نام پژوهشگر: سیدهادی زرقانی
سمانه آیین دوست هادی اعظمی
در طول تاریخ، امپراتوریهای بزرگ همواره دربگیرنده اقوام و نژادهای گوناگون بوده اند، امروزه هم کشورهایی که دارای پیشینه امپراتوری هستند، دارای ترکیب قومی و نژادی بیشتری می باشند. ایران یک کشور چند ملیتی است که در قانون اساسی آن نیز به این امر تصریح شده است. درجوامع چند قومی مردم سعی دارند خود را از طریق گروه قومی خویش، یعنی مشخصه بارز نظم اجتماعی مطرح سازند. خشونت در چنین جوامعی می تواند فوران کند، بویژه هنگامی که نابرابری فاحشی در بین گروه های قومی و یا تبعیض علیه یک یا چند گروه قومی وجود داشته باشد و تبعیض موجود از طریق سیاست عمومی تشدید گردد. عدم توازن در فرصت ها میان قوم مسلط و سایر اقوام ایرانی غیر فارس، ناشی از نابرابری قومی است. نابرابری های بین اقوام که گاهی شکل فاحشی به خود می گیرند، عرصه های مختلف فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را شامل می شوند که همواره باز تولید شده اند. نابرابری میان قوم مسلط و سایر اقوام ایران اساساً نابرابری در فرصت هاست و در نتیجه هرگونه برابری میان آنها باید در حقوق و فرصت ها باشد. با توجه به رهیافت فوق، این تحقیق با در نظر گرفتن ارتباط مستقیم بین نابرابری در فرصت ها و تعمیق شکاف های بین قومی و افزایش اعتراضات و نارضایتی ها، به بررسی فرصت های داده شده از سوی دولت به اقوام پرداخته است. روش تحقیق توصیفی_ تحلیلی می باشد و برای بررسی وجود نابرابری از 51 شاخص اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، مسکن و کالبدی، زیربنایی، بهداشتی و ... به عنوان فرصت، که از مرکز آمار تهیه شده است، استفاده شده و نشان می دهد؛ در بین13 استان که به لحاظ قومی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند، استان اصفهان بیشترین فرصت و استان سیستان و بلوچستان کمترین فرصت را کسب نموده اند. سپس با اطمینان از وجود نابرابری درفرصت ها، اثرات فرصتهای نابرابر را در چهار مقطع زمانی؛ مشروطه تا رضاخان، رضاخان تا محمدرضا، محمدرضا تا انقلاب اسلامی و انقلاب اسلامی به بعد را در میان اقوام بررسی نموده و اینگونه برداشت نموده شد که: فرصت های نابرابر موجب افزایش شکاف های بین قومی ونابرابری و تعارضات و اختلافات بین قومی می شود که منجر به خواسته ها و مطالبات، اعتراضات به وضع موجود، تشکیل احزاب مخالف، درگیری ها، آشوب، اقدامات مسلحانه و تروریستی، تمایلات خودمختاری طلبانه و جدایی طلبانه، از بین رفتن آرامش و امنیت و... می شود.
رمضانعلی خلیلی زاده سیدهادی زرقانی
شهرها به دلیل وجود مراکز تجمع سرمایه ی مادی و انسانی و همچنین وجود تاسیسات و مراکز حساس،حیاتی و مهم جزء هدف های اولیه و اساسی برای دشمن در هنگام جنگ محسوب می شوند. یکی از کاربردهای اساسی دانش پدافند غیر عامل حفاظت از شهرها و شهروندان در مقابل حملات نظا می و تروریستی است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی وضعیت مراکز حیاتی، حساس و مهم شهر نیشابور از نظر میزان در خطر بودن آنها در مقابل حملات نظامی وتروریستی پرداخته است.اطلاعات مورد نیاز تحقیق به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در قالب یافته های تحقیق، مهمترین مراکز مورد تهدید شهر نیشابور در هر کدام از زیر ساخت های نه گانه ( حمل و نقل، تولید و انباشت نفت و گاز،تامین آب، خدمات اضطراری، برق، دولتی، عمومی-مردمی،مالی-بانکداری و اطلاعات و ارتباطات) مشخص شده و در قالب نقشه های مختلف به نمایش در آمده است.
علی عباس زاده هادی اعظمی
مهاجرت از جمله موضوعاتی است که امروزه کشورهای مختلف چه پیشرفته و چه در حال توسعه در برنامه ریزی های کلان اجتماعی و فرهنگی خود مد نظر قرار می دهند. یکی از بحث های چالش برانگیز در این رابطه، مهاجرت غیر قانونی و غیر مجاز است. ایران به دلیل همسایگی با کشورهای بحران خیز افغانستان ، پاکستان و عراق همواره از این مسأله متأثر بوده است و آسیب ها و مشکلات فراوانی را متحمل شده است. از بین مهاجرینی که وارد کشور ایران می شوند، مهاجران افغانستانی بیشترین جمعیت و بیشترین تأثیر را بر امنیت این کشور گذاشته اند. به همین دلیل اتباع این کشور به عنوان نمونه موردی در این پژوهش انتخاب شده است. در راستای این موضوع، در پایان نامه حاضر عوامل موثر بر مهاجرت اتباع خارجی (افغانستانی) به ایران از دیدگاه ژئوپلیتیکی با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. عوامل سیاسی ، اقتصادی و نظامی موثر بر این نوع مهاجرت به عنوان نمونه انتخاب شده و در مورد آن تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از این پایان نامه رشد اقتصادی افغانستان ، برقراری امنیت در مرز این کشور با ایران و نیز توسعه روابط سیاسی افغانستان با ایران باعث کاهش مهاجرت های غیر مجاز اتباع افغانستانی به ایران می شود.
محسن سلطانی هادی اعظمی
عدم پیوستگی سرزمینی از مهمترین تنگناهای ژئوپلیتیکی یک کشور می باشد،بگونه ای که زمینه را برای وابستگی ژئوپلیتیکی به کشورهای دیگر، به منظور برقراری ارتباط زمینی بابخش جدا افتاده خود فراهم می سازد.پژوهش کنونی به بررسی نقش موقعیت جغرافیایی برونگان جمهوری خودمختار نخجوان در وابستگی ژئوپلیتیکی جمهوری آذربایجان به ایران پرداخته است. روش انجام تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات؛روش کتابخانه ای (اسنادی) و پرسشنامه ای است.نتایج یافته ها نشان می دهد که به ترتیب؛اولویت های اقتصادی و تجاری، سیاسی-امنیتی،جغرافیایی و فرهنگی- توریستی بیشترین تأثیر را برافزایش وابستگی ژئوپلیتیکی نخجوان به ایران،دارند.در بعد اقتصادی؛افزایش حمل ونقل زمینی از خاک ایران و سوآپ انرژی، در بعد سیاسی؛تلاش برای کاهش نفوذ قدرت های فرا منطقه ای و منطقه ای ، در بعد جغرافیایی؛ موقعیت ارتباطی و در بعد فرهنگی-توریستی؛لغو روادید و بهبود ارائه خدمات توریسم درمانی،بیشترین اهمیت را داشته اند. اما در حال حاضر و بر اساس یافته های کتابخانه ای؛ حجم فعالیت های ایران در ارتباط با نخجوان،در هرکدام از ابعاد چهارگانه فوق در وضعیت مطلوبی به منظور نیل به مقصود خود،قرار ندارد.