نام پژوهشگر: حمیدطاهر نشاطدوست
طیبه جعفری مرتضی هاشمی
درباره خمسه نظامی و اهمیت آن در گستره زبان و ادب فارسی، سخن بسیار گفته شده است. از نظر ناقدان و نظامی پژوهان، این شاعر برجسته گنجه پس از سرودن «مخزنالاسرار» که اثری عرفانی است و به تقلید از «حدیقهالحقیقه» سروده شده است، تغییر رویه میدهد و به سرودن مثنویهای غنایی و بزمی روی میآورد؛ هوسنامههایی که روایتگر داستانهای عاشقانه معروف و رایج در زمان شاعر است. موفقیت نظامی در این حوزه ادبی چنان است که شاعران بسیاری را به طمع کسب نام و آوازهای همچون او به تقلید از وی واداشته؛ غافل از این که معشوق ماهسیما را با ماه گردون، تفاوتی از زمین تا آسمان است و چون کششی از آن سوی نباشد، کوشیدن امری بی حاصل است. با تمام تلاشهای ارزشمندی که در زمینه شرح زندگی و بررسی آثار نظامی گنجوی انجام شده، هنوز ناگفته های بسیاری باقی است که به قلم درنیامده است؛ ناگفتههایی که نشان از ویژگی خاص خمسه دارد. بیشک یکی از روشهای برجسته نقد ادبی که از طریق آن میتوان نقبی عمیق بر لایههای معنایی پنهان و نمادین خمسه نظامی و متون مشابه آن زد، نقد کهنالگویی است که البته پیش از این هفتپیکر نظامی از این دیدگاه تحلیل شده است؛ اما قطعاً تحلیلی کامل نیست؛ زیرا این منظومه در ارتباطی زنجیرهوار با سایر منظومههای شاعر معنا مییابد و درونمایه آن مرتبط و متصل با منظومههای قبل و بعد شاعر است. هدف از این رساله، بررسی چهار منظومه مخزن الاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و هفتپیکر از دیدگاه معناشناسی نقد کهنالگویی است که در آن به بررسی عناصر، موتیفها، کنشها و درونمایه نمادین و کهنالگویی منظومههای مذکور پرداخته میشود. از دیدگاه نقد کهنالگویی یونگ، درونمایه اصلی و البته پنهان خمسه، فرایند فردیت روانی و تحول درونی شاعر آن است؛ تغییری که عشق، برجستهترین و مهمترین عامل تحقق آن است و «آفاق» نظامی را در آن دستی تمام است؛ تا هوش از حکیم گنجه بستاند و عاشقانهسُرایَش کند و پس از مرگ نیز در وجود معشوقانه شیرینِ خسرو و لیلیِ مجنون و هفت شاهبانوی گنبدنشینِ بهرام حیاتی دوباره یابد و چرخه کمال نظامی را تکامل بخشد. با رویکردی اینگونه به خمسه نظامی، چند نکته مهم آشکار میشود؛ نخست آنکه منظومههای داستانی نظامی اگرچه روی در حقیقتی تاریخی دارد و رد پای بسیاری از شخصیتهای آن را در دورهای از تاریخ ایران و عرب میتوان یافت؛ اما در گذر زمان، باورها و عقاید عامه، عناصر و موتیفهایی را به این حقایق تاریخی افزوده و آنها را به مرز افسانه و قصههای پریان نزدیک ساخته است. این تغییر و تحول به حدی چشمگیر است که میتوان گفت آنچه توسط نظامی به رشته نظم کشیده شده، بیش از آنکه حقایق تاریخی را بازگوید، روایتگر درونمایه نمادینی است که میراث جمعی ناخودآگاه قوم ایرانی محسوب میشود و گاه فراتر از آن، ارتباطی برجسته میان درونمایه نمادین آن با اساطیر و افسانههای کهن ایران و سایر ملل و فرهنگها نیز میتوان یافت. از دیگر نتایج بدست آمده از این پژوهش آن است که منظومههای نظامی، آثاری صرفاً غنایی و داستانی نیست؛ بلکه با تکیه بر تحلیل کهنالگویی یونگ میتوان گفت که نظامی، قهرمان پویای منظومههای خویش است؛ به بیان دیگر چنانکه گفته شد، خمسه، روایت داستانی و نمادین تحولات درونی و باطنی شاعر به شمار میرود و در قالب اشخاص و عناصر داستانی، فرایندی را تبیین و تشریح میکند که «فردیت روانی» نامیده میشود. بنابر این رویکرد تأویلی، مخزنالاسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و هفتپیکر، در مرحله نخست، شرح رویارویی نظامی با کهنالگوی «سایه» است که در نتیجه آن چهار مرحله کهنالگوی «آنیما»ی روان ناخودآگاهی شاعر انکشاف مییابد؛ تا در نهایت و در پایان منظومه هفتپیکر، وی به گونهای نمادین با خویشتن درونیاش، یعنی کهنالگوی «خود» دیدار کند و با آن به وحدت و یگانگی برسد. پس از این اتحاد و یگانگی بنیادین، نظامی در واپسین منظومه خود، یعنی اسکندرنامه، ابتدا با جهان و سپس با نیروهای کیهانی به اتحاد میرسد و بدین ترتیب مراحل سهگانهای که یونگ برای فرایند رشد و فردیت روانی بازمیشناسد، در خمسه نظامیِ بازتاب کامل خود را مییابد. نتیجه دیگری که از این پژوهش به دست آمده، این است که در چرخه تحولات درونی نظامی که به گونهای برجسته در خمسه بازتاب یافته و زیربنای حرکت و گسترش پیرنگ آن را ترتیب داده است، هر یک از این آثار پنجگانه ارتباطی زنجیرهوار و استکمالی با دیگر منظومههای شاعر دارد و درونمایه نمادین آنها در پیوند با یکدیگر معنا و کارکرد نمادین خود را مییابد. این امر نشانگر آن است که نه تنها شاعر شهیر گنجه، پس از مخزنالاسرار، وارد مسیر و حال و هوایی دیگر نشده، بلکه آنچه سروده است، در پیوند با نخستین منظومهاش معنا مییابد و زاده چلهنشینیها و خلوتگزینیهایی است که مخزنالاسرار آن را روایت میکند. روش تحقیق در این رساله، کتابخانهای است و رویکردی ناقدانه به درونمایه، عناصر، موتیفها و اشخاص داستانی چهار منظومه از خمسه نظامی گنجوی دارد و آنها را از دیدگاه کهنالگویی یونگ، مورد تحلیل و بررسی و نمادشناسی قرار می دهد.
محمدحسن انوری حمیدطاهر نشاطدوست
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی پذیرش و تعهد بر شاخص های درد، استرس، اضطراب، افسردگی، فاجعه پنداری و رضایت مندی از زندگی در بیماران مرد مبتلا به درد مزمن انجام شد. روش این پژوهش نیمه تجربی و جامعه آماری، بیماران مرد مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. 17 بیمار واجد ملاک های ورود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های پذیرش درد مزمن(cpaq)، فرم کوتاه مقیاس نشانگان اضطراب مرتبط با درد(pass-20)، مقیاس شدت درد(pis)، مقیاس فاجعه پنداری درد(pcs)، شاخص ناتوان کنندگی درد (pdi)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(dass-21)، مقیاس رضایت از زندگی(swls) و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 5/1 ساعته تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت.مرحله پیگیری دو ماهپس از آخرین جلسه درمان انجام شد. نتایج نشان داد درمان پذیرش و تعهد بر کاهش علائم درد مزمن( اضطراب، افسردگی، استرس، اضطراب مرتبط با درد، فاجعه پنداری درد، ناتوان کنندگی درد، شدت درد، رضایتمندی از زندگی) موثر است(p<0/05). نتایج این مطالعه با یافته های پژوهش های پیشین همسو است. کلید واژه ها: درمان پذیرش و تعهد، درد مزمن، فاجعه پنداری و رضایت از زندگی