نام پژوهشگر: مجید صفارنیا
غزال بهروز غلامعلی افروز
مقایسه ی عملکرد تحصیلی و دستاوردهای شناختی و سلامت روانی دانش آموزانی که با سن های متفاوت شروع به تحصیل نموده اند، در دوره های مختلف تحصیلی می تواند به بازنگری سیاست های فعلی آموزش و پرورش در زمینه ی سن ورود به مدرسه کمک کرده و سبب بهبود آن گردد. برای این منظور تعداد ??? نفر دانش آموزدختر و پسر متولد نیمه ی اول و دوم سال در پایه ی پنجم ابتدایی و سوم راهنمایی منطقه ? باروش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از آزمون خلاقیت تورنس برای ارزیابی نمره ی خلاقیت دانش آموزان استفاده شد (آزمون دایره ها). همچنین از میانگین نمرات دروس ریاضی، علوم و دیکته مربوط به ترم اول دانش آموزان برای ارزیابی نمره ی پیشرفت تحصیلی آنان استفاده و آزمون ghq برای ارزیابی سلامت روانی دانش آموزان مورد استفاده قرار گرفت. سپس میانگین های نمرات خلاقیت و پیشرفت تحصیلی و سلامت روان مربوط به دو گروه نیمه ی اول و نیمه ی دوم در دخترها و پسرها با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج نشان دهنده آن بود که در جامعه ی مورد بررسی پیشرفت تحصیلی و خلاقیت در دانش آموزان متولد نیمه ی اول سال، کمتر از پیشرفت تحصیلی و خلاقیت دانش آموزان متولد نیمه ی دوم سال بود. اما سلامت روان در دانش آموزان متولد نیمه ی اول و دوم تفاوت معنی داری نداشت که در فرضیه های فرعی سلامت روان که در آن ها رابطه بین سن ورود به مدرسه و ? خرده مقیاس سلامت روان شامل (مشکلات جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال در کارکرد اجتماعی) بررسی شد، عدم معناداری رابطه مجدداً در زیر مقیاس ها نیز به اثبات رسید. همچنین نتایج تعیین کرد که بین جنسیت و پیشرفت تحصیلی و همچنین جنسیت و خلاقیت رابطه ی معناداری وجود ندارد ولی بین جنسیت و سلامت روان رابطه ی معناداری بدست آمد که نشان داد پسران نسبت به دختران از سلامت روان بالاتری برخوردار بودند. به بیان دیگر دخترهای متولد نیمه ی اول نسبت به پسرهای متولد نیمه ی اول از سلامت روانی کمتری برخوردار بودند
لیلا هاشمی زاده موتاب مجید صفارنیا
امروزه به دلیل رشد جمعیت و افزایش نیاز به مسکن، بدون در نظر گرفتن نیازهای اساسی انسان، آپارتمان سازی در تمامی شهرهای ایران به صورت یکسان و یکنواخت رشد چشمگیری داشته است. در نتیجه آپارتمانهای مسکونی بیشتر شبیه خوابگاه شده است. علم روانشناسی پاسخگوی نیازهای انسانی، اجتماعی و دیگر نیازهای انسان می باشد. از جمله، به ارتباط انسان و محیط توجه زیادی شده است. کاربرد علم روان شناسی در محیط به روانشناسی محیط معروف است. این پژوهش با هدف، مقایسه دلبستگی به مکان و هویت اجتماعی و عزت نفس اجتماعی در میان ساکنین خانه های با سبک معماری مدرن و سنتی در شهر کرمان انجام گرفته است. پژوهش حاضر، تحقیق مقایسه ای و غیر آزمایشی می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه مردان ساکن شهر کرمان که در خانه های با سبک معماری (سنتی و مدرن) زندگی می کردند ، تعداد 40 نفر از مردان ساکنین خانه های با سبک معماری مدرن و 40 نفر از مردان ساکنین خانه های با سبک معماری سنتی، که دارای ملاکهای مورد نظر پژوهش، حداقل سطح تحصیلات دیپلم، جنس مذکر، حداقل سن 20 و حداکثر 60 سال، طول اقامت بیش از یک سال که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، می باشد. پرسشنامه های این تحقیق، پرسشنامه 22 جمله ای دلبستگی به مکان، پرسشنامه 31 جمله ایی عزت نفس اجتماعی، پرسشنامه 20 جمله ایی هویت اجتماعی می باشد. داده های جمع آوری شده با استفاده از مقایسه میانگین ها، آزمون واریانس چند متغیره، رگرسیون، تحویل گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در سطح میانگین دلبستگی به مکان، هویت اجتماعی، عزت نفس اجتماعی، ساکنین خانه های با سبک معماری مدرن و سنتی وجود دارد. هرچه مدت زمان سکونت بیشتر باشد، دلبستگی به مکان ، هویت اجتماعی، عزت نفس اجتماعی بیشتر می باشد. در نتیجه می توان نتیجه گیری کرد، ساکنین خانه های با سبک معماری سنتی نسبت به سبک معماری مدرن، دلبستگی به مکان، هویت اجتماعی، عزت نفس اجتماعی بیشتر می باشد. در نتیجه می توان نتیجه گیری کرد، ساکنین خانه های با سبک معماری سنتی نسبت به سبک معماری مدرن، دلبستگی به مکان، هویت اجتماعی، عزت نفس اجتماعی شان، بیشتر است و هر چه سابقه سکونت بیشتر باشد رابطه اش با این متغیر ها مستقیم می شود. در میان این متغیر ها، تنها دلبستگی به مکان می تواند تغییرات مربوط به مدت سکونت را پیش بینی کند.