نام پژوهشگر: تژا میرفخرایی
عبدالرضا محمدی سید وحید عقیلی
مسائل مربوط به ناشران و رسانه های جمعی و مفاهیم مربوط به آنها، شاید از سالیان دور مورد علاقه دو طرف بوده است. به لحاظ تاریخی، نشر متعلق به طبقه ای خاص و فن سالار بود و مشخصه آن اختصاص یافتن به طبقه ای مشخص با سلایق ویژه که اعتبار آن در گزینشی بودن مخاطبان آن بوده است. ناشران دولتی اولیه که با سرمایه گذاریهای دقیق و هدفمند جای پای خود را در بین اهل علم می گشودند، به دلیل محدود بودن، همانند همتایان امروزی خود، در پی اموری همچون بازاریابی نبودند و اطلاع رسانی اولیه به کتابخوانان درباره نشر کتابی، علاقه مندان را به خرید کتاب می کشاند؛ اگرچه بعدها رادیو تلویزیون ملی ایران با راه اندازی نشر سروش، خود به طور مستقیم پا به عرضه و تبلیغ همه گیر آثار خود نهاد. در مراکز آموزشی هم به دلیل جزوه های ترجمه ای یا حضور استادان مدعو خارجی در دانشگاهها که دروس را به زبان اصلی تدریس می کردند، ناشران دانشگاهی به معنای خاص آن حضور نداشتند. به غیر از ناشران کهنه کار، دانشگاهها نیز با راه اندازی واحدهای انتشاراتی اقدام به نشر آثار اعضای هیئت علمی خود نمودند و موجب شد ناشرانی پا به عرصه بگذارند که به صورت جزیره ای و دور از روند جاری بازار نشر و با استفاده از امکانات خاص دولتی به طبع کتاب اقدام ورزیده اند. بازار تضمین شده این ناشران شاید موجب بی اعتنایی آنها به رسانه ها شده است، ولی به واسطه اصل 44 قانون اساسی و قانونهای برنامه چهارم و پنجم توسعه که راهکارهای دقیقی را برای واگذاری امور اجرایی به بخش خصوصی تدوین نموده است، این گونه مراکز نشر را به تکاپوی معرفی آثار، فروش بیشتر در جهت حفظ بقا نموده است. البته لازم به یادآوری است که از سال 1382 هجری شمسی، در مراحل مختلف اداری و بررسی آثار مکتوب، تفاوتی میان ناشران عمومی و دانشگاهی اعمال می گردد که مرزبندی میان آنان را تسهیل می سازد. البته به کارگیری فناوریهای جدید ارتباطی جدای از رسانه های سنتی و مکتوب در ایجاد ارتباط بسیار موثر بوده است. نشر آثار تحقیقاتی به صورت مکتوب تا آنجا اهمیت دارد که با وجود ظهور رقبای متعدد جدید هنوز نتوانسته است از اهمیت آن بکاهد. جدای از این موارد ثبت نتیجه مطالعات و تحقیقات پژوهشگران و انتشار آن به صورت کتاب که در ارتقای مرتبه شغلی آنان بسیار موثر است از دیگر دلایل اقبال عمومی محققان به کتاب است. بایگانی و نحوه دسترسی آرشیوی به آثار مکتوب خود از دیگر عوامل موثر در بقا و اهمیت کتاب است. شناسایی نحوه ارتباط میان ناشران و رسانه ها و نیز تعامل میان آنان از طریق روابط عمومیها یا سایر روشها از عمده ترین مسائل مورد نظر در این مقاله است. هر چند اعتبار شماری از مراکز انتشاراتی به مولفان خاصی بستگی دارد که آثار خود را جهت نشر به آنها می سپارند، اما هر ناشری به تبلیغ آثار و بیان خواسته های صنفی خود نیازمند است. هر چند تعدادی از آنها با راه اندازی سایتهای اینترنتی و نشریه داخلی اهداف خود را بیان می کنند، ولی هیچ کدام به اندازه یک روزنامه به دلیل گستردگی حوزه انتشاراتی اش، قادر نیست بر مخاطبان تأثیر گذارد. بررسی میزان آشنایی دبیران و خبرنگاران حوزه نشر با مسائل و مشکلات ناشران اعم از مباحث حقوقی و صنفی، و همراهی آنان با مطالبات جمعی ناشران، از عمده ترین مباحث مورد نظر در این تحقیق است. آیا روابط میان ناشران و روزنامه ها ناشی از نیاز مخاطبان و صاحبان رسانه به دانستن است و یا ناشی از تلاش روابط عمومیهای مراکز نشر است. البته همچنان که از بررسی صفحات روزنامه های کثیرالانتشار مشخص می شود، صفحات معرفی، نقد، رونمایی و جشنواره های متعدد کتاب از اهداف اصلی و اساسی آنهاست و بخش زنده، شاداب و پرمخاطبی را در بر می گیرد. ارتباط ناشران با محافل قدرتمند رسانه ای نقد کتاب، همچون نشستهای شهر کتاب، از جمله عواملی است که باعث می شود کتاب، ناشر و نویسنده شهرت یابد که در این صورت باید به بررسی انعکاس رسانه ای آن پرداخت.