نام پژوهشگر: بهرام بهین
حامد نیک پویا ابولفضل رمضانی
مقصود اورول از نوشتن آخرین رمان اش، 1984 ،آگاه ساختن جهان جهت جلوگیری کردن از اتفاق یک آینده سیاه زیر سلطه توتالیترینیسم بوده است. تمرکز این پایان نامه بر روی آخرین رمان جورج اورول، 1984، است تا فهم دقیقتر و واضحتری از مفهوم توتالیترینیسم که یک پدیده مدرن سیاسی است بدست آید. در این پایان نامه محقق سعی دارد ابتدا ماهیت توتالیترینیسم را از دیدگاه اورول روشن سازد وسپس عناصر متفاوت توتالیترینیستی را در رمان اورول بررسی کند. اورول معتقد بود که منشاء پیدایش توتالیترینیسم جاه طلبی سیاستمداران در رسیدن به قدرت بی حدوحصر بوده است.او بر این باور بود که طمع برای رسیدن به قدرت صرف در عصر مدرن پیامد مستقیم سقوط دین باوری است. از منظر اورول، توتالیترینیسم می کوشد تا از طریق تغییر روشی که بر ذهن ایجاد می کند، امکان به چالش کشیده شدن ایدوئولوژی رژیم را محدود و یا حتی از بین برد. بعنوان مثال، یک رژیم توتالیترینیستی زبان گفتاری راتا به اندازه ای مورد تغییر و تحریف قرار می دهد که در عمل امکان شکل گیری هرگونه تفکر براندازانه از بین برود. تکنولوژی های مدرن بطور طبیعی و محتوم،آنگونه که اورول می پندارد، موجب محدودیت آزادی بشر نمی شود، همچنانکه بطور طبیعی موجب افزایش آزادی نیز نمی شود. تکنولوژیها آنگونه که ما می خواهیم عمل می کند، آنگونه که انسان طراحی می کند پیشرفت می کند، و ما می توانیم آنها را آنگونه طراحی کنیم که کم وبیش محافظ آزادی انسان باشند. علاوه بر نقش تاثیر تکنولوژی ضروریست که میان انواع مختلف امیال جنسی تفاوت قائل شویم و تاثیرات مختلف آنها را بر روی آزادی سیاسی در نظر داشته باشیم. واقعیت این است که رابطه میان آزادی جنسی و آزادی سیاسی بسیار پیچیده است و به آسانی قابل جمع بندی در یک قانون واحد نیست، بر خلاف آنچه که اورول تصور می کند. اورول پیشنهاد می کند که اگر بر علیه رژیم توتالیترینیستی شیطانی تنها یک نفر هم توان مقاومت داشته باشد و آزادی اراده خود را حفظ کند، می تواند کل سیستم توتالیترینیستی را با یک خطر جدی مواجه کند. سلطه مطلق می تواند حتی تنها با یک مخالف نیز تهدید شود، تنها با یک فرد که بتواند شرایط مساعدتر زندگی قبل از حکومت توتالیترینیستی را به یاد آورد و بتواند امکان آینده ای روشن و زیبا بدون توتالیترینیسم را تصور کند. این تحقیق تلاش دارد تا برای بشریت و به خصوص مردمان کشورهایی که حکومت آنها در ظاهر دموکراتیک است اما در واقع از بسیاری از عناصر حکومت توتالیترینیستی استفاده می کند، مفید واقع شود.
مهدیه ت.خیابانی بهرام بهین
چکیده بی شک از زمان انتشار رمان تصویر دوریان گری، اثر اسکار وایلد، نقدهای متعددی با نگرش های مثبت و منفی نسبت به این اثر ظهور یافته اند. تمامی این نقدها حاکی از نقش این اثر ادبی بزرگ در توجه به تمایلات به حاشیه رانده شده ی انسان هستند. اگرچه منتقدان این اثر را از دیدگاه های متعددی مورد مطالعه قرار داده اند، عموم این مطالعات صرفا به ابعاد موضوعی ان پرداخته اند، حال انکه ساختار روایت گری ان چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. در نتیجه ی همین مسئله، ساختار روایتگری این رمان به میزان قابل توجهی نادیده انگاشته شده است. با در نظر گرفتن این شکاف موجود در نقدهای فعلی این رمان، تحقیق حاضر تلاشی است برای خوانش ساختار گرایانه ای ازفضا،زمان و مکان در این رمان که حاکی از کاربرد ابزاری این سه عنصر جهت انتقال معنا و افزایش درک خواننده از شخصیتها ،اعمال و گفت و گو ها در مکان، فضا و زمان معین به خواننده انتقال می یابد. بر اساس نتایج این مطالعه، کاربرد این سه عنصر را می توان در پنج مورد طبقه بندی نمود: 1. تصویر سازی 2. شخصیت پردازی 3. ملموس سازی 4. کنترل ذهن خواننده و 5. اثر تقدم. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، کاربرد صحیح این عناصر نقش بسیار مهمی در تاثیرگذاری این اثر بر خواننده دارند و حاکی از نبوغ بالای این نویسنده ی ایرلندی در ارایش روایت این اثر می باشد. کلید واژه ها: اسکار وایلد، تصویر دوریان گری، فضا و مکان، علم روایت، رمان
حمیده بقالی باسمنج فرزاد سلحشور
چکیده گفتگوگری باختین نظریه ای است که به تفاوت ها احترام گذاشته و گفتگو را ارج می نهد. رشته های مختلف علوم انسانی همواره از این نظریه بهره جسته اند. با وجود این تنها مطالعات اندکی در زمینه تجزیه و تحلیل نقادانه کلام به نظریه گفتگوگری پرداخته اند. پنداشت تحقیق حاضر بر آن است که احترام به حقوق دیگران از طریق فراهم آوردن شرایط یکسان برای بیان نظریات مختلف یکی از مهمترین مشترکات تحلیل انتقادی گفتمان و گفتگوگری می باشد. بنابراین تحقیق حاضر به تحلیل دو نمونه از مهمترین سخنرانی های سیاسی تاریخ، "رای یا گلوله" توسط ملکلم ایکس و" رویایی دارم" توسط مارتین لوتر کینگ، با استفاده از دو مفهوم کلیدی خود و دیگری و تعدادی از مفاهیم مهم دیگر مانند عبارت، چند صدایی، چند کاربردی، زمان و مکان ، نیروی های مرکز گریزو مرکز گرا، و ساختار پرداخته است. نتایج این تحلیل نشان داد که دو سخنرانی انتخاب شده، به عنوان دو عبارت، محل منازعه ی بین نیروی های مرکز گریزو مرکز گرا بوده اند که در آن ها ساختار ارتباطی خود-دیگری در "رای یا گلوله" بیشتر به صورت برتری یک دیدگاه بوده، در حالیکه این ساختار در" رویایی دارم" نمونه های فراوانی از چند صدایی و مصالحه نظریات را به نمایش گذاشت. بنابراین" رای یا گلوله" به عنوان نمونه ای از تک گویی و" رویایی دارم" نمونه ای از گفتگوگری معرفی شدند. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل متنی این دو نمونه ی تک گویی و گفتگو گری نتایج متفاوتی را آشکار ساختند که می توان به ترتیب خطاب صریح یا ضمنی قطب مخالف، بکارگیری واژگانی با معنی ضمنی منفی یا مثبت، و وجود یا عدم وجود لهجه آمریکایی آفریقایی را به عنوان مثال نام برد. تشخیص تک گویی و گفتگو گری و ویژگی های متنی آن ها می تواند منتقدین کلام و گفتمان را در درک عمیق تر متون یاری رسانند. کلمات کلیدی: گفتگوگری، تحلیل انتقادی گفتمان ،" رای یا گلوله"، " رویایی دارم"
فریبا ولی پور زارعی بهرام بهین
چکیده امروزه‚ اعتقاد بر این مطلب که زبان تنها ابزاری جهت برقراری ارتباط نبوده‚ بلکه وسیله ای در جهت شکل گیری هویت‚ ارزش ها‚ وایدئولوژی های اعضای جامعه می باشد به طور گسترده ای فراگیر شده است. بنابر این‚ گفتمان ها بی تاثیر از ایدئولوژی پدید آورندگان نبوده و متعاقبا بر درک خوانندگان یا شنوندگان از حقیقت تاثیرگذارند. فیرکلاف (2003) بر این باور است که گفتمان ها به واسطه ایدئولوژی غالبی که در خود دارند واقعییت های اجتماعی را شکل می بخشند. بنابراین مطالعه گفتمان ها‚ که شامل گفتمان های ادبی نیز می باشد‚ کمکی است در جهت رسیدن به درک بهتری از جامعه. زبان از دیدگاه هالیدی سیستمی است با معنی بالقوه که تحت تاثیر گزینش گوینده در زمینه اجتماعی خاصی می باشد. زبان شناسی نقشگرای سیستمی که توسط هالیدی در دهه 1960 به وجود آمده محصول چنین دیدگاهی است نسبت به زبان و واقعیت اجتماعی به عنوان دو پدیده متقابلا مرتبط با یکدیگر. با باور بر این مطلب در تحقیق اخیر فرانقش زبان در اعمال قدرت در چارچوب سیستم نحوه بیان هالیدی درقالب متن ادبی "گلهای داوودی" اثر جان اشتاین بک مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق زبان شناسی نقشگرای سیستمی هالیدی همراه با تحلیل گفتمان انتقادی به کار گرفته شده تا متن از بعد زبان شناسی بررسی گردیده و ایدئولوژی غالب متضمن در ارائه شخصیت نقش زن از بعد انتقادی مورد ارزیابی قرار گیرد. در نخستین مرحله تحلیل فرانقش تجربی به کار رفته در شخصیت الیسا‚ به بیانی دیگرعمده فرایند های اعمال شده در شخصیت اصلی‚ مورد توجه می باشد. در دومین مرحله یافته های مرحله نخست از بعد انتقادی مورد ارزیابی واقع شده است. یافته ها بر این مطلب ادعا دارند که ترسیم بحران عظیم دهه 1930 توسط اشتاین بک در رابطه با زنان جامعه تنها بازگوئی شرایط موجود نمی باشد‚ بلکه توصیف یکجانبه او از فرایندهای رفتاری و ذهنی شخصیت زن معرفی عادلانه او از زنان را مورد تردید قرار می دهد. . کلمات کلیدی: زبان شناسی نقشگرای سیستمی‚ سیستم نحوه بیان‚ فرانقش تجربی‚ تحلیل گفتمان انتقادی‚ ایدئولوژی.