نام پژوهشگر: راضیه شیخ الاسلام
فهیمه قایدی محبوبه فولادچنگ
بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی به کوشش فهیمه قائدی پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی و ابعاد کمال گرایی (مثبت و منفی) با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان منطقه لارستان صورت پذیرفت. حجم نمونه در این پژوهش شامل 304 دانش آموز در مقطع دبیرستان بود که به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دبیرستان های این منطقه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (گلدبرگ، 1999)، پرسشنامه ی کمال گرایی هیل وهمکاران (2004) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکز (1999) بود. یافته ها نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی گشودگی در تجربه، وظیفه مداری و توافق پذیری با کمال گرایی مثبت و بین ویژگی های شخصیتی روان نژندی و برون گرایی با کمال گرایی منفی رابطه معنادار وجود دارد. از سوی دیگر، بین ویژگی های شخصیتی گشودگی در تجربه، وظیفه مداری، توافق پذیری و کمال گرایی مثبت با خودکارآمدی تحصیلی رابطه معنادار وجود داشت. از بین متغیرهای پیش بین، بعد کمال گرایی مثبت دارای بالاترین قابلیت پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی بود (47/0 ? =). وپس از آن بعد گشودگی در تجربه به طور مثبت خودکارآمدی تحصیلی را پیش بینی می کرد (27/0 ? =). دیگر متغیرها پیش بینی کننده ی خودکارآمدی تحصیلی نبودند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی دو جنس تفاوت معنادار وجود دارد و دختران در صفات توافق پذیری نمرات بالاتر از پسران بدست آوردند. از نظر کمال گرایی بین دو جنس تفاوت معناداری مشاهده نشد ولی دختران از خودکارآمدی تحصیلی بالاتری برخوردار بودند. در پایان، تلویحات پژوهش حاضر با تأکید بر برخی از همبسته های ویژگی های شخصیتی و کمال گرایی به منظور بهبود خودکارآمدی تحصیلی مورد بحث قرار گرفت. واژگان کلیدی: ویژگی های شخصیتی، کمال گرایی ، خودکارآمدی تحصیلی.
مقداد غفاری زاده محبوبه فولاد چنگ
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه¬گری تاب¬آوری در رابطه بین سبک¬های دلبستگی و بهزیستی روانی در دانش¬آموزان دوره متوسطه ¬صورت گرفت. شرکت¬کنندگان این پژوهش شامل 355 نفر(179 پسر و 176 دختر) از دانش¬آموزان دبیرستان¬های شهر شیراز بودند که بر اساس روش نمونه¬گیری خوشه¬ای چند مرحله¬ای انتخاب شدند. به منظور اندازه¬گیری متغیرهای پژوهش هر یک از شرکت کنندگان، پرسش نامه های سبک-های دلبستگی (هازان و شیور، 1987)، تاب¬آوری(کانر و دیویدسون، 2003) و بهزیستی روانی(ریف و کیز، 1995) را تکمیل نمودند. پایایی ابزارهای پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی آنها از طریق همسانی درونی بررسی گردید. نتایج به دست آمده حاکی از پایایی و روایی قابل قبول آزمون¬ها بود. با استفاده از رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و با استفاده از مراحل پیشنهادی بارون و کنی(1986)، مدل مفهومی پژوهش مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. یافته¬ها نشان داد تاب¬آوری در رابطه بین سبک دلبستگی ایمن و بهزیستی روانی نقش متغیر میانجی کامل و در رابطه بین دلبستگی ناایمن دوسوگرا و بهزیستی روانی، نقش متغیر میانجی نسبی را ایفا نموده است.یافته دیگر پزوهش این بود که سبک دلبستگی اجتنابی پیش بین معنادار تاب آوری نبود و تاب¬آوری در رابطه بین سبک دلبستگی اجتنابی و بهزیستی روانی دارای نقش میانجی گری نیست. در پایان، به منظور بررسی تفاوت های جنسیّتی در متغیرهای پژوهش از آزمون آماری t برای گروه های مستقل استفاده گردید و مشخص گردید که در سبک های دلبستگی و تاب آوری بین میانگین نمرات دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد اما در بهزیستی روانی میانگین نمرات پسران به نحو معناداری بالاتر از میانگین نمرات دختران بود.