نام پژوهشگر: روشنک بفایی

تأثیر جلیقه ی الاستیکی بر عملکرد اندام فوقانی کودکان فلج مغزی دای پلژی اسپاستیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - پژوهشکده علوم بهزیستی 1390
  مرضیه سبحانی پور   مهدی رصافیانی

مقدمه فلج مغزی1 گروهی از کژکاری های2 دائمی رشد حرکتی و وضعیتی است که به دنبال آسیب به مغز در حال تکامل روی داده و منجر به محدودیت حرکتی می شود و می تواند در دوران جنینی ویا طی دو سال اول زندگی رخ دهد. میزان شیوع این بیماری در اروپای غربی -3 کودک در هر 1000 تولد زنده و در ایالات متحده 5/1 – 5/2 نفر در هر 1000 تولد زنده اعلام شده است (1). اختلالات حرکتی در کودکان فلج مغزی اغلب با آسیبهای اختلالات حسی، تشخیصی، برقراری ارتباط، درکی و/یا رفتاری، و/یا صرع همراه می باشد (2). فلج مغزی به لحاظ ایجاد اختلالات حرکتی، به 5 دسته تقسیم می شود: نوع اسپاستیک (تون عضله به شدت زیاد است) که 80% مراجعین به کلینیک را به خود اختصاص می دهد، آتتویید ، هیپوتون، آتاکسی و مخلوط (3). کودکان فلج مغزی که بیشترین میزان مراجعه به کلینیک های توانبخشی را به خود اختصاص می دهند، دچار نقص در مهارت های حرکتی ظریف هستند. با توجه به نقش مهمی که مهارت های حرکتی ظریف در اجرای فعالیت های روزمره، بازی، عملکرد بهینه در محیط و داشتن زندگی مستقل ایفا می کند، نقص در این مهارت ها، کودک را برای دریافت اطلاعات از محیط و ارتباط با دنیای اطراف و در نتیجه یادگیری محدود می کند (4). مشخصه اصلی فلج مغزی نقص در مهارت های حرکتی ظریف دست است (5). کاهش مهارت های دستی و کاهش قدرت گرفتن در این افراد از مشکلات شایع است (6 و 7). بنابراین با توجه به اینکه افراد فلج مغزی در استفاده از اندام فوقانی خود در حین فعالیت های روزمره مشکلات زیادی از جمله کاهش مهارت های دستی، کاهش قدرت گرفتن و... دارند، ارتزها یی که تنه را در بر می گیرند، به جهت افزایش ثبات فوقانی تنه می توانند در بهبود عملکرد اندام فوقانی سودمند باشند زیرا همانطور که گفته شد برای کنترل حرکات اندام فوقانی وتحتانی باید تنه ی باثباتی وجود داشته باشد. کودکان فلج مغزی اسپاستیک برای انقباض عضلات پاسچرال مربوط به حرکات ظریف، دچار مشکل هستند که (به دلیل انقباض شدید و همزمان عضلات آنتاگونیست3 می باشد) برای عملی مثل دراز کردن دست ها و گرفتن اشیاء لازم است (7). مهارت های حرکتی ظریف نقش اساسی در اجرای حرکات دقیق مورد نیاز در فعالیت های 1- cerebral palsy 2- dysfunction 3- antagonist روزمره زندگی و استقلال دارد. به عبارت دیگر مهارت های حرکتی ظریف متضمن ارتباط موثر فرد با محیط بوده و اجرای کارآمد اغلب فعالیت های روزمره زندگی و بازی را به همراه دارد (8 و 9). در واقع عدم ثبات تنه موجب بی ثباتی در عملکرد اندام فوقانی این کودکان شده در نتیجه مشکلاتی در انجام مهارت های حرکتی این افراد ایجاد می نماید (7 و 10).از میان درمان های ارتزی، ارتز لیکرا گارمنت1 هم استفاده ی زیادی در افراد فلج مغزی دارد. این اسپیلینت نرم، مطابق با شکل بدن فردی که آن را می پوشد طراحی شده و از جنس مواد منعطف و کشسان مثل نئوپرن یا لیکرا (11) می باشد و می تواند به طور مجزا برای قسمت های مختلف بدن طراحی شود بعلاوه هیچ گونه جز سخت یا مفصل داری که حرکت را محدود کند، ندارد. تنها ممکن است در ساخت آن از ماده نیمه سخت برای حمایت پاسچر2 و افزایش ثبات فرد استفاده شود (12). این ارتز با عملکرد عضله ی اسپاستیک مخالفت می کند، خطی از کشش مکانیکی را برای ایجاد چرخش مطلوب فراهم کرده بنابراین میزان اسپاستیسیتی را با افزایش میزان کشش و تحریک پوستی که تماس نزدیک با ارتز دارد، کاهش می دهد و در نهایت با تحریک گیرنده های مکانیکی، میزان حس موقعیتی مفصل و آگاهی بدن را افزایش می دهد (6). این ارتز دینامیک برای کنترل تون غیرطبیعی، ثبات پاسچر و بهبود عملکرد افرد طراحی شده و می تواند به طور مجزا برای دست، مچ و یا کل بدن استفاده شود (13 و14 ). کنترل حرکات اندام فوقانی وتحتانی نیازمند ثبات نسبی در تنه است، به همین منظور این نوع از ارتزها که تنه را در بر می گیرند، با توجه به ثباتی که برای بالاتنه ایجاد می کنند، عملکرد فرد را ارتقاء می بخشند. بنابراین پیش بینی می شود این ارتز با توجه به ثباتی که در ناحیه تنه و کمربند شانه ای ایجاد می کند، بتواند عملکرد اندام فوقانی را متأثر ساخته و ارتقا دهد (7). این گروه از کودکان اختلالاتی در رشد و تکامل حرکت و پاسچر دارند که موجب محدودیت در فعالیتهای آنها می گردد (2). علاوه بر آن ضعف در هماهنگی حرکات، تعادل و الگوی حرکتی غیر طبیعی از جمله مشکلات دیگر این افراد است که موجب کاهش توانایی برای انجام فعالیت های آن ها می شود (15). با وجود اینکه استفاده از این ارتز ها از دهه نود میلادی آغاز شده است، هنوز شواهد علمی کافی که نشان دهنده ی میزان تأثیر آن ها باشد، وجود ندارد (16). 1- lycra garment 2- posture بعلاوه با اینکه در بین فیزیوتراپ ها استفاده از لیکراگارمنت ها عمومیت پیدا کرده است ولی هنوز مطالعات علمی کافی که از نتایج تأثیر این نوع ارتزها حمایت کند، وجود ندارد (13 و 17). بعلاوه تحقیقات اندک در زمینه تأثیر ارتز های لیکرا گارمنت (13 و 18) و ریزش زیاد آن ها در مطالعات گذشته (19) از جمله مشکلات اصلی تحقیقات گذشته می باشد. علت ریزش زیاد افراد به دلیل میزان پوشانندگی ارتز بوده است زیرا ارتزها به صورت یک لباس سرهم طراحی می شدند و فرد برای توالت رفتن دچار مشکل می شده است. با توجه به اینکه امروزه سطح و توانایی در میزان فعالیت این کودکان، اهمیت بیشتری به خود گرفته است، مطالعات اخیر در حیطه توانبخشی کودکان فلج مغزی بیشتر بر روی افزایش فعالیت در کارهای روزمره آن ها تأکید دارد (2 و 17 و 20). اختلالاتی همچون فلج مغزی می تواند تأثیرات سوئی بر توانایی های عملکردی افراد داشته باشد. برخی از مطالعات نشان می دهند که لیکرا گارمنت ها می توانند بهبودی آنی و ممتد در تعادل ایجاد کرده و ثبات مفاصل پروگزیمال و پاسچر مناسب را برای راه رفتن بهتر، فراهم نمایند. از طرف دیگر گارمنت ها می توانند برای کاهش تون عضلات بدن، کانتراکچر بافت نرم و کنترل حرکات غیر ارادی به کار برده شوند (16). بنابراین با توجه به مشکلات فراوانی که کودکان فلج مغزی در مهارت های حرکتی خود دارند و با عنایت به اینکه مهارت های حرکتی ظریف نقش بسزایی در کیفیت زندگی این کودکان ایفا می کند، لزوم انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه احساس می شود. بنابراین پژوهش حاضر تاثیر استفاده از جلیقه الاستیکی بر بهبود مهارت های حرکتی ظریف کودکان فلج مغزی دای پلژی اسپاستیک 12-7 ساله را مورد بررسی قرار می داد. روش بررسی در این تحقیق از طرح خط پایه ی چندگانه1 استفاده شد (21)، به نحوی که شرکت کنندگانی که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، به طور تصادفی به سه دسته تقسیم شدند و دوره های سنجش متوالی (مرحله ی خط پایه) و درمان ارتزی (مرحله ی مداخله) را سپری کردند به گونه ای که طول مدت مرحله خط پایه در هر دسته متفاوت بوده و از دسته ی اول تا سوم کاهش یافت. طول مدت مرحله ی مداخله نیز برای هر دسته متفاوت بوده و از دسته ی اول تا سوم افزایش یافت. در هر دو مرحله نیز با فواصل زمانی مشخص، سنجش های متوالی انجام شد و در نهایت نتایج، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه ی مورد مطالعه کودکان 12 -7 ساله ی مبتلا به فلج 1- multiple basline- design مغزی دای پلژی اسپاستیک مراجعه کننده به مرکز جامع توانبخشی ولیعصر واقع در شهر تهران انتخاب شده و در این طرح شرکت کردند. معیارهای ورود به مطالعه شامل همکاری مناسب از سوی بیمار و خانواده، داشتن دای پلژی اسپاستیک با یکی از سطوح 3-1 سیستم طبقه بندی macs و هر 5 سطح سیستم طبقه بندی gmfcs، نداشتن سابقه جراحی ارتوپدی و قرار داشتن در محدوده ی سنی بین 12-7 سال و معیارهای خروج شامل مشکل شدید در یادگیری و اینکه کمتر از چهار ماه از آخرین مصرف بوتولیم توکسین آن ها گذشته باشد. سطح شناختی افراد شرکت کننده با چند سوال از والد یا والدین کودک سنجیده شد تا گیرایی لازم برای انجام آزمون راداشته باشند. سطوح macs و gmfcs (22) آزمودنی ها نیز توسط مشاور کاردرمان مشخص شد. در مرحله ی بعدی شرکت کنندگان در مطالعه بر اساس تصادف به سه دسته تقسیم شدند و به ترتیب دسته ی اول پنج هفته (10 جلسه)، دسته ی دوم چهار هفته (8 جلسه) و دسته ی سوم سه هفته (6جلسه) دوره ی خط پایه را سپری کردند که طی این دوره مهارت های حرکتی ظریف شرکت کنندگان با استفاده از آزمون مقیاس کفایت حرکتی برونینکس- اوزرتسکی، سنجیده شد و نتایج آن ثبت گردید. در مرحله ی بعد که مرحله ی مداخله بود، درمان به صورت انفرادی انجام شد و برای دسته ی اول سه هفته (6 جلسه)، برای دسته ی دوم چهار هفته (8 جلسه) و برای دسته ی سوم پنج هفته (10جلسه) آزمون با ارائه ی جلیقه ی الاستیکی به شرکت کنندگان صورت گرفت و از آن ها خواسته شد تا جلیقه ها را به مدت حداقل 6-4 ساعت در روز بپوشند. به طور کلی آزمون ها برای هر فرد 16 جلسه انجام شد و از هر فرد در هفته، 2 جلسه ی 30 دقیقه ای آزمون تکرار شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس کفایت حرکتی برونینکس – اوزرتسکی1 (23) بود. این آزمون عملکرد حرکتی کودکان 5/14-5/4 سال را می سنجد و هدف آن غربالگری مشکلات حرکتی، ارزیابی کفایت حرکتی، برنامه ریزی درمانی و ارزشیابی مداخلات است. مجموعه کامل آن شامل 46 ماده د 8 زیر مقیاس است. 3 زیر مقیاس سرعت پاسخ دهی، کنترل دیداری – حرکتی و چالاکی دستی، عملکرد حرکتی ظریف را مورد سنجش قرار می دهد و تحت عنوان (ترکیب حرکتی ظریف آزمون برونینکس – اوزرتسکی) در نظر گرفته می شود. 4 زیر مقیاس سرعت و چالاکی دویدن، تعادل، هماهنگی دوطرفه و قدرت، عملکرد حرکتی 1- bruninks – oseretsky test of motor proficiency درشت را ارزیابی می کند و (ترکیب حرکتی درشت آزمون برونینکس – اوزرتسکی) را تشکیل می دهند. زیر مقیاس هماهنگی اندام فوقانی، مهارت های حرکتی ظریف و درشت را توأما می سنجد. (23). این آزمون شامل یک نسخه کوتاه 14 ماده ای نیز می باشد که ارزیابی خلاصه ای از کارایی حرکتی عمومی را به انجام می رساند. مدت زمان اجرای فرم کوتاه 20-15 دقیقه می باشد. ضریب همبستگی بین دوبار تکرار آزمون (پایایی باز آزمایی) برای نسخه کامل 89% و برای نسخه کوتاه 87% توسط طراح آزمون گزارش شده است (23). پایایی بین آزمونگر برای نسخه کامل 87-79% بیان شده است. روان سنجی های دیگر از قبیل انواع مختلفی از روایی و پایایی، حکایت از مناسب بودن این ابزار دارد. مطالعه مذکور (فاز بدون مداخله و فاز مداخله) به مدت 8 هفته صورت گرفت و مداخلات با تأکید بر فعالیت های حرکتی ظریف در هر هفته دو جلسه 30 دقیقه ای شامل چهار خرده آزمون هماهنگی اندام فوقانی، سرعت پاسخ دهی، کنترل دیداری – حرکتی و چالاکی دستی برگزار شد. مداخلات به شرح زیر اجرا شدند: 1- خرده آزمون هماهنگی اندام فوقانی شامل: • از آزمودنی خواسته می شد تا از فاصله 3 متری توپی را که آزمونگر پرتاب می کند بگیرد. • پرتاب توپ به هدف از فاصله 5/1 متری توسط آزمودنی • پرتاب توپ به زمین و گرفتن آن با دو دست توسط آزمودنی 2- خرده آزمون سرعت پاسخ دهی : فرد می بایست یک خط کش درجه بندی شده را که آزمونگر آن را در حاشیه دیوار و به صورت عمودی رها می کند بلافاصله با دست متوقف کند. 3- خرده آزمون چالاکی دستی شامل: • قرار دادن سکه ها در مکان های مشخص شده در یک صفحه • قرار دادن سکه ها همزمان با دو دست در 2 جعبه • قرا دادن کارت های یک شکل در کنار هم • نخ کردن مهره ها • قرار دادن پگ (میخ) در داخل سوراخ های مربوطه • کشیدن خطوط عمودی در بین خطوط افقی مشخص شده • کشیدن تقاط در داخل دایره های مجزا • کشیدن نقاط در یک صفحه 4- خرده آزمون کنترل دیداری – حرکتی شامل: • کشیدن یک مثلث • کشیدن یک دایره • عبور دادن یک خط از یک مسیر مستقیم در پژوهش حاضر از نظر اخلاقی ملاحظات زیر در نظر گرفته شد: مجوز لازم جهت اجرای پژوهش از دانشگاه گرفته شد، جهت همکاری افراد از آنها رضایت آگاهانه ی کتبی گرفته شد، به افراد مورد مطالعه اطمینان داده شد که اطلاعات گردآوری شده از آنها بدون ذکر نام بوده و بصورت محرمانه تا پایان مطالعه حفظ و پس از آن معدوم می شود، فرد مورد مطالعه مختار شد که در هر مرحله ای از مطالعه از همکاری امتناع ورزد، به افراد مورد مطالعه اطمینان داده شد که استفاده از جلیقه برای آنها بی ضرر است. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از فنون تجزیه و تحلیل دیداری شامل تجزیه و تحلیل خط شتاب، سطح،گرایش، و درصد غیر همپوشانی داده ها (24) مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها ابتدا شاخص های مرکزی میانگین و انحراف معیار متغیرهای هماهنگی اندام فوقانی، سرعت پاسخ دهی، چالاکی دستی، کنترل دیداری- حرکتی و مهارت های حرکتی ظریف دوره ی a و b افراد شرکت کننده های در پژوهش محاسبه شده است. لازم به ذکر است که خرده مهارت های هماهنگی اندام فوقانی، سرعت پاسخ دهی، چالاکی دستی، کنترل دیداری- حرکتی در کل مهارت های حرکتی ظریف را تشکیل می دهند. جدول های 1تا 5 ، به توزیع خرده آزمون ها در هر شرکت کننده می پردازد و جدول 6 به بررسی نتایج بدست آمده از pnd می پردازد. مهارت های حرکتی ظریف چالاکی دستی کنترل دیداری- حرکتی سرعت پاسخ دهی هماهنگی اندام فوقانی دوره 10 10 10 10 10 تعداد آزمون a 6/23 1/16 1/4 5/2 9/0 میانگین 373096/3 378141/2 994429/0 840894/1 738765/0 انحراف معیار 6 6 6 6 6 تعداد آزمون b 16667/33 833333/19 333333/6 833333/4 666667/2 میانگین 891614/7 428952/4 780896/1 926887/2 258701/1 انحراف معیار مهارت های حرکتی ظریف چالاکی دستی کنترل دیداری- حرکتی سرعت پاسخ دهی هماهنگی اندام فوقانی دوره 8 8 8 8 8 تعداد آزمون a 75/13 25/7 875/4 375/1 25/0 میانگین 150964/3 434866/2 991031/0 505941/1 46291/0 انحراف معیار 8 8 8 8 8 تعداد آزمون b 625/26 125/13 625/6 5/4 25/1 میانگین 078693/8 871623/3 759846/1 28817/2 815223/0 انحراف معیار جدول 1 توزیع خرده آزمون های برونینکس- اوزرتسکی شرکت کننده 1 جدول 2 توزیع خرده آزمون های برونینکس- اوزرتسکی شرکت کننده ی 2 جدول 3 توزیع خرده آزمون های برونینکس- اوزرتسکی شرکت کننده ی 3 مهارت های حرکتی ظریف چالاکی دستی کنترل دیداری- حرکتی سرعت پاسخ دهی هماهنگی اندام فوقانی دوره 8 8 8 8 8 تعداد آزمون a 75/13 75/6 125/6 625/0 25/0 میانگین 83333/12 669046/1 834523/0 06066/0 46291/0 انحراف معیار 8 8 8 8 8 تعداد آزمون b 75/20 5/12 625/6 125/2 625/0 میانگین 609066/5 064159/4 620578/1 379437/1 483361/0 انحراف معیار مهارت های حرکتی ظریف چالاکی دستی کنترل دیداری- حرکتی سرعت پاسخ دهی هماهنگی اندام فوقانی دوره 6 6 6 6 6 تعداد آزمون a 833333/12 33333/5 8333/5 1 6666667/0 میانگین 355074/4 065591/2 47196/1 44949/2 816497/0 انحراف معیار 10 10 10 10 10 تعداد آزمون b 20 9/10 7/7 3/0 1 میانگین 436827/5 533481/3 16156/2 3/483031/1 583744/0 انحراف معیار جدول 4 توزیع خرده آزمون برونینکس اوزرتسکی شرکت کننده 4 جدول 5 توزیع خرده آزمون های برونینکس- اوزرتسکی شرکت کننده ی 5 مهارت های حرکتی ظریف چالاکی دستی کنترل دیداری- حرکتی سرعت پاسخ دهی هماهنگی اندام فوقانی دوره 6 6 6 6 6 تعداد آزمون a 5/20 66667/10 6/7 5/2 16667/0 میانگین 870829/1 36626/2 547723/0 048809/0 408248/0 انحراف معیار 10 10 10 10 10 تعداد آزمون b 4/27 14 090909/4 2/4 9/1 میانگین 63646/4 420132/4 906664/1 692109/1 048143/1 انحراف معیار بعد از رسم نمودار برای هر کدام از خرده آزمون های فرد فرد شرکت کنندگان در مطالعه، ابتدا خط تمایل هر دو دوره ی خط پایه و مداخله با استفاده از رویکرد دو نیم کردن از مرکز1 ترسیم شد، سپس ضریب زاویه ای خط شتاب در هر دو دوره با کمک دو نقطه ای که از ترسیم خطوط حاصل از رویکرد دو نیم کردن از مرکز بدست آمد، محاسبه شد. سپس به بررسی روند تغییرات در هر دوره ی پژوهش پرداختیم. در اقدام بعدی خطی ترسیم شد که از بیشترین میزان داده دوره ی پایه عبور می کرد، سپس با بهره گیری از آماره درصد غیر همپوشانی داده ها به تفسیر اثر بخشی برنامه ی درمانی ارتزی (جلیقه ی الاستیکی) در هر مهارت حرکتی ظریف و بررسی فرضیات پژوهش اقدام نمودیم. تفسیر اثربخشی درمان ارائه شده بر اساس آماره ی درصد غیر همپوشانی داده ها به ترتیب ذیل می باشد: pnd 90% = درمان بسیار اثربخش بوده است. pnd 90%-70% = درمان اثربخش بوده است 1- split-middle approach pnd 70%-50% = در اثربخشی درمان ابهم وجود دارد. pnd < 50% = درمان بی اثر بوده است (24). باتوجه به مطالب ذکر شده، در جدول 6-4 به بررسی و تشریح مهارت های حرکتی ظریف و نیز خرده آزمون های آن در شرکت کنندگان می پردازیم: جدول 6- نتایج بدست آمده از pnd خرده مهارت های حرکتی ظریف شرکت کننده pnd هماهنگی اندام فوقانی pnd سرعت پاسخ دهی pnd چالاکی دستی pnd کنترل دیداری-حرکتی pnd مجموع مهارت های حرکتی ظریف 1 66% (ابهام) 16% (بی اثر) 33% (بی اثر) 16% (بی اثر) 66% (ابهام) 2 25% (بی اثر) 50% (ابهام) 50% (ابهام) 87% (موثر) 100% (بسیار موثر) 3 0% (بی اثر) 25% (بی اثر) 12% (بی اثر) 75% (موثر) 75% (موثر) 4 0% (بی اثر) 0% (بی اثر) 10% (بی اثر) 70% (موثر) 50% (ابهام) 5 70% (موثر) 40% (ابهام) 10% (بی اثر) 80% (موثر) 90% (بسیار موثر) همانطور که از داده های جدول 6 بر می آید، جلیقه الاستیکی بر خرده مهارت های هماهنگی اندام فوقانی، سرعت پاسخ دهی و چالاکی دستی اثر بخش نبوده است اما بر روی خرده مهارت کنترل دیداری – حرکتی موثر بوده است و در نهایت بر روی مهارت های حرکتی ظریف (خرده مهارت های هماهنگی اندام فوقانی، سرعت پاسخ دهی، چالاکی دستی، کنترل دیداری- حرکتی در کل مهارت های حرکتی ظریف را تشکیل می دهند) شرکت کنندگان 2، 3 و 5 موثر بوده است. بحث کودکان فلج مغزی بیشترین مراجعه به کلینیک های توانبخشی را دارند (4). یکی از تظاهرات شایع این گروه از کودکان نقص در مهارت های حرکتی ظریف است که با توجه به نقش مهم مهارت های حرکتی ظریف در اجرای فعالیت های روزمره، بازی، عملکرد بهینه در محیط و داشتن زندگی مستقل نقص در این مهارت ها، کودک را برای دریافت اطلاعات از محیط و ارتباط با دنیای اطراف و در نتیجه یادگیری محدود می کند (4). علاوه بر آن ضعف در هماهنگی حرکات، تعادل و الگوی حرکتی غیر طبیعی از جمله مشکلات دیگر این افراد است که موجب کاهش توانایی های عملکردی آن ها می شود (15). با توجه به اینکه افراد فلج مغزی در استفاده از اندام فوقانی خود در حین فعالیت های روزمره مشکلات زیادی از جمله کاهش مهارت های دستی، کاهش قدرت گرفتن و... دارند، ارتزها یی که تنه را در بر می گیرند، به جهت افزایش ثبات فوقانی تنه می توانند در بهبود عملکرد اندام فوقانی سودمند باشند زیرا همانطور که گفته شد برای کنترل حرکات اندام فوقانی وتحتانی باید تنه ی باثباتی وجود داشته باشد. برای عملی مثل دراز کردن دست ها برای گرفتن اشیاء لازم است .در واقع عدم ثبات تنه موجب بی ثباتی در عملکرد اندام فوقانی این کودکان شده در نتیجه مشکلاتی در مهارت های حرکتی این افراد ایجاد می نماید (7 و 10). با توجه به اهمیت مهارت های حرکتی ظریف در امور روزمره تحصیلی و زندگی، مرتفع نمودن مشکلات حرکتی می تواند به ارتقای سطح کیفیت زندگی کودکان فلج مغزی دای پلژی اسپاستیک بیانجامد. اما با وجود اهمیت این مهارت ها، اغلب مطالعات انجام شده بر روی حرکات درشت و توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی بوده است و تاکنون هیچ تحقیقی به بررسی تأثیر این ارتز بر روی مهارت های حرکتی ظریف این کودکان نپرداخته است بنابراین با توجه به مشکلات فراوان کودکان فلج مغزی در مهارت های حرکتی خود و با عنایت به نقش مهارت های حرکتی ظریف در کیفیت زندگی این کودکان (8 و 9) و اینکه تأثیر این گروه از ارتز ها را بر روی مهارت های حرکتی ظریف این کودکان در هاله ای از ابهام قرار دارد، اثر بخشی درمانی به کارگیری جلیقه الاستیکی در این گروه از کودکان، نیازمند پژوهش های بیشتر و دقیق تر می باشد. با توجه به نبود شواهد علمی کافی و عدم مطالعات کافی در این زمینه که نشان دهنده ی میزان تأثیر این گروه از ارتز ها باشد (16 و 13 و 17 و 18) بعلاوه تحقیقات اندک در زمینه تأثیر ارتز های لیکرا گارمنت (13 و 18) این تحقیق انجام شد. از طرف دیگر بین نتایج بدست آمده در برخی از تحقیقات تشابه نتایج وجود نداشت (12 و 6) اما در این تحقیق بهبودی در مهارت های حرکتی ظریف این گروه از کودکان فلج مغزی دیده شد. ریزش زیاد افراد شرکت کننده در مطالعات گذشته (19) از جمله مشکلات دیگر تحقیقات گذشته می باشد. با توجه به اینکه مشابه تحقیق آن فلناگان در سال 2009، برای شرکت کنندگان از جلیقه ی تنها استفاده شد و دیگر مشکل توالت رفتن برای آنها وجود نداشت، ریزش تحقیقات قبلی در این مطالعه دیده نشد. بعلاوه با توجه به اهمیت حرکات ظریف در انجام مهارت های روزمره و اینکه اختلال در ان مهارت ها به عنوان مشخصه اصلی این بیماری محسوب می شود (5)، هیچ کدام از تحقیقات گذشته به تأثیر این گروه ارتزی در مهارت های حرکتی ظریف نمی پردازد و تنها آن فلناگان در سال 2009 به تأثیر جلیقه الاستیکی در مهارت های حرکتی درشت می پردازد که در این مطالعه به بررسی تأثیر جلیقه الاستیکی بر مهارت های حرکتی ظریف پرداختیم. در این میان با توجه به مکانیزم های عمل این جلیقه می توان به اثربخشی این ارتز امیدوار بود. بدین ترتیب پژوهش پیش رو به بررسی اثربخشی جلیقه ی الاستیکی بر روی مهارت های حرکتی ظریف اندام فوقانی پرداخته است و بدین منظور از مقیاس کفایت حرکتی برونینکس- اوزرتسکی استفاده شده است. نتیجه گیری نتایج این مطالعه، فرضیه ی اصلی پژوهش را تأیید می کند زیرا که پس از ارائه ی این ارتز به شرکت کنندگان در پژوهش در پنج کودک دای پلژی، در 5/3 آن ها بهبودی حاصل شده است. با توجه به تحلیل آماری بدست آمده، شرکت کنندگان در خرده مهارت کنترل دیداری – حرکتی موفق تر از خرده مهارت های (هماهنگی اندام فوقانی، سرعت پاسخ دهی، چالاکی دستی) دیگر بودند. این خرده آزمون از نظر اجرا تقریبا شبیه به خرده آزمون چالاکی دستی می باشد با این تفاوت که در خرده آزمون کنترل دیداری – حرکتی مسئله زمان مطرح نبود و آزمودنی فرصت کافی برای انجام آزمون را داشته است و شاید همین امر موجب ارتقای نتایج در این خرده آزمون شده است. همچنین علت عدم موفقیت در خرده آزمون هماهنگی اندام فوقانی، می تواند نحوه اجرای آزمون باشد زیرا تنها این خرده آزمون به صورت ایستاده انجام می شده است وهمانطور که قبلا هم گفته شد، با توجه به سطوح gmfcs این افراد که اغلب در سطح 3 و4 قرارداشتند و مشکل عدم تعادل آزمودنی ها، این مسئله می تواند بر نتایج این خرده آزمون موثر بوده باشد. بعلاوه به طور کلی در هر کدام از آزمون ها که مسئله سرعت و زمان مطرح بوده، نتایج آزمون افت پیدا کرده است که نشان می دهد این کودکان در انجام حرکات سریع دچار مشکل هستند. همچنین از دلایل دیگر در ابهامات بوجود آمده در نتایج جنس ضخیم جلیقه بوده است در نتیجه آزمودنی ها آن را کمتر از زمان خواسته شده می پوشیدند همچنین اگر دقت بیشتری در دوخت جلیقه ها به کار می رفت و تمام سطح پوست در تماس با جلیقه قرار می گرفت، موجب افزایش تحریک گیرنده های جلدی و در نتیجه ثبت نتایج بهتر می شد. در مورد شرکت کننده 1 با توجه به سطح 1 macs وی، از توانمندی خوب دستی برخوردار بوده و این ارتز بر روی مهارت های ظریف او تأثیری نگذاشته است همچنین در مورد شرکت کننده 4 با توجه به سن پایین او و نقص در توجه و تمرکز ، مانع همکاری مناسب با آزمونگر می شد و همین امر می تواند از دلایل اثربخش نبودن مداخله بر روی او باشد پس به نظر می رسد باید تعیین میزان تمرکز و توجه افراد نیز در معیارهای ورود قرار بگیرد. در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر جلیقه الاستیکی بر بهبود مهارت های حرکتی ظریف کودکان فلج مغزی 12-7 ساله دای پلژی اسپاستیک پرداختیم و بررسی نتایج مطالعه نیز حاکی از اثربخش بودن این روند درمانی در بهبود مهارت های حرکتی ظریف و دستی شرکت کنندگان در پژوهش بود.