نام پژوهشگر: ریما اسلام مسلک
اردشیر سعیدی آناهیتا مقبلی
چکیده «الکساندرکالدر» مجسّمه ساز برجسته ی قرن بیستم است که موفق به القا ی بُعدچهارم درآثارخود شد. بعدچهارم مقوله ی پیچیده ای است که از زاویه ی دید علوم مختلف به گونه هایی متفاوت شناسایی وتوصیف شده است. ملموس ترین توصیف از این بعد را علم فیزیک بانمود زمان_حرکت ارائه داده است. ازاهداف اساسی تحقیق پاسخ به این سوال است که «کالدر»تا چه اندازه توانایی القا ی بعدچهارم رادرآثارخودداشته است.شناخت واقعی مجسّمه های «کالدر» نیازمند بررسی همه جانبه ی آثاراوست زیرا هنرمند جدا ازجنبه ی هنری درآثارخودبه مقوله های فلسفی پرداخته وازارتباط فیزیک وهنرمدرن دراین آثاربهره گرفته است. ویژگی های زیررامی توان درآثارهنرمند مشاهده کرد: آشتی وتعامل منطقی میان امور سوبژکتیو و اُبژکتیو،ایجاد ارتباط مستحکم بین فیزیک، مسائل فلسفی، ریاضی وهنر، بیان جایگاه هنربه عنوان عامل فهم مسائل پیچیده ی فلسفی وفیزیکی،نقش دوگانه ی هنردرنمایش مواردعینی وتسهیل فهم مسائل ماوراء الطبیعه، سهیم بودن درتغییر روند تاریخی ساخت مجسمه وبازتعریف آن باتوجه بیشتربه فضاو ارتباط مستقیم میان برخی عناصربصری برای ایجاد بُعدچهارم. مطالعه ی بسترتولد مدرنیسم ازدیدگاه تاریخی، تأثیر فیزیک جدید بر ساختار فلسفه وهنرمُدرن، روندپیشرفت تکنیکی وهنری کالدردرطراحی مجسمه های متحرک_نقش رنگ به عنوان عامل کلیدی درطراحی مجسمه ها، یافته های آزمایشگاهی محقق باهدف دستیابی به روابط منطقی بین نمودهای بعدچهارم مطالبی هستندکه محتوای رساله راتشکیل می دهند، تحقیق به روش نظری وکاربردی انجام گرفته است.