نام پژوهشگر: عفت زمانی

تعیین حریم کیفی آبخوان فارسان- جونقان با استفاده از مدلdrastic و مقایسه آن با مدل های ahp، fuzzy-ahp و sintacs بر اساس غلظت نیترات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم پایه 1391
  محسن افروزی   حسین محمدزاده

امروزه گسترش فعالیت های کشاورزی و صنعتی، رشد روز افزون جمعیت، دفن غیر اصولی زباله-ها باعث کاهش کیفیت و آلودگی منابع آب زیرزمینی بویژه آلودگی نیترات شده است. لذا تعیین حریم کیفی آبخوان (نقشه پهنه بندی خطر آلودگی آبخوان) برای تصمیم گیری های مدیریتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین منظور ابتدا بایستی نقشه پهنه بندی آسیب پذیری ذاتی آبخوان را بدست آورد و سپس بر اساس نقشه کاربری اراضی منطقه، با شناسایی آلاینده یا آلاینده هایی که موجب آلودگی آبخوان می شوند، نقشه حریم کیفی آبخوان را تهیه نمود. مدل drastic بدلیل سهولت اجرا و به کارگیری چندین پارامتر هیدوژئولوژیکی یکی از کاربردی ترین مدل ها در تعیین میزان خطر آلودگی آبخوان می باشد. دشت فارسان- جونقان در استان چهارمحال و بختیاری، به علت فعالیت های کشاورزی زیاد و همچنین تعدد و پراکندگی مناطق مسکونی از پتانسیل بالقوه ای جهت آلوده شدن آب زیرزمینی به آلاینده های ناشی از زه آب های کشاورزی و پساب های خانگی برخوردار است. هدف از این تحقیق ارزیابی خطر آلودگی آبخوان فارسان- جونقان با استفاده از مدل دراستیک بر اساس غلظت نیترات در آب زیرزمینی می باشد. برای این منظور، ابتدا نقشه آسیب پذیری ذاتی آبخوان را با به کارگیری هفت پارامتر موثر بر آلودگی آبخوان (به ترتیب تاثیر گذاری شامل عمق سطح ایستابی، محیط غیراشباع آبخوان، تغذیه آبخوان، محیط اشباع آبخوان، هدایت هیدرولیکی، بافت خاک، شیب توپوگرافی) طبق ارزش گذاری های مرسوم تهیه و سپس از نقشه غلظت نیترات (با توجه به ویژگی های خاص آن شامل تحرک و زمان ماندگاری بالا و منشا غیرنقطه ای آن)، برای تصحیح وزن و رتبه پارامترهای دراستیک استفاده گردید. در نهایت با اضافه کردن لایه کاربری اراضی، نقشه پهنه بندی خطر آلودگی آبخوان با دقت بالاتری بدست آمد. ضریب همبستگی پیرسون بین غلظت نیترات آب های زیرزمینی و شاخص خطرپذیری بعد از اصلاح مدل دراستیک از حدود 29 درصد به 85 درصد افزایش پیدا کرد. نتایج حاصل نشان می دهد که بترتیب حدود 26، 38، 15 و 21 درصد از سطح منطقه دارای خطرپذیری آلودگی کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد می باشد. تحلیل حساسیت مدل دراستیک به روش تک پارامتری و حذف پارامتر نشان می دهد که مهمترین پارامتر تأثیرگذار بر روی میزان شاخص خطرپذیری دشت، هدایت هیدرولیکی آبخوان است. به منظور یکنواختی بیشتر در پهنه بندی خطر پذیری، کم کردن اثرات منفی نظرات کارشناسی و انتخاب مدل مناسب جهت ارزیابی خطر آلودگی آبخوان، از مدل های ahp-drastic، fuzzy- ahp-drastic و sintacs نیز بدلیل همسان بودن تعداد و نوع پارامترهای به کار رفته با مدل دراستیک معمولی، استفاده شده است. نتایج بیانگر همسان بودن روند تغییرات میزان خطر آلودگی آبخوان در هر سه مدل می باشد و بطور کلی آبخوان از نظر خطرپذیری دارای خطرپذیری کم تا شدید می باشد و بخش های مرکزی دشت دارای کمترین و قسمت های شمال غربی و جنوب-شرقی دارای شدیدترین درجه آسیب پذیری می باشد. برای انتخاب مناسب ترین مدل، از ضریب همبستگی پیرسون بین نقشه خطر آلودگی آبخوان هر مدل با غلطت نیترات و با شاخص کیفیت آب زیرزمینی (gqi) استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهد که ضریب همبستگی بین مدل های دراستیک واسنجی شده، ahp ، fuzzy-ahp و sintacs با غلطت نیترات به ترتیب 85/0، 84/0، 73/0 و 79/0 و با شاخص gqi به ترتیب 72/0-، 62/0-، 52/0- و 71/0- می باشد. بنابراین مدل دراستیک واسنجی شده به عنوان نقشه بهینه و مبنا جهت ارزیابی حریم کیفی آبخوان نسبت به یون نیترات انتخاب گردید.

ارزیابی تأثیر هیدرولوژیکی سناریوهای تخصیص آب در سطح حوضه با استفاده از نرم افزارweap (مطالعه موردی : حوضه بالادست سد کارون چهار)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده مهندسی عمران 1392
  تیمور نصیری گله   مهدی اژدری مقدم

چکیده تقاضای نیاز بین بخشهای مختلف از جمله شرب، صنعت و کشاورزی و میزان اینکه هر کدام به چه میزان برداشت کنند یک ماهیت رقابتی می باشد. و اگر تمهیدات مناسبی در راستای برخورد صحیح با این پدیده صورت نگیرد مشکلاتی در آینده پیش خواهد آمد. در این تحقیق تأثیر این راهبردها از جهت تأمین تقاضای بخشهای صنعتی، شرب و کشاورزی و همچنین اثرات هیدرولوژیکی آنها مورد نظر است.هدف این تحقیق بررسی نیاز آبی در بخش های مختلف کشاورزی، صنعتی و شرب با توجه به رشد نیاز آنها در آینده است و برای این کار از روش شبیه سازی سیستم های منابع آب استفاده گردید. هدف از توسعه منابع آب در این منطقه عبارت است از: اقدامات در جهت ساخت و بهره برداری سدهای در دست ساخت، طرح های انتقال آب برای مصارف مختلف، تغییر روش های آبیاری برای افزایش بهره وری آب، تغییر اولویتهای تخصیص آب در حوضه و افزایش سطح زیر کشت است. برای شبیه سازی مدیریت و برنامه ریزی آب در سطح حوضه، مدل های مختلفی موجود است که از این بین نرم افزار weap به دلیل جامعیت در لحاظ کردن توأم فرآیندهای فیزیکی - هیدرولوژیکی و سیستم مدیریت و تخصیص آب، فراگیری استفاده از آن در نقاط مختلف دنیا، و دسترسی رایگان به آن انتخاب گردید. برای مطالعه موردی حوضه بهشت آباد واقع در بالادست سد کارون چهار انتخاب شد. اقدامات توسعه در قالب چند سناریو تعریف گردید و این سناریو ها در یک دوره میان مدت 15 ساله مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از بررسی سناریوها، نتایجی بدست آمده که در مجموع می توان گفت برداشت از آب زیرزمینی به هیچ وجه پیشنهاد نمی شود، چون در کل آثار مثبتی ندارد. بهره برداری از مخازن سطحی فقط در تأمین نیاز ورودی به مخزن سد کارون چهار می تواند یک نقش تنظیم کننده مناسب داشته باشد و بر روی افزایش درصد تأمین تقاضا تأثیر زیادی نمی گذارد. بنابراین ترکیب مدیریت تقاضا و بهره برداری از مخازن سطحی پیشنهاد می گردد. کلمات کلیدی: نرم افزار weap، شبیه سازی حوضه رودخانه، تخصیص، حوضه کارون 4، بهشت آباد