نام پژوهشگر: حسین پور سلطانی
سعید عبدی مقدم رحیم رمضانی نژاد
هدف از پژوهش حاضر بررسی جایگاه درس تربیت بدنی در میان سایر دروس از دیدگاه مدیران، معلمان، والدین و دانش آموزان مدارس متوسطه دولتی و غیردولتی بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه ی مدیران و معلمان زن و مرد (76 مدیر و1537 معلم) و کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر مدارس شهر رشت (20830) و والدین آنها تشکیل دادند. بدین منظور و با احتمال افت آزمودنی ها، کلیه ی مدیران، 310 نفر معلم به تفکیک رشته ی تدریس، 400 نفر از دانش آموزان دختر و پسر (223 نفر دختر و177 نفر پسر) به همراه والدین آنها (400نفر) به صورت تصادفی نظام مند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته ای بود که روایی صوری و محتوایی آن به وسیله ی 12 نفر از اساتید صاحب نظر دانشگاهی و20 نفر از سرگروه های درسی مختلف و معلمان با تجربه و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ تایید شد (0.75r=) برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون های فریدمن، ویلکاکسون، یومان ویتنی، کروسکال والیس و تی در سطح(05/0?p) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین جایگاه درس تربیت بدنی و جایگاه سایر دروس از دیدگاه دانش آموزان، والدین، مدیران و معلمان وجود دارد . بدین ترتیب که درس تربیت بدنی از دیدگاه دانش آموزان پایه ی اول متوسطه و رشته های ریاضی، تجربی وانسانی در رتبه ششم و از دیدگاه دانش آموزان رشته ی انسانی در رتبه ی نهم قرار گرفت. والدین دانش آموزان پایه ی اول و رشته ی تجربی درس تربیت بدنی را در رتبه ی هفتم و والدین دانش آموزان رشته های ریاضی و انسانی این درس را در رتبه ی هشتم قرار داده اند. از دیدگاه مدیران پایه اول متوسطه و رشته ی تجربی درس تربیت بدنی در رتبه ی دوم، از دیدگاه مدیران انسانی در رتبه ی اول و از دیدگاه مدیران رشته ی ریاضی در رتبه ی سوم بود و همچنین معلمان پایه ی اول و رشته ی انسانی درس تربیت بدنی را در رتبه ی اول و معلمان رشته های ریاضی و تجربی این درس را در رتبه ی دوم قرار دادند. این تفاوت بین دانش آموزان دختر و پسر نیز معنی دار بود، اما از دیدگاه دانش آموزان پایه و رشته های مختلف تفاوت معنی داری بین جایگاه درس تربیت بدنی و جایگاه سایر دروس مشاهده نشد. همچنین تفاوت جایگاه درس تربیت بدنی نسبت به سایر دروس از دیدگاه مدیران و معلمان، والدین و دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی معنی دار نبود.
معصومه ابراهیم صیقلانی ورزلی حسین پور سلطانی
هدف کلی این پژوهش تعییننقاطقوتوضعفابعادفرهنگسازمانیدرسازمانورزشوجواناناستانگیلان بود. این پژوهش از نوع کاربردی بود که به شکل میدانی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را همه¬ی مدیرانوکارکناناداره¬ی ورزشوجواناناستانگیلانتشکیلمی دادند. حجم نمونه بر جامعه منطبق و شامل 199 نفر، که از این تعداد 147 نفر مرد و 52 نفر زن بود. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه می باشد. پرسشنامه¬ی فرهنگسازمانیاستیفن. پی.رابینز که شامل 10 مولفه و 45 سوال بود. ازآنجائیکهپرسشنامه یپژوهشبراساسادبیاتتحقیقوهمچنیننظراتاساتیددانشگاهیزد تهیهگردیدهاست،رواییپرسشنامهتأیید شد و جهتسنجشمیزانپایاییپرسشنامهازآزمونآلفایکرونباخاستفادهشدهاست. مقدارآلفای کرونباخمحاسبهشدهبرایاینپرسشنامه 93/0 می باشد کهنشاندهندهپایاییپرسشنامهاست. تجزیه و تحلیل آماری بر اساس 199 پرسشنامه ای که جمع آوری شده بود، انجام شد. برایتحلیلتوصیفیدادههاازشاخصمیانگینوانحرافاستاندارد،توزیعفراوانیودرصدیونمودار (برایتعییننیمرخفرهنگسازمانیوابعادآن) وبرایتحلیلاستنباطیداده¬هاباتوجهبهنرمالبودنداده¬ها (آزمونکالموگروفاسمیرنوفیاks ) ازآزمونتیتکنمونهایوتیمستقلوتحلیلواریانسبرایمقایسهمیانگیناستفادهگردید. درصورتعدمنرمالبودندادهها،ازآزمونهایمعادلهمچونباکس،لامبداویکزولوناستفادهشد. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که وضعیت فرهنگ سازمانی اداره¬ی ورزش و جوانان استان گیلان از وضعیت فرضی، کمی بهتر است.با توجه به نتایج این پژوهش به مدیران اداره¬ی ورزش و جوانان پیشنهادمی شود توجه بیشتری به فرهنگ سازمانی داشته باشند و خُرده فرهنگ های موجود در سازمان را مورد توجه قرار دهند، مدیریت فرهنگ سازمانی را در دستور کار خود قرار دهند، جو تفاهم و همکاری صمیمانه در بین واحدهای سازمان را هرچه بیشترافزایش دهند و سعی در ارتقاء بیشتر فرهنگ سازمانی اداره ی ورزش و جوانان نمایند.