کارایی شرکتها از دید چهار منظر bsc، سه شرکت پارسیان، آرمان و سینا به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار گرفتهاند. در نهایت نیز، بر اساس واحدهای کارا و ناکارای شناسایی شده از دید هر منظر و با استفاده از تعیین گروه های مرجع و ساخت واحدهای مجازی، مسیر اصلاح و بهبود کارایی هر یک از شرکت های ناکارا ارائه شده است.
مجتبی صفریان نسیم نهاوندی
چکیده ندارد.
آتوسا فرزاد نسیم نهاوندی
چکیده ندارد.
شیما دهباشی نسیم نهاوندی
چکیده ندارد.
محمد عباسیان نسیم نهاوندی
چکیده ندارد.
محمدهادی کتابچی نسیم نهاوندی
چکیده ندارد.
امید بیگدلی نسیم نهاوندی
شرایط تجارت در بازارهای جهانی به سرعت در حال تغییر است و شرکتها می کوشند تا خود را نسبت به رقبایشان متمایز سازند. به منظور رسیدن به این هدف، از مهمترین راه های موثر در تمایز سازی، برندینگ می باشد. در حالیکه برند و مدیریت آن در بازارهای مربوط به مصرف کننده های نهایی به حالت اشباع رسیده، برندینگ تجاری-تجاری (برندینگ صنایع) در مراحل اولیه قرار دارد. از طرف دیگر، مقادیر مالی در حال خرج شدن در صنعت تأسیسات مکانیکی در ایران در سالهای اخیر بسیار قابل توجه می باشد. در ضمن بسیاری از شرکتهای داخلی و خارجی در بازار تاسیسات مکانیکی ایران در حال فعالیت هستند. از آنجایی که مراحل خرید این تجهیزات سنگین، پیچیده است؛ برند یک نقش حیاتی در مرحله تصمیم گیری خرید در بین مشتریان بازی می کند. بنابراین، با اکتشاف پارامترهای ضروری در برندینگ صنعتی، شرکتها می توانند روی این فاکتورها سرمایه گذاری کنند و برندهای قویتری بسازند. از آنجایی که این پارامترها مبهم و ناشناخته و این تحقیق قصد دارد آنها را شناسایی و رتبه بندی نماید، بهترین استراتژی تحقیق روش دلفی می باشد. شایان ذکر است که دو گروه، دانشگاهیان و حرفه ای ها، در این تحقیق شرکت کردند )جمعا ?? نفر). سپس، به منظور تایید پارامترهای شناخته شده، این فاکتورها می بایستی تست شوند. بنابراین 6 شرکت انتخاب شدند. (? شرکت داخلی و ? شرکت خارجی).سپس، از 6 کارشناس خبره خواسته شد تا برند این شرکت ها را بر اساس دریافت ذهنی خودشان رتبه بندی نمایند. از طرف دیگر ? کارشناس خبره دیگر همان شرکت ها را بر اساس پارامترهای شناخته شده در مراحل قبلی رتبه بندی کردند. از آنجایی که رتبه بندی این ? روش مختلف شبیه بودند، می توان گفت که فاکتورهای شناسایی شده قابل قبول هستند.