نام پژوهشگر: محمدعلی عادلی مقدم
مسلم مرادی سید محسن میرباقری
دین مبین اسـلام وجود مـوجـودات نامحسوس فراوانی را ثابت می کندکـه بر همه جهات عالم گمارده شده اندکه به خوبی ها و نیکی ها دعوت وهدایت می کنند و نـیـز بـرکـات را فـرو می فـرسـتـنـد، اسلام این موجودات را فرشتگان نامیده است و درقرآن اعتقاد و ایمان به ملائکه واجب شمرده شده است. فرشتگان از آفریده های خداوند هستندکه در عالم معنا و روح زندگی می کنند و به ظاهر به دور از چشم مادی ما هستند، ولی هر یک از طرف خداوند مأمور انجام کار خاصی هستند و به تدبیر امورهستی از سوی پروردگارشان اشتغال دارند پژوهش حاضر با محوریت آیات قرآن و روایات ائمه معصومین علیه السّلام به منظور ارائه تصویری صحیح و تعریفی معقول از ملائکه و نقش و جایگاه آنان درنظام هستی از یک سو و زدودن زنگارهای خرافات و عقاید باطل که با گذشت زمان هم دست از دامان این موجودات بر نداشته است وهمچنین نقد برداشت های غلط در رابطه با این موجودات از سوی دیگر به خصوص از دیدگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی هدف اصلی این تحقیق بوده است . روش کار دراین پژوهش ، روش کتابخانه ای وتوصیفی همراه با تحلیل های نگارنده برمبنای آیات قرآن و روایات مرتبط با موضوع بحث بوده است . شواهد قرآنی به خصوص از میان تفسیرهای علامه طباطبایی و فخر رازی به عنوان مقیاس ومبنای اصلی بحث در نظر گرفته شده است . نتیجه ی کلی بحث این که در فرهنگ قرآن ، فرشتگان موجوداتی نورانی و معصوم از گناه بوده و ساحت مقدسشان از این که خصوصیات مادیات به خود بگیرد منزه هستند. آنان واسطه تدبیر جهان هستی هستند، هرکدام مقامی مشخص دارند، آن ها نه تنها در این جهان ودر برابر انسان وظایف مشخصی دارند، بلکه در جهان آخرت هم ازهمان لحظه شروع مرگ تا برپایی قیامت و رسیدگی به اعمال انسان ها وظایف مهمّی بر عهده دارند.
محمد رشیدشیخ احمد زهراء کاشانیها
سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و حجیت آن و هم چنین استمرار آن که نیاز به کسانی دارد که با سنت و قرآن آشنا بوده و به بهترین نحو آن را ادامه دهند، از مهمترین مباحث کلامی و اعتقادی مسمانان به شمار می آید که نیاز به ارائه تعریفی واقعی و دور از تعصب را می طلبد. به همین خاطر پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)، اهل بیت(علیهم السّلام) خود را به عنوان مرجع علمی و سیاسی و ادامه دهندگان سیره خود، بر همگان معرفی نموده تا مسیر برای آیندگان هم روشن باشد، که آیات و روایات فراوانی تکیه گاه مدّعای ما می باشد. حدیث تأبیرالنخل که مقام پیامبر(صلی الله علیه وآله) را تنزّل داده و حجیت سنت آن حضرت را زیر سوال می برد، از جعلیات بوده که با هدف جدایی امور دینی از مسائل اخروی، وضع شده است. هم در حدیث شیعه و هم اهل سنت، نقل به معنا رخ داده و جواز آن هم تأیید شده است، هر چند که مخالفانی هم داشته است. با این تفاوت که حدیث اهل سنت به خاطر عدم کتابت حدیث در قرن اول، دچار این مسأله شده که پیامدهای ادبی و فقه الحدیثی به دنبال داشته است. ولی حدیث شیعه با اجازه معصوم(علیه السلام) و آن هم به طور محدود نقل به معنا شده است. این رساله از نوع پژوهش های بنیادی است و نگارنده با همراهی و مشورت استاد راهنما و مشاور، پس از بررسی آیات مرتبط با موضوع و مراجعه به تفاسیر و منابع حدیثی و سایرمنابع مرتبط به شیوه ی کتابخانه ای و تحلیل درون متنی، تعریفی جامع از سنت ارائه داده و احادیث مورد نظر مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
زینب نظیفی زهرا کاشانیها
بحث امامت از زنده ترین و ارزنده ترین بحثهای کلامی، فقهی و اجتماعی است , که پس از رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام راجع به برخی مسائل مهم اسلام نظیر:ضروت وجوب امام درجامعه اسلامی، انتخابی یا انتصابی بودن امام، اوصاف و ویژگی های امام، و...،اختلاف نظرها و دیدگاه های مختلفی درمیان مسلمانان به وجود آمد که پاسخ به این مسائل باعث بوجود آمدن مذاهب وفرق مختلفی گردید. لذا بناست دراین تحقیق به حول و قوه الهی جهت روشن شدن برخی از سوالات و ابهامات در بحث شرایط و اوصاف امامت، برخی از دیدگاه ها و نظرات ، سه شخصیت مهم کلامی : قاضی عضدالدین ایجی و امام فخررازی از متکلمان معروف اشاعره وشیخ طوسی از علمای گرانقدر شیعه مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش به طور کلی در 6 فصل گرد آوری شده است که فصل اول شامل طرح مساله، فصل دوم به بررسی امامت در آیات قرآن ، روایات و تفاسیر مختلف از منظر متکلمان شیعه و سنی پرداخته است. فصل سوم ، شرایط اوصاف امامت را از نظر فخر رازی بیان می کند، در فصل چهارم شرایط و اوصاف امامت از نظر قاضی عضدالدین ایجی و در فصل پنجم نظرات شیخ طوسی در باب شرایط و اوصاف امامت بیان گردیده است. در فصل ششم به مقایسه آراء سه متکلم و وجوه تشابه و تفاوت در باب شرایط و اوصاف امامت پرداخته شده است .نوع و روش تحقیق بررسی فرضیه ها و پاسخ گویی به سوالات توصیفی و تحلیل محتوا می باشد. حاصل این بررسی این است که ،در بحث وجوب امامت هرسه متکلم نصب امام را واجب می دانند ولی متکلمان اشعری من جمله فخر رازی و عضدالدین ایجی نصب امام را بر مردم واجب می دانند به صورت سمعا و نقلی ولی شیخ طوسی و سایر متکلمان شیعه با استناد به دلایل عقلی متعدد نصب امام را از باب قاعده لطف بر خدا واجب می دانند.فخر رازی و ایجی تعیین امام را به انتخاب مردم صحیح می دانند اما شیخ و سایر علمای شیعه تعیین امام را از طریق نص ممکن می دانند.در خصوص شرایط و اوصاف امام، فخر و ایجی عصمت امام را نمی پذیرند و تقدیم مفضول بر فاضل را اولی می دانند زمانیکه تقدیم فاضل سبب شرو فتنه ای شود.شیخ طوسی از این نظر قائل به عصمت امام ازهر گونه خطا و اشتباه و معتقد به انتخابی بودن امام از طریق نص، افضلیت، که علاوه بر متکلمان شیعه، مورد قبول جمعی از متکلمهای اهل سنت نیز بوده است.قریشی بودن ،که مورد قبول متکلمهای شیعه و اهل سنت است.
سهیلا طاهری محسن میرباقری
تربیت یکی از پایه های مهم و اساسی سعادت و به معنای سازندگی و پرورش شخصیت انسانهاست ویکی از حقوق اولیه فرزندان که بر عهده پدر و مادر است ،تربیت دینی می باشد. قرآن کریمدربردارنده روایت ها، زندگی نامه ها، پند ها و نصایح زیادی از پیامبران و افراد خاص می باشد یکی از این افراد لقمان حکیم است خداوند روش وشیوه تربیت اورادرسوره لقمان، به عنوان الگو و منشور تربیتی برای انسان بازگو نموده است. هدف از جمع آوری مطالب در این پژوهش شناخت و آشنایی با آموزه های تربیتی موجود در اینسوره میباشد. روش کار به شکلتحلیل محتواوبا استناد بر منابع معتبر نظیر: کتب، مجلات و روایات صورت گرفته است. چهار فصل ازاین پژوهش، پند های لقمان به پسرش می باشد، که حاوی نکات تربیتی مهمی نظیر: خداپرستی و نداشتن شرک، احسان نسبت به والدین ، دوری از اطاعت کورکورانه ، یادآوری حسابرسی در آخرت، برپایی نماز، انجام امر به معروف و نهی از منکر، صبر و استقامت در برابر مصائب و داشتن اراده قوی، بی اعتنایی نکردن به مردم، و دوری از غرور و تکبر، داشتن اعتدال و میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط (در راه رفتن و در صدا و صوت) می باشدودرفصل پنجم سه دوره تربیت از نظر پیامبرگفته شده ودرفصل ششم نتیجه گیری وپیشنهادات آمده است. نتیجه: پس تربیت موفق بر اصول و پایه های خاصی مبتنی است، که با بهره گیری از سوره لقمان و با الگو قرار دادن پند ها و اندرزهای آن حکیم بزرگوار دست یافتنی است.
زهرا علیپور زهرا کاشانیها
اعلامیه حقوق بشر حاصل آرای فلاسفه غربی پس از رنسانس و همچنین حاصل فکر کسانی است که در پی برقراری صلح جهانی پس از جنگ جهانی بوده اند. اینان در حقیقت با ریشه یابی علل جنگ های بشری خواسته اند بنیان های نظری صلح را طی این اعلامیه پی ریزی کنند و آن را بر اساس انسان شناسی خود که اومانیسم است قرار داده اند؛ و اما امام سجاد(ع) حدود چهارده قرن پیش به بیان حقوق خصوصی، عمومی، سیاسی و اجتماعی انسان پرداخته است. نوشتار حاضر بر آن است؛ تا با روش کتابخانه ای، توصیفی و تحلیلی به مقایسه و تطبیق اعلامیه جهانی حقوق بشر و رساله حقوق امام پرداخته؛ نقاط افتراق و اشتراک موجود را مورد بررسی قرارداده و این نتایج حاصل شده: مکاتب غربی علی رغم اینکه به وضع و ترویج اصطلاح حقوق بشر پرداخته اند