نام پژوهشگر: فاطمه پیکان حیرتی
حوریه مقدم نصراله محبوبی صوفیانی
در این مطالعه اثرات تغذیهای مکمل آلوئهورا بر شاخصهای رشد، شاخصهای خونی، تحریک سیستم ایمنی غیراختصاصی، نرخ بازماندگی و واکنش به استرس حاد در بچهماهیان قزلآلای رنگین کمان مورد بررسی قرارگرفت. چهار جیره آزمایشی با سطوح مختلف مکمل آلوئهورا ( 0، 1/0، 25/0 و 5/0% به ترتیب برابر0، 1، 5/2 و 5 گرم آلوئهورا به ازای هر کیلو جیره) برای 6 هفته استفاده شد. در مجموع 300 ماهی (میانگین وزنی 01/0±20) با شرایط آزمایشگاه سازش داده شدند و سپس به صورت تصادفی در چهار گروه 25تایی با سه تکرار تقسیم شدند. هر گروه در تانک های فایبرگلاس 120 لیتری در سیستم نیمه مدار بسته برای 6 هفته نگهداری شدند. در پایان دوره آزمایش شاخصهای رشد، پارامترهای خونی (هماتوکریت، هموگلوبین، گبولهای قرمز، گلبولهای سفید، تعداد لنفوسیتها، منوسیتها، ائوزینوفیلها، بازوفیلها و نوتروفیلها)، فعالیت لیزوزیم ، پروتئین کل، پروتئینهای سرم (آلبومین و گلوبولین)، سطوح کورتیزول، گلوکز، یون سدیم و کلر و نرخ بقا اندازهگیری شدند. پس از آن 30 ماهی از هر تیماربه صورت تصادفی تحت استرس شوری (آب شیرین به ppt11) و درجه حرارت (12 به 20 درجه سانتیگراد) حاد قرارگرفتند. نمونه خون از ماهیان تحت استرس قرارگرفته در فواصل 1، 3، 6، 12 و24 ساعت پس از پایان استرس گرفتهشد. برای ارزیابی اثرات آلوئهورا بر واکنش استرس، کورتیزول، گلوکز، هماتوکریت، هموگلوبین، یون سدیم و کلر و فعالیت لیزوزیم اندازهگیری شد. ماهیان تغذیه شده با 1/0 و 25/0% آلوئهورا بیشترین وزن نهایی را داشتند(05/0>p)، در حالیکه افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی و رشد ویژه اختلاف معنیداری را در بین گروههای نشان ندادند. در تمامی جیرههای حاوی آلوئهورا شمار گلبولهای قرمز و سفید و میزان هماتوکریت و هموگلوبین را در قزلآلا افزایش نشاندادند(05/0>p). همچنین درصد ائوزینوفیلها به طور معنیداری در ماهیان تغذیه شده با 25/0% آلوئهورا در مقایسه با دیگر گروهها افزایش داشت(05/0>p). فعالیت لیزوزیم به طور معنیداری در سرم خون ماهیان تغذیه شده با 25/0% آلوئهورا بالاتر بود(05/0>p). ماهیان تغذیه شده با 5/0% آلوئهورا به طور معنیداری آلبومین بالاتری در سرم نسبت به دیگر گروهها داشتند(05/0>p). بیشینه نرخ بقا (100%) در تیمار 5/0 درصد آلوئهورا و متعاقب آن (6/98%) در تیمارهای 25/0 و 1/0 درصد آلوئهورا مشاهده گردید. کمینه نرخ بقا در تیمار فاقد آلوئهورا مشاهدهشد. بعد از استرس در ماهیان تغذیه شده با جیره آلوئهورا ، سطوح کورتیزول، گلوکز، هماتوکریت، هموگلوبین و فعالیت لیزوزیم به طور معنی داری تغییرات کمتری را نسبت به ماهیان فاقد آلوئهورا در جیره نشان دادند (05/0>p). بر طبق نتایج بدست آمده استنتاج میشود که افزودن آلوئهورا به جیره می تواند مقاومت علیه استرس حاد درجه حرارت و شوری، ایمنی غیراختصاصی و نرخ بقاء را در بچه ماهیان قزل آلا افزایش دهد. اما در ارتباط با اثرا آلوئهورا بر رشد و پیشنهاد دوز مناسب از آلوئهورا نیاز به بررسی بیشتر است. کلمات کلیدی: آلوئهورا، پارامترهای رشد، شاخصهای خونی، استرس حاد شوری و درجه حرارت، نرخ بازماندگی، قزلآلای رنگین کمان.
مجید قربانی یزدان کیوانی
در این مطالعه ساختار جمعیتی و ویژگی های تولیدمثلی 543 قطعه ماهی شاه کولی جنوبی (alburnus mosullensis)از خانواده کپورماهیان (cyprinidae)، یکی از ماهی های بومی رودخانه بی بی سیدان، با نمونه برداری ماهیانه از آذر ماه 89 تا آذر 90 با استفاده از تور پره و سالیک صید گردید. نمونه ها پس از صید همراه با یخ به آزمایشگاه منتقل شدند و سپس مورد کالبدگشایی و زیست سنجی قرار گرفتند. گروه سنی برای جنس ماده و نر بین +0 تا +5 متغیر بود. نسبت جنسی 2/2 ماده:1 نر بود. ماده ها بزرگ تر از نرها بودند. طول کل بزرگ ترین ماده صید شده 8/16 سانتی متر و وزن آن 12/49 گرم و طول کل بزرگ ترین نر صید شده 1/14 سانتی متر و 19/28 گرم بود. رابطه بین طول و وزن برای جنس نر )954/0=?r) 0355/3 l0169/0= w و برای جنـــس ماده )975/0=?r) 1751/3l 0061/0= w بود. در هر دو جنس گروه سنی +2 بیشترین فراوانی را داشت. بیشترین مقدار میانگین ضریب وضعیت برای جنس نر در فروردین ماه و برای جنس ماده در اسفند ماه مشاهده گردید. مقدار ظریب رگرسیونی (b) در نرها، ماده ها و نیز کل ماهی ها بیش تر از 3 محاسبه شد که بر اساس آزمون پائولی با 3b= تنها نرها اختلاف معنی داری نداشته)05/0(p< و بیانگر الگوی رشد ایزومتریک مثبت در جنس نر و آلومتریک مثبت در جنس ماده و کل ماهی ها است. کمینه و بیشینه هم آوری مطلق به ترتیب برابر 2064 و 10316 به دست آمد (sd 2686 ± 5505). با ملاحظه شاخص نمو گنادی، قطر تخمک و بررسی ظاهری گنادها، 5 مرحله رسیدگی جنسی شامل: نابالغ، نابالغ در حال رسیدگی یا ترمیم پس از تخم ریزی، در حال رسیدگی، رسیده، تخمریزی کرده در ماهیان مورد آزمایش، مشاهده گردید. به طور کلی و با توجه به نتایج حاصل از شاخص gsi، قطر تخمک ها و مراحل رسیدگی جنسی فصل تولید مثل این گونه از اواخر زمستان تا اوایل بهار (ماه های اسفند تا تیر) به دست آمد. نتایج همچنین گویای آن است که ماهی شاه کولی جنوبی یک گونه با تخم ریزی تدریجی در طول دوره ای بلند می باشد.
مرضیه عروجعلی فاطمه پیکان حیرتی
کادمیوم از جمله فلزات سنگین شایع وارد شده به دریای خزر و اکوسیستم های رودخانه ای اطراف آن است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات غلظت های تحت کشنده کادمیوم بر ساختار بافت آبشش و برخی پارامترهای خونی ماهی استرلیاد بود. 60 قطعه ماهی با میانگین وزنی 95/0±69/41 گرم و میانگین طولی 14/0±98/23 سانتی متر در 4 گروه با 3 تکرار تقسیم شدند. ماهیان در گروه های صفر (شاهد)، 16، 32 و 64 میکروگرم در لیتر کادمیوم به مدت 21 روز در تانک های 95 لیتری تحت شرایط آزمایشگاهی نیمه ثابت قرار گرفتند. در طی آزمایش فاکتورهای فیزیکو شیمیایی آب شامل اکسیژن محلول، درجه حرارت، ph، ec، نیترات، فسفات، قلیائیت و سختی سنجش شد. در پایان دوره خونگیری از ناحیه ساقه دمی ماهی با استفاده از ماده ضد انعقاد edta پنج درصد صورت پذیرفت و بافت آبشش برای مطالعات آسیب شناسی در محلول بوئن تثبیت و به روش مرسوم هماتوکسیلین ائوزین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادکه بافت آبشش متحمل تغییرات متعددی همچون هیپرپلازی، هیپرتروفی و ادم سلول های اپیتلیال رشته های آبششی، نکروز رشته ها و تیغه های ثانویه آبششی، حلقه شدن تیغه های ثانویه و همجوشی رشته ها و تیغه های ثانویه آبششی شده است. شدت تغییرات وارده به بافت آبشش متناسب با افزایش غلظت کادمیوم، افزایش یافت به طوری که بیشترین تغییرات آسیب شناسی در ماهیان تیمار شده با غلظتg/lµ64 در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد. پارامترهای خون شناسی شامل شمارش گلبول های قرمز و سفید، هماتوکریت، هموگلوبین، شاخص های ثانویه خون شناسی شامل متوسط حجم گلبول قرمز(mcv) ، میانگین هموگلوبین هر گلبول قرمز (mch) و میانگین غلظت هموگلوبین گلبول قرمز (mchc)، شمارش افتراقی گلبول های سفید و نسبت گلبول سفید به گلبول قرمز اندازه گیری شدند. به طوری کلی نتایج نشان داد که از بین فاکتورهای مورد بررسی، تنها دو شاخص هماتوکریت و هموگلوبین در گروه های تیمار شده با 32 و 64 میکروگرم در لیتر کادمیوم در مقایسه با گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافته بود (05/0p<). سایر فاکتورهای خون شناسی تفاوت معنی داری را در بین گروه های مختلف آزمایشی نشان نداد (05/0p>). این نتایج بیانگر اثر مخرب کادمیوم محلول در آب در غلظت های تحت کشنده در ایجاد تغییرات آسیب شناسی بافت آبشش و فاکتورهای خون-شناسی ماهی استرلیاد است.
فاطمه کیانی فاطمه پیکان حیرتی
در این مطالعه ویژگی های تولیدمثلی ماهی نازک (chondrostoma regium) در رودخانه بی بی سیدان سمیرم از اسفندماه 1389 لغایت اسفندماه 1390 مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 471 قطعه ماهی ( 320 قطعه ماهی ماده، 138 قطعه ماهی نر و 13 قطعه ماهی نابالغ) با استفاده از تور پره، سالیک و الکتروشوکر صید گردید. نمونه ها پس از صید با یخ به آزمایشگاه منتقل شدند و سپس مورد زیست سنجی قرار گرفتند. به منظور مطالعات بافت شناسی، گنادها در فرمالین 10 درصد فیکس گردیدند وبا استفاده از روش های بافت شناسی، آبگیری و در پارافین قالب گیری شدند. سپس برش هایی به ضخامت 7-5 میکرون از آن ها تهیه شد و نهایتاًً با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی صورت گرفت. نسبت جنسی نر به ماده 31/2: 1 بدست آمد که آزمون مربع کای تفاوت معنی-داری را بین دو جنس نشان داد (01/0p<). گروه سنی برای جنس نر و ماده به ترتیب 1 تا 4 و 1 تا 5 سال برآورد شد و در بین هر دو جنس، گروه سنی 3 ساله بیشترین فراوانی را داشتند. بیشینه طول کل در جنس نر 1/18 سانتی متر با وزن 93/64 گرم و در جنس ماده به ترتیب 5/21 سانتی متر با وزن 53/90 گرم بدست آمد. رابطه طول و وزن برای جنس نر، ماده و کل جمعیت به ترتیب (981/0 r2=) 088/3 l007/0 w=، (983/0 =(r2086/3 l 007/0 w= و (983/0 r2=) 079/3 l007/0 w= بدست آمد. مقدار b برای جنس نر، ماده و کل جمعیت بیشتر از 3 بدست آمد که بر اساس آزمون پائولی با 3 b= اختلاف معنی داری داشته (05/0p<) و بیانگر الگوی رشد آلومتریک مثبت در همه نمونه ها است. متوسط ضریب چاقی برای جنس نر 009/0 ± 927/0 و برای جنس ماده 006/0 ± 932/0 محاسبه شد. که تفاوت معنی داری بین دو جنس نشان نداد. کمینه و بیشینه هم آوری مطلق بترتیب 604 و 6558 (52/200 ± 24/3348) بدست آمد. همبستگی بین هم آوری و طول و وزن معنی دار بود (5/0r2>). متوسط قطر تخمک 01/0 ± 65/0 میلی متر (± خطای استاندارد) وکمینه و بیشینه آن، به ترتیب 267/0 و 70/1 میلی متر برآورد شد. میانگین شاخص گنادوسوماتیک در جنس نر و ماده به ترتیب 103/0 ± 53/1 و 237/0 ± 37/4 برآورد شد. مقایسه این شاخص در جنس نر و ماده در ماه های مختلف اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0p<). بیشینه مقدار گنادوسوماتیک برای جنس ماده در اسفندماه مشاهده شد که از نظر آماری با سایر ماه های سال اختلاف معنی داری داشت (05/0p<). با توجه مطالعات بافت شناسی 5 مرحله رسیدگی جنسی شامل: نابالغ، نابالغ در حال بلوغ، در حال رسیدگی، رسیده و تخم ریخته مشاهده شد. با توجه به شاخص گنادوسوماتیک، قطر تخمک و بررسی های بافت شناسی؛ زمان تولیدمثل این گونه در اواخر اسفند و اوایل فروردین بدست آمد. نتایج حاکی از آن است که تخمدان در ماهی نازک ازنوع تخمدان-های همزمان گروهی (group synchronous) است.
صمد بهرامی باباحیدری فاطمه پیکان حیرتی
امروزه گسترش بیماری های یکی از مشکلات اساسی در آبزی پروری است. عموما آنتی بیوتیک ها به منظور جلوگیری از گسترش بیماری ها در ماهیان و همچنین تحریک رشد و افزایش کارایی غذا مورد استفاده قرار می گیرند. به علت برخی از مضرات استفاده از آنتی بیوتیک ها نظیر گسترش مقاومت باکتریایی و کاهش کارایی آنتی بیوتیک ها استفاده ها از مواد طبیعی محرک سیستم ایمنی رو به افزایش است. مواد محرک سیستم ایمنی علاوه بر افزایش قدرت سیستم ایمنی ماهیان تاثیر مثبتی بر میزان رشد، ضریب تبدیل غذایی و ترکیب شیمیایی لاشه بدن ماهیان دارد. چای کوهی (stachys lavandulifoliavahl) یکی از مواد محرک سیستم ایمنی با اثرات مثبت بر سیستم ایمنی است. بنابراین برای ارزیابی اثرات چای کوهی بر پارامترهای رشد (شامل وزن نهایی، ضریب رشد ویژه، ضریب چاقی، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی)، ترکیب شیمیایی لاشه (شامل پروتئین، رطوبت و چربی)،پارامترهای خونی (شامل هموگلوبین، هماتوکریت، تعداد گلبل قرمز، تعداد گلبول سفید، میانگین هموگلوبین ذره ای، حجم متوسط یاخته ای، میانگین غلظت هموگلوبین ذره ای، لنفوسیت، مونوسیت و نوتروفیل)، پارامترهای بیوشیمیایی (شامل پروتئین کل، البومین، گلوبولین، کلسترول و تری گلیسیرید) فعالیت سیستم ایمنی ( فعالیت لیزوزیمی) و پاسخ به استرس بر روی کپور معمولی جوان، تعداد 144 ماهی به طور تصادفی در چهار گروه تقسیم شدند (هر تیمار سه تکرار). تیمار 1 به عنوان تیمار شاهد (تغذیه شده با جیره پایه)، تیمار 2، 3 و 4 از جیره های حاوی عصاره چای کوهی به ترتیب میزان 4،8 و 16 میلی لیتر بر کیلوگرم جیره به مدت 70 روزمورد تغذیه قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده عدم وجود اختلاف معنی دار در پارامترهای هماتولوژی است. تعداد یاخته قرمز در تیمار 2 درصد به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود(05/0>p). اختلاف معنی داری در ترکیب شیمیایی لاشه ماهیان مشاهده نشد. وزن نهایی، ضریب تبدیل غذایی، شاخص وضعیت و افزایش وزن به طور معنی داری در تیمارهای حاوی عصاره چای کوهی افزایش یافت (05/0>p). اختلاف معنی داری در میزان هموگلوبین، هماتوکریت، میانگین هموگلوبین گلبولی، میانگین حجم گلبول قرمز و میانگین غلظت هموگلوبین گلبولی بین تیمارهای مختلف وجود نداشت (05/0<p). تعداد گلبول های سفید اختلاف معنی داری را بین تیمارهای مختلف نشان نداد، اما نسبت تعداد گلبول سفید به تعداد گلبول قرمز به طور معنی داری افزایش نشان داد (05/0>p). افزایش معنی داری در میزان پروتئین کل، البومین و گلوبولین و نسبت آلبومین به گلوبولین با افزایش میزان عصاره مشاهده شد. افزودن عصاره چای کوهی به جیره سبب کاهش میزان تری گلیسیرید سرم، کلسترول نسبت به تیمار شاهد شد (05/0<p). فعالیت لیزوزیمی به طور معنی داری در تیمار 4 درصد نسبت به دیگر تیمارها افزایش نشان داد (05/0<p). بعد از القای استرس شدید، سطح کورتیزول و گلوکز سرم، سدیم، کلسیم و پتاسیم ماهیان تغذیه شده با جیره های حاوی عصاره چای کوهی به طور معنی داری نسبت به تیمار شاهد کاهش نشان داد (05/0<p). نتایج نشان دهنده تاثیر مثبت عصاره چای کوهی بر شاخص های رشد، پارامترهای بیوشیمیایی سرم و سیستم ایمنی ماهیان در مقابل استرس است.
مریم یعقوبی سالار درافشان
در این مطالعه تا?ثیرات تغذیه ای نوکلئوتید (اپتیمون) (chemoforma, augst, switzerland) بر شاخص های رشد، پارامتر های خونی، بیوشیمیایی خون و واکنش به استرس حاد در گربه ماهی رنگین کمان (pangasianodon hypophthalmus) مورد بررسی قرار گرفت. پنج جیره آزمایشی با سطوح مختلف نوکلئوتید (0، 25/0، 5/0، 75/0 و1%) به مدت 10 هفته استفاده شد. تعداد 750 ماهی با (میانگین وزنی± se03/0±52/1گرم) سازش داده شدند و سپس به صورت تصادفی در پنج گروه 150 تایی که هرگروه شامل 3 تکرار بود تقسیم شدند. در پایان دوره آزمایش، شاخص رشد، پارامتر های خونی (هماتوکریت، هموگلوبین، گلبول های قرمز، گلبول های سفید، پروتئین کل، کلسترول، تری گلیسیرید، گلوکز، آلبومین، میانگین حجم گلبولی(mcv) ، میانگین هموگلوبین گلبولی(mch) ، میانگین غلظت هموگلوبین گلبولی(mchc) ، آلانین ترانس آمیناز (alt)، آسپارتات ترانس آمیناز (ast)، آلکالین فسفاتاز (alp) و لاکتات دهیدروژناز (ldh) اندازه گیری شدند. تیمار دریافت کننده بالاترین دوز و تیمار کنترل تحت استرس دستکاری قرار گرفتند. از نمونه خون ماهیان تحت استرس در فواصل 0،1، 3، 8 ، 24 و48ساعت بعد از استرس نمونه برداری شد و میزان کورتیزول، گلوکز، سدیم،کلسیم و پتاسیم اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که ماهیان تغذیه شده با جیره های محتوی 1و75/0% نوکلئوتید بالاترین فاکتور وضعیت را نشان دادند، در حالی که اختلاف معناداری درسایر پارامترهای مرتبط با رشد در بین تیمارها مشاهده نشد (05/0<p). نتایج پارامترهای خونی نشان داد که هموگلوبین (hb)و هماتوکریت (hct) اختلاف معنا داری را بین تیمار های مختلف دارد(05/0>p)، از سوی دیگر اختلاف معنی داری بین جیره های حاوی نوکلئوتید به لحاظ گلبول های قرمز و سفید و میزان mchc، mcv و mch در مقایسه با گروه شاهد مشاهده گردید (05/0>p). نتایج حاصل از فاکتور های بیوشیمیایی خون نشان داد که پروتئین کل، آلبومین،کلسترول و گلوکز اختلاف معناداری بین تیمارهای آزمایشی نداشت (05/0<p)، اما میزان تر ی گلیسرید به طور معنا داری در تیمارهای 1 و 75/0% بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0>p). آنزیم لاکتات دهیدروژناز به طور معنی داری تحت تأثیر نوکلئوتید کاهش یافت (05/0>p)، اما سایر آنزیم ها تحت تأثیر نوکلئوتید کاهش نیافت. طول تاخوردگی روده درگروه دریافت کننده 75/0 و 1% نوکلئوتید و طول آنتروسیت در گروه دریافت کننده 25/0% به طور معنی داری افزایش یافت. بعد از استرس اختلاف معناداری بین کورتیزول ماهیان تغذیه شده با نوکلئوتید وگروه کنترل مشاهده نشد (05/0<p). میزان گلوکز وکلسیم در طی زمان های مختلف خونگیری ابتدا روند افزایشی داشت وبه ترتیب بعد از 3 و1 ساعت کاهش یافت، در حالی که سدیم و پتاسیم به ترتیب بعد از 3 و 48 ساعت به کم ترین میزان خود رسید. در نهایت نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن نوکلئوتید با مقادیر 25/0، 5/0 و75/0% تأثیر معنی داری بر پارامترهای رشد، پارامترهای خونی و پاسخ به تنش نداشت، اگرچه در برخی موارد منجر به بهبود نسبی فاکتور وضعیت، تری گلیسرید، طول تاخوردگی روده و طول آنتروسیت شد.
پرستو رزم آرا فاطمه پیکان حیرتی
با رشد کنونی نانوفناوری و افزایش تعداد محصولات نانو، این صنعت به یک رکن مهم در اقتصاد جهانی تبدیل شده است. محیط های آبی که بسیار آسیب پذیر هستند، محل رسوب و تجمع بسیاریاز این نانو ذرات هستند. از میان طیف وسیع نانوذرات، نانوذرات نقره به دلیل خاصیت ضدمیکروبی کاربرد گسترده ای دارند. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی اثرات محتمل نانوذرات نقره بر برخی ویژگی های فیزیولوژیک گربه ماهی رنگین کمان pangasianodon hypophthalmus است. هشتاد و پنج قطعه گربه ماهی رنگین کمان ( 26/0 ± 12 گرم و 46/0 ± 7/10 سانتی متر) یه طور تصادفی در 5 تانک شیشه ای (حجم کلی 100 لیتر) استقرار یافت. آزمایش در 5 تیمار شامل: غلظت های µg/l 1 نانوذرات نقره (1ag-nps)، µg/l1 نیترات نقره(1agno3) ، µg/l20 نانوذرات نقره(20ag-nps)، µg/l20 نیترات نقره (20agno3) و گروه شاهد به مدت 10 روز اجرا شد. نمونه برداری از کبد ماهیان در روزهای 1، 5 و 10 (پایان آزمایش) برای انجام آنالیز های بیان ژن متالوتیونئین صورت گرفت. بافت آبشش نیز در پایان روز 10 به منظور مطالعات آسیب شناسی بافتی در فرمالین 10% تثبیت شد. خون گیری از ماهیان پس از 1 و 10 روز درمعرض گذاری صورت گرفت و شاخص های مرسوم خون شناسی مورد ارزیابی قرارگرفت. ابتدا توالی قسمتی از ژن متالوتیونئین (62 جفت باز) برای نخستین بار در گربه ماهی رنگین کمان شناسایی شد. شدت بیان نسبی ژن متالوتیونئین در بافت کبد به روش real-time pcr با استفاده از ژن کنترل داخلیs 18اندازه گیری شد که به طور معناداری در همه زمان ها در تیمار 20ag-nps بالاتر از گروه شاهد بود )05/0(p<. مهم ترین تغییرات بافت شناسی ایجاد شده در آبشش در اثر مواجهه با نانوذرات و نیترات نقره شامل هایپرپلازی، کوتاه شدن و حلقه شدن تیغه های ثانویه بود. میزان هموگلوبین، هماتوکریت و تعداد گلبول قرمز (rbc) در تیمار 20ag-nps در روز اول افزایش یافت )05/0(p<؛ در حالی که در روز دهم تفاوت معناداری بین تیمار ها مشاهده نشد )05/0(p>. در هر دو زمان بررسی، شاخص های ثانویه خون شناسی تغییرات معناداری نشان نداد )05/0(p>. بر اساس نتایج این مطالعه، سمیت نانوذرات نقره به خصوص در غلظت بالا بر روی این گربه ماهی بدیهی است و بنابراین لازم است اثرات جانبی نانوذرات-نقره به عنوان یک ترکیب ضد میکروبی در صنعت آبزی پروری مورد توجه قرار گیرد. کلمات کلیدی: نانوذره نقره، ویژگی خون شناسی، آبشش، متالوتیونئین، گربه ماهی رنگین کمان، pangasianodon hypophthalmus.
بهزاد پورنوری فاطمه پیکان حیرتی
در سالیان اخیر، توسعه شگرفی در نانو فن¬آوری پدید آمده است. استفاده از نانوذرات در صنایع مختلف و رهایش آن¬ها به محیط زیست منجر به بروز استرس ناشی از حضور آن¬ها در محیط¬های طبیعی می¬شود. در دهه اخیر، استفاده از ترکیبات مختلف در جیره غذایی آبزیان به منظور بهبود عملکرد و پاسخ به استرس پیشنهاد شده است. نوکلئوتیدها، ترکیباتی با وزن مولکولی پایین که عملکردهای متعددی در حیات ماهیان دارند، از جمله این مواد هستند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی کارائی نوکلئوتید افزوده شده به جیره غذایی گربه¬ماهی رنگین¬کمان pangasianodon hypophthalmus در مواجهه با غلظت¬های مختلف نانوذرات نقره و نیترات نقره محلول در آب است. ماهیان به مدت 10 هفته با جیره حاوی نوکلئوتید (075/%) یا جیره شاهد تغذیه شدند. در پایان دوره، 40 قطعه ماهی از گروه تغذیه شده با نوکلئوتید و 40 قطعه از گروه شاهد، به طور تصادفی با میانگین وزنی 26/0± 12 گرم تفکیک شدند. هر گروه از ماهیان (شامل 8 قطعه برای هر گروه) به مدت 10 روز در پنج گروه آزمایشی شامل تیمار شاهد، 1 و 20 میکروگرم در لیتر نانوذرات نقره و 1 و 20 میکروگرم در لیتر نیترات نقره در شرایط ساکن تجدید تحت تیمار قرار گرفتند. در پایان دوره، نمونه¬برداری از بافت¬های آبشش، کبد، کلیه و روده به منظور ارزیابی تغییرات آسیب¬شناسی صورت گرفت. همچنین نمونه-برداری از بافت آبشش و عضله به منظور ارزیابی غلظت نقره به روش جذب اتمی انجام شد. نتایج نشان داد که افزودن نانوذرات نقره یا نیترات نقره به آب در هر دو گروه ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی نوکلئوتید و بدون نوکلئوتید، تغییرات آسیب¬شناسی واضحی را در مقایسه با گروه شاهد پدید می¬آورد. مهمترین آسیب¬های بافتی در آبشش شامل هایپرپلازی سلول¬های اپیتلیال، تورم و آب¬ آوردن تیغه¬های ثانویه، نکروز سلول¬های اپیتلیال، ترشحات ائوزینوفیلیک و تجمع خونی بود. در بافت کبد عوارضی همچون تجمع رنگدانه، هسته پیکنوتیک، واکوئله¬شدن سیتوپلاسم و فیبری¬شدن سلول¬های هپاتوسیت مشاهده شد. افزایش تعداد سلول¬های گابلت، پیوستگی و تخریب ریز¬پرزها از آسیب¬های بافتی روده بود. افزایش حضور گلبول قرمز و ائوزینوفیل¬ها، توسعه گلومرولی، نکروزیس گلومرول، نکروزیس توبولار و ترشحات التهابی در بافت کلیه مشاهده شد. براساس شاخص ارگان (iorg) بیشترین شدت آسیب بافتی در بافت کبد ماهیان تغذیه شده با جیره فاقد نوکلئوتید و در مواجهه با غلظت بالای نانوذرات نقره مشاهده شد. با این وجود، تفاوتی در شدت آسیب بافتی در اندام یکسان بین دو گروه تغذیه شده با نوکلئوتید و بدون نوکلئوتید در مواجهه با یک نوع ماده آلاینده مشاهده نشد (05/0<p). تجمع نقره در بافت آبشش در تمامی تیمارهای آزمایشی بیشتر از بافت عضله بود. میزان غلظت نقره در آبشش ماهیان تغذیه شده با نوکلئوتید نسبت به گروه بدون نوکلئوتید به طور معنی¬داری کمتر بود. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که علی¬رغم وجود تفاوت در میزان تجمع نقره حداقل در بافت آبشش دو گروه ماهیان مورد بررسی، میزان آسیب¬های بافتی مشاهده شده بین دو گروه تفاوت محسوسی را نشان نداد. کلمات کلیدی: نانو فن¬آوری، نیترات نقره، جذب اتمی، شاخص ارگان، تجمع
میثم راکی سالار درافشان
افزایش تولیدات و محصولات نانو به ناچار منجر به افزایش نانومواد می¬شوند که به طور عمدی یا اتفاقی وارد محیط می¬شوند. محیط¬های آبی که بسیار آسیب¬پذیر هستند محل رسوب و تجمع بسیاری از این نانوذرات هستند. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی اثرات نانوذرات نقره و نیترات نقره بر برخی شاخص¬های خون¬شناسی و بافت¬شناسی عروس¬ماهی اصفهانی (petroleuciscus esfahani) بود. برای این منظور 100 قطعه عروس¬ماهی اصفهانی با میانگین وزنی 26/4±1/3 گرم و طولی 12/5± 0/33سانتی¬متر(mean±se) از محیط طبیعی صید و به آزمایشگاه منتقل گردید. ماهیان در یک طرح کاملاً تصادفی در 5 گروه آزمایشی شامل غلظت¬های µg/l 1 نانوذرات نقره (agnps)، µg/l1 نیترات نقره (agno3) ، µg/l25 نانوذرات نقره و µg/l25 نیترات نقره، هر گروه آزمایش شامل 15 قطعه ماهی و به مدت 10 روز مورد تیمار قرار گرفتند. در پایان آزمایش، خون¬گیری از ساقه دمی ماهیان پس از بیهوشی آن¬ها صورت گرفت و شاخص¬های مرسوم خون-شناسی بررسی شد. بافت کبد و آبشش نیز در پایان روز 10 به منظور مطالعات آسیب¬شناسی بافتی در فرمالین 10% تثبیت شد. به منظور ارزیابی میزان تجمع فلز نقره، پس از آماده¬سازی و هضم نمونه¬های بافت آبشش، کبد، کلیه، عضله و روده مقدار فلز سنگین نقره با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله¬ای تعیین گردید. بیشترین میزان هماتوکریت (3/09±75/47) و هموگلوبین (0/93±15/6)در دوز µg/l25 نیترات¬نقره مشاهده شد که تفاوت معنی¬داری با گروه شاهد داشت(p<0/05) . تعداد گلبول قرمز(rbc) در دوز µg/l25 نانوذرات نقره کاهش معنی¬داری نسبت به گروه شاهد داشت (p<0/05). به جز غلظت متوسط هموگلوبین گلبولی (mchc)، در سایر فاکتورهای ثانویه خون¬شناسی نیز تفاوت معنی¬¬داری با گروه شاهد مشاهده شد (p<0/05). مهمترین تغییرات بافت شناسی ایجاد شده پس از مواجه با نانوذرات نقره و نیترات نقره در آبشش شامل هایپرپلازی، پرخونی، ادم و کوتاه شدن تیغه¬های ثانویه و در کبد پرخونی، نکروز کانونی، پیکنوزیس هسته ای و کاریولیز هسته¬ای بود. علاوه بر این شاخص ارگان برای بافت آبشش و کبد در دوز 25 µg/l نیترات نقره نسبت به سایر گروه¬های آزمایشی تفاوت معنی-داری داشت (p<0/05). بیشترین میزان تجمع نقره در تمام بافت¬ها در دوز µg/l25 نیترات¬نقره مشاهده شد که تفاوت معنی-داری با سایر تیمارها داشت (p<0/05). به طور کلی در عروس¬ماهی اصفهانی بیشترین تجمع نقره در همه گروه¬های آزمایشی در بافت کبد (2/48-15/45) و کمترین مقدار تجمع در بافت عضله (0/19±- 0/47 میکروگرم در گرم) مشاهده شد.