نام پژوهشگر: سید امیر نیاکویی
سمیه شهرنواز خوشکاروندانی پروفسور رضا سیمبر
چکیده موضوع: بررسی روابط ایران و چین در دولت نهم گردآورنده: سمیه شهرنواز خوشکاروندانی نخبه گرایان بر این باورند که قرار گرفتن شخصیت های جدید در رأس ساختار سیاسی و مسئولیت های اجرایی کشورها موجب تغییر سیاست خارجی واحد های سیاسی خواهد شد، از اینرو انتخاب آقای دکتر محمود احمدی نژاد در سال 1384 به عنوان رئیس جمهوری ایران، موجب تغییراتی در سیاست خارجی ایران و روابط آن با کشورهای مختلف گردید. در این چارچوب، شاهدگسترش روابط ایران _ چین و نزدیکی بیش از پیش تهران و پکن، بودیم. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد با بررسی روابط ایران و چین به سوالات ذیل پاسخ گوید که: دلیل انتخاب و گرایش پررنگ ایران برای روابط با چین در دولت نهم چه بوده است؟ دو کشور چگونه روابط خود رابرقرار نموده اند؟ و آیا دربستر این روابط دولت نهم توانسته از ظرفیتها و قابلیتهای چین در جهت تأمین هر چه بیشتر منافع ملی خود بهره ببرد؟ و نهایتأ اینکه چه بخش هایی از راهبرد مدیریتی روابط ایران و چین نیاز به اصلاحات دارد؟ پاسخ ابتدای ما به سوالهای فوق آن بود که گزینش سیاست «نگاه به شرق» در اثر تنش های روابط ایران با امریکا و غرب بر سر مسئله هسته ای به همراه اشتراک نظر آنها در مسائل مختلف منطقه ای و بین المللی همانند ضد هژمون گرایی هر دو کشور علت روابط پررنگ دو کشور در این دوره بود که از طریق همکاریهای اقتصادی، انرژی، هسته ای و در بستر سازمان شانگهای به برقراری روابط اقدام نموده اند. چین در اکثر موارد دست برتر را به سبب جایگاه برترش در نظام بین الملل دارد و ایران برای عادلانه نمودن روابط باید در بخش های سیاسی و اقتصادی اقدام به انجام اصلاحاتی نماید. برای پاسخ دادن به سوالات فوق با بهره گیری از داده های کیفی و روش توصیفی _ توضیحی سعی در تبیین مسئله با استفاده از منابع کتابخانه ای شد و پژوهش به این نتیجه رسید که گزینش «سیاست نگاه به شرق» به عنوان اصل اساسی سیاست خارجی در جهت تعدیل سیاستهای تقابلی با غرب که به جهت تنش بر سر مسئله هسته ای اتخاذ گردیده بود و همچنین اشتراک نظر در مسائل مختلف منطقه ای و بین المللی، علت گرایش پررنگ دولت نهم به چین بود. دولت نهم با مبادلات اقتصادی، انرژی، سیاست های هسته ای و در چارچوب سازمان همکاری شانگهای درصدد بهره مندی از فرصت های چین برای ایران در نظام بین الملل برآمد، اما به دلیل جایگاه سیاسی و اقتصادی برتر چین در نظام بین الملل تقریبأ در تمام موارد پکن تعیین کننده حیطه و دامنه روابط بود و تنها در معاملات انرژی ایران توانسته با توجه به نیاز روزافزون پکن به منابع انرژی، منافع خود را تأمین نماید. بنابراین پژوهش حاضر توصیه به ادامه روند کنونی مبادلات انرژی دو کشور و انجام اصلاحات در سایر حوزه ها دارد. کلید واژه ها: سیاست خارجی، سیاست نگاه به شرق(نیروی سوم)، امنیت انرژی، دیپلماسی هسته ای، دیپلماسی اقتصادی، دیپلماسی انرژی، دیپلماسی منطقه ای.
محمد احمدی پور سید امیر نیاکویی
انقلاب مشروطه ایران یکی از جریانات سیاسی جهان است که همزمان با آن در دنیای خارج نیز تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی رخ داده و کشورهای زیادی جریان دموکراسی را تجربه نموده بودند و این آزادی بیان به علت ارتباط با اروپا به ایران نیز سرایت نموده بود و سبب تقویت جریان مشروطه گردید. در آغاز مشروطه مردم ایران هم از بعد داخلی و هم خارجی شرایط نامساعدی را تجربه می نمودند؛ از یک سو با استبداد داخلی و از سوی دیگر با استعمار خارجی دست و پنجه نرم می کردند این حرکت سیاسی، ابتدا سبب تحول در جغرافیای سیاسی ایران گردید، سپس بسیاری از جریانات و حرکات روشنگری و تحولات سیاسی از آن ناشی شد، جریاناتی که سبب به زیر سوال بردن حاکمیت استبدادی بود. استان گیلان به دلیل قرار گرفتن در مسیر کریدور شمال ـ جنوب و به عنوان مهم ترین و سریع ترین راه ارتباطی به اروپا و همچنین به واسطه ی شرایط اقلیمی و اوضاع اجتماعی ـ اقتصادی خود در دوره های جهانی شدن موقعیت ویژه ای داشته است که در این پژوهش نقش گیلان در سیاست خارجه عصر قاجار نسبت به کشور روسیه(با تأکید بر دوران مشروطه) بررسی می گردد. با توجه به هدف پژوهش روش جمع-آوری اطلاعات اسنادی است که با مطالعه و استفاده از کتب و اسناد موجود گردآوری اطلاعات صورت گرفته است. به طور خلاصه می توان گفت چون مهم ترین کشور در حوزه سیاست خارجی ایران در دوره قاجاریه، روسیه بوده و همچنین مهم ترین و شاید تنهاترین مسیر ارتباطی مطمئن با دنیای خارج علی الخصوص اروپا برای ایران از مسیر روسیه میسر بوده و در کنار آن در اهداف استراتژیک روسیه همیشه ایران و خلیج فارس و دریای عمان به عنوان اولویت مهم بودند هر دو کشور برای رسیدن به اهداف و منافع مدنظر به یک نقطه مشترک می رسیدند و آن گیلان بود. گیلان در مواقعی از این وضعیت استثنائی خود سود می برد و در مواقعی هم مورد ظلم و ستم واقع می شد. اما در هر صورت جایگاه گیلان در بخش های مختلف اقتصادی ـ سیاسی فرهنگی ـ امنیتی در روابط دو کشور در این دوره جایگاه بی بدیلی بوده است. ایران در این دوره سیاست مدارا را در پی گرفته و به طور کلی اوضاع اقتصادی ـ سیاسی ـ اجتماعی ـ امنیتی تحت تأثیر استبداد داخلی و تعدی و ظلم روس ها نامناسب بوده برای همین هم گیلان به عنوان یکی از سه رکن اصلی نهضت مشروطیت (تهران ـ تبریز ـ رشت) واقع شد و پیشتاز در حرکت عمومی و اصلاحی بود. واژگان کلیدی: مشروطه ، قاجار، گیلان، رابطه ایران ـ روسیه، قفقاز.