نام پژوهشگر: حمیدرضا افشار
مونا طهرانی موید سید مصطفی مختاباد
در این پژوهش سعی شده است به بررسی "روایت فیلم های جاده ای" براساس ساختار اسطوره ای سفر نویسنده پرداخته شود."کهن الگوی سفر قهرمان" نظریه کریستوفر ووگلر، الگوی جدیدی است که مورد توجه نظریه پردازان، فیلم نامه نویسان و منتقدین معاصر واقع شده است و از آن، هم به جهت تحلیل و بررسی متن اثر سینمایی و هم تولید متن بر پایه مسیر مشخص سفر نویسنده مورد استفاده قرار می گیرد. از دست آوردهای مثبت نقد جدید برای سینما، تحلیل ساختاری و بررسی سبک بیان فیلم به روش علمی است. نقد جدید می تواند کاربردی مناسب در تحلیل فیلم داشته باشد تا وجوه مختلف الگوهای روایتگری را آشکار کند، به شرط آنکه بتواند تبیین جامعی از تمام ابعاد ساختار دراماتیک و کارکردهای آن به دست دهد. نظریه کهن الگوی سفر قهرمان تحت عنوان "سفر نویسنده" از کریستوفر ووگلر، نظریه ای جامع و نوین است که با بکار بردن دقیق آن در تحلیل الگوهای روایتگری در فیلم می توان به تحول زبانی و معنایی سینما همت گماشت. در پژوهش حاضر این الگو جهت تحلیل و بررسی روایت در چهار فیلم شاخص ژانر جاده مورد استفاده قرار گرفته است. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا این الگو مناسب بررسی این نوع ژانر می باشد یا خیر؟ بر این اساس ابتدا به معرفی گونه سینمایی جاده پرداخته و سپس روایت در چهار فیلم جاده ای آمریکایی پس از دهه شصت میلادی، به ترتیب شامل ایزی رایدر، نقطه ناپدید شدن، پاریس، تگزاس و تلما و لوئیس، مورد بررسی قرار می گیرد. درپایان این نتیجه حاصل شده است که ساختار اسطوره ای سفر نویسنده نه تنها برای تحلیل ژانر جاده، بلکه برای تمامی ژانرها می تواند الگویی مناسب و قابل قبول باشد، که طبعا بر اساس نوع پیرنگ یک اثر، تطبیق کامل الگو با آن، گاه با تغییرات، حذف و پررنگ یا کمرنگ شدن برخی مراحل سفر روبه رو است. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و برای بررسی سوال ها و فرضیه های پژوهش از ابزارهای گردآوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل استفاده شده است.