نام پژوهشگر: مسعوی جهانگیری
جواد سعیدی محمدکاظم علمی
از دغدغه های فرهنگی و فکری کشور ما در سالهای اخیر، موضوعی است به نام عرفانهای نوظهور، (هر چند در ایران ظهوری به این گستردگی یافته است و نو نامیده می شود) که رواج قابل توجهی به خصوص در نسل جوان داشته است. و از جمله موضوعاتی که به ویژه در نسل جوان مورد استقبال واقع شده است بحث عشق می باشد. با توجه به کم کاری و بی توجهی که نسبت به این موضوع در مقام تبیین و تفسیر دقیق آن از دیدگاه فلسفه اسلامی شده است مباحث این عرفانهای نوظهور به خصوص مبحث عشق، در جامعه به عنوان مطالب و مفاهیم بسیار زیبا و جدید و قابل استفاده، طرح می شود و از طرفی طرح بحثهای انحرافی و مبانی فکری غلط در لابه لای بعضی از این کلمات به ظاهر درست و بعضا برگرفته شده از متون فلسفی و دینی ما موجب گرایش به این مکاتب شده است.از دیگر عوامل کثرت توجه به این امور شاید معرفی غلط و بعضا نقد متعصبانه و ناصحیح و غیرعالمانه این کتب و جریانات می باشد که تأثیر به سزایی در ترویج این عرفانهای نوظور دارد. و از طرفی هم متاسفانه توجهی نداریم به سرعت رشد تبادل اطلاعات و اخبار و افکار، و اکثرا در پی دور نگه داشتن مردم از این افکار وآراء می باشیم که باید قبول کنیم که چه بخواهیم یا نخواهیم این افکار در جلوی چشم و ذهن ما قرار می گیرد و باید طوری زمینه و بستر رشد فکری جامعه را بالا ببریم که از این نوع خطرات مصون باشیم. برای ترسیم یک مسیر صحیح و تبیین نزدیک به واقع مفهوم عشق به بررسی نظریات دو نمونه از افرادی که راجع به این موضوع سخن گفته اند مورد بررسی قرار گرفته است. از طرفی به بیان نظریات شخصیتی همچون مولوی که در جهان اسلام به شعر و عرفان شناخته شده، و از سویی به بررسی دیدگاه های راجنیش پرداخته شده است؛ که در این سال ها با تعداد زیادی از ترجمه آثار ایشان در ایران مواجه هستیم.که البته سخنان ایشان بیشتر بیان نظریات مکاتب هندی در این مقوله می باشد. از آن رو که بیشترین وجه اختلاف در بحث عشق مجازی می باشد و اکثر انحرافات نیز در همین حیطه است، به این موضوع کمی بیشتر توجه شده است. ان شاء الله برآنیم که با معرفی صحیح این جریان به خصوص افکار راجنیش (اوشو)، در مقام روشنگری غیرمتعصبانه و در حد توان عالمانه باشیم؛ تا مقدمه ای باشد برای مصون نگه داشتن افکار اجتماعی از التقاط های فکری و عقیدتی.