نام پژوهشگر: عباس خوشنویس

سه تایی مقدس در تفکر اسطوره ای ایران باستان و عرفان اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1390
  پریسا عمرانی   بهار مختاریان

چکیده: نمادهای کهن که ردپای آنها از دوران پیش از تاریخ تا هنر معاصر مشهود است به صورت انگاره های ترسیمی بر اشیاء و مکان های مرتبط با زندگی اقوام گوناگون مشاهده می شود . این انگاره ها در طول زمان از قومی به قوم دیگر منتقل شده اند و در اکثر موارد نه تنها طرح بلکه حقیقت وجودیشان نیز ، به نسل های بعدی انتقال یافته است . از جمله این نمادها ترکیب سه تایی مقدس است ،که عنصر میانی آن ایزدبانوی زمین است ، به همراه دو عنصر نرینه در دو طرف آن می باشند وگاهی نشانه های آسمان از هر نوع بالای سر پیکر مادینه دیده می شود. این نماد در دوره های مختلف تاریخی و در اکثر فرهنگ ها به کرات دیده شده است . در اغلب موارد عنصر مادینه ی سه تایی مقدس با درخت و دو عنصر نرینه ی اطراف آن نیز با حیواناتی که به صورت قرینه و مشابه اند ، جایگزین شده است . در این رساله پس از پرداختن به نقش درخت به عنوان عنصر اصلی و همچنین حیوانات قرینه به عنوان نگهبانان آن ، نماد درخت در ادیان مختلف مورد بررسی قرار گرفته است . این بررسی شامل ادیان اولیه بدون پیامبر یا باورهای ابتدایی مانند اسکاندیناوی ، بین النهرین ، چین باستان ، مصرباستان و هند است و پس از آن ادیان غیر ابراهیمی دارای پیامبر شامل بودایی ، زرتشتی و مانوی و درآخر ادیان ابراهیمیِ یهودیت و مسیحیت تا دین تکامل یافته اسلام را شامل می شود . هدف از این بررسی دستیابی به کهن الگویی است که از ادیان ابتدایی تا دین اسلام در رابطه با درخت وجود دارد . به ویژه در ایران دوران باستان و تأثیر آن بر نوع نگرش به این نماد در عرفان اسلامی. در واقع این نکته مد نظر است که فرهنگ اسلامی وعرفانی بستری مناسب جهت رشد و تعالی بن مایه های غنی در ایران بوده و این فرهنگ بالنده کهن الگوها را به رفیع ترین درجه رسانده و به آن ها رنگ وبوی اسلامی داده است . پس از بررسی تکمیلی نقش نمادین درخت در اسلام و عرفان اسلامی به تجلی معماری گونه ی سه تایی مقدس در مساجد اسلامی که شامل گنبد و مناره ها می شود پرداخته شده است . در این معنا که گنبد جایگزین درخت مقدس شده و دو مناره در جایگاه نگهبانان آن قرار گرفته اند و در مجموع تشکیل سه تایی مقدس داده اند .

بررسی نقش فرشته در هنر اسلامی با رویکرد حکمی عرفانی با تاکید بر آرائ سهروردی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1391
  مریم هرندی   مرضیه پیراوی

بازتاب های بیرونی در هر فرهنگ، مظهر زیر لایه های بنیادین و درونی آن است. هنر یکی از این نمودهای فرهنگی هر قوم است که در فرهنگ های مختلف مشخصات و وجوه متمایزی را ، متناسب با آن بن مایه های فرهنگ، به خود اختصاص داده است. در فرهنگ اسلامی نیز، هنر رابط? تنگاتنگی با دین و آموزه های فکری اسلامی دارد. از جمله نقوش به کار رفته در هنر اسلامی، نقش فرشتگانی است که در جای جای نقاشی ها ،موزاییک ها وآثار هنری در ادوار مختلف به چشم می خورد. می توان با بررسی نقش فرشته از جنب? عرفانی به لایه های زیرین، یا معنای نهفته در پس آن، نفوذ و بازتاب معنای مذکور را در آثار هنرمندان جستجو نمود. و این امر با پاسخ به پرسش هایی ذیل میسرمی شود : فرشتگان در ادیان آسمانی به خصوص در اسلام از چه جایگاهی برخوردارند؟ فرشته در فلسفه و عرفان و البته در هنر چه جایگاهی دارد؟و آیا هنر متأثر از فلسفه و عرفان،است؟ از جمله عارفان و حکیمان اسلامی که در حکمت خود به مبحث فرشته وفرشته شناسی توجه خاصی مبذول داشته اند، شیخ اشراق ، شهاب الدین سهروردی(549-587) است. برای فرشته شناسی در حکمت اشراق، ابتدا باید به بررسی جهان بینی سهروردی پرداخت .از جهتی پرداختن به حکمت اشراق نیاز به شناخت حکمت ابن سینا وهمچنین توجه به برداشت های سهروردی ازافلاطون، فلوطین والبته آیین ایران باستان است. می توان حکمت اشراق سهروردی را آمیزه ای از حکمت افلاطون، فلوطین و ایران باستان دانست که آنها را با نظرات حکمای متصوفه موافق ساخته است. در این پژوهش، نقش فرشته با رویکردی حکمی–عرفانی در تفکر اسلامی و فلسف? عرفانی به ویژه فلسف? سهروردی مورد تأمل قرار گرفته است و به روشی مقایسه ای–تطبیقی، بازتاب این تفکر در هنر اسلامی به ویژه در نگارگری مورد خوانش واقع شده است. در نهایت خوانش جدیدی از نقش فرشته در آثار هنری، با توجه به فرهنگ اسلامی ،آیات و تفاسیر قرآن مجید وفلسف? سهروردی به دست آمده است .