نام پژوهشگر: محمدرضا مایلی
سیدحسین حسینی مجتبی مقصودی
دیپلماسی پارلمانی از ابزارهای نوین تاًمین منافع وملاحظات کشورها در نظام بین الملل محسوب می شود.به همین دلیل تمایل برای توسعه وتقویت آن در کشورها ومناطق مختلف به طور روزافزونی افزایش پیدا کرده است.اکنون این مسئله به رسمیت شناخته شده است که دیپلماسی پارلمانی بخش مهم وموثری از دیپلماسی عمومی یک کشور به حساب می آید.امروزه در بسیاری از کشورها موضوع تخصیص ظرفیت های مناسب دیپلماسی پارلمانی به طور خاص در دستور کار قرار گرفته است.به همین ترتیب در جمهوری اسلامی ایران نیز موضوع فعال سازی نهاد پارلمان در فعالیت های دیپلماتیک در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.مجلس شورای اسلامی با ابزارها وسازوکارهای مختلف مایل است که به موضوعات مرتبط با حوزه سیاست خارجی ورود نماید.البته در ایران موضوع دخالت پارلمان در مسائل سیاست خارجی از سابقه دیرینه ای برخوردار است به نحوی که می توان مطالعه این موضوع را از ابتدای تشکیل نهاد مجلس در کشور مورد بررسی قرار داد.در واقع تاریخچه نقش آفرینی مجالس قانونگذاری ایران در حوزه سیاست خارجی در دو مقطع پیش وپس از انقلاب اسلامی قابلیت ارزیابی دارد اگر چه ادوار نخستین مجلس در ایران هم از جانب حکومت داخلی وهم از طرف قدرت های بزرگ خارجی تحت فشار قرار داشتند،با این وجود مجلس در طول این سالها برخی تصمیمات مهم وتاثیرگذاری را در عرصه روابط خارجی اتخاذ نمود.پس از پیروزی انقلاب اسلامی،مجلس شورای اسلامی بعد از نهادهایی چون رهبری،ریاست جمهوری،شورای عالی امنیت ملی ووزارت امور خارجه از جمله نهادهای اثر گذار فرایند تدوین سیاست خارجی کشور بوده است.این صلاحیت به موجب اصولی از قانون اساسی به مجلس داده شده تا در این فرایند دخالتی اثر گذار داشته باشد.با این حال مجلس شورای اسلامی در برخی مقاطع کمتر مایل به ایفای نقش فعال در حوزه سیاست وروابط خارجی بوده است.هرچند پژوهش حاضر موید آن است که در سالهای اخیر وبویژه در دوره هشتم مجلس شورای اسلامی،نهاد پارلمان در ایران بواسطه برخی ابتکارات شخصی یا نهادی موفق به تقویت روند دیپلماسی پارلمانی در کشور شده است.
سیدمجتبی نعیمی محمدرضا مایلی
ادبیات کهن ایران، آینه ایست که تبلوردهنده ی اندیشه ها و پیام های اخلاقی و سیاسی متعدد است. در جهان کنونی که اندیشه ها و مکاتب فکری گوناگون، مقولات مختلفی را برای تفسیر و تغییر جهان و اجزایش ارائه می کنند، ما مکلّفیم تا گَرد غبار از گنجینه ی ادبیات خویش بزداییم. با امروزی و بالفعل کردن مفاهیم نهفته در آن می توانیم به آنها تکیه کنیم تا هم دوران جدیدی برای خویش بسازیم و هم سایر ملل را با نگاه ایرانی-اسلامی بیشتر آشنا سازیم. قاعدتاً در مجموعه ی ادبیات ایران، آثار عبید زاکانی به دلیل شرایط خاص سیاسی-اجتماعی ایران در زمان حیات وی، قسمت بسیار مهمی است. در نتیجه ، هدف از این تحقیق درک تصور عبید زاکانی از شرایط سیاسی-اجتماعی ایران آن دوره و نحو? واکنش او به این شرایط است. سوال اصلی ما در این پایان نامه آن است که عبید زاکانی، به مسائل رخ داده در دور? زمانی خویش چه واکنشی نشان داده؟ روش بکار رفته در این پایان نامه برای جواب به این سوال، متأثر از هرمنوتیک هرش، مطالعه ی کتب تاریخی پیرامون شرایط سیاسی-اجتماعی ایران در قرن هشتم هجری شمسی و وضعیتی که عبید زاکانی در آن می زیست، بعلاوه ی بهره گیری از روش تحلیل آثار ادبی، تحلیل کتابخانه ای و نمادشناسی در این گونه آثار و همچنین فهم چگونگی کاربرد نگاه انتقادی شاعر در مورد موضوعات طرح شده در اثر مذکور است. عبید که در دوران بعد از حمل? مغول به ایران می زیسته و دربار حکام محلی وابسته به ایشان را درک کرده (آل مظفر و خاندان اینجو) و همچنین تعاملات موجود در بین مردم را نیز به چشم دیده بود، رفتارهای حاکمیتی، نخبگان جامعه و تود? مردم را مورد کنکاش قرار داده و مواردی مانند استفاده ابزاری از دین، دوری نخبگان اجتماعی از ارزش های دینی و ملی و شیوع فساد در جامعه را مورد نقد قرار می دهد. نتیج? اخذ شده در انتهای این پایان نامه آن بود که عبید زاکانی، در واکنش به بحران های سیاسی-اجتماعی زمان خود دست به تولید آثار ادبی زده و آثاری انتقادی را به منظور نقد اخلاقی سیاست و جامعه ایران آن روز به رشته ی تحریر درآورده است.
شباهنگ مهاجرانی محمدرضا مایلی
فرآیند روشنفکری در ایران به گونه ای بیمار متولد شد. چرا که با خصوصیات حقیقی روشنفکری شامل فکر علمی،نگاه به آینده، هوشمندی و احساس درد در مسائل اجتماعی فاصله بسیار داشت. از دوره قاجاریه که اندیشه های مدرن برخاسته از مدرنیته ی غربی به جامعه ی سنتی ایران راه یافت و به اندیشه مردم نفوذ کرد،مسائل و دیدگاههای جدیدی مطرح گشت که دین در مواجهه با آنها ، پاسخ مناسبی برای سوالات، ابهامات و تردیدهای ایجاد شده در اذهان مردم نداشت. پس از پیروزی انقلاب مشروطیت و پس از تسلط افکار مدرن بر جامعه ایرانی، بتدریج قدرت اجتماعی از دست اصحاب مسلط این شکل از قدرت ، یعنی روحانیت خارج شد. اوج این اتفاق در دوران حکومت رضاخان به وقوع پیوست . در این دوره هدف طیف روشنفکر، رواج اندیشه های غربی درایران بود و خود را پیشگام مدرنیته و نوسازی در ایران معرفی نموده و اصول مدرنیزاسیون به شیوه غربی آن را در جامعه رواج دادند. این امر اگرچه به پی ریزی دولتی مدرن منجر گشت، اما به بهای سرکوبی مظاهر آرمان های دموکراتیک و مهم تر از آن ، تهاجم شدید به دین حاصل گشت. تا پیش از این تحولات ، اهالی دین به لزوم ایجاد اندیشه ای نوین در عرصه دین ، در جهت دفاع از سنت ها و آرمان های مذهبی پی نبرده بودند. اما عقب نشینی اجباری نهاد دین در سطح جامعه پس از حضور اندیشه های مدرن غربی، باعث عکس العمل منتقدان به این حوزه شد.این عکس العمل عبارت بود از اینکه نهاد دین وادار به ایجاد حوزه ای جدید برای استمرار فعالیت هایش گشت و با تلفیق اندیشه های مدرن و دینی،سعی در جبران از دست دادن حوزه اجتماعی جامعه نمود.که البته این تلفیق، عکس العملی عجولانه در برابر تحولات جامعه بود. تفکر روشنفکری دینی از دهه 20 به بعد و در دوران پادشاهی محمدرضاشاه پهلوی ، به مرور شروع به رشد نمود و در دهه های بعد، در پاسخ به چند دستگی و اختلافات فکری معتقدان به اندیشه های مدرن و غربی، فعالیت خود را آغاز نمود و از اواخر دهه ی 30 و آغاز دهه 40 شمسی، وارد جنبه های سیاسی مبارزه خود گشته و تلاش خود را گسترش داد.بنابراین مجال و فرصتی یافت نشد که این اندیشه، بر مبنای مطالعاتی دقیق و اصول فلسفی پذیرفته شده، پایه گذاری گردد.از دهه 40 به بعد و در خلال مبارزات سیاسی روشنفکران دینی، پایه های فلسفی این اندیشه ،تلفیقی شد از اندیشه ی دینی و اصول اندیشه های غربی همچون لیبرالیسم ومارکسیسم. از جمله روشنفکرانی که از این دهه به بعد، اندیشه ی خود را گسترش دادند و در جامعه از اقبال عمومی برخوردار گشتند، جلال آل احمد، مهندس مهدی بازرگان و دکتر علی شریعتی بودند که هر یک نماینده ای صاحب نام در حیطه ی نگرش های متفاوت روشنفکری دینی محسوب می شوند و اصول فکر و چارچوب اندیشه شان، در بروز انقلاب اسلامی و بسیج افکار عمومی نقشی به سزا داشت. به این ترتیب از سال 1342 تا زمان انقلاب اسلامی، جریانات فکری فوق ذیل عنوان (( روشنفکری دینی)) در میان مردم بسیار پر طرفدار بود و از آن به عنوان (( موتور محرک انقلاب)) نام برده شد.در نهایت روشنفکر دینی،راه سیاست را در پیش گرفت ، بی آنکه اندیشه اش، چارچوب روشن ، منظم و دقیق فلسفی داشته باشد.
محمد سعید بهمنی محمدرضا مایلی
با توجه به نفوذ روز افزون فضای سایبری شامل اینترنت ، شبکه های اجتماعی و ... در معادلات بین المللی، توجه به ماهیت فضای سایبر به عنوان بستر اصلی اطلاعات کشور و اینکه امکان صدمه زدن به ابعاد مختلف امنیت کشور ها از این راه بسیار محتمل می باشد،لازم است که نگاه ویژه ای به مسأله امنیت فضای سایبر مخصوصا در سطح کاربردهای ملی شود،زیرا در آینده ای نزدیک زیرساخت های اصلی کشور در این فضا قرار خواهند گرفت و بروز هرگونه مشکل امنیتی باعث تهدید جدی در امنیت ملی کشور خواهد گردید. در پژوهش پیش رو، بعد از ارائه تعریف مفصلی از فضای سایبر و زیر مجموعه های آن به بحث امنیت ملی پرداخته شده است؛ سپس با توجه به موضوع اصلی سعی شد تا سایت ویکی لیکس و عملکرد آن مورد بررسی قرار گرفته و تاثیر انتشار اسناد و افشاگری های آن بر امنیت ملی کشورها بیان گردد. هدف اصلی این تحقیق، نشان دادن آسیب پذیری امنیت ملی کشورها نسبت به فضای سایبر بود. در واقع فضای سایبری با گسترش روز افزون خود به راحتی توانسته است تمامی ابعاد امنیت را دستخوش تغییراتی کند. طبق اسناد بررسی شده، اسناد منتشره در سایت ویکی لیکس تماماً مرتبط با بحث امنیت و امنیت ملی کشورها نمی شدند که البته از پراکندگی بسیاری برخوردار بودند. اما در این میان سعی شد با بررسی دو بعد مهم امنیت ملی، یعنی ابعاد سیاسی و نظامی و اسناد مرتبط با این دو حوزه، سوال اصلی مطرح و فرضیه تحقیق اثبات گردد که برای اثبات این موضوع، از تحقیقات گسترده ای اینترنتی و کتابخانه ای استفاده شده است. پایان نامه پیش رو در 5 فصل به موضوع فوق پرداخته و در نهایت به این نتیجه می رسد که فضای سایبری و اقداماتی که در آن انجام می شود، به راحتی تزلزل امنیت ملی کشورها را در پی داشته است و کشورهای آسیب پذیر باید بدنبال راه های تقویت سیستم های دفاعی خود اعم از نظامی و سایبری باشند.