نام پژوهشگر: سیدکاظم طباطبایی
مصطفی جعفرطیاری دهاقانی هادی صادقی
معرفت در حیات معنوی و مادی انسان، جایگاهی بی بدیل دارد. تنها وسیله ارتباطی وی با جهان خارج از ذهن شناخت اوست. دوام زندگی آدمی بدون شناخت امکان پذیر نیست. نوع نگرش انسان نسبت به جهان آفرینش و هدف خلقت وابسته به نحوه شناخت اوست. بر اساس آموزه های اسلامی و براهین نقلی و عقلی، سعادت و رستگاری انسان فقط از طریق ایمان و عمل صالح محقق می شود. درفرآیند حصول ایمان و عمل صالح به ویژه دستیابی به مراحل عالی، معرفت از نقشی ممتاز و بی جایگزین برخوردار است. نیل به معرفت صحیح و درست و صیانت از آن بدون پرهیز از موانع و آفات ممکن نیست. پدیده علم و معرفت همواره در معرض تهدیدها و آسیب هایی است که از پیامدهای آن، زوال، نقصان و وراونگی است. فقدان معرفت صحیح و درست، موجب انحراف شدید در بینش و گرایش فرد از مسیر حق می گردد، او را از شناخت کمال و راه رسیدن به آن، ایمان و اعتقاد ورزی به عقائد حق، عبادت و پرستش و در نهایت نیل به سعادت و کمال نهایی باز می دارد و سرانجامی جز شقاوت برای وی به دنبال نخواهد داشت. بر اساس آیات و روایات دراصل ارتباط و تأثیر اجمالی گناه در معرفت نمی توان شک و تردید کرد؛ ولیکن در نوع آثار، کمیت و کیفیت تأثیرات، آفت و تهدید بودن گناه نسبت به معرفت، نقاط ابهام و پرسش های متعددی مطرح است. مسأله تأثیر گناه درمعرفت دارای ابعاد گوناگون است. تاکنون در این باره اثر مستقل و منسجمی ارائه نشده است که به بررسی موضوع از منظر آیات و روایات پرداخته باشد. بدین سان یافتن پاسخ پرسش ها و برطرف نمودن ابهام های یادشده، جستجوی دقیق و بررسی گسترده آیات و روایات را به دنبال داشت. استنطاق، استنباط و استنتاج از ادلّه، مستلزم آگاهی از ثمرات تحقیقات دانشمندان اسلامی در علوم مختلف به ویژه تفسیر، حدیث، کلام و اخلاق بود. همچنین لازم شد که از یافته های متخصصان دانش های مرتبط با موضوع، نظیر معرفت شناسی و روانشناسی اطلاع حاصل شود. در قرآن و حدیث برای گناهان پیامدهای بسیار زیادی بیان شده که از جمله آنها آثار سوء معرفتی آن است. گناه موجب مهر شدن قلب، قساوت، غفلت و دگرگونی آن می شود و تیرگی دل را در پی دارد. زنگار گناه سبب بسته شدن چشم و گوش دل نسبت به حقایق و معارف می گردد. در مورد چرائی و چگونگی تأثیر گناه در معرفت، تبیین های مختلفی وجود دارد. براساس تبیین کلامی – اخلاقی، حقیقت علم نور است و شرط بهره مندی از آن، پذیرش ولایت خاص الهی است و شرط برخورداری از ولایت، ایمان و تقوا می باشد که مستلزم پرهیز از گناه است. اثرپذیری از وسوسه های شیطان و انجام گناه نه تنها باعث خروج از ولایت الهی می شود، بلکه زمینه ساز ولایت شیطان و باعث بیرون شدن از نور علم و ورود به تاریکی جهل می گردد. شیطان با تلقین های مکرر و ترفندهای متنوع در ساحت عواطف و احساسات نفوذ کرده، سپس در ساحت اندیشه و دل تصرف می کند و ابزارهای ادراکی را در اختیار می گیرد و به مدیریت آن ها می پردازد. تبیین روانشناختی بیانگر آن است که براساس قرآن و حدیث، گناه یک نوع بیماری روحی و روانی است و آثاری همچون رنج و عذاب، غم واندوه، شک و اضطراب به دنبال دارد که عوامل موثر در یادگیری را تحت تأثیر قرار می دهد و با تبعات منفی در انگیزه، آرامش خاطر، تمرکز و دقت و غیر آن، در فرایند یادگیری اخلال ایجاد می کند. از آیات و روایات استفاده می شود که گناه در معرفت سه نوع تأثیر دارد: الف) از پیدایش معرفت ممانعت می کند؛ ب) باعث زوال و از بین رفتن معرفت می شود؛ ج) سبب دگرگونی و وارونگی معرفت می گردد. گرچه قدر متیقن این تأثیرات در علم ملازم با ایمان و هدایت است؛ امّا تأثیر فی الجمله گناه در علم به معنای مطلق ادراک و آگاهی نیز قابل انکار نیست. کلید واژه: معرفت، گناه، منع، زوال، واژگونی، آفت.