نام پژوهشگر: علیرضا تاب
احسان مستی سالیانه مهرشاد براری
به کار گیری روشهای مختلف آبیاری مانند آبیاری تکمیلی از جمله راهکار های کاهش خطر تولید محصول در مناطق نیمه خشک است. به منظور بررسی اثر آبیاری تکمیلی و کود بیولوژیک بر روی دو رقم نخود در شرایط دیم، آزمایشی در سال زراعی 89-1388 در نور آباد لرستان انجام شد. این آزمایش به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل با طرح پایهی بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بود. در این آزمایش تیمار آبیاری در سه سطح شامل (عدم آبیاری، آبیاری در 50 درصد گلدهی و آبیاری در مرحله غلاف دهی ) در کرت های اصلی اعمال شد و ترکیب دو رقم نخود ( رقم محلی و رقم هاشم ) همراه با تیمار کود (عدم تلقیح با کود ریزوچک پی و تلقیح با کود ریزوچک پی) درکرت های فرعی قرار گرفتند. صفات مختلفی مانند عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، وزن صد دانه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی و اصلی، روزتا گلدهی، روز تا غلاف دهی و روز تا رسیدگی دانه اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس برای صفات مورد بررسی ( به غیر از روزتا 50 درصد غلاف دهی و روزتا 50 درصد گلدهی) برای سطوح مختلف آبیاری اختلاف معنی داری نشان داد. همچنین برای متغیر ارقام عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن صد دانه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و ارتفاع بوته اختلاف معنی داری را نشان دادند. در بررسی بقیه منابع تغییر؛بین بلوک ها (تکرارها)، سطوح تلقیح بذر با کود، اثر متقابل آبیاری در ارقام (به غیر از اثر متقابل آبیاری در رقم برای تعداد دانه در غلاف که در سطح 5 درصد اختلاف معنی داری را نشان داد)، اثر متقابل آبیاری در تلقیح بذر، اثر متقابل ارقام در تلقیح بذر و سطوح آبیاری در ارقام در تلقیح بذر هیچگونه اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتایج تجزیه همبستگی بین تمام صفات مورد مطالعه با عملکرد اقتصادی همبستگی معنی داری نشان داد. عملکرد دانه با استفاده از کود بیولوژیک ریزوچک پی به میزان 79/51 کیلو گرم در هکتار افزایش یافت ، با این حال اثر آن از نظر آماری معنی دار نبود.
وحید سنگین آبادی علیرضا تاب
پیچک یکی از مشکل ساز ترین علفهای هرز در بسیاری از محصولات مثل گندم، لوبیا، سویا، عدس، نخود و چند محصولات زراعی آبی دیگر است. اطلاع از رفتار سبز شدن گیاهچه ها در پروفیل خاک به بهینه سازی استراتژی مدیریت علف هرز کمک می کند. تحقیق حاضر در دو مرحله مجزا در مزرعه و گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال 91 بصورت طرح فاکتوریل بر پایه طرح کامل تصادفی با 4 تکرار بصورت گلدانی انجام شد. فاکتور اول عمق دفن بذر در 7 سطح 0، 2، 4، 6، 8 ،10و12 سانتی متری خاک بذر ها دفن شدند و فاکتور دوم دور آبیاری در فواصل زمانی مختلف در 3 سطح 1 روز ،4روز و 8 روز یک بار آبیاری شد. تعداد 25 بذر در هر گلدان در عمق های مورد نظر دفن شد. 4 گلدان بدون کاشت بذر، بعنوان شاهد کنار گذاشته شدند(این گلدانها مشخص می کرد که خاک مورد استفاده از قبل آلوده به بذر علف هرز پیچک بوده است یا خیر). گلدانها در گلخانه در دمایc?5/2 ± 5/19 و درشرایط مزرعه درداخل خاک قرار داده شدند. دمای خاک در شرایط مزرعه در عمق های 2، 6 و 10 سانتی متری با استفاده از ابزار اندازه گیری دما (ترمومتر) بطور مداوم اندازه گیری شد. تعداد گیاهچه های سبز شده بطور مرتب شمارش و حذف شدند و این کار تا پایان آزمایش که سبز شدن گیاهچه ها متوقف شد ادامه یافت. داده ها مورد تجزیه وتحلیل و بررسی قرار گرفتند. روند تجمعی سبز شدن گیاهچه ها با استفاده از مدل ویبول مدلسازی شد. تفاوت معنی داری بین عمقها و دور های مختلف آبیاری مشاهده شد و زمان سبز شدن گیاهچه ها با افزایش عمق به تأخیر افتاد. کمترین گیاهچه های سبز شده در عمق بیشتر از 6 سانتی متری ودور آبیاری 8 روز یک بار مشاهده شد. بنا بر این می توان با تلفیق اثر عمق دفن بذر و مدیریت آب میزان و زمان سبز شدن گیاهچه های این علف هرز رابه طور عمده ای تحت تأثیر قرار داد.
تورج طولابی علیرضا تاب
به منظور بررسی اثرالگوی کاشت ومدیریت کود نیتروژن برکنترل علفهای هرز نخود ( توده محلی گریت) آزمایشی درسال زراعی 1391درشهرستان خرم آباد به صورت اسپلیت فاکتوریل درقالب طرح بلوکهای کاملا تصادفی درسه تکرارانجام گرفت. الگوی کاشت به عنوان عامل اصلی وروش کاربردکودنیتروژن وعلف هرز به صورت فاکتوریل به عنوان فاکتورهای فرعی در نظرگرفته شدند. عملکرد دانه، عملکرد بیولوژی، وزن صد دانه، ارتفاع بوته، شاخص بهره وری، تعداد دانه در بوته، تعداد غلاف دو بذری، تعدادغلاف تک بذری، تعدادغلاف پوک، تعداد غلاف در بوته، تعداد گره در ساقه اصلی، فاصله اولین غلاف از سطح زمین و تعداد شاخه های اولیه و ثانویه و بیوماس و تراکم کل علف های هرز اندازه گیری و برآورد گردید. اثر الگوی کاشت بر روی عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، ارتفاع بوته، وزن صد دانه، شاخص بهره وری، تعداد گره در ساقه اصلی، تعداد غلاف در بوته، تعداد غلاف تک بذری، تعدادغلاف در بوته و همچنین تراکم و زیست توده علف های هرز معنی دار بود. الگوی کاشت دوردیفه بهترین تاثیر در افزایش عملکرد نخود داشت. روش کاربرد کود بر تمام صفات اندازه گیری شده بجز فاصله اولین غلاف از سطح زمین و تعداد شاخه اولیه در بوته تاثیر معنی داری داشت. بین روش های کاربرد کود، روش محلول پاشی بطور معنی داری باعث افزایش عملکرد دانه ونیز تراکم و زیست توده علف های هرز شد. در بین الگو های کاشت الگوی دو ردیفه زیکزاک باعث کاهش زیست توده و تراکم علف های هرز شد در مقابل کاربرد کود نیتروژن به صورت محلول پاشی باعث افزایش تراکم و زیست توده علف های هرز گردید. بنابراین تلفیق الگوی کاشت با روش کاربرد نیتروژن می تواند درراستای کنترل علفهای هرز در نخود مورد توجه قرار گیرد. نخود، نیتروژن، الگوی کاشت، زیست توده علف هرز، عملکرد دانه