نام پژوهشگر: زهره اسمعیلی
احمد حسین زاده تخت کشها حمید ملکی
پژوهش حاضر با هدف "ارزیابی عملکرد مدیران با تحصیلات آکادمیک مدیریت اموزشی و مدیران با تحصیلات اکادمیک غیر مدیریت آموزشی در مدارس مقطع متوسطه پسرانه شهر تهران در زمینه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان "در جهت تبیین و ارائه پیشنهادهایی به منظور کمک به بهسازی روند انتخاب مدیران انجام پذیرفته است. بدین منظور از پرسشنامه روش بلیک وموتن جهت بررسی عوامل موثر بر روش مدیریت نسبت به زیر دستان (1- تصمیمات2 – اعتقادات 3- تضادها 4- هیجا نات (عصبانیت ها) 5- شوخی ها 6- تلاش ها و ارزیابی عملکرد مدیران دو گروه استفاده گردیده است و نیز علاوه بر پرسشنامه اطلا عات مذکور از طریق مطا لعه کتب,مجلات, پایان نامه ها و منابع رایا نه ای به دست آمده است . جامعه آماری شامل کلیه مدیران و معلمان مقطع متوسطه شهر تهران میباشد ونمونه آماری مشتمل بر 90 نفر از مدیران مرد و450 نفر از معلمان که میزان توانایی مدیران را ارزیابی نموده اند از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخا ب و به ازای هر مد یر پنج نفر از معلما نی که زیر نظر همان مد یر اشتغال دارند , انتخاب شده اند . تجزیه و تحلیل داده های پژوهشی در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. در سطح آمار توصیفی از مشخصه های آماری نظیر فراوانی درصد میانگین وا انحراف معیار ودر سطح آمار استنباطی متناسب با سنجش داده ها و مفرو ضات از آزمون همبستگی tاستفاده شده است . نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که : رابطه معنا داری بین رشته تحصیلی مرتبط مدیران در زمینه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. واز دید گاه معلمان نیز عملکرد مدیران با تحصیلات آکادمیک مدیریت آموزشی در زمینه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در سطح اطمینان 99 درصد مثبت ارزیابی گردید. و در نهایت نتیجه نهائی این پژوهش اینست که مدیرانی که دارای تحصیلات آکادمیک مدیریت آموزشی می باشند از عملکرد با لاتری نسبت به مدیران دارای مدرک غیر مدیریت آموزشی در زمینه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه برخور دارند .
تیمور حسن پور طارمسری زهره اسمعیلی
تعلیم و تربیت در عرصه نظر و عمل از دیدگاه هایی پیرامون معرفت شناسی به طور کلی و معرفت عقلی به طور خاص بهره می گیرد؛ تا بتواند اهداف عقلانی تعلیم وتربیت را ترسیم نماید . در این مسیر از دوره پیشا سقراطی تا کنون آراء و نظرات متعددی مطرح گردیده است . با مقایسه این نظرات و بسط آن می توان به چشم اندازهای روشن و جدید دست یافت .مقایسه نظرات در دو حوزه « تعلیم و تربیت اسلامی» و « حوزه غربی» مساله پژوهش حاضر است ؛ که در این مسیر و بستر به سئوالاتی در مورد چگونگی نحوه تبیین معرفت شناسی، معرفت عقلی ، انواع معرفت ، و ساختار معرفت و رابطه معرفت عقلی با اهداف عقلانی تعلیم وتربیت از منظر و دیدگاه دو اندیشمند- از حوزه تربیت اسلامی – مطهری و – از حوزه تربیت غربی – کارل پوپر - با استفاده از رویکرد تحلیل « توصیفی – تطبیقی» برمبنای الگوی " فرانکنا " پاسخ داده می شود . نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در حالی که پوپر با نگاه ایدئولوژیک به تعلیم و تربیت می نگرد ؛ و مبنای فلسفی وی پراگماتیسم است . بیشتر معرفت ها در نگاه پوپر پسینی است ، به توان سلبی عقل باور دارد .با قبول به اصل ابطال پذیری قائل به نظریه تکاملی معرفت است ؛ غایت علم را قدرت می پندارد. اما در خصوص معرفت شناسی ، نظریه مطهری واکنشی است یعنی در کنش با نظریه های مطرح شده پدیدار گشته است . مبنای فلسفی تعلیم وتربیت نزد او مماس بر رئالیسم و ایدئالیسم است . معرفت شناسی مطهری به کانت نزدیک است وی هدف نهایی تعلیم وتربیت را پرورش قوّه عقلانی می داند که آن هم با نقادی گفت و گو حاصل می شود .
علی سیاوشی زنگیانی زهره اسمعیلی
عنوان این پژوهش تحلیل شاخص های انتصاب مدیران مدارس ابتدایی استان مازندران از سال 1369تا1389می باشد .هدف اصلی این پزوهش بررسی شاخص های انتصاب مدیران مدارس ابتدایی در استان مازندران در فاصله زمانی 1369 تا 1389 و تحلیل آنها به منظور ارائه بازخورد و ارائه پیشنهاد های ورود اطلاعات جدیدی در نظام آموزشی می باشد. سوال اصلی تحقیق این است کهانتصاب مدیران مدارس ابتدایی در استان مازندران در فاصله زمانی 1369 تا 1389 بر اساس کدام شاخص ها صورت گرفته است؟ روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی مورد استفاده قرار گرفته است .جامعه اماری کلیه مدیران مدارس ابتدایی شهر های (عباس آباد،تنکابن وچالوس)استان مازندران بوده استکه تعداد آنان 194نفر بوده و نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی ساده عمل شده وبرای برآورد حجم نمونه از جدول اعداد تصادفی استفاده شد که با توجه به حجم نمونه 100نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند..روش های اماری مورد استفاده در این پژوهش عبارت اند از :روش اماری توصیفی(توزیع فراوانی میانگین،انحراف معیار،خطای انحراف معیار )وروش آماری استنباطی (آزمون تحلیل واریانس وآزمون tتک متغیره) که با استفاده از نـرم افــــزار) (spss محاسبه شده است نتایج این تحقیق بدین صورت می باشد که مدیران مدارس ابتدایی درنمونه ی موردنظر دارابودن هرسه مهارت فنی ،انسانی وادراکی را به یک اندازه در انتصاب مدیر لازم می دانند وبا توجه به بخش نامه واسناد موجود در دولت جمهوری اسلامی ایران این نتیجه حاصل شد که، با وجود گذشت سالها (20سال وتصویب 4 برنامه توسعه)در شاخص های انتصاب مدیران تجدید نظر نشده و هنوز بر اساس دستورالعمل های سال های گذشته عمل می شود وشاخص های جدیدی ارائه نشده است ودر بین مدیران با سابقه مدیریتی مختلف هر یک از شاخص ها در وضعیت موجود با حالت مطلوب فاصله دارد.
ابراهیم علیپور زهره اسمعیلی
در این طرح تحقیق به ارزیابی همکاری یونسکو با آموزش وپرورش ایران در مورد آموزش بزرگسالان پرداخته شده است که آموزش بزرگسالان را از سال 1327تا 1390 مورد بررسی قرار می دهد هدف از تحقیق این است که آیا همکاری آموزش وپرورش ایران با یونسکو تغییراتی در رشد روند سواد آموزی بزرگسالان داشته است ؟ چه موانع و عللی سبب کندی روند رشد سوادی آموزی بزرگسالان گردیده است ؟و چه عواملی باعث رشد و پیشرفت سواد آموزی بزرگسالان شده است؟ جامعه تحلیلی مورد استفاده در این طرح اسنادومدارک موجود در وزارت خارجه ، آموزش وپرورش ایران ، کمیسیون ملی یونسکو در ایران،اسناد و اطلاعات منتشره در پایگاه اطلاعاتی کمیسیون ملی یونسکو در ایران ،تحقیقات انجام شده در باره اهداف و عملکرد یونسکو در باره آموزش بزرگسالان، اسناد منتشره مرکز آمار ایران از سال1315 تا سال 1390در باره میزان رشد سواد آموزی بزرگسالان ،سرشماری های انجام یافته نفوس و مسکن از سال1335 تا سال1385و اطلاعاتی که نهضت سواد آموزی در پایگاه اطلاعاتی خودمنتشر کرده است می باشد لذا از روش ارزیابی و تحلیل اسنادی بهره گرفته شده است نبود امکانات رفاهی و راههای مواصلاتی و درآمد از موانع اساسی رشد روند باسوادی در قبل از انقلاب اسلامی ایران و اقدامات دولت در بر طرف کردن مشکلات مردم و رشد تکنولوژی و استفاده از اندیشمندان وطراحان آموزشی در تالیف و برنامه ریزی مواد آموزشی و همکاری با سازمان بین المللی یونسکو ازعوامل رشد روند سوادی آموزی درقبل و بعدازانقلاب اسلامی ایران است چون یونسکو به عنوان یک سازمان علمی و آموزشی وفرهنگی از نهادهای تاثیر گذار در رشد روند با سوادی در کشور بوده است به تشریح ساختار و وظایف این سازمان و کمیسیونهای ملی یونسکو در کشورپرداخته شده است.نتایج حاصل از همکاری یونسکو با آموزش و پرورش ایران حاکی ازآن است که آموزش وپرورش ایران با همکاری یونسکو با اجرای طرح های پیکار با بیسوادی و کمیته ملی مبارزه جهانی با بیسوادی در قبل از انقلاب اسلامی ایران میزان رشد باسوادی را از 15درصد در سال1335به 47در صد در سال1355برساند ودر بعداز انقلاب اسلامی با اجرای طرحهای آموزش دختران ، والدین ، پناهندگان و با تأمین هزینه طرح آموزش خانواده و اجرای طرح های مختلف نهضت سواد آموزی باعث رشد روند سوادی آموزی از 47 درصد در سال1355 به 91 در صد در سال 1390 گردد.
حمید نیک روی زهره اسمعیلی
این پژوهش با هدف بررسی هویت ملی در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر یاسوج انجام پذیرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی(پیمایشی) بوده و جامعه آماری آن را کلیه معلمان و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر یاسوج در سال تحصیلی 1392-1391 که بر اساس آخرین آمار 1743 نفر بوده است (تعداد73 نفر معلم و تعداد 1670 نفر دانش آموز)تشکیل داده است حجم نمونه در این تحقیق 368 نفر (تعداد 62 نفر معلم و تعداد 306 نفر دانش آموز) بوده که به طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه هویت ملی بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای کلموگروف اسمیرنوف، ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد که هویت ملی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد و بین هویت ملی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت مشاهده نگردید همچنین بین تحصیلات معلمان و هویت ملی اظهار شده برای دانش آموزان تفاوتی وجود نداشت اما بین ابعاد هویت ملی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی رابطه معنادار وجود داشت.
حسین گوهری راد زهره اسمعیلی
این پژوهش باهدف بررسی تاثیرات تشویق و تنبیه بر بزهکاری اجتماعی در مدارس متوسطه پسران شهرستان سردشت در سال تحصیلی 92-91 انجام پذیرفته است. از لحاظ علمی شبه آزمایشی بوده و از لحاظ داده ها، کیفی از نوع کلی- کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق دانش آموزان پسر گرایش به بزه، را شامل می شود که 60 نفربه روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و پس از انجام پیش آزمون 45 نفر گرایش به بزه را نشان داد که در گروه آزمایش (تشویق و تنبیه) و گروه کنترل (ثابت) به طور مساوی قرارداده است. و در گردآوری داده¬ها از پرسشنامه محقق ساخته بزهکاری استفاده شد. پایای پرسشنامه 779% درصد محاسبه گردید که از طریق تکنیک آلفای کرانباخ بدست آمد. نتایج بوسیله نرم افزار (spss-21) و با استفاده از آزمون آنالیز کواریانس یک طرفه و آزمون کولموگروف – اسمیرنف تجزیه و تحلیل شدند. در این تحقیق یک سوال اصلی و توصیفی و 8 فرضیه وسوال تدوین شدند که نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان داد بین تشویق و تنبیه وگرایش به بزهکاری (پرخاشگری، الکلیسم، دزدی ودروغگویی) تاثیر (رابطه) معنادار وجود دارد و بنا بر این فرضیه ها تائید گردیدند و با استناد به جواب ایران داک پژوهش تازه بوده ودر باره این موضوع کار صورت نگرفته است.
زهره اسمعیلی محمد حسین یوسف زاده
منطقه مورد مطالعه درحقیقت یک مجموعه افیولیتی با توالی تقریباً کاملی از سنگهای آذرین اولترامافیکی تا مافیکی( دگرگون شده)، چرت¬های رادیولردار و رادیولاریت¬ها(بعضاً دگرگون شده) و با یک زون دگرگونی مشخص در بخش شرقی است. مجموعه سنگی فوق بطور بین انگشتی نسبت به یکدیگر و سایر اجزاء مجموعه افیولیتی قرار دارند. توالی افیولیتی در منطقه مورد مطالعه به دلیل تحمل فعالیتهای تکتونیکی مختلف بخوبی مشهود نیست؛ اگرچه در چند نقطه از منطقه، توالی تقریباً مشخصی مشاهده می¬شود. در این مناطق از سنگ¬های زون دگرگونی تا سنگهای اولترامافیک، گابرو، دایکهای صفحه¬ای بسیار مشخص دگرگون شده، بازالت تا آندزیت بازالت مشاهده می¬شود که حالت لایه¬بندی مشخصی در گابروها قابل مشاهده است. سنگ¬های متابازیتی همراه افیولیت، تحت تأثیر دگرگونی ناحیه¬ای دیناموترمال با شدت متغیر دگرگونی درجه پایین تا رخساره¬های شیست¬سبز، اپیدوت آمفیبولیت، قرار گرفته است. این دگرگونی سنگ¬های شیست¬سبز، اپیدوت آمفیبولیت را بوجود آورده است که بصورت یک زون دگرگونی مشخص در بخش شرقی این افیــولیت رخنمون یافته است. درجه دگرگونی این نوار دگرگونی بطور کلی از غرب به شرق افزایش می¬یابد. بعضی از این سنگ¬های دگرگونی حاصل دگرگونی ناحیه¬ای )دیناموترمال( گدازه های بالشی اولیه هستند. اگرچه افیولیت منطقه از انواع تتیسی است. بخش اعظم توالی پوسته¬ای افیولیت منطقه دگرگون شده است. لذا با توجه به دگرگونی بخشهایی از پریدوتیتهای قاعده¬ای افیولیت، نام افیولیت دگرگون شده برای این مجموعه افیولیتی نامی ایده¬آل است. اثرات پنج مرحله دگرگونی هیدروترمال(کف اقیانوسی)، ناحیه ای دیناموترمال(پیشرونده و پسرونده)، دگرگونی کاتاکلاستیکی محلی، دگرگونی ناحیه¬ای نهایی و دگرگونی مجاورتی در سنگ¬های دگرگونی منطقه مشاهده می¬شود. بر اساس نتایج این تحقیق دو مرحله دگرگونی ناحیه¬ای دیناموترمال پیشرونده(با گرادیان ژئوترمال خاص مناطق فرورانش) و پسرونده(حاشیه های کرونا در هورنبلند و بقایای پیروکسن¬ها داخل آمفیبول ها و اپیدوت ها) در متابازیت¬های منطقه، شاهدی بر وقوع فرآیند فرورانش و بالا آمدن بخشی از سنگ¬ها طی راندگی در جهتی مخالف جهت فرورانش در منطقه مورد مطالعه است. جهت فرورانش در منطقه مورد مطالعه و در نتیجه در شرق ایران به سمت شرق ـ شمال شرق و در نتیجه جهت راندگیها به سمت غرب ـ جنوب غرب بوده است.
صفا دیزوی محمدرضا سرمدی
هدف از تحقیق تحلیل مبانی فلسفی آموزش و پرورش در سند تحول از طریق تحلیل محتوای کمی، تحلیل نشانه شناختی، تحلیل گفتمانی این سند می باشد. دراین پژوهش تلاش گردیده تا علاوه برتصویرسازی آنچه هست به تشریح وتبیین دلایل چگونه بودن وچرائی وضعیت مساله وابعاد مبانی فلسفی سند تحول مورد بازبینی قرار گیردبنابراین پژوهش حاضرازنوع پژوهش توصیفی –تحلیلی است ابتدا مبانی فلسفی سندتحول آموزش وپرورش ایران توصیف وبررسی شده سپس به تحلیل هرکدام ازآن مبانی پرداختیم .باتوجه به اینکه پژوهش حاضرازنوع پژوهش کیفی است جامعه آماری وفرضیه درآن وجودنداردواصلی ترین روش تجزیه وتحلیل اطلاعات دراین پژوهش تحلیل متن میباشد.یافته های تحقیق دلالت دارد بر این که هر چند سند تحول می تواند پاسخگوی تقاضاهای مبتنی بر شرایط فرهنگی جدید جامعه ی بعد از انقلاب باشد و خود را با آن منطبق سازد، اما بایستی اذعان داشت که نیازمندتلاش جدی تر در جهت نزدیک کردن نظریه و عمل است و پرورش انسان با خصوصیات خدا محور در حوزه ی عملی ناروشن می باشد و در تربیت انسان طبق سند تحول بنیادین امر تربیت به دلیل منطق درونی آن مبنی بر همگرایی، به تفاوت های فرهنگی چه در درون ایران و چه در سطح جهانی نیازمندتوجه بیشتر است. در مبانی نظری انسان شناختی، نگاه به انسان فقط معطوف به نگرش اسلامی شده است، در حالی که امروزه هویت انسان معاصر به سمت جهانی شدن حرکت می کند و نیازمند نظر جامع تری در مورد انسان هستیم. در بحث ارزش ها پارادوکسی مشاهده می گردد و اینکه بر استفاده ی حداکثری از مبانی دینی تأکید شده؛ اما تعیین روند و مبانی تربیت را بر مبنای تعالیم الهی و اسلام منحصر نکرده است. در حوزه ی معرفت دینی نقاط ضعف اساسی سند تحول تاکید بر تسلط رویکرد دین دهی به جای رویکرد دین یابی است.
علی عروجی زهره اسمعیلی
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آراء کمیته های انضباطی در مورد تخلفات امتحانی دانشجویان بر پیشرفت تحصیلی دانشجویانی که حکم گرفته اند صورت گرفته است ، جامعه آماری این تحقیق کل دانشجویان دانشگاه پیام نور قم است که از سال 1382 تاکنون حکم انضباطی در مورد تخلفات امتحانی دریافت نموده اند حجم نمونه با حجم جامعه برابر می باشد که 720 نفر می باشد.ابزار گردآوری اطلاعات آراء کمیته های انضباطی در مورد تخلفات امتحانی و معدل دانشجوبان متخلف می باشد .برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی برای گروههای همبسته استفاده شد .نتایج نشان داد که هیج کدام از آراء انضباطی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان تاثیری نداشته است و با توجه به ادبیات نظری تحقیق لازم است که علاوه بر آراء انضباطی تنبیهی ، آراء انضباطی شناختی نیز به دانشجویان متخلف داده شود که به عنوان نمونه دانشجویان متخلف به چندین جلسه مشاوره محکوم شود و یا روشهای مطالعه و یادگیری را بیاموزند
منظر عزتی ابرغانی زهره اسمعیلی
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش رهبری توانمندساز مدیران مدارس مقطع ابتدایی حومه شهر تهران در جهت دسترسی دانش آموزان دختر به فرصت های برابر آموزشی انجام گردید.مطالعه از نوع کاربردی است و روش انجام آن پیمایشی می باشد.از میان 610 نفر از مدیران مدارس مقطع ابتدایی دخترانه حومه شهر تهران با استفاده از جدول مورگان، 234 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب وپرسشنامه45 ماده ای محقق ساخته با ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده برابر با 869/0 اجرا گردید. که از پایایی مناسبی برخوردار می باشد. در رابطه با سوال اصلی تحقیق با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن مشخص گردید که بین متغییرهای رهبری توانمندساز و دسترسی دانش آموزان دختر به فرصت های برابر آموزشی به میزان 736/0 همبستگی معناداری وجود دارد. همچین یافته های حاصل از تحلیل آماری رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که : رهبری توانمندساز مدیران مدارس مقطع ابتدایی دخترانه حومه شهر تهران در ابعاد(الگو بودن ، تصمیم گیری مشارکتی ، مربی گری ، اطلاع رسانی و ملاحظه گری) در جهت دسترسی به فرصت های برابر آموزشی به لحاظ درون داد ، فرایند و برون داد اثر مثبت و معنادار دارد.
مهدیه مهدوی محمدرضا سرمدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش درس تفکر و پژوهش پایه ششم بر فراشناخت آنها انجام گرفته است جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه ششم شهر جونقان در سال تحصیلی 93-92 بوده است به منظور انجام این پژوهش 16 نفر از دانش آموزان دختر به شیوه نمونه گیری موارد عادی که از مجموعه روشه های نمونه گیری هدفمند است انتخاب و با روش نیمه تجربی وطرح تک گروهی پیش آزمون – پس آزمون در گروه تجربی قرار گرفتند که تمامی مداخلات آموزش درس تفکر و پژوهش بر روی این گروه انجام گرفت ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه 17 سوالی خودسنجی سطح فراشناخت دانش آموزان،مشاهده با مشارکت پژوهشگرو مصاحبه باز پاسخ بود روایی ابزارها با کسب نظر از ده تن از متخصصان حوزه علوم تربیتی درباره صحت گویه ها و هماهنگی با ابعاد متغیر تایید گردید و پایای ابزارها نیز ببا روش های گوناگون از جمله آلفای کرونباخ،پایایی همزمان و پایایی آزمون با آزمون محاسبه و تایید گردید جهت پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمون t دو نمونه وابسته استفاده شد. همچنین جهت بررسی اندازه اثر مداخلات بر متغیرهای مورد بررسی از ضریب مجذور اتا استفاده شد یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حاصل از سه ابزار پرسشنامه خودسنجی فراشناخت،مشاهده با مشارکت پژوهشگرو مصاحبه باز پاسخ وجود دارد در حقیقت از یافته ای این پژوهش می توان نتیجه گرفت که می توان از آموزش این درس در جهت رشد فراشناخت دانش آموزان بهره برد چنانکه تحقیقات مختلف بیانگر این موضوع است که نظام آموزشی نیز باید برای فعال کردن هر چه بیشتر فراشناخت در دانش آموزان، برای یادگیری بهتر اهتمام ورزد.
مهدیه مهدوی محمدرضا سرمدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش درس تفکر و پژوهش پایه ششم بر فراشناخت آنها انجام گرفته است جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه ششم شهر جونقان در سال تحصیلی 93-92 بوده است به منظور انجام این پژوهش 16 نفر از دانش آموزان دختر به شیوه نمونه گیری موارد عادی که از مجموعه روشه های نمونه گیری هدفمند است انتخاب و با روش نیمه تجربی وطرح تک گروهی پیش آزمون – پس آزمون در گروه تجربی قرار گرفتند که تمامی مداخلات آموزش درس تفکر و پژوهش بر روی این گروه انجام گرفت ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه 17 سوالی خودسنجی سطح فراشناخت دانش آموزان،مشاهده با مشارکت پژوهشگرو مصاحبه باز پاسخ بود روایی ابزارها با کسب نظر از ده تن از متخصصان حوزه علوم تربیتی درباره صحت گویه ها و هماهنگی با ابعاد متغیر تایید گردید و پایای ابزارها نیز ببا روش های گوناگون از جمله آلفای کرونباخ،پایایی همزمان و پایایی آزمون با آزمون محاسبه و تایید گردید جهت پاسخگویی به سوالات پژوهش از آزمون t دو نمونه وابسته استفاده شد. همچنین جهت بررسی اندازه اثر مداخلات بر متغیرهای مورد بررسی از ضریب مجذور اتا استفاده شد یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حاصل از سه ابزار پرسشنامه خودسنجی فراشناخت،مشاهده با مشارکت پژوهشگرو مصاحبه باز پاسخ وجود دارد در حقیقت از یافته ای این پژوهش می توان نتیجه گرفت که می توان از آموزش این درس در جهت رشد فراشناخت دانش آموزان بهره برد چنانکه تحقیقات مختلف بیانگر این موضوع است که نظام آموزشی نیز باید برای فعال کردن هر چه بیشتر فراشناخت در دانش آموزان، برای یادگیری بهتر اهتمام ورزد.
حسن عابدینی زهره اسمعیلی
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی در صلاحیت ها و مهارت های آنان به جهت کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict) در فرایند یاددهی- یادگیری صورت گرفته است.یافته ها نشان می دهد که به جز مولفه عدم تاثیرگذاری تکنولوژی در آموزش، سایر مولفه های نگرش نسبت به تکنولوژی قادر به پیش بینی صلاحیت ها و مهارت های کاربست ict معلمان هستند. بین نگرش معلمان نسبت به کاربرد تکنولوژی در آموزش و همچنین، صلاحیت ها و مهارت های آنان در کاربست ict به تفکیک سابقه تدریس تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین نگرش معلمان نسبت به تکنولوژی و صلاحیت ها و مهارت های آنان در کاربست ictبه تفکیک جنسیت در گروه مورد بررسی تفاوت معناداری وجود ندارد.
منوچهر همت پور زهره اسمعیلی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین معنویت با میزان خودکنترلی در دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای شهر کوهدشت به روش توصیفی- همبستگی انجام پذیرفت. جامعه اماری در این تحقیق کلیه- ی دانش اموزان سال سوم دبیرستانهای شهر کوهدشت بود که تعداد آنها 1434 نفر بود که 732 نفر جامعه اماری را دختران دانش اموز و 702 نفر را پسران دانش اموز تشکیل دادند. حجم نمونه برابر با 498 نفر بود که 248 نفر نمونه آماری این تحقیق را پسران و 250 نفر نمونه را دختران دانش آموز تشکیل دادند. روش نمونه گیری به این صورت بود که پس از مشخص شدن حجم جامعه دختران و پسران به روش نمونه گیری طبقه ایو بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. ابزار سنجش دراین پژوهش عبارت بود از پرسشنامه خودکنترلی کارور و شی یر ترجمه رضوانی(1375) و گنجی( 1380) وپرسشنامه معنویت اقتباس شده از کندا و فورمن (2010). برای تأیید روایی پرسشنامه ها از نظر اساتید محترم راهنما و مشاور و چند تن از اساتید در این زمینه استفاده و روایی محتوایی پرسشنامه ها تأیید گردید. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها در حین اجرا 100 پرسشنامه اول تکمیل شده انتخاب و با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ضریب پایایی آنها محاسبه شد که ضریب پایایی پرسشنامه معنویت 94/0 و ضریب پایایی پرسشنامه خودکنترلی 93/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازبرخی شاخص های آمار توصیفی شامل: فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف استاندارد و برخی شاخص های آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt مستقل، و آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد بین معنویت و خودکنترلی رابطه ی معناداری وجود دارد(05/0>p). بین معنویت و خودکنترلی در دختران رابطه ی معناداری وجود دارد(05/0>p). بین معنویت و خودکنترلی در پسران رابطه ی معناداری وجود دارد(05/0>p).همچنین نتیجه آزمون t نشان داد بین میزان معنویت در دختران و پسران و نیز میزان خودکنترلی در پسران و دختران رابطه معنی داری وجود ندارد.
مرتضی نظری زهره اسمعیلی
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل آسیب زای(فردی- روانی، اجتماعی- خانوادگی، علمی – آموزشی و مدیریتی ) تربیت دینی دانش آموزان در استفاده از شبکه های اجتماعی و ارایه راه کارها می باشد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری اطلاعات پیمایشی بود.ابزار پژوهش پرسشنامه های والدین ودانش آموزان وبرگه مصاحبه صاحب نظران می باشد. روایی وپایایی برگه مصاحبه وپرسشنامه ها به روش محتوایی با استفاده از نظرات متخصصان انجام شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، آلفای کرانباخ پرسشنامه دانش آموزان 933/و والدین934/ بود. جامعه ی آماری کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم، والدین و متخصصان حوزه های آسیب شناسی تربیتی و شبکه های اجتماعی منطقه11 شهرتهران می باشد. حجم نمونه 324دانش آموز، 123 ولی و 7 صاحب نظر بود. برای انتخاب نمونه دانش آموز و والدین از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برای صاحب نظران از روش داوطلبانه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده هاازآمار توصیفی شامل جداول، فراوانی، درصد، نمودار، میانگین و رتبه وآمار استنباطی شامل «آزمون دوجمله ای، آزمونtمستقل، ضریب همبستگی رتبه ای اسپرمن وآزمون خی دو» استفاده شد. اهم یافته ها عبارتنداز: دانش آموزان ووالدین به مقوله "استفاده از شبکه های اجتماعی اغلب برای خوش گذرانی و لذت طلبی " بیشترین درجه اهمیت را قائل شده اند ولی به مقوله های" بی توجهی دانش آموزان به دستورات دینی مانند نماز" و "ایجاد بحران هویت دانش آموزان با استفاده از شبکه های اجتماعی" را در پائین ترین رده بندی قراردادند. نقش آسیب زای استفاده از شبکه های اجتماعی (درابعاد فردی و خانوادگی تربیت دینی) از نگاه دانش آموزان با مخالفت و از نظر والدین با موافقت همراه بوده است. نقش آسیب زای استفاده از شبکه های اجتماعی (درابعاد علمی- آموزشی تربیت دینی) از نگاه دانش آموزان و والدین با موافقت همراه بوده است.
ابوالفضل سیفی زهره اسمعیلی
این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده و از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تمام دانش آموزان پایه اول و دوم و سوم متوسطه دوم قم (43454 نفر) می باشند . حجم نمونه آماری با توجه به فرمول کرجسی و مورگان 380 نفر شد که ??2 نفر دانش آموز پسر و ??8 نفر دانش آموز دختر را در بر می گیرد . این تحقیق در قالب 6 فرضیه کلان که هر یک به سه فرضیه خرد تقسیم می شوند، انجام شده است و تاثیر متغیرهای پیش بین را بر هویت اجتماعی به عنوان فرضیه های کلان و بر هویت های دینی، خانوادگی و ملی به عنوان فرضیه های خرد بررسی کرده است. شیوه نمونه گیری طبقه ای است که نمونه ها از رشته های عمومی ، انسانی ، تجربی ، ریاضی ، فنی و حرفه ای و کار و دانش به تفکیک جنس و پایه تحصیلی به صورت تصادفی انتخاب شده است . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از t-test و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل چند متغیری (رگرسیون چندگانه) و تحلیل مسیر صورت گرفته است . نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای پیش بین (میزان رضایت از خود ، درونی شدن ارزش ها، هماهنگی ارزش های گروهی و تایید دیگران ) با متغیر ملاک هویت اجتماعی و سه بعد آن (ملی ، دینی، خانوادگی) رابطه معنا دار مثبت وجود داشت . یعنی با افزایش متغیرهای پیش بین متغیر ملاک هم افزایش می یابد و بین متغیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی با هویت اجتماعی رابطه معناداری وجود نداشت . ولی با بعد ملی رابطه معنا دار و معکوس و با بعد خانوادگی رابطه معنادار و مثبت وجود داشت . یعنی هر چه پایگاه اقتصادی – اجتماعی والدین بالاتر باشد ، هویت ملی آنان ضعیف تر و هویت خانوادگی آنها ، قوی تر می شود . بین متغیر جنس با هویت اجتماعی رابطه معنادار وجود نداشت ولی با بعد دینی رابطه معنا دار وجود داشت . بدین معنا که : دختران هویت دینی قوی تری نسبت به پسران داشتند .
زهره اسمعیلی لطف اله نبوی
چکیده ندارد.