نام پژوهشگر: کامبیز پوشنه
مهدی مسعودی مقدم کامبیز پوشنه
هدف از پژوهش بررسی میزان انطباق مدارس هوشمند شهر تهران با استاندارهای ملی و جهانی می باشد. شش فرضیه در این پژوهش مطرح شده است. در فرضیه اول تعیین میزان فضا و امکانات (مدرسه، کلاس و دانش آموزان مدارس هوشمند با استانداردهای ملی و جهانی، در فرضیه دوم تعیین میزان حیطه وظایف مدیریت مدرسه هوشمند با استانداردهای ملی و جهانی و در فرضیه سوم تعیین میزان حیطه وظایف کارکنان (معاونین و کارکنان) مدارس هوشمند با استانداردهای ملی و جهانی و در فرضیه چهارم تعیین میزان حیطه وظایف معلمین هوشمند با استانداردهای ملی و جهانی و در فرضیه پنجم تعیین میزان وظایف دانش آموزان مدارس هوشمند یا استانداردهای ملی و جهانی مورد آزمون قرار گرفت. با استناد به هدف اصلی پژوهش به فرضیات فوق پرداخته شد. لذا تحقیق حاضر از لحاظ روش جزو تحقیقات توصیفی (غیرآزمایشی) از نوع پژوهش پیمایشی است. جامعه آمار این پژوهش مدیران مدارس هوشمند شهر تهران می باشد که براساس آمار در سال تحصیلی 90-89 جمعا 275 مدرسه هوشمند در شهر تهران فعال بوده است. سپس کل جامعه آماری شامل 275 نفر از مدیران مدارس هوشمند می باشد. جهت نمونه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد، شامل 110 نفر از مدیران 5 منطقه جغرافیای، شمال، جنوب، غرب و شرق و مرکز تهران می باشد. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است که شامل 33 گویه در مقیاس کیلرت با چهار گزینه تنظیم گردید. در داده پردازی از آمارهای توصیفی که شامل جداول فراوانی و در صدور آمار استنباطی از آزمون کولموگروف ـ اسیرنف جهت بررسی نرمان بودن توزیع متغیرها، آزمون در جمله ای برای آزمون فرضیه ها و آزمون فریدمن جهت رتبه بندی مولفه های مورد مطالعه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: فضا و امکانات ؟ کلاس و دانش آموز ـ وظایف کارکنان ـ وظایق معین و وظایف دانش آموزان و تجهیزات (دفتری، کلاسی و شبکه ای ارتباطی) مدارس هوشمند با استانداردهای ملی و جهانی تطابق دارد هرچند این تطابق در بعضی فرضیه ها با درصد پایینی می باشد و با مدیران درباره وظایف خود نظر دارند که با استانداردها مطابق فیت و فاصله ی زیادی وجود دارد.
لیلا احمدی مهناز استکی
چکیده پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه خط پایه نوروفیدبک با عملکرد اجرایی کودکان با اختلال رفتاری انجام گرفت. روش پژوهش در تحقیق حاضر از نوع همبستگی بوده است تعداد نمونه 60 نفر بوده اند که بصورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها جهت عملکرد اجرایی آزمون کولیج و آزمون عملکرد پیوسته بود. در این پژوهش از روش های و ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که بین خط پایه نوروفیدبک و کارکردهای اجرایی (سازماندهی- تصمیم گیری و بازداری) در کودکان ارتباط معنی دار وجود دارد . تحلیل رگرسیون نشان داد که 59 درصد واریانس خط پایه به وسیله متغیرهای پیش بین (سازماندهی ، تصمیم گیری- برنامه ریزی و بازداری) قابل تبیین هستند و برآورد می شود که این متغیرها می توانند تغییرات مربوط به امواج مغزی در کودکان را پیش بینی کنند که نشانگر رابطه مثبت خرده مقیاسهای (سازماندهی، تصمیم گیری – برنامه ریزی و بازداری) با خط پایه نوروفیدبک در کودکان می باشد. کلید واژه : نورو فیدبک – عملکرد اجرایی – اختلال رفتاری