نام پژوهشگر: سید علاءالدین شاهرخی
محمدرضا قنبری کرمانشاهی مهدی صلاح
با وقوع انقلاب اسلامی در فوریه بهمن ماه 1357ش / 1979م در منطقه استراتژیک خاورمیانه معادلات قدرتهای بین المللی از یک سو وموجودیت رژیم های وابسته و... از سوی دیگر مورد مخاطره واقع شد . به منظور به بن بست کشاندن انقلاب اسلامی برنامه های چندی در دستور کار نظام سلطه و وابستگان آن قرار گرفت. تحریک عناصر قومی ، مذهبی و جریان های معاند و ضد انقلاب مقدمه برنامه ای بود که در 31شهریور ماه 1359 ش/ 22 سپتامبر 1980م رژیم عراق هجوم وسیع و از پیش سازمان دهی شده ای را به داخل مرزهای جمهوری اسلامی ایران آغاز نمود . سازمان ملل متحد چند روز پس از تجاوز عراق به ایران اولین قطعنامه خودرا به شماره (479) صادر کرد . در این قطعنامه که با قطعنامه های (514 ، 522 ، 540 ، 582 ، و 588) دنبال گردید برخوردی عادلانه و ریشه ای با موضوع جنگ عراق با ایران نکرد لذا جمهوری اسلامی ایران بدلیل عدم معرفی متجاوز از پذیرش قطعنامه های سازمان ملل متحد خودداری می کرد . سازمان ملل متحد در انگیزه ها ، نیات ، مقاصد و رفتار و کردار خود جانب انصاف و عدالت را نگرفت این موضوع هم ناشی از ساختار سازمان ملل متحد و هم اعمال فشار دولتهای بخصوصی بر آن سازمان است. اگر اقدامات سازمان ملل متحد در قبال جنگ عراق علیه ایران را با تجاوز عراق به کویت مقایسه کنیم به این نتیجه می رسیم تا زمانی که اراده وخواست حداقل یکی از قدرت های بزرگ و تاثیرگذار در سازمان ملل متحد در میان نباشد سازمان ملل متحد از اتخاذ تصمیم جدی، منطقی و بی طرفانه عاجز است . واژگان کلیدی :راهبرد ، سازمان ملل متحد ، ایران ، عراق ،قطعنامه
آمنه رفیعی سید علاءالدین شاهرخی
چکیده خراسان به عنوان یکی از مناطق مهم ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن بر سر راههای بازرگانی در تاریخ ایران دارای اهمیت فراوانی بوده است. این ناحیه در اواخر حکومت سلطان سنجر به عرصه دخالت نیروهای بیرونی از جمله غزان غوریان قراختائیان و خوارزمشاهیان تبدیل شده بود که از میان گروههای یادشده در نهایت خوارزمشاهیان توانستند بر دیگر رقبا غلبه نمایند و اداره خراسان را تحت تسلط خویش درآوردند. حمله غزان به خراسان و درگیریهای ایل ارسلان و غلامان سنجری برای حکومت بر خراسان و همچنین مبارزات طولانی تکش بر علیه برادرش سلطانشاه و همچنین غوریان و در آخر یورش مغولان به این سرزمین نه تنها باعث ایجاد ناامنی در خراسان بلکه باعث نابودی حکومت خوارزمشاهیان در خوارزم گردید. طبقات و گروههای مختلف از قبیل کشاورزان تجاوز بازرگانان در اثر این حملات یا کشته شدند و یا به نقاط دیگر متواری شدند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اوضاع اجتماعی خراسان در این دوره به خاطر یورشها و حملات اقوام مجاور دچار آشفتگی و نابسامانی بوده است . این پژوهش بر آن است که باورش توصیفی تحلیلی به اوضاع سیاسی و اجتماعی خراسان در عهد خوارزمشاهیان وضوح بیشتری بخشد. واژه های کلیدی: خراسان، خوارزمشاهیان ، غزان ، غوریان، مغولان