نام پژوهشگر: احمد عقیلی
عصمت زارع عظیم شه بخش
جریان نوگرایی پس از شکستهای ایران در قبال روسیه ی تزاری به یک خواست ملی تبدیل شده بود که طی حکومت قاجار دنبال شد. اما به دلیل حاکمیت قبایلی و تداوم سنتهای کهن با شکست مواجه شد و حتی انقلاب مشروطیت نیز با تداوم همان ساخت ها پذیرای شکست گردید.ظهور رضاخان و استقرار نظم در سرتاسر کشور بسیاری از متفکران را به اندیشه ی اجرای اصول مدرنیست از طریق ایجاد یک قدرت متمرکز به رهبری رضاشاه واداشت. اصولاً نیاز به استقرار یک حکومت قوی به عنوان یک ضرورت تاریخی مطرح بوده که با انحلال رژیم قاجار به تحقق می پیوست. هدف رضاشاه و نظریه پردازان حکومت او تبدیل کردن دولت به ابزار نوگرایی بود و این امر میسر نمی شد جز با بهره گیری از مکتب نوسازی و استفاده از الگوهایی چون آتاتورک و نگاه به رژیم ترکیه که در آن برنامه های کلان نوین سازی در حال انجام بود و جامعه را به سمت مدرن شدن سوق می داد. در واقع نوگرایی و توسعه ی فرهنگی قرن اخیر در ایران و کشورهای مجاور به ویژه ترکیه ضرورتی اجتناب ناپذیر بوده و از یکدیگر تأثیر متقابل پذیرفته اند. این پژوهش به دنبال آن است تا با رویکرد علمی تحلیلی به بررسی اقدامات آتاتورک بر سیر مدرن شدن ایران زمان رضا شاه بپردازد.
فاطمه عالی نژاد محمدرضا فراهانی
در دوره رضا شاه پهلوی اقدامات زیادی برای رشد فرهنگی در جهت نوسازی کشور انجام شد. بعد از او پسرش محمدرضاشاه سیاست های فرهنگی پدر را ادامه داد و نتیجه آن بروز آثار و نتایجی در شهرهای ایران از جمله شیراز بود. اقدامات فرهنگی محمدرضا شاه پهلوی در اوضاع اقتصادی، اجتماعی شیراز تأثیرگذار گردید. نمونه ای از این اقدامات فرهنگی شامل جشن هنر شیراز و جشن دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی بود. این جشن ها علی رغم سودمندی هایی که در زمینه تعامل فرهنگ ها داشت، به دلیل نامناسب بودن بسیاری از برنامه هایش، با واکنش مردم روبه رو شد و متوقف گردید. جشن دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی که با هدف تجدید عظمت و قدرت گذشته ایران برپا گشت، نه تنها به بقای سلطنت پهلوی کمکی نکرد، بلکه شرایط فروپاشی این رژیم را نیز فراهم آورد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و فیش برداری مبتنی بر اسناد و با استفاده از پژوهش های سایر محققین در صدد بررسی وتحلیل وضعیت سیاسی-اجتماعی و علمی –فرهنگی و شیراز در دوره ی محمد رضا شاه و اهداف و نتایج برگزاری جشن های هنر شیراز و جشن 2500 ساله شاهنشاهی در این دوره می باشد.
ثریا اباذرپور احمد عقیلی
هیچ نهضت و حرکتی به عنوان یک پدیده نوظهور به خودی خود و بی علت و زمینه قبلی روی ننموده و کامیاب نگردیده است. عوامل و زمینه های بی شماری در تحقق و سرانجام رساندن آن نقش داشته است.رهبران طریقت صفوی در چرخشی حساب شده توانستند مریدان صوفی خود را چنان مجذوب سازند که مقامشان در نظر آنان تا حد بالاترین مقامات دینی و الهی رشد کنند.این رساله به توصیف و تبیین روندی می پردازد که در آن اندیشه سیاسی صفویان از همان دوران شیخ صفی بر پایه مقاصد دنیوی و تمرکز ثروت قرار می گیرد.
مجید مورکیان عظیم شه بخش
با حمله مغول و براندازی خلافت عباسی، فضای جدیدی به وجود آمد و طریقت های مذهبی گوناگونی فرصت ظهور و گسترش یافتند. یکی از این اندیشه ها تصوف بود که توانست از این فرصت استفاده کند و به گسترش خود ادامه داده و به اوج برسد. پس از دوره مغول نیز با حمایتی که تیموریان با ساخت خانقاه های جدید و احترام به مشایخ صوفی از تصوف نمودند این اندیشه گسترش قابل توجهی یافت. در این دوره با گسترش تصوف، طریقت های صوفی گوناگونی به وجود آمدند که به علل مختلف و از جمله فضای باز سیاسی که بعد از حمله مغول به وجود آمد، این فرصت را یافتند تا اندیشه های مختلفی مطرح کنند. یکی از این طریقت ها، طریقه نعمت اللهیه بود که توسط شاه نعمت الله ولی بنیان گذاری شد. این طریقه یکی از مهم ترین طریقت-های صوفی دوره تیموریان و صفویه است. هرچند این طریقه موفق به تشکیل حکومت نشد ولی نقش موثری در تحولات تصوف قرن نهم و دهم هجری داشتند. به این صورت که در دوره تیموریان تصوف و تشیع به هم پیوند خوردند و با شکل گیری طریقه های شیعی- صوفی این دو جریان مسیر واحدی را پیمودند و زمینه ساز شکل گیری نهضت های صوفیانه متکی بر تشیع شدند. طریقت نعمت اللهی از طرایقی بود که در این آمیزش و اختلاط نقشی انکار ناپذیر داشت. هرچند درباره مذهب شاه نعمت الله ولی اختلاف نظر وجود دارد اما این طریقه پس از وی، طریقتی کاملا شیعی به شمار آمده است. در این پژوهش سعی شده با روش توصیفی- تحلیلی به نقش این طریقه در نزدیکی تصوف و تشیع قرن نهم و دهم هجری و همچنین نقش این طریقه در نیمه اول حکومت صفویه پرداخته شود.
طاهره مقری محمد رضا فراهانی
چکیده چنگیز تا پایان عمر بر عقاید شمنی خود پایبند ماند. فرزند او اوگتای گرچه در برابر سخت گیری های جغتای نسبت به مسلمانان عکس العمل نشان می داد و تا حد امکان از آن ها طرفداری می کرد، ولی تا پایان زندگی به دین شمنی باقی ماند. گیوک به مسیحیت گرایش داشت. منگو به دین واحدی اعتقاد نداشت، گرچه مانند گیوک شمن ها را به عنوان مشاوران روحانی خود انتخاب کرده بود. پیروان همه ادیان او را از خود می دانستند. قوبیلای در چین بودایی و هلاکو در ایران مسلمان، به دین بودایی گرایش پیدا کردند. اباقا جانشین هلاکو نیز مانند پدر به بوداییان گرایش پیدا کرد. دین شمنی در این زمان پایگاه اصلی خود را به عنوان دین اصلی امپراتوری از دست داد ولی جهان بینی و انگاره های دینی قدیمی مغول به طور کامل از میان نرفت. جادوگران در این دوران هنوز جایگاه و اهمیت خود را حفظ کردند. کار مسیحیان این دوره با حمایت-هایی که از طرف زنان این دوره، همسران و مادران ایلخانان می شدند، رونق گرفت. احمد تگودار با وجود این-که مسلمان شد، نسبت به پیروان سایر ادیان به جز بوداییان رفتاری مسالمت آمیز داشت. انتخاب ارغون به جانشینی احمد، در حکم پیروزی دین بودا و یک دوره ضد اسلامی بود. یهودیان با حمایت سعدالدوله در رأس امور قرار گرفتند. مسیحیان نیز موقعیت خود را مستحکم کردند. در دوره غازان مسلمانان که به نیروی خود پی برده بودند، ایلخان را به اسلام متمایل کرده و اغلب مغولان به میل یا به زور اسلام آوردند. دین بودا دیگر جایگاه قبلی خود را از دست داد. دوران امپراتوری الجایتو، دوره ای از تصادم میان مغولان از یک سو و مسلمانان سنی و شیعه از سوی دیگر بود که این باعث تردید ایلخان در انتخاب دین بود. الجایتو ابتدا سنی حنفی، شافعی، شیعه اثنا عشری و در نهایت دوباره به تسنن گرایش پیدا کرد. ایلخان ابوسعید نیز به وسیله نزدیکان، مشاوران و مربیان خود به مبانی مذهبی اهل سنت متمایل و معتقد شد. تحقیق حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی به بررسی گرایش های دینی ایلخانان مغول و تأثیر آن بر روابط ایشان با رعایایشان بپردازد. کلید واژگان : ایران، دین، اسلام، مغول، ایلخانان
محمد حسین رشیدی احمد عقیلی
کریم خان زند به عنوان موسس دولت زندیه، عملکرد های سیاسی ویژه ای در ایجاد حکومت داشته است. اولین عملکرد سیاسی او طفره رفتن از عنوان شاهی بود که ناگزیر خود را وکیل الرعایا نامید و شاه اسماعیل سوم را شاه خواند تا به نوعی عدم مشروعیت خود را جبران کند. تساهل مذهبی کریم خان زند باعث آزادی بخشی به مذاهب موجود گشت، به نحوی که گروه های تصوف که در عصر صفوی و افشار مورد بی توجهی قرارگرفتند، به وطن بازگشتند. حمایت کریم خان زند از فرزندان محمد حسن خان قاجار از دیگر عملکرد هاسی سیاسی او می باشد. وی حکومت دامغان را به حسین قلی خان قاجار می دهدکه تجدید کننده ی قدرت قاجار هاست. از دیگر سو زندگی آقا محمد خان قاجار در دربار- با توجه به اینکه کریم خان هم او را خطر مهمی احساس می کرد- سه نتیجه مهم برای وی به ارمغان آورد: آشنائی با رموز درباری، شناخت نقاط ضعف حکومت زندیه وجلب هواداران سیاسی. در نهایت به کمک این موراد ذکر شده توانست بر افول دولت زندیه سرعت بدهد. در بعد سیاسی از دیگر عملکرد های کریم خان ،حمایت ازاقوام نیرومند و مدارا با انها بود تا به این ترتیب بتواند آنها را زمره ی یاران خود قرار دهد.برای مثال آزاد کردن اسرای بختیاری برای این خواسته انجام می شد.سیاست دیگر وی صرف ثروت در راه آبادی کشور بود. همچنین وی باعدم دست اندازی به خطه ی خراسان احترام به جایگاه نادر راخاطرنشان کرد
مرضیه محمودی کوتک احمد عقیلی
حضور میسیونرها مذهبی مسیحی در ایران، از مباحث مهم در عصر صفویه است. انگیزه های درونی مبلغان از جمله تلاش برای تبلیغ و تبشیر مسیحیت باعث می شد، مبلغان سختی های زیادی را بر خود آسان کنند و از این راه به اهداف و انگیزه های مختلف دست یابند. آنها از جانب پاپ و پادشاهان اروپا به عنوان نمایندگان سیاسی می آمدند. یکی از دلایل ورود به ایران همراهی کردن هیأت های سیاسی تجاری و گاه ریاست این هیأت ها بود. چنانکه درصدد بودند مسائل تبشیری و تبلیغی خود را با استعمار پیوند بزنند. در زمینه سیاسی گاه امتیازات برای دول متبوع خویش به دست می آورند. مبلغان علاوه بر اهداف سیاسی، در زمینه مذهبی و اجتماعی اهدافی را دنبال می کردند. یکی از اهداف مهم آنها تبلیغ مسیحیت در بین مسلمانان بود. برای رسیدن به این هدف، به فعالیت های مهمی در زمینه پژوهشی، علمی، مترجمی و گاه پزشکی دست زدند. ولی جامعه اسلامی ایران به آنان اجازه تبلیغ نداد و معدود پیروزی آنها عواقب تلخی داشت. بعد از اینکه از مسیحی کردن مردم ایران نتیجه ای نگرفتند، شروع به تبلیغ در میان سایر فرق مسیحی در شرق، از جمله نسطوریان، مندائیان و ارامنه کردند. ولی در این زمینه هم به نتیجه ای نرسیدند. در اواخر حکومت صفویه حوادث سیاسی و اجتماعی به سمتی پیش می رفت که عرصه را بر فعالیت کشیشان اروپا تنگ کرد. مخالفت جامعه ایرانی و ارامنه با آنها از یک سو و تضعیف سیاست عثمانی ستیزی از سوی دیگر از عوامل ضعف کشیشان در جامعه عصر صفوی شد. تحقیق حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی اهداف و اقدامات میسیونرهای مذهبی مسیحی از دوره شاه عباس اول تا سقوط صفویه بپردازد.
جواد بهرامی نیا کورش صالحی
چکیده با صلح امام حسن(ع) و معاویه در سال 41هـ.ق، خلافت رسماً به خاندان اموی انتقال یافت. خلافت امویان به سبب پیشینه آن ها در مقابله با اسلام و در پیش گرفتن سیاست دین ستیزی و ظلم و تبعیض در دوره خلافتشان، با مخالفت مسلمانان و شکل گیری قیام های متعدد علیه آنان مواجه شد. این قیام ها که اغلب به نام رهبران آن ها شناخته می شوند، دارای نقاط اشتراک و افتراق بسیاری بودند و با وجود اشتراک در شعار مبارزه با دین ستیزی امویان، دارای ایدئولوژی و اهداف و ساخت و بافت متفاوتی بودند. قیام های دوره اموی بر اساس اهدافی که در پیش گرفتند به چهار دسته قیام های ایدئولوژیک، قیام های سیاسی، قیام های اقتصادی و قیام های اجتماعی تقسیم می شوند. رهبران و عناصر قیام های دوره اموی دارای پایگاه و جایگاه اجتماعی متفاوتی بودند. بر این اساس این قیام ها به دو دسته قیام-های عربی و قیام های موالی تقسیم می شوند. رهبران و عناصر قیام های عربی که عمدتاً قیام های ایدئولوژیک و سیاسی را شامل می شود، از نخبگان سیاسی و مذهبی جامعه اسلامی بودند که دارای جایگاه و پایگاه اجتماعی شاخصی بودند؛ در حالی که رهبران قیام های اجتماعی و اقتصادی دوره اموی عمدتاً از موالی و اهل ذمه بودند که پایگاه و جایگاه شاخصی در جامعه نداشتند. این قیام ها در نهایت با از بین بردن مشروعیت امویان و تضعیف ساختار حکومت آن ها، موجبات سقوط حکومت بنی امیه را فراهم ساختند. واژگان کلیدی: بنی امیه، قیام های ایدئولوژیک، قیام های سیاسی، قیام های اقتصادی، قیام های اجتماعی.
حبیب اله صفرزایی احمد عقیلی
چکیده: مبانی تعلیم و تربیت و نهادهای آموزشی از همان سنین کودکی در جامعه عصر صفوی به اجرا در می آمد. آموزش کودکان نخست در مسجد و مکتب به صورت تقلیدی از کهن ترین روزگار بود . به دلیل داشتن بار فرهنگی متاثر از آموزه های مذهب شیعه و در راستای سیاست پادشاهان، اصول و مبانی این مذهب در نهادهای آموزشی مورد توجه و تاکید بود . وجود علمای تشیع اثنی عشری سبب گسترش چشمگیر مدارس شد که نتیجه آن رونق و اجرای احکام اسلامی و مشروعیت حکومت شد. این امر ناگزیر منابع مالی شایان توجهی را طلب می کرد، که این مهم از راه وقف برآورده شد. در آن دوره پدیده وقف رونق فراوانی یافت و سبب ایجاد مساجد و در کنار آن مدارس، مکتب خانه ها، کتابخانه ها، امکانات آموزشی و رفاهی و...شد که شکوفایی ساختار آموزشی و علمی را به بار آورد. طلاب بر اساس ذوق و سلیقه خود استادو موضوع درس را انتخاب و در حلقه های متعدد درس شرکت می کردند. همین امر سبب شد که مرتبه و منزلت اساتید بر مبنای صلاحیت و شایستگی علمی و اخلاقی آنان تعیین شود. این پایان نامه با روش توصیفی تحلیلی به بررسی نهادهای آموزشی دوره صفوی و نقشی که وقف و سیاست صفویان در نهاد آموزشی داشته است می پردازد. بر اساس آنچه در این پایان نامه بدست آمده ، سیاست صفویان که بر اساس گسترش مذهب تشیع بود تاثیر اصلی را در نهاد های آموزشی دوره صفوی و مواد آموزشی این دوره داشت . کلمات کلیدی : نهاد آموزشی، صفویه، مسجد، مدرسه، مکتب خانه .
عصمت اللهی مقدم احمد عقیلی
چکیده : از زمان شاه عباس اول تحول اساسی در حکومت نسبت به حکومت های گذشته و حتی اوایل حکومت صفوی پدیدارشد. تشکیلات کشوری، سازمان قضایی و سازمان نظامی و سازمان اقتصادی از جمله ارکان سازمان اداری صفوی می باشد. سیستم حکومت در این دوران پس از اصلاحات شاه عباس اول مبتنی بر دیوان سالاری ، تمرکزگرایی و حفظ قدرت حکومت مرکزی ، تضعیف قدرت های گریز از مرکز و دفع نیروهای مزاحم حکومت مرکزی مثل ( قزل باشها ، صوفیان و حرم سراها و .... ) می باشد.دستگاه اداری صفوی دستگاهی بسیار بغرنج و پیچیده بود، که هدف آن برقراری یک نظارت دقیق بر جریان رسمی امور کشور بود. یکی از عواملی که باعث این پیچیدگی شده است و مشخص نبودن حیطه و حوزه عمل و اختیارات هر یک از قسمت ها و شعب این دستگاه است و هرکدام از این ادارات، شعب متعددی با وظایف گوناگون را تشکیل می داد که در راس هریک از این ادارات صاحب منصبی قرار داشت که معمولا اداره را به نام آن صاحب منصب می شناختند. شاه عباس با ایجاد سیستم تمرکز قوا قدرت مقام شاه را بیش از گذشته افزایش داد و در دوره بعد از شاه عباس باز هم با وجود شاهان ضعیف جایگاه شاه اعتبار و قدرت خود را حفظ کرد. کلید واژه : سازمان اداری، صفوی، اصلاحات ، شاه عباس اول، ارتش.
شراره عزیزی محبعلی آبسالان
چکیده: مسلمانان پس از رحلت پیامبر (ص) دچار تشتت و افتراق شده و فرقه ها و نحله های مختلفی در حوزه اسلام پدیدار گردید که هر کدام از این گروهها در خصوص مباحث کلامی صاحب آرای گوناگون بودند. علت عمده این افتراق و گوناگونی بروز اختلافات سیاسی بود. یکی از اولین گروهها "خوارج" بود که با برداشتهای انحرافی خود از تعالیم الهی، چهره ای خشن از دین را به تصویر کشیدند. "عملگرایی افراطی" مشخصه بارز این فرقه بود. تکفیر و به دنبال آن حکم اعدام، تنها موضع آنها در قبال مخالفین خود و مرتکبین معاصی بود. در پی واکنش مسلمین در قبال این دیدگاه افراطی، گروهی دیگر پدید آمدند که "مرجئه" نام گرفتند. اساس اندیشه کلامی مرجئه را "به تاخیر انداختن عمل از ایمان" تشکیل می داد که براساس این تئوری ایمان جدای از عمل بوده و با وجود ایمان، گناه ضرری نخواهد داشت، همانطوری که با وجود کفر، طاعت، سودی ندارد. براساس این تئوری، قضاوت در مورد خوبی و بدی افراد را هم باید تا روز قیامت به تاخیر انداخت . در این پژوهش تلاش شده است تا زمینه های فکری، اعتقادی و تاریخی این دو نگرش و تطابق آرا و عقاید آنها با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرد. کلید واژه: خوارج، مرجئه، عقاید، امویان.
حسن قهرمانلو کورش صالحی
از آن جایی که بسیاری از منابع تاریخی، متکی بر وقایع یا شرح زندگانی بزرگان می باشند، کم تر می توان به اسنادی برخورد که وضعیت زندگیِ مردم عادی و جامعه ی موردنظر را به طور ویژه، به تصویر کشیده باشند. از طرفی، پرداختن به این مقوله، مستلزم فراهم آوردن حجم بسیار زیادی مطلب و استنباط از اسناد موجود می باشد. بنابراین استفاده از مفاهیمی چون حماسه و سروده های حماسی ـ با تعاریف و مفاهیم ویژه و مرتبط با وضعیت جامعه ای که دارند ـ می تواند وضعیت فرهنگی و تمدنی جامعه ی موردنظر را راحت تر به تصویر کشیده، سطح بالندگی آن را در قیاس با دوره های مختلف نمایان سازد. تفاوت های شگرفی که در شاخص های فرهنگی و تمدنی در صدر اسلام، نسبت به دوره ی قبل از آن (جاهلیت) در جامعه ی عرب به وقوع پیوسته را می توان در اقدامات ویژه ای که به ثبت رسیده، همچنین در نوع و سطح سروده های آن ها در این دو دوره، مورد بررسی و مقایسه قرار داد. در این نوشتار، بررسی جایگاه حماسه و حماسه سرایی در جامعه ی عرب، در دو دوره ی: عصر جاهلی و صدر اسلام (تا آغاز مروانیان) مورد توجه قرار گرفته است. در این پایان نامه با استفاده از منابع مختلف و مطالعات کتابخانه ای، ضمن بررسی و شرح تفاوت حماسه-ی تاریخی و حماسه ی ادبی، همچنین تفاوت در وضعیت جامعه ی عرب در عصر جاهلی و صدر اسلام (تا آغاز مروانیان)، به شرح و تبیین جایگاه حماسه (به عنوان یک رویداد تاریخی) و حماسه سرایی (به عنوان خلق نوعی از آثار ادبی) در دو دوره ی منظور پرداخته شده و با تحلیل شرایط در خلال بحث، سطح رشدیافتگیِ فرهنگی و تمدنی جامعه ی عرب در این دو دوره نیز به تصویر کشیده شده است. در جامعه ی عرب جاهلی، هرچند آثاری در مورد قهرمانی ها و تلاش های متهورانه ی قهرمانان و افتخارات قبیله ای سروده شده و بر جای مانده است، لیکن نمی توانسته رویدادی حماسی در مفهوم واقعیِ آن به وقوع پیوسته باشد، در حالی که پس از تشکیل حکومت اسلامی در مدینه و تحولات شگرفی که در باورها و اعتقادات مسلمانان همچنین در تمدن و فرهنگ جامعه ی عرب ایجاد شد، شاهد تربیت قهرمانان و اقداماتی هستیم که نشان دهنده ی رشد جامعه ی عرب، تا آن جاست که می تواند به خلق حماسه های تاریخی بپردازد.
رسول قریشی محمدرضا رحمتی
با توجه به اشاره ی منابع جغرافیایی و تاریخی در دوره های مختلف از موقعیت جغرافیایی شهر اصفهان در مرکز عراق عجم و مرکز جغرافیایی ایران، این موضوع به ذهن متبادر می شود که این شهر می بایستی از اهمیت زیادی برخوردار باشد. نیز وجود زاینده رود و به طبع آن آب و هوای مطلوب و قرارگیری اصفهان به لحاظ موقعیت خاص در مسیرهای ارتباطی مهم کشور در دوران مختلف تاریخی، این اهمیت را دوچندان می نماید. آن گونه که از منابع برمی آید، دوران تیموریان که دوره ی مورد مطالعه ی این رساله است نیز از قرونی است که شهر اصفهان، بعنوان یکی از مراکز سوق الجیشی برای شاهزادگان تیموری بوده که برای تسلط بر عراق عجم و دیگر نقاط ایران، موقعیت مناسبی داشته است. با تحلیلی تاریخی- جغرافیایی بر این موقعیت، نظری اجمالی بر جغرافیای تاریخی این شهر در دوره ی اسلامی، بررسی جغرافیای تاریخی شهر اصفهان در دوره ی تیموریان، کیفیت ابنیه ی تاریخی و راه های ارتباطی اصفهان در دوره ی مذکور با شهرهای مهم عراق عجم در این رساله، مشخص می شود کهشهر اصفهان در میان شهرهای عراق عجم از موقعیت ژئوپلتیک بسیار مهمی برای تسلط بر آنها برخوردار بوده است، همچنین اصفهان در مسیر راه های ارتباطی مهم عراق عجم و ایران قرار گرفته و از لحاظ استراتژیک و اقتصادی برای شاهزادگان تیموری بسیار حائز اهمیت است. افزون بر این که اصفهان این دوره با پتانسیل های بالقوه ی بسیار و آثار و ابنیه، توانسته الگویی برای تغییر بافت شهری در زمان صفویه باشد.در آخر با توجه به مطالعات و بررسی های انجام گرفته و مطالب ارایه شده در این رساله نقشه ای ترسیمی به عنوان نقشه ی شهر اصفهان در دوره ی تیموریان ارایه گردیده است.