نام پژوهشگر: محمد حسن یزدانی
چیمن موسی زاده عطا غفاری گیلانده
موفقیت فضاهای شهری و میزان کارایی آن ها بستگی مستقیم به کیفیت آن فضاها دارد و این امر تابع امکانات و تجهیزاتی است که در آن فضاها تعبیه شده است. این تجهیزات باید در جهت نقش و عملکرد فضا بوده و استفاده از آن را تسهیل، راحت و بی خطر گرداند. همین امر است که بحث مربوط به مبلمان شهری را اهمیت می بخشد. در زندگی شهری امروزی به ندرت کسی را می توان یافت که به نوعی با مبلمان شهری سروکار نداشته باشد مبلمان شهری بخش زیادی از فعالیت های شهر را سامان می دهد و باعث بالا رفتن کیفیت استفاده شهروندان از خیابان ها، میادین، پارک ها و عرصه های دیگر شهری می شود. این تحقیق با هدف ساماندهی و بهسازی مبلمان شهری شهر بوکان صورت گرفت که با استفاده از مدل تحلیل چند معیاری(mcdm) و منطق فازی به سنجش مطلوبیت پنج عنصر از مبلمان شهری در محدوده میدان آزادگان تا میدان معلم پرداختیم. چهار چوب کلی این تحقیق بر اساس تعریف استانداردهای عناصر بود که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. سپس این استانداردها به عنوان معیار در نظر گرفته شدند و برای سنجش میزان مطلوبیت آنها در محدوده مورد مطالعه از دیدگاه شهروندان اقدام به توزیع پرسشنامه شد. در مرحله بعد از نظرات مردم میانگین گرفته شد و این میانگین مبنای تجزیه و تحلیل های بعدی شد از جمله بر اساس همین مورد سطح هر کدام از معیارها در منطق فازی تعیین شد. سپس به هر معیار با استفاده از مقایسه زوجی و روش توان رتبه ای وزن داده شد و با استفاده از مدل topsis مطلوبیت هر عنصر در محدوده های مورد مطالعه مشخص شد. نتایج نشان می دهد که با استفاده از دو مدل تحلیل چند معیاری و منطق فازی می توان سطح هر کدام از عناصر را مشخص کرد که طبق آن می توان به ارائه پیشنهادات بعدی پرداخت.
یوسف علیزاده محمد حسن یزدانی
آموزش همواره از دغدغه های دولتها در دستیابی به توزیع عادلانه امکانات و تخصص ها بوده است. هدف از این پژوهش، اندازه گیری سطح نسبی توسعه یافتگی نواحی آموزش و پرورش استان اردبیل با توجه به 34 شاخص آموزشی و رتبه بندی آنها است. این تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی می باشد. داده های این پژوهش از روش اسنادی و استفاده از آمار سالنامه های آماری کشوری و استانی و همچنین آموزش و پرورش بدست آمده است. هم چنین برای ارزش گذاری و رتبه بندی نواحی از نظر میزان توسعه آموزشی از مدل تصمیم گیری چند معیاره vikor استفاده گردیده است. برای بررسی میزان توسعه یافتگی آموزشی نواحی آموزش و پرورش استان اردبیل، شاخص های مورد بررسی به روش آنتروپی وزن دهی شده و در مرحله بعد، از ویکور به عنوان روش تصمیم گیری چند شاخصه ای استفاده شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار arc gis، نقشه سطوح برخورداری نواحی آموزشی استان ترسیم شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که نواحی آموزشی ناحیه2، ناحیه1 اردبیل و ناحیه خورش رستم در رتبه اول تا سوم و نواحی آموزشی ارشق، اصلاندوز و هیر در رتبه نوزدهم تا هفدهم قرار دارند. نتیجه این که بین نواحی آموزشی استان اردبیل نابرابری شدیدی مشاهده می شود. از عوامل موثر در نابرابری های آموزشی نواحی، نبود فرصت های برابر در منابع، وجود نظام برنامه ریزی مرکز گرا، و بهره گیری از الگوی توسعه « مرکز ـ پیرامون » بوده است. تخصیص بهینه منابع آموزشی از پایین ترین نواحی در نظام سلسله مراتب توسعه و سپس ارائه در فرصت های برابر منابع به عنوان راهبردهای اساسی توسعه آموزشی توصیه می شود.
زهرا امینی عطا غفاری گیلانده
راهبرد صنعتی شدن یکی از روش¬های اساسی است که برنامه¬ریزان کشور¬های درحال توسعه با نیل به آن امیدوارند از مشکلاتی مانند فقر، تراکم بیش از اندازه¬ی جمعیت و نابرابری¬های فضایی رهایی یابند. با این دید، استقرار شهرک¬های صنعتی به¬عنوان روشی برای رسیدن به اهداف کلی توسعه مورد توجه برنامه¬ریزان کشور قرار گرفته است. انتخاب مکان مناسب برای واحد¬های صنعتی به علت آثار اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی، عامل کلیدی در برنامه¬ریزی-های منطقه¬ای محسوب می¬شود. بسیاری از این شهرک¬های صنعتی که برای انتقال صنایع در نظر گرفته شده¬اند، فاقد تسهیلات و امکانات لازم برای ادامه فعالیت و تولید هستند. شرایط موجود اغلب آن¬ها حاکی از آن است که طی تصمیمات عجولانه و مقطعی شکل گرفته¬اند. به نظر می¬رسد شهرک صنعتی شیراز در برخی از موارد ذکر شده دارای مشکلات اساسی بوده که لزوم توجه و برنامه¬ریزی برای بهبود بخشیدن به این مشکلات امری حیاتی جهت ایجاد جاذبه برای واحد¬های صنعتی می¬باشد. در این تحقیق با استفاده از 20 معیار جمع¬آوری شده به¬وسیله¬ی پرسش¬نامه، تحقیقات میدانی و با استفاده از نقشه¬های موجود و در ادامه با بهره¬گیری از مدل فازی و مدل topsis به سنجش جاذبه¬های شهرک صنعتی شیراز در مکان¬گزینی واحد¬های صنعتی پرداخته شده که نتیجه¬ی آن نمره¬ی فازی 50/0 بوده که از مهم¬ترین علت¬های آن ضعف در وجود خدمات رفاهی که فاصله آن با وضعیت ایده¬آل 66/0، و ضعف در شکل¬گیری خوشه صنعتی است که نمره¬ی کسب شده برای فاصله از وضعیت ایده¬آل عدد 64/0 می¬باشد. در انتها وضعیت شهرک را نسبت به این معیار¬ها سنجیده و فاصله¬ی شهرک صنعتی شیراز را با وضعیت ایده¬آل هریک از معیار¬ها مورد بحث قرار می دهیم.
گیتی شکوری عطا غفاری گیلانده
روند رو به رشد شهرنشینی و به تبع آن رشد شتابان فضای کالبدی شهر¬ها، یکی از نمودهای برجسته در زندگی بشر امروزی تلقی می¬شود. با افزایش جمعیت شهری و توسعه کالبدی آن، لازم است که سیاست¬های مناسبی در رابطه با اشکال توسعه شهری اتخاذ گردد. یکی از این ساز و کارها، استفاده از تکنیک¬های کارآمد در اولویت¬بندی تناسب اراضی برای توسعه ساخت و سازهای شهری است. در تحقیق حاضر با انتخاب شهر ارومیه، به عنوان مطالعه موردی، سعی شده است کاربرد مدل wlc، به عنوان یکی از فنون برجسته تصمیم¬گیری چند معیار، در یک زمینه تجربی از موضوع تحقیق به آزمون گذاشته شده و خروجی¬های حاصله در قالب نقشه کلاس¬بندی شده تناسب اراضی برای توسعه شهرها، ارایه گردید. بررسی نتایج حاصل از بکارگیری مدل در محدوده مورد مطالعه نشان داد که پیکسل¬های اولویت¬دار معرفی شده در خروجی حاصل از مدل، متصف به شرایط بهینه از منظر معیارهای تعریف شده هستند. بنابراین این مدل می¬تواند به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم¬گیری (dss)، در فرایند انتخاب بسترهای مناسب برای توسعه کالبدی شهر مورد استفاده قرار گیرد.
زاهد فیضی محمد حسن یزدانی
یکی از زمینه¬های ناپایداری توسعه شهری به ویژه در کشورهای در حال توسعه، گونه¬ای از سکونت با مشکلات حاد موسوم به اسکان غیر¬رسمی است که نیازمند اتخاذ تدابیر ویژه برای ساماندهی وضعیت کنونی و جلوگیری از گسترش آن در آینده است. از آنجا که اسکان غیررسمی فراتر از مکان آن شکل و گسترش یافته و متقابلاً بر محیطی فراتر از آن تأثیر می گذارد، چاره جویی این مسئله به سیاست گذاری و اقداماتی نه فقط در سطح محلی آن بلکه در سطح ملی نیازمند است. در مسأله¬ ساماندهی اسکان غیررسمی توجه به نقش مردم (رویکرد مشارکتی) برای پیشبرد اهداف بسیار مهم است و در واقع یکی از پیش شرط¬های بنیادین، مشارکت وسیع عموم مردم در تصمیم¬گیری می¬باشد. بنابرین این تحقیق با رویکردی توصیفی – تحلیلی در پی آن بوده است، تا به بررسی ساماندهی اسکان غیررسمی با تاکید بر مشارکت مردم در شهرک سعدی مریوان بپردازد. به منظور دستیابی به این هدف ابتدا پرسشنامه¬ای که در برگیرنده متغیرهای سرمایه اجتماعی (مشارکت، اعتماد ،آگاهی و امنیت اجتماعی) و متغیر اقتصادی بوده، تنظیم و سپس روایی آن از طریق نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ مورد سنجش قرار گرفت. سپس از طریق نمونه¬گیری (روش کوکران) 400 پرسشنامه برای پاسخگویی به فرضیات تحقیق بین اهالی پخش گردید و در نهایت برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع¬آوری شده از پرسشنامه از ابزار آماری spss استفاده شده همچنین برای تهیه نقشه ها از نرم افزار gis بهره گرفته شده. به طور کلی نتایچ حاصل از این مطالعه نشان داد که، ساکنین محدوده مورد بررسی در میان خود دارای میزان بالایی از مشارکت می باشند ولی زمانی که مشارکت سازمان یافته و مشارکت با مدیریت شهری شده آن ها تمایل چندانی از خود نشان ندادند. همچنین آشکار شد که زمانی که در میان مجموعه مدیریت شهری و دستگاه های مسئول، وحدت رویه وجود ندارد و اقدامات پراکنده هر یک از آن ها موجب ناکارآمدی مجموعه می گردد و از سویی، نهادهای مسئول، اهمیت واقعی به امر خدمات رسانی به مردم و رفع نیازهای آنان نمی دهند، اعتماد مردم نسبت به آن ها سلب شده و سطح رضایتمندی مردم کاهش می یابد و لذا مردم تمایلی به مشارکت سازمان یافته با مدیران شهری ندارند.
آمنه علی بخشی حسین نظم فر
در برنامه ریزی های توسعه در سطح منطقه ای، شناخت و درک تفاوت های موجود میان مناطق از حیث برخورداری آن ها از امکانات و زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. یکی از روش های ارزیابی، تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه است که برای سنجش، ارزیابی و اولویت گذاری چندگزینه ای به کار گرفته می شود. در این راستا، پژوهش هدف حاضر سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان با استفاده از روش کپ لند می باشد. روش تحقیق، بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی –تحلیلی است. گستره مکانی تحقیق، 24 شهرستان استان خوزستان با قلمرو اداری سیاسی سال 1390 است. در این تحقیق، تعداد 71 متغیر در شش شاخص فرهنگی، زیربنایی - زیرساختی، بهزیستی - اجتماعی، آموزشی، بهداشت- درمانی و توسعه اقتصادی استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز از سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1390 استان استخراج و با بهره گیری از مدل های تصمیم گیری چند شاخصه الکتر، تاکسونومی عددی، ویکور و تاپسیس، saw و ادغام نتایج آن به وسیله روش کپ لند به تحلیل و سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان پرداخته است با توجه به نتایج به دست آمده از روش کپ لند، 24 شهرستان استان در سه سطح، نسبتاً توسعه یافته (7 شهرستان)، درحال توسعه (10 شهرستان)، نسبتاً محروم (7 شهرستان) طبقه بندی شده اند. طبق این طبقه بندی، شهرستان رامهرمز با 23 امتیاز در رتبه اول و شهرستان باوی با 22- امتیاز در رتبه آخر (رتبه 20) قرار دارد که این امر نشان دهنده وجود ناهماهنگی و عدم تعادل در بین شهرستان های استان می باشد.
محمد طایفه حاجی آبالو حسین نظم فر
یکی از مهمترین فضاهایی که در میان مقصدهای گوناگون مورد توجه و بازدید گردشگران قرار میگیرد، شهرها می باشند. در این میان شهرهای پرجمعیت و تاریخی جاذب گردشگران بیشتری هستند. فضاهای شهری از دیرباز جذابترین فضاها به شمار می روند، زیرا شهرها پیشرفته ترین وکامل ترین سکونتگاههای انسانی بوده و دربردارنده مراکز مهم اقتصادی، علمی، تفریحی، پزشکی وغیره هستند. به طور ویژه شهرهای تاریخی - فرهنگی فرصتهای بسیاری برای گردشگران براساس منابع موروثی و باستانی دارند، به همین جهت مهمترین کانون های جذب گردشگران هستند.روش این تحقیق پیمایشی، توصیفی و براساس تحلیل محتوا بوده، و هدف آن بررسی فضاهای تاریخی - فرهنگی شهر اردبیل و پتانسیل ها و محدودیت های موجود در این بخش از شهر است که با استفاده از مدل gis مورد ارزیابی قرار گرفته است، که میتواند نقش موثری در برنامه ریزی وتوسعه پایدار گردشگری این شهر داشته باشد.
چنور محمدی حسین نظم فر
مفهوم کیفیت زندگی را می توان از جمله مفاهیم گسترده¬ای دانست که اهمیت آن به طور روز افزونی در بسیاری از عرصه¬های مطالعاتی، رشته¬های مختلف علمی و دانشگاهی در حال گسترش است. امروزه کیفیت زندگی شهری به عنوان کلیدی¬ترین مفهوم در برنامه ریزی شهری است. هر جامعه زمانی از پویایی و نشاط لازم برخودار خواهد بود که شهروندان آن از کیفیت زندگی کافی و مطلوب برخودار باشند. طی برنامه های اخیر اکثر برنامه ریزان بـر ایجاد رفـاه اجتمـاعی و بهبـود اسـتانداردهای زنـدگی پافشاری می کنند، و بهبود کیفیت زندگی، هدف اصلی تمام برنامه ریزی هایی است که از سوی برنامه ریزان و دولت مردان ارائه می شود، کیفیت زندگی به روش های گوناگونی تعریف شده است، بعضی آن را مترداف با خوشحالی و رضایت از زندگی و برخی نیز هم¬معنی با بهزیستی می دانند و در برخی مطالعات کیفیت زندگی را به توانایی سازگاری، شیوه زندگی و اعتماد به نفس نیز تعریف کرد¬ه¬اند. هدف پژوهش حاضر، سنجش کیفیت زندگی منطقه دو شهر اردبیل می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی – تحلیلی می باشد. جمع آوری داده ها و اطلاعات به صورت ¬کتابخانه¬ای و میدانی ¬صورت گرفته است. جامعه آماری مورد نظر کل جمعیت منطقه دو شهر اردبیل می باشد که با استفاده از فرمول کوکران، 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه در این رابطه با استاد راهنما، اساتید دیگر و کارشناسان مشورت شد و میزان پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 88/0 بدست آمده است، برای تحلیل پرسشنامه از مدل electre و نرم¬افزار spss (آزمون کروسکال- والیس) استفاده شده است. نتایج مدل electre نشان می دهد میان ناحیه های منطقه دو از لحاظ کیفیت زندگی تفاوت وجود دارد ناحیه یک که نزدیک مرکز شهر قرار دارد با 2 امتیاز برخوردار، ناحیه دو با 0 امتیاز نیمه برخوردار و ناحیه سه با 2- امتیاز محروم می باشند. نتایج حاصل از آزمون کروسکال- والیس حاکی از تفاوت معنادار بین محلات از لحاظ شاخص های کیفیت زندگی می باشد.
مستجاب بهروزی حسین نظم فر
با توجه به مفهوم "عدالت فضایی" که به لحاظ جغرافیایی و فضایی، توزیع خدمات عمومی با سیاست¬ها و خط¬مشی¬های اجتماعی و جغرافیایی می باشد و اهمیت تحقق "عدالت توزیعی" در مادرشهر تبریز با توجه به اهمیت منطقه¬ای روز¬افزون این شهر و نیز در جهت پاسخ به فطرت عدالت طلبی انسان از یک سو و ملاحظات سیاسی – اجتماعی در لزوم ایجاد انسجام اجتماعی از سوی دیگر، شتاب روز-افزون دو¬قطبی شدن مناطق و گروه¬های اجتماعی شهر تبریز، لزوم توجه همه محققان و برنامه¬ریزان شهری به "عدالت فضایی" در توزیع خدمات عمومی را طلب می کند. مادرشهر تبریز علاوه بر اینکه از تبعیض طبقاتی در بین گروه های اجتماعی – اقتصادی رنج می برد، از تبعیض فضایی ناشی از توزیع نامناسب خدمات شهری نیز تهدید می شود بنابراین مسئله اصلی این پژوهش کنکاش و تعمق نظری و تجربی درباره موضوع حساس عدالت فضایی در بهره¬مندی خدمات شهری در سطح مادرشهر تبریز است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش¬های توصیفی– تحلیلی می¬باشد و در گردآوری داده¬ها از شیوه¬ی کتابخانه¬ای و اسنادی استفاده شده است. مناطق ده¬گانه تبریز به عنوان واحد¬های جغرافیایی در سنجش "عدالت فضایی" و 15 شاخص تعیین کننده خدمات عمومی برای نیل به این هدف انتخاب شده¬اند. برای وزن¬دهی به شاخص¬های مورد مطالعه از مدل تحلیل شبکه¬ای anp و برای تحلیل و رتبه¬بندی مناطق شهری از منظر برخورداری از خدمات عمومی از مدل¬های تصمیم¬گیری چند¬معیاره شامل تاپسیس، ویکور و الکتر و برای رسیدن به یک نتیجه¬ی واحد از تحلیل داده¬ها در مدل¬های مختلف، از مدل تلفیقی کپلند استفاده شده است. تجزیه و تحلیل شاخص¬ها بیانگر آن است که مناطق 1 و 10 در همه مدل¬های مورد استفاده در تحلیل داده¬ها، از خدمات عمومی شهری برخورداری کامل را دارند، در حالی که مناطق 6 و 8 از این لحاظ فاقد حداقل برخورداری می¬باشند. بر این اساس منطقه 4 به عنوان منطقه برخوردار و مناطق 7، 2، 3 و 5 نیز به عنوان مناطق نیمه برخوردار نشان داده شده¬اند. یافته های حاصل از این پژوهش، عدم انطباق توزیع خدمات عمومی در سطح مناطق مادرشهر تبریز، حتی با کمترین سطح عدالت فضایی را نشان می¬دهد. بنابراین مدیریت شهری مادرشهر تبریز، نیازمند توجه به مناطق نابرخوردار از شاخص¬های خدمات عمومی است.
مهدی قاسمی حسین نظم فر
شهر به عنوان یکی از مهم ترین دستاورد¬های فرهنگ و تمدن بشری و از فراگیرترین پدیده¬های اجتماعی عصر حاضر است. بر حسب این گستردگی، هرکس به فراخور ظن و فن خود به آن می¬نگرد. نگاه کردن از منظر عدالت اجتماعی به شهر، شاید یکی از نگرش¬های بسیار کمیاب و بنیادین محسوب شود. عدالت نوعی سلوک مساوی با افراد است و عدالت فضایی برگرفته از آن یعنی اینکه با ساکنین در هر مکانی باید به صورت برابر رفتار شود و هیچ فرد یا جایی بر افراد و جاهای دیگری برتری نداشته باشد بنابراین؛ خدمات عمومی شهر به عنوان مهم ترین ابزار در دستمدیریت شهری، برای برقراری عدالت فضایی است. با توزیع مناسب این خدمات، شهر می¬تواند به عنوان بستر تحقق عدالت فضایی مطرح گردد. در این پژوهش شهر مراغهکه همانند سایر شهر-های کشور بستر نابرابری فضایی نواحی در بهره¬مندی از خدمات عمومی شهری است با هدف ارزیابی چگونگی توزیع این خدمات در نواحی شهری مراغه بر اساس جمعیت نواحیو همچنین سطح بندی این نواحی شهریاز نظر میزان بهره¬مندی از خدمات عمومی شهری مورد بررسی و سطح بندی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است، در این راستا پس از تعیین شاخص¬های تحقیق (آموزشی، فرهنگی، ورزشی، مذهبی، جاذبه¬های فرهنگی، بهداشتی، درمانی، گورستان، تأسیسات شهری، حمل ونقل، اداری، انتظامی و فضای سبز) و محاسبه سرانه آن ها، با استفاده از مدل¬های تاپسیس، ویکور و الکتر در چهار سطح؛کاملاً برخوردار، برخوردار، نیمه برخوردار و محروم، از لحاظ میزان برخورداری از خدمات عمومی شهری مورد سطح بندی قرار گرفتند و در پایان از مدل تلفیقی کاندرست، برای دست یافتن به یک سطح بندی واحد استفاده گردید.
رحیمه فضلی حسین نظم فر
بحث عدالت فضایی یکی از مهمترین موضوعات در برنامه ریزی شهری است که توزیع و تخصیص متعادل و عادلانه خدمات را برای تمام ساکنین جدای از ویژگی¬های اقتصادی اجتماعی آنها، شامل می¬گردد. امروزه برای نیل به توسعه و عمران ناحیه¬ای مناسب در هر منطقه¬ای، توجه به برقراری عدالت¬فضایی در برخورداری مطلوب از خدمات مختلف شهری، بیش از هر دوره¬ی دیگری، ضروری شناخته شده است. در این میان، خدمات رسانی و برخورداری نامناسب و گاه متناقض مناطق مختلف شهرها از خدمات عمومی، با مفهوم عدالت فضایی در تضاد است، بطوری که کاستی های موجود در تأمین این خدمات از اساسی ترین چالش¬های پیش روی شهرهای جهان به خصوص در کشورهای درحال توسعه بوده است. از این رو هدف این پژوهش بررسی میزان برخورداری نواحی دوازده¬گانه¬ی شهر اردبیل از خدمات شهری، با هدف شناسایی نابرابری ها و عدم تعادل ها بین نواحی و تعیین سطوح توسعه¬یافتگی آن¬ها می¬باشد. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است، که با بهره¬گیری از مدل تحلیل شبکه ای (anp) جهت وزن دهی به معیارها، از مدل¬های تصمیم¬گیری چند معیاره ویکور، الکتر، تاپسیس، پرومته، فولر، saw و روش ادغام کاندرست، برای رتبه بندی نواحی و از نرم افزار arcgis جهت نمایش نتایج نهایی استفاده شده است. یافته¬های پژوهش حاکی از آن است که بین نواحی شهر اردبیل به لحاظ برخورداری از خدمات عمومی عدم تعادل و ناهماهنگی وجود دارد، به طوری که ناحیه 1 از لحاظ برخورداری از شاخص های مورد نظر برخوردارترین ناحیه و نواحی 5 و 9 در پایین¬ترین سطح توسعه قرار دارند و بر اساس نتایج همبستگی اسپرمن مشخص شد که توزیع خدمات متناسب با جمعیت نواحی صورت نگرفته است که در پایان در راستای بهبود وضعیت موجود و کاهش نابرابری و عدم تعادل بین نواحی راهکارهایی ارائه گردیده است.
عبدالله پناهی محمد حسن یزدانی
توزیع متعادل امکانات و خدمات برای از بین بردن تفاوت های منطقه ای و ایجاد تعادل در سطح منطقه، از اصول قابل توجه در ادبیات برنامه ریزی منطقه ای است. از طرفی، در کنار توسعه ملی و همه جانبه، توسعه مناطق به منظور استفاده از قابلیت ها و امکانات آن ها از اهمیت بسیاری برخوردار است. پایان نامه حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی با هدف تحلیل و سطح بندی درجه توسعه یافتگی شهرستان های کلان منطقه ای آذربایجان انجام یافته است. دادههای ااین پژوهش از روش اسنادی و استفاده از سالنامه های آماری کشوری و استانی آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل بدست آمده است. شهرستان های کلان منطقه ای آذربایجان، در 8 شاخص مختلف بر اساس آمار سال 1390 (با تأکید بر شاخص های زیربنایی، کشاورزی، آموزشی، بهداشتی- درمانی، خدمات عمومی، اقتصادی، فرهنگی و حمل و نقل) انتخاب شده و با استفاده از مدل چند معیار تاپسیس از لحاظ توسعه یافتگی مورد بررسی و رتبه بندی شده و برای هرکدام از شاخص ها یک نقشه خروجی برای مشخص کردن وضعیت سطوح توسعه یافتگی شهرستان های کلان منطقه آذربایجان با استفاده از نرم افزارarc gis ترسیم شده بدست آمده است. نتیجه حاکی از آن است که در پنج معیار توسعه یافته، نسبتاً توسعه یافته، در حال توسعه، نسبتاً محروم و محروم تقسیم بندی شده است، در این میان در شاخص زیربنایی شهرستان های نیر توسعه یافته ترین و شهرستان چاراویماق محرومترین در شاخص کشاورزی بوکان توسعه یافته و خداآفرین محروم در شاخص آموزشی شهرستان تبریز توسعه یافته و شهرستان خداآفرین محروم در شاخص بهداشتی – درمانی شهرستان ماکو توسعه یافته و شهرستان خداآفرین محروم در شاخص خدمات عمومی شهرستان تبریز توسعه یافته ترین و شهرستان نمین محروم ترین در شاخص اقتصادی شهرستان اردبیل توسعه یافته و چایپارا محروم در شاخص فرهنگی شهرستان تبریز توسعه یافته ترین و شوط محروم ترین در شاخص حمل و نقل شهرستان گرمی توسعه یافته و شهرستان میاندوآب محروم ترین شاخته شده اند. بر اساس یافته های این پژوهش، عدم تعادل و نابرابری شهرستان های منطقه ای آذربایجان، از لحاظ برخورداری در همه شاخص ها مشاهده می شود و این نیازمند توجه بیش از حد در کلان منطقه ای آذربایجان را نشان می دهد.
مهدی پوررضاقلی محمد حسن یزدانی
چکیده: همه روزه با ورود خودروهای جدید به ناوگان حمل ونقل شخصی در سراسر شهرها بر حجم ترافیک، اتلاف زمان، آلودگی هوا، تنش و استرس در رانندگی و وقوع تخلفات و تصادفات افزوده می شود. در این راستا روانتر کردن ترافیک با حذف پارکهای حاشیهای و ایجاد پارکینگهای جدید از مهم ترین راهکارها به حساب میآید. پارکینگ های عمومی به عنوان یکی از مهم ترین زیرساخت های سیستم حمل ونقل شهری نقش عمده ای در کاهش پارک های حاشیه ای و روانی ترافیک ایفا می کند. مشکل نبود پارکینگ های مناسب و کافی در تمامی شهرها به ویژه در نقاط پرتراکم که از کاربری های چندگانه اداری، تجاری، درمانی و گذران اوقات فراقت برخوردارند خود را به شکل حادی نمایان می سازد. این پژوهش ضمن بررسی وضع موجود پارکینگ ها، به مکان یابی بهینه آن ها در شهر اردبیل می پردازد. هدف اصلی پژوهش تعیین مکان های مناسب برای تأسیس پارکینگ های عمومی است. برای دستیابی به این هدف پارامترهایی همچون فاصله از مراکز جذب سفر،دسترسی به شبکه معابر، ویژگی قطعه، سازگاری و ناسازگاری کاربری زمین و سایر پارامترها به کار گرفته شدند. به دلیل اهمیت متفاوت معیارها در مکان یابی برای وزن دهی آن ها از فرایند تحلیل شبکه ایanpاستفاده گردید. سپس جهت انجام تحلیل های مکانی این وزن ها به لایه های ساخته شده از معیارها، در نرم افزار gis با اعمال روش های همپوشانی و روش های فازی مکان های مناسب جهت احداث پارکینگ مشخص شدند. این مکان ها بیشتر در اطراف راه های ارتباطی و محدوده های پر ترافیک شهر مکان یابی شدند.
کاووس میرزایی محمد حسن یزدانی
وسعت بالای بافت های فرسوده شهری و آسیب پذیر بودن این بافت ها از یک سو و نوسازی آن ها از سوی دیگر، بحث مشارکت شهروندان را به یکی از مسائل اساسی در حوزه شهرسازی تبدیل کرده است. نقش مشارکت مردمی و رابطه متقابل دولت و مردم در توسعه، از عوامل بسیار مهمی است که باید در هر برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. به تجربه ثابت شده که هرگاه مردم در اجرای فعالیت ها، پروژه ها و برنامه های توسعه، مشارکت داشته باشند، اهداف این پروژه ها بیشتر مورد حمایت واقع می شود و دسترسی به آن ها آسان تر می گردد. عدم مشارکت مردم در پروژه ها و طرح های شهری از مسائل عمده ای است که کشور ما از آن رنج می برد. به این معنی که در فرآیند برنامه ریزی، تصمیم گیری و اجرای یک طرح، مردم یا اصلاً نقشی ندارند یا نقش ایشان بسیار کمرنگ است. بنابراین این تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی در پی آن می باشد تا به بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی جهت ساماندهی بافت فرسوده شهر ملارد بپردازد. به منظور دستیابی به این هدف ابتدا پرسشنامه ای که در برگیرنده متغیرهای سرمایه اجتماعی ( مشارکت، رضایتمندی، انسجام اجتماعی) و متغیرهای اقتصادی بوده، تنظیم گردید. سپس روایی آن از طریق نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کورنباخ مورد سنجش قرار گرفت. سپس از طریق نمونه گیری( روش کوکران) 384 پرسشنامه برای پاسخگویی به فرضیات تحقیق بین اهالی پخش گردید. در نهایت برای تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده از پرسشنامه از نرم¬افزارهای excel و spss استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن می باشد که بیشتر افراد سرپرست خانوار در این محله مرد می باشند و مدت اقامت آن ها در محله شان بیش از 20 سال می باشدکه این مسئله خود می تواند نتیجه تعلق خاطر ساکنین باشد. همچنین بین اکثر متغیرهای اقتصادی به جز دو متغیر( نوع شغل و مشارکت در حل مشکلات محله) و ( تعداد افراد شاغل و شرکت در حل مشکلات)، متغیرهای رضایتمندی و متغیرهای انسجام اجتماعی با متغیرهای مشارکت مردمی در ساماندهی بافت فرسوده شهر ملارد رابطه معناداری وجود دارد.
محمد حسن یزدانی مرتضی پورمحمدی
این رساله در باب استفاده از تکنولوژی در بحث تبلیغات می باشد. در دنیای امروز نیاز بسیار زیادی به بحث تبلیغات وجود دارد و از طرفی دنیای امروز با تکنولوژی به حیات خود ادامه می دهد، پس پلی مابین این دو عنصر مهم لازمه ای بر پیشرفت است، که در این رساله به این مهم پرداخته شده.
محبوبه یزدان پناه محمد حسن زاده
اقتصاد ایران، اقتصادی وابسته به نفت می باشد و درآمدهای نفتی حجم وسیعی از بودجه ی دولت را تشکیل می دهد. بیماری هلندی در بخش های مختلف جغرافیایی و اقتصادی به ویژه مسکن تأثیر به سزایی دارد. یکی از دلایل اصلی افزایش قیمت مسکن افزایش درآمدهای نفتی کشور می باشد. به دلیل تأثیر در آمدهای نفتی کشور بر میزان تقاضای کالاهای مختلف از جمله مسکن، یکی از آثار سوء افزایش این درآمدها رشد قیمت مسکن می باشد. این تحقیق به منظور بررسی پدیده ی بیماری هلندی و نقش آن بر بخش مسکن به عمل آمد. در این تحقیق به منظور بررسی اثرات بیماری هلندی بر بخش مسکن از اثرات پارامترهای دیگری نظیر نرخ رشد نقدینگی، نرخ رشد جمعیت، نرخ رشد سکه، نرخ رشد تورم و نرخ رشد تسهیلات پرداختی بانک مسکن بر بخش مسکن استفاده شده است. داده های هر یک از پارامترهای فوق در نرم افزار eviews تخمین، و با استفاده از مدل رگرسیون ساده ی خطی همبستگی بین متغیرهای مستقل و وابسته بررسی شده است. نتایج نهایی به دست آمده از این تحقیق بدین صورت است که درطی سال های 1391-1361 اثر متغیرهای نرخ رشد جمعیت، نرخ رشد نقدینگی و شوک های نفتی بر رشد قیمت مسکن معنادار و نرخ رشد تورم، نرخ رشد سکه و نرخ رشد تسهیلات پرداختی بر نرخ رشد قیمت مسکن بی معنی بوده است.
فاطمه طاهرپور عطا غفاری گیلانده
روند رو به رشد شهرنشینی و به تبع آن رشد شتابان فضای کالبدی شهر ها، یکی از نمودهای برجسته در زندگی بشر امروزی تلقی می شود. با افزایش جمعیت شهری و توسعه کالبدی آن، لازم است که سیاست های مناسبی در رابطه با اشکال توسعه شهری اتخاذ گردد. یکی از این ساز و کارها، استفاده از تکنیک های کارآمد در اولویت بندی تناسب اراضی برای توسعه ساخت و سازهای شهری است. در تحقیق حاضر با انتخاب شهر اهر، به عنوان مطالعه موردی، سعی شده است کاربرد مدل vikor، به عنوان یکی از فنون برجسته تصمیم گیری چند معیار، در یک زمینه تجربی از موضوع تحقیق به آزمون گذاشته شده و خروجی های حاصله در قالب نقشه کلاس بندی شده تناسب اراضی برای توسعه شهرها، ارایه گردید. در بخش یافته های پژوهش نیز با تهیه لایه های اطلاعاتی مختلف از جمله قابلیت اراضی، توپوگرافی(سطوح ارتفاعی)، شیب، راه ارتباطی، گسل، و غیره ورود این لایه ها به محیط gis و تجزیه و تحلیل آن ها در پایگاه سیستم اطلاعات جغرافیایی، با استفاده از مدل vikor، اراضی مناسب جهت توسعه آتی شهر مشخص شد؛ این اراضی عمدتآ در جهت شمال قرار گرفته است. بررسی نتایج حاصل از بکارگیری مدل در محدوده مورد مطالعه نشان داد که پیکسل های اولویت دار معرفی شده در خروجی حاصل از مدل، متصف به شرایط بهینه از منظر معیارهای تعریف شده هستند. بنابراین این مدل می تواند به عنوان یک تصمیم چند معیاری (mcdm)، در فرایند انتخاب بسترهای مناسب برای توسعه کالبدی شهر مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش می تواند ضمن به کارگیری gis، بستر مناسب برای توسعه پیوسته در رابطه با شهر اهر برای دوره های آتی، مشخص کرده و پیشنهادات لازم را ارائه دهد.