نام پژوهشگر: زهرا چیت ساز
فرید تایب منوچهر بهرام پور
شناسدن هنرمدان این مرزبو به نسل جوان و علاقه مندان این عرصه باعث ماندگاری نام ایران و ایرانی است و غفلات از آن باعث می شود که جامعه هنری ما کم کم هنرمندان خارجی را بعنوان الگوی خود برگزیند . نام بزرگان و هنرمندان مملکت ما همیشه به دلایا متعددی در تاریخ مستتر مانده زیرا اکثر انها به علت روحیه خاص و انزوا طلبی و فروتنی کمتر از خود سخن گفته اند و این وظیفه برعهده دوستان و آشنایان ومحققان است . تا ایشان را به دیگران معرفی کنند . مهدی تائب نقاشی است هنرمند و شاعری توانا که در بسیاری از هنرهای دیگر مانند خطاطی و عکاسی و .... مهارت دارد و از خاندانی است بزرگ که تماما نام اوران عرصه های هنری این مرزو بوم اند و من به عنوان یکی از نوادگان ایشان که در این عرصه فعالیت دارم برخود فرض دانستم تا ایشان را هرچه بهتر به جامعه هنری و نسل جوان معرفی کنم . در این را از رهنمدهای پدرم مصطفی تائب و پسرعموهای ایشان استادان علی تجویدی ،اکبر تجویدی و دیگر محققان بهره بردم و از چند کتاب و مقاله در این رابطه استفاده کردم باشد که یادگاری بماند برای علاقه مندان و راهروان این طریق در آینده ای نه چندان دور .
مریم توکلی دخرآبادی زهرا چیت ساز
عشق به طبیعت و زیبایی های آن منشاء آفرینش بسیاری از آثار هنری بوده است. لکن برای شهود حقیقت زیبایی در طبیعت ، نمی توان تنها به نظاره ای سطحی بسنده کرد. طبیعت صدورت اشیا درمکان است تجلی ای از این صیدورت در اثر نقاشی به مثابه نمودهایی از خط، نقطه، سطح و... تحقیق می پذیرد. نقطه به ما می گوید کجای جهانیم ، چرائیم ، چونیم ، کیستی و چیستی نشانه ها از نشان متحد و پهناور نقطه نشات میگیرد. در هنرهای تجسمی به این نکته و معنا است که نقطه و تداوم دادن ان معنا به خط راست می باشد. هنرمند بواسطه نقش زدن لکدای به نام نقطه و تداوم دادن آن معنا به حقیقت ثانویه ای بنام خط می رسد و در واقع خط مرز بینی عناصر و سطوح است. هنرمندان با توجه به علم مناظر و مرایا (پرسپکتیو) یک یا چند نقطه ای در پی کشف این معنا می باشد که حقیقت چون در معرض تابش نور قرار می گیرد حجم می پذیرد و بعد سوم است. هنرمند تجسمی بنا به توجه به سیرت و صورت خود و جهان پیرامونش با نازک خیال خویش بیان موسقیایی از الحان مختلف و حالات مختلف مدل و پدیده هایی که در پی انعکاس آنها می باشد به روایتی دلپذیر و دلنشینی از تصویرگری می پردازد. آنچه نقاشان در طبیعت جستجو می کنند طبیعت واقعی در دنیای فیزیکی نیست بلکه طبیعی است که نسبت به آن واکنشی روحی و عاطفی از خود نشان می دهیم، امادیدن و مشاهده طبیعت از منظر زیبا شناختی با کمال روح امکان پذیر است لذا نقاش منظره پرداز آگاه است که چنانچه در کنار کسب مهارت های تکنیکی تعالی جسم و جهان ملکوتی خود را نادیده انگارد از مشاهده زیبایی متعالی تری شده است. طبیعت هیچگاه به صورت مستقیم و غیر امکان ظهور در اثر هنری را ندازد و همواره دید زیبا شناخت هنرمند طبیعت را به اثر هنری مبدل می کند. ملاحظه طبیعت به مثابه صور نا متناهی، آن چنان که در نفس الامر خویش است مبدا تجربه یا معرفت زیبا شناسانه هنرمند نسبت به طبیعت است. هنر راستین فرا نمودهایی شهودی اند از زیبایی ناب، زیبایی محض و زیبایی حقیقی که صورت محسوس یافته است.
طلا عزیزی کوتنائی زهرا چیت ساز
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : نگارگری ایرانی اسلامی در عین زیبایی های ظاهری شامل زیبایی های باطنی و معنوی می باشد و سرشار از رمز و راز است که بی ارتباط با عرفان اسلامی نمی باشد. هنرمندان و عارفان در ایران از یکدیگر الهامات زیادی گرفته اند داشته اند.یکی از نقاط مشترک بین این دو حرکت است حرکت در نگارگری بیشتر به صورت چرخشی ، دورانی و مارپیچی وجود دارد که ترکیب بندی های آثار کمال الدین بهزاد بیش از سایر نگاره ها به کار گرفته شده است. حرکت مارپیچ به صورت اسلیمی ها نیز در هنرنگارگری ایرانی نیز بروز می کند. این حرکت و چرخش را در رقص سماع قونی نیز شاهد هستیم، به این صورت که سماع کنندگان با چرخش به دور خود و سپس چرخیدن به دور مرشد تداعی کننده حرکات ذرات عالم به دور یک محور اصلی می باشد که خود نیز تعاریف فیزیکی و علمی دارد که به طور کامل شرح خواهیم داد. در این پایان نامه تلاش شده تا با بررسی حرکت چرخشی«مارپیچ» دورانی در رقص سماع قونی و نگارگری ایرانی اسلامی، ضمن شرح پیشینه تاریخی آنها سیر تحولات را بررسی کرده به مفاهیم نمادین موجود در آنها بپردازیم. همچنین دلایل به کارگیری حرکت چرخشی، اسپیرالی یا دورانی موجود در دو مقوله را ریشه یابی کرده و در نهایت وجوه اشتراک و افتراق بین نگار گری اسلامی و رقص سماع سماع عرفانی را با توجّه به حرکات چرخشی موجود، به صورت بررسی مقایسه ای به تحریر آوریم.
دنیا پاش رشید زهرا چیت ساز
در نخستین صده های هزاره ششم قبل از میلاد آبادانی جلگه های خوزستان آغاز گردید که خاک آن هم برای کشاورزی بارور و هم برای ساختن سفال مرغوبیت داشت که سرزمین شوش نیز در این نقطه واقع شده است . شهرستان شوش زمانی پایتخت ایلامبان بوده و تاریخی بس طولانی دارد . گرایش به زیبایی و زیبا پسندی از جمله خصوصیاتی است که خالق بزرگ در روح اشرف مخلوقات دمیده است و همراه الهام بخش روح زیبا ی آدمی بوده و تا جائیکه ظروف مورد استفاده روزمره بشر از این امر مثتثنی نبوده و همان مردمی که در ابتدایی ترین وضع زندگی می کردند با الهام از روح زیبای خود ، نقوش زیبایی را در روی ظروف سفالی طرح می کردند . بطوری که برای مدت طولانی از حدود هزاره ششم تا هزاره سوم قبل از میلاد ، شکل سازی و نقاشی روی سفال یکی از فعالیت های اصلی هنری مردم دهکده های ایران بوده است . هدف از این مقوله بررسی نقوش است که بر روی این سفالینه ها شکل گرفته تا از حیث معنی و مفهوم بررسی و علل و انگیزه بوجود آمدن نقوش سفالینه ها و ارتباط بین این نقوش و فرم ظروف شناخته شود . برای رسیدن به این هدف فوق ابتدا : 1- تاریخچه سفالگری در ایران که در آن به جغرافیای تاریخی ایران و پیدایش اولین سفالینه ها در آن و اطلاعاتی راجه به (مذهب و مهمترین خدایان شوش و باورهای آئینی و آداب تدفین و معیشت مردم) در دوران کهن شوش و (موقعیت جغرافیایی و زبان و نحوه پوشش مردان و زنان و معرفی آثار و بناهای تاریخی) که در شوش حاضر باقی مانده پرداخته شد . 2- فرم سفالینه های شوش شامل برش تشکیل دهنده فرم های ساده و ترکیبی ظروف و بناهای مربوط به آن دوران که در تزینات بیرونی و درونی آن از سفال استفاده شده نام برده و مورد بررسی قرار گرفته شد . 3- نقوش سفالینه های شوش از نظر تنوع به انواع خطوط وو نقوش تقسیم شد که شامل : خطوط ساده ، شکسته و متقاطع و نقوش هندسی ، گیاهس و جانوری که خود نیز شامل نقوش حیوانات ، پرندگان ، خزندگان ، نقوش انسانی و نقش ماه و خورشید می باشند . 4- ارتباط فرم نقوش با فرم سفالین ها با توجه به موارد بالا چنین نتیجه گیری می شود که این نقوش بیان بیم ها و امید ها و علائمی برای استعانت از قوای طبیعی در مبارزه و حشتناک حیات است و از این رو در این آثار به بیان عناصر و عوامل موجود در ذهن و عوامل خارجی محیط پرداخته شده و سعی در این بوده که زمان . مکان . تاریخ . فضای پیرامون . احساسات و عواطف . رنج ها . عداوت و مهر و عشق و آنچه در اطراف می گذرد با استفاده از رنگ و فرم های مناسب بیان شود و با ارتباط بین این نقوش و فرم ظروف بر آن بوده تا به خواسته های خود در جهت تحقق آن قوت ببخشد .
مریم اسکندری زهرا چیت ساز
اساطیر و نقش آن در شکل گیری بنیان های فکری جوامع مختلف بشری و نیز ضرورت تعمق انسان در هر یک از جلوه های آن در طول زندگی به ویژه دوره های معاصر که عصر ظهور تکنولوژی و فن آوری است بر کسی پوشیده نیست. کهن سرزمین ایران، جایگاه تجلی اساطیر بسیاری است که ظهورشان در دامان هنر و خصوصاً نقّاشی، حیاتشان را تداوم بخشیده است. تاریخ اساطیر ایران، نشان و خبر از نبوغ و ذوق دسته جمعی، مردمانی بس هوشیار و خالقانی بی مانند می دهد. شاید پیشینه این اساطیر را بتوان از هشت هزار سال قبل از میلاد و در صخره نگارهای لرستان باز جست. بعدها نمونه های تکامل یافته این اساطیر در نسخ تصویری هیوا شدند. شاهنامه فردوسی که بارها توسط هنرمندان و منتقدان در زمان های مختلف به تصویر درآمده است خود گواهی بر این مدعاست.