نام پژوهشگر: مصیب امیری

بررسی گونه شناسی و طبقه بندی سردوک های زاگرس مرکزی در دوره مس و سنگ میانی ( مطالعه موردی سردوک های محوطه باستانی چهار آروسیمره) لرستان
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مجید محمدیارگو   مرتضی حصاری

برای آگاهی از تاریخ پیدایش صنعت ریسندگی و بافندگی بایستی به غارها برویم و از روی آثار بازمانده از قرون و اعصار پیشین و بازیافته های باستانی به واقعیت ها و اطلاعاتی دست یابیم، شواهد و قراین موجود حاکی از آن است که صنعت نساجی از درون غارها در ایران شروع شده و نشانه های مربوط به آن ضمن کاوش های باستان شناسی در غار هوتو وکمربند به دست آمده است و تا زمان روی کار مغولان نساجی همیشه یکی از صنایع پر رونق ایران بوده و به علت نیاز اساسی و پر مصرف بودنش در همه ادوار تلاش شده است تا کشور ما در زمینه تولید آن حالتی خود کفا داشته باشد و افزون بر این اسناد و مدارکی که موجود است ثابت می کند که در مقطع هایی از تاریخ منسوجات ایرانی جنبه صادراتی قوی هم داشته و قدرتمندان از هر وسیله ای بهره می گرفتند تا صنعت نساجی را رونق بخشند. مطالعه تولید پارچه در زاگرس در عصر مس وسنگ برای آشنایی با توسعه منطقه ای که متحمل تغییرات بزرگی در سازمان دهی و استقرار در این دوره شده است، مهم می باشد. هدف این پایان نامه ایجاد پایه روش شناسی برای بررسی سردوک ها و دیگر شواهد باستان شناسی برای تولید پارچه در دوره مس وسنگ می باشد. سندیت گونه بندی پیشنهاد شده، که شواهد باستان شناسی، متنی و قوم باستان شناسی را در هم گرد می آورد. با ارایه دو بررسی موردی استدلال می گردد؛ این دو مورد نظر بر ارایه پتانسیل گونه بندی در نشان دادن نتایج عظیمی در باستان شناسی منطقه در زمان انجام آن با مهارت بیشتر دارد. انگیزه برای اسکان و در نتیجه رشد مراکز شهری عنوانی است که در تحقیقات باستان شناسی مس وسنگ زاگرس مورد توجه قرار گرفت. محققان بر چوپانی به عنوان پایه حیاتی در توسعه اقتصادی، سیاسی منطقه توجه خاصی داشتند. با فرض ارتباطی بین چوپانی و تولید پارچه، درک بهتری از جزییات و سازماندهی تولید پارچه می تواند به این مباحث کمک کند. برای درک مطالعات پتانسیل تبیینی تولید پارچه، منابع اطلاعاتی این محصول باید جستجو گردد. مطالعات اکثراً بر متون باستانی، مواد گیاهی و جانوری باستانی تمرکز می شوند. منبع اطلاعاتی مهم دیگر در تولید پارچه، دوک های نخ ریسی است. مطالعات باستان شناسی برای تحلیل دوک های نخ ریسی را در به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد ریسیدن و دیگر مراحل تولید پارچه و نیز فراهم کردن آن به صورت یک پارچه، روشی است که امکان آن بر اساس مطالعات متکی بر طبقه بندی، قابلیت مقایسه ای اطلاعات و دوک های نخ ریسی و دیگر منابع اطلاعاتی می باشد. در این پایان نامه از طریق اجرای روشی که شامل ارایه گونه شناسی (typology) سردوک ها و الگوهایی برای سازماندهی تولید پارچه مبتنی بر بررسی های قوم باستان شناسی (ethnoarchaelogy) نیز مورد توجه قرار می گیرد . در این پایان نامه که در چهار فصل مورد بررسی قرارگرفته در فصل اول به طرح سوال و اهداف پایان نامه و در فصل دوم به بررسی پیشینه و جغرافیای زاگرس و محوطه چهارآرو و در فصل سوم به کاربرد و نحوه و گوننه بندی سردوکها و در فص پهارم که شاکل نتایج و پیوستهای پایان نامه می باشند، پرداخته شد.