نام پژوهشگر: پیمان یارمحمد زاده

ساخت و هنجاریابی آزمون تفکر انتقادی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  الهام ربانی پارسا   جواد مصرآبادی

این پژوهش با هدف ساخت و هنجاریابی آزمون تفکر انتقادی انجام گرفته است. این پژوهش از نوصیفی- پیمایشی است که در آن پژوهشگر به دنبال تهیه آزمونی با پایایی و اعتبار مناسب و قابل قبول جهت آزمون تفکر انتقادی دانشجویان می باشد. و همچنین از نوع پژوهش ارزشیابی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل دانشگاه فردوسی در سال تحصیلی91-90 می باشد که در کل 21217 نفر بودند. تعداد نمونه پژوهش 500 نفر بود که از این تعداد 223 نفر مرد و 277 نفر زن بودند. روش نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، در مرحله اول با استفاده از روش خوشه ای و مرحله دوم بصورت تصادفی بود. در این تحقیق هشت سوال پژوهشی مطرح شده است. داده ها و اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه گرد آوری شده است، از آنجا که هدف اصلی این پژوهش ساخت پرسشنامه ای جهت سنجش تفکر انتقادی دانشجویان بود، از دو پرسشنامه استفاده شد که یکی آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا که برای بررسی روایی ملاکی پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و دیگری پرسشنامه محقق ساخته بود. در تجزیه و تحلیل سوال های پژوهشی از آماره های توصیفی(توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار ، انحراف استاندارد و نمره استاندارد) و آمار استنباطی ( t مستقل ، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و روش کورد ریچاردسون) و نرم افزارهای spss , bilogاستفاده گردید. نتایج نشان دادند که آزمون در هر سه نوع روایی دارای نتایج قابل قبولی است. در روایی سازه- افتراقی نتایج نشان داد که آزمون توانایی تمیز بین گروه های بالا و پایین تفکر انتقادی را بر اساس آزمون کالیفرنیا دارد.، همچنین نتایج روایی ملاکی نشان داد که آزمون محقق ساخته تفکر انتقادی می تواند جایگزین آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا باشد. نتایج اعتبار بازآزمایی و همسانی درونی آزمون نیز بیانگر نتایج قابل قبولی است به طوری که همسانی درونی آزمون با روش کودر ریچاردسون 75/0 و اعتبار با روش باز آزمایی 96/0 بدست آمد. همچنین نتایج تابع آگاهی آمون نشان داد که آزمون دارای برازش مطلوب بوده و برای افرادی با سطح توانایی 1± مناسب است.

ارزیابی وضعیت استقرار یافته مدل تعالی منابع انسانی و نقش آن در توسعه عملکرد کارکنان از دیدگاه کارکنان شرکت فولاد مهر سهند در سال 1392-1393
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم پزشکی بابل 1393
  محمد خدابنده لو   پیمان یارمحمد زاده

هدف پژوهش ارزیابی وضعیت استقرار یافته مدل تعالی منابع انسانی و نقش آن در توسعه عملکرد کارکنان از دیدگاه کارکنان شرکت فولاد مهر سهند می¬باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت به تعداد270 نفر می¬باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد نمونه 159 نفر از کارکنان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، ارزشیابی و توصیفی _ همبستگی می¬باشد. برای گردآوری داده¬های از دو پرسشنامه استفاده گردید. برای سنجش مدل تعالی¬¬منابع انسانی از پرسشنامه محقق ساخته و برای داده¬های سنجش عملکرد کارکنان از پرسشنامه ریموندنوا(2005) استفاده شده است. برای تعیین پایایی درونی پرسشنامه¬ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که نتایج به ترتیب 93/0 و 92/0 بدست آمد و روایی پرسشنامه توسط اساتید مدیریت مورد تأئید شده است. برای این مطالعه از آزمون¬های t تک متغیره، همبستگی پیرسون، واریانس¬یک¬راهه، رگرسیون چندگانه و مدلسازی معادلات ساختاری و برای تحلیل دادها با استفاده از نرم¬افزار آماری spss16 و amos18 استفاده شده است. نتایج آزمون t تک متغیر نشان داد میانگین معیارهای راهبردها، فرایندها و نتایج از دیدگاه کارکنان بیشتر از میانگین فرضی می¬باشد. همچنین نتیجه آزمون همبستگی نشان داد بین معیارهای مدل تعالی منابع انسانی با مولفه¬های توسعه عملکرد کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون واریانس¬یک¬راهه پیرامون تعالی و توسعه عملکرد کارکنان تفاوت معناداری بین دیدگاه کارکنان بر حسب سن وجود دارد ولی بر حسب تحصیلات و جنسیت تفاوتی وجود ندارد. نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای استراتژی منابع انسانی، برنامه¬ریزی، توسعه منابع، نتایج ادراکی و نتایج سازمان قابل پیش¬بینی توسط عملکرد کارکنان می¬باشد و متغیرهای رهبری، جبران خدمت، روابط کارکارکنان و نتایج عملکرد قابل پیش¬بینی توسط عملکرد کارکنان نمی¬باشد، همچنین مشاهده می¬شود متغیرهای شناسایی نیاز، توسعه شغل و ارزیابی قابل پیش¬بینی توسط تعالی منابع انسانی می¬باشد و متغیرهای روابط بین¬فردی و آموزش قابل پیش¬بینی توسط تعالی منابع انسانی نمی¬باشند. نتیجه شاخص¬های معادلات ساختاری نشان داد که معادلات ساختاری مولفه¬های مدل تعالی منابع انسانی توانسته توسعه عملکرد کارکنان را به خوبی تبیین کند.

نقش سرمایه فکری و یادگیری سازمانی بر عملکرد شغلی: آزمون اثر میانجی ظرفیت یادگیری سازمانی در بین کارکنان سازمان جهادکشاورزی استان آذربایجان شرقی در سال1394
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1394
  محمد حقانی   پیمان یارمحمد زاده

هدف این پژوهش شناسایی نقش سرمایه فکری و یادگیری سازمانی بر عملکرد شغلی با در نظر گرفتن اثر میانجی ظرفیت یادگیری سازمانی در بین کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارکنان جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی شامل 360 نفر در سال 1394 می باشد. روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی است که بر اساس بخش ها و نسبت ها تعداد نمونه هر یک از بخش ها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و بر اساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان 186 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، پرسشنامه یادگیری سازمانی نیمز لورانی (1997)، ظرفیت یادگیری سازمانی نیکلوا و همکاران (2014) و عملکرد شغلی پاترسون(2000) استفاده شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که ضرایب آلفا به ترتیب90/.، 88/.،82/. ،92/. بدست آمد. یافته ها نشان می دهد ضریب همبستگی بین متغیر سرمایه فکری با ظرفیت یادگیری سازمانی و عملکرد شغلی مثبت و معنی دار هستند. بیشترین ضریب همبستگی بین ظرفیت یادگیری سازمانی و یادگیری سازمانی (56/0(r = می باشد. همچنین ضریب همبستگی بین متغیر یادگیری سازمانی با ظرفیت یادگیری سازمانی و عملکرد شغلی مثبت و معنی دار هستند. می توان نتیجه گیری کرد که هر گونه افزایش در میزان سرمایه فکری همراه با افزایش در ظرفیت یادگیری سازمانی خواهد بود. و هر گونه افزایش در میزان ظرفیت یادگیری سازمانی همراه با افزایش در میزان عملکرد شغلی خواهد بود. همچنین هر گونه افزایش در میزان یادگیری سازمانی همراه با افزایش در ظرفیت یادگیری سازمانی و عملکرد شغلی خواهد بود. کلید واژه ها: سرمایه فکری، یادگیری سازمانی، ظرفیت یادگیری سازمانی، عملکرد شغلی