نام پژوهشگر: محسن نبی زاده

سنجش تاثیر مراکز ترک اعتیاد و تبیین جامعه شناختی نقش عناصر پیوند اجتماعی بر روی سوء مصرف مواد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  سید احمد میزمحمدتبار دیوکلایی   اکبر علیوردی نیا

هدف از تحقیق حاضر سنجش ارزیابی تاثیر مراکز نگهدارنده با متادون بر سوء مصرف مواد بوده است. اصلی ترین پرسش تحقیق حاضر این بود که : آیا مشارکت در فرآیند درمان بر سوء مصرف مواد تاثیر می گذارد؟ بررسی پیشینه تحقیق نشان داد که جای یک مطالعه جامعه شناختی تبیین گر سوء مصرف مواد درباره مراکز ترک اعتیاد خالی می باشد. چهارچوب نظری این تحقیق از نظریه های پیوند اجتماعی هیرشی، خودکنترلی گاتفردسون و هیرشی، پیوند افتراقی ساترلند و عزت نفس روزنبرگ می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز پرسش نامه می باشد. جامعه آماری عبارت است از کلیه معتادان که در فصل بهار سال 1391 به 11 مرکز نگهدارنده با متادون بابلسر و فریدونکنار مراجعه کردند. در مجموع تعداد 405 نفر افراد مورد مطالعه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم انتخاب گردیدند. به طور کلی 9 فرضیه در این تحقیق مطرح شد که از فرضیه های مطرح شده، 6 فرضیه مورد تایید قرار گرفت و 3 فرضیه رد شد. نتایج تحقیق حاضر حاکی از این است که 90 درصد از پاسخ گویان، با شرکت در برنامه نگهدارنده با متادون مواد غیرقانونی مصرف نمی کنند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بین پیوند افتراقی و نگرش مساعد نسبت به مواد با سوء مصرف مواد رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد، این درحالی است که مشارکت در فرآیند درمان، پیوستگی و باور با سوء مصرف مواد رابطه معکوس و معناداری دارد. همچنین بین پیوستگی، باور و عزت نفس با مشارکت در فرآیند درمان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، درحالی که رابطه بین پیوند افتراقی و نگرش مساعد نسبت به مواد با مشارکت در فرآیند درمان رابطه معکوس و معنادار می باشد. قوی ترین پیش بینی کننده سوء مصرف مواد، مشارکت در فرآیند درمان(ضریب بتا= 247/0-) می باشد، بعد از مشارکت در فرآیند درمان، پیوند افتراقی (ضریب بتا= 157/0) و پیوستگی (ضریب بتا= 134/0-) قوی ترین پیش بینی کننده های سوء مصرف مواد می باشند.

بررسی هویت ملی در پایان نامه ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  محسن نبی زاده   حمید احمدی

موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی چگونگی مطالعه هویت ملی ایران توسط پایان نامه های دانشجویی و نتایج حاصل از این مطالعات می باشد، از آنجا که اتفاقات چند دهه اخیر در سطح جهانی، منطقه ای و داخلی موجب افزایش حجم مطالعات در این حوزه شده است، این افزایش حجم مطالعات در کنار اهمیت بحث هویت ملی و پیامد های آن ، موضوع چگونگی مطالعه هویت ملی را به مساله تبدیل نموده است. برای رسیدن به هدف این پژوهش که همانا بررسی و شناخت چگونگی مطالعه هویت ملی در فضای دانشگاهی کشور می باشد از میان جامعه آماری که عبارت از پایان نامه های چهار دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، تربیت مدرس و آزاد شهر تهران در فاصله زمانی سالهای 1370-1391 می باشد با روش نمونه گیری هدفمند 88عنوان را به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با استفاده از روش تحلیل محتوای مضمونی آنها را از حیث رویکرد روش شناختی، پارادایم های تحقیق،رویکرد مطالعه هویت ملی در ایران و همچنین جهتگیری یافته های پایان نامه نسبت به هویت ملی ایرانی مورد مطالعه قرار دادیم. مهمترین نتایج بدست آمده حاکی از آنست که بیشتر پایان نامه ها با استفاده از روش کیفی و از نوع هرمنوتیکی تاریخی در قالب پارادایم واقعیت اجتماعی و با توسل به رویکرد و نظریات مدرن مطالعه هویت ملی به مطالعه پرداخته اند و بیشتر جهتگیری یافته ها ی آنان نیز نسبت به هویت ملی ایرانی منفی بوده است، همچنین مشخص شدکه هرگاه از رویکرد جامعه شناسی تاریخی استفاده شده است و به عبارتی هویت ملی به شکلی بومی وبا توجه به ویژگی های خاص وتاریخی ایران مورد مطالعه قرار گرفته است جهتگیری یافته ها نسبت به هویت ملی ایرانی مثبت بوده است اما با توجه به آنکه بیشتر مطالعات انجام شده بارویکردهایی غیر از جامعه شناسی تاریخی و مطالعه بومی انجام شده است، می توان گفت که اکثریت پایان نامه های انجام شده در حوزه هویت ملی ایران دچار نظریه زدگی بوده و بیش از آنکه کیس مورد مطالعه و ویژگی های آن، مورد نظر قرار گیرد پیش فرضهای نظری (برآمده از مطالعاتی با خواستگاه کشورهایی که به لحاظ تاریخی، تمدنی و... تفاوت های اساسی با ایران دارند) راهنمای مطالعات بوده است.

بررسی نقش فرهنگ سازمانی اسلامی در ارتقاء سلامت سازمانی در سازمان صنعت، معدن و تجارت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1394
  محسن نبی زاده   رحمت اله مرزوقی

چکیده بررسی نقش فرهنگ سازمانی اسلامی در ارتقاء سلامت سازمانی در سازمان صنعت، معدن و تجارت به کوشش محسن نبی زاده سلامت سازمانی یکی از مولفه های بسیار مهم و تأثیرگذار بر عملکرد و پیشرفت سازمان می باشد که همواره مورد توجه اندیشمندان مدیریت بوده است. از آنجا که سلامت سازمانی تحت تأثیر فرهنگ سازمانی جامعه قرار می گیرد و فرهنگ سازمانی در هر جامعه ای نیز تابع جهان بینی و ایدئولوژی آن جامعه است. لذا این پژوهش با تکیه بر فرهنگ اسلامی درصدد آن است تا تأثیر آن را بر ارتقاء و بهبود سلامت سازمانی مورد مطالعه قرار دهد. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان سازمان صنعت، معدن و تجارت شهر شیراز می باشد که از میان آن ها 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و اطلاعات مورد نظر از طریق پرسشنامه فرهنگ سازمانی اسلامی (رضایی و سبزیکارن، 1390) و سلامت سازمانی هوی و همکارانش (1996) جمع آوری شد. یافته ها حاکی از آن است که فرهنگ اسلامی در قلمرو پژوهش، از کفایت مطلوبی (64/51) برخوردار نیست و سلامت سازمانی در قلمرو پژوهش، از کفایت قابل قبولی (90/123) برخوردار است. به علاوه ارتباط همبستگی مثبت معنی داری بین فرهنگ اسلامی و سلامت سازمانی (05/0 p< و 168/0 = r) وجود داشت و فرهنگ سازمانی اسلامی (05/0 p< و 14/0 = ?) از جمله پیش بینی کننده های ارتقای سلامت سازمانی در قلمرو پژوهش می باشد. واژگان کلیدی: فرهنگ، سازمان، فرهنگ سازمانی اسلامی، سلامت سازمانی، سازمان صنعت، معدن و تجارت.