نام پژوهشگر: حجت حسینی نسب
ندا پورغلامرضا عبدالمهدی انصاری
یکی از عواملی که انگیزه ی لازم را برای مدیران شرکت ها جهت هموارسازی سود گزارش شده ی خود ایجاد می کند، عدم اطمینان محیطی است. عدم اطمینان محیطی تغییرپذیری بیشتر سود گزارش شده ی یک شرکت را به همراه خواهد داشت و این در حالی است که سرمایه گذاران ترجیح می دهند در شرکت هایی سرمایه گذاری کنند که از روند ثابت سودآوری برخوردار باشند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی محتوای اطلاعاتی هموارسازی سود در شرایط عدم اطمینان محیطی است. سوال پژوهش این است که در یک محیط با عدم اطمینان بالا، هموارسازی سود، محتوای اطلاعاتی سود را افزایش می دهد؟ یا تحریف اطلاعات سود و گمراه شدن سهامداران را به دنبال دارد؟ در این تحقیق هموارسازی سود با استفاده از همبستگی منفی بین تغییرات اقلام تعهدی اختیاری و تغییرات سود از پیش تعیین شده ی اختیاری و عدم اطمینان محیطی به وسیله ی ضریب تغییرات فروش و ضریب تغییرات سود قبل از مالیات برای 103 شرکت نمونه، اندازه گیری شده است. سپس ارتباط بین سود و بازده جاری با سودهای آتی در شرایط عدم اطمینان محیطی با وارد کردن شاخص های هموارسازی سود و عدم اطمینان محیطی در مدل های تحقیق و انتخاب بهترین روش برای تحلیل داده های ترکیبی برای سال های 1384تا 1386 بررسی شده است.نتایج این تحقیق با استفاده از روش شناسی ضریب واکنش سودهای آتی (ferc) نشان می دهد در شرایط عدم اطمینان محیطی، هموارسازی، ضریب واکنش به سودهای آتی و همچنین ثبات جریان سود را می افزاید، بنابراین محتوای اطلاعاتی سود گزارش شده را افزایش می دهد.
مرضیه یوسفی نژاد عبدالمهدی انصاری
بررسی بازار بورس جهت تشخیص به موقع زمان خرید یا فروش سهام یک شرکت و هم چنین ارزش آن، همواره به عنوان مشکلی بزرگ برای کسانی که در این بازار مشغول به فعالیت هستند مطرح بوده است. لذا پیش بینی قیمت سهام شرکت ها قبل از انجام تصمیم های سرمایه گذاری، از طریق اطلاعات و صورت های مالی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. سهام داران جهت اتخاذ تصمیم های صحیح و مناسب در این زمینه، نیازمند اطلاعات سودمندی هستند که آن ها را در اخذ بهترین تصمیم یاری رساند. در میان اطلاعات موجود، اطلاعات مربوط به سود هر سهم و سود پیش بینی شده هر سهم معیارهایی هستند که از نظر بسیاری از استفاده کنندگان با اهمیت و مربوط تلقی می شود. چرا که این اطلاعات می تواند بر رفتار استفاده کنندگان تأثیر گذاشته و افزایش و کاهش قیمت و حجم معاملات سهام را در پی داشته باشد. از طرفی شرکت ها برای جذب سرمایه گذاران سعی می کنند سود هر سهم را با دقت هرچه بیش تر پیش بینی کنند، زیرا تحقیقات قبلی نشان می دهد هر چه خطای پیش بینی سود پایین تر باشد، نوسان های قیمت سهام کم تر خواهد بود. بر این اساس پژوهش حاضر خواستار طراحی مدلی به منظور کاهش خطای پیش بینی سود هر سهم در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور ابتدا عوامل موثر بر سود هر سهم سال آتی شرکت ها شامل جریان وجه نقد عملیاتی، اقلام تعهدی عملیاتی، سود تقسیمی هر سهم، سود هر سهم سال جاری، میانگین سود هر سهم دوره های گذشته، بازده سهام، ارزش افزوده اقتصادی و سود باقی مانده، از پژوهش های داخلی و خارجی استخراج و سپس با استفاده از اطلاعات مالی شرکت های نمونه انتخابی در بازه زمانی سال های 1382 لغایت 1389 و به کارگیری رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی، سعی شد مدلی جهت برآورد بهترین پیش بینی سود هر سهم ارائه شود. این مدل توانست سود هر سهم سال آتی شرکت های نمونه را با میزان خطای مطلوبی معادل 007/0 پیش بینی نماید
هادی رئیسی مهدی بهارمقدم
کسب اطلاعات در مورد شرکت، نگرش سهامداران از وضعیت اقتصادی شرکت را شکل می دهد که این امر شکل دهنده قیمت سهام در بازار است، و هر چه قیمت سهام وضعیت اقتصادی شرکت را بهتر نمایش دهد، کاراتر است. در بسیاری از پژوهش ها انعکاس سودهای آتی در قیمت های کنونی را به عنوان آگاهی بخشی قیمت سهام در نظر می گیرند. ریزساختار بازار از عواملی می باشد که تاثیر قابل توجهی بر قیمت سهام دارد که از جمله مهمترین جنبه های ریزساختار بازار می توان نقدشوندگی سهام را در نظر گرفت؛ نقدشوندگی سهام به این معنا است که سرمایه گذار بتواند سهام را به سرعت و با پایین ترین هزینه و با کمترین تأثیر بر قیمت، سهام معامله کند؛ و بسیاری از پژوهشگران معتقدند که نقدشوندگی سهام می تواند از طریق ترغیب و تحریک فعالان بازار در جهت کسب اطلاعات محرمانه در مورد شرکت، بر کارایی قیمت سهام بیفزاید. لذا در این پژوهش با الهام از مدل ckss به بررسی تاثیر نقدشوندگی سهام بر آگاهی بخشی قیمت سهام پرداخته شد. از طرفی با توجه به تاثیری که نقدشوندگی سهام می تواند از طریق تحریک فعالان بازار در جهت کسب اطلاعات محرمانه در مورد شرکت داشته باشد قادر است (از طریق افزایش سرمایه گذاران آگاه) توان و انگیزه مدیران را برای مدیریت سود (خصوصا از طریق اقلام تعهدی) کاهش دهد. بنابراین هدف دیگر پژوهش بررسی تاثیر نقدشوندگی سهام بر مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی می باشد. بر اساس آنچه گفته شد، دو فرضیه پژوهشی مطرح و با استفاده از داده های 80 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1381 تا 1390 (با در نظر گرفتن ساختار پانل برای آنها) مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحقیق بیان می کند که افزایش نقدشوندگی سهام بر میزان آگاهی بخشی قیمت سهام می افزاید، ولی تاثیری بر مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی ندارد.
حسین حیاتی احمد خدامی پور
هدف این تحقیق بررسی واکنش بازار به اخبار خوب یا بد شرکت ها با توجه به نوع پیش بینی سود سال قبل آنها، بررسی تمایل مدیران به حفظ یا اصلاح شهرت خود در پیش بینی، و بررسی و مقایسه تمایل مدیران به مدیریت افزایشی سود از طریق انواع مختلف مدیریت سود با توجه به نوع پیش بینی سال قبل آنها می باشد. بدین منظور صورتهای مالی 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال¬های 1384 -1390 مورد بررسی قرار گرفت. جهت دستیابی به اهداف تحقیق، شرکت¬ها بر اساس نوع پیش¬بینی سال قبل و سال جاری و محتوی اخبار پیش¬بینی سال جاری گروه¬بندی شدند. سپس سعی شد با در نظر گرفتن ساختار ترکیبی داده¬ها و آزمون¬های آماری مناسب از جمله آزمون t، آزمون علامت¬دار ویلکاکسون، آزمون کای دو و تحلیل ضریب همبستگی پیرسن و روش ols، فرضیات تحقیق آزمون شوند. نتایج بیانگر آن است که واکنش بازار به پیش بینی سود با محتوای اخبار خوب (بد)، زمانی که پیش بینی دوره قبل بدبینانه (خوش-بینانه) است، مثبت تر (منفی¬تر) از حالتی است که پیش بینی دوره قبل خوش بینانه (بدبینانه) است. همچنین مدیران در پیش¬بینی¬های خود از ثبات رفتاری برخوردارند. و در نهایت اینکه پیش بینی خوش بینانه در دوره قبل می تواند عاملی جهت مدیریت افزایشی سود در دوره جاری باشد.
افشین اشتریان احمد خدامی پور
مدیران اغلب به منظور گمراه ساختن سهامداران نسبت به عملکرد اقتصادی واقعی شرکت، سود را مدیریت می کنند. بنابراین جای تعجب ندارد که ذینفعان مختلف شرکت، مدیریت سود را نامطلوب می دانند و تلاش می کنند تا اختیارات و اعمال نظر مدیران را از طریق تشدید نظارت بر آنان کاهش دهند. در همین رابطه، محافظه کاری و مالکیت سهامداران نهادی به عنوان ابزار های نظارتی و حاکمیت شرکتی تلقی می شوند که مدیریت سود را محدود می سازند. این پژوهش احتمال تاثیر گذاری محافظه کاری بر روی مدیریت سود؛ و همچنین اثری را که تعامل میان محافظه کاری و مالکیت سهامداران نهادی بر روی مدیریت سود دارند را با بکار گیری قانون بن فورد به عنوان ابزاری برای تشخیص مدیریت سود مورد بررسی قرار می دهد. نمونه پژوهش شامل 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. دوره زمانی پژوهش از سال 1385 تا 1391 انتخاب شده است. در این پژوهش برای تشخیص وجود مدیریت سود از قانون بن فورد؛ و برای سنجش محافظه کاری از مدل خان و واتز استفاده کرده ایم. در این پژوهش رابطه میان محافظه کاری و مدیریت سود برای رقم اول تا چهارم سود خالص مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سود خالص در شرکت هایی که دارای محافظه کاری بالا می باشند تنها در ارقام دوم و چهارم از قانون بن-فورد پیروی می کند. همچنین در این تحقیق اثر تعامل میان محافظه کاری و مالکیت سهامداران نهادی بر مدیریت سود مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سود خالص در شرکت هایی که دارای محافظه کاری کم و مالکیت سهامداران نهادی پایین باشند تنها در رقم دوم از قانون بن فورد پیروی می کند ودر سایر ارقام مطابق با قانون بن فورد نمی باشد. همچنین، با توجه به نتایج تحقیق به وجود رابطه منفی میان محافظه کاری و مدیریت سود دست یافتیم.
سعید تیزهوش پناه امید پورحیدری
هدف این تحقیق بررسی بررسی اثر رشد شرکت ها بر حساسیت بازده نسبت به اقلام تعهدی اختیاری به صورت کلی، اقلام تعهدی اختیاری مثبت و اقلام تعهدی اختیاری منفی و همچنین مقایسه حساسیت بازده به اقلام تعهدی اختیاری مثبت و اقلام تعهدی اختیاری منفی با توجه به شرایط رشد شرکت ها می باشد. نتایج بیانگر آن است که حساسیت بازده نسبت به اقلام تعهدی اختیاری به صورت کلی و اقلام تعهدی اختیاری مثبت در شرکت های با رشد بالا بیش تر ازشرکت های با رشد پایین است. همچنین حساسیت بازده نسبت به اقلام تعهدی اختیاری منفی در شرکت های با رشد بالا کم تر از شرکت های با رشد پایین می باشد. دیگر اینکه حساسیت بازده به اقلام تعهدی اختیاری مثبت نسبت به اقلام تعهدی اختیاری منفی، چه در شرکت های با رشد بالا چه در شرکت های با رشد پایین کم تر است.