نام پژوهشگر: امیر حسین کشتکار

اثر کشت مخلوط افزایشی چند لگوم دانه ای بر کنترل علف های هرز ذرت و عملکرد کل محصول در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  نسرین قمری رحیم   جواد حمزه یی

به منظور بررسی اثر کشت مخلوط افزایشی چند لگوم دانه ای بر کنترل علف های هرز ذرت و عملکرد کل محصول، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه آموزشی - پژوهشی دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال 1389 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل کشت های خالص ذرت در حالت با و (بدون وجین علف هرز) و کشت های مخلوط افزایشی (ذرت + 15% لوبیا، ذرت + 30% لوبیا، ذرت + 45% لوبیا، ذرت + 15% باقلا، ذرت + 30% باقلا، ذرت + 45% باقلا، ذرت + 15% سویا، ذرت + 30% سویا و ذرت + 45% سویا) بودند. تراکم 100% ذرت، لوبیا و باقلا به ترتیب معادل 8، 40 و 40 بوته در متر مربع منظور شد. نتایج نشان داد که همه تیمارها در مقایسه با تیمار خالص ذرت بدون وجین و کشت مخلوط ذرت+ 15% سویا از شاخص سطح برگ کانوپی (مجموع دو گیاه) بالاتری برخوردار بودند. بالاترین سرعت رشد کانوپی (مجموع دو گیاه) در تیمار کشت مخلوط ذرت +45% لوبیا و ذرت+45% سویا به دست آمد همچنین بیشترین ماده خشک کانوپی (مجموع دو گیاه) به تیمار کشت مخلوط ذرت+45% لوبیا تعلق داشت. در همه تیمارها، کشت خالص ذرت با وجین کامل بیشترین شاخص سطح برگ، ماده خشک کل و سرعت رشد محصول را دارا بود. تیمارهای کشت مخلوط نسبت به کشت خالص ذرت بدون وجین، شاخص سطح برگ، وزن خشک کل و سرعت رشد بالاتری داشتند. بیشترین تعداد دانه در بلال (896 دانه در بلال) در تیمار کشت خالص ذرت با وجین کامل به دست آمد که تفاوت معنی داری با تیمارهای کشت مخلوط ذرت+45% لوبیا، کشت مخلوط ذرت+45% باقلا و ذرت+45% سویا نداشت. تیمار کشت خالص ذرت بدون وجین کمترین وزن صد دانه را داشت که با تیمار کشت مخلوط ذرت+15% سویا در یک سطح آماری قرار گرفت. بیشترین عملکرد دانه مربوط به تیمار کشت خالص ذرت با وجین کامل بود که با تیمار کشت مخلوط ذرت+45% سویا تفاوت معنی داری نداشت. کمترین عملکرد دانه را تیمارهای کشت خالص ذرت بدون وجین داشت که با تیمارهای کشت مخلوط ذرت +15% سویا و کشت مخلوط ذرت+15% لوبیا تفاوت معنی داری نداشت. تیمار کشت خالص ذرت با وجین کامل، دارای بیشترین عملکرد بیولوژیک بود که با تیمارهای کشت مخلوط ذرت +45% سویا و کشت مخلوط ذرت +45% لوبیا تفاوت معنی داری نداشت. بالاترین نسبت برابری زمین و مجموع مزیت نسبی در تیمار کشت مخلوط ذرت+45% سویا به دست آمد. در تیمارهای کشت مخلوط تراکم و بیوماس علف های هرز به طور معنی داری نسبت به تیمار کشت خالص ذرت بدون وجین، کاهش یافت به طوری که، تیمار کشت مخلوط ذرت+45% سویا کمترین تراکم علف هرز و تیمارهای کشت مخلوط ذرت+30% سویا و ذرت+45% سویا کمترین بیوماس علف-های هرز را داشتند.

اثر مدیریت گیاهان پوششی بر کنترل شیمیایی علف های هرز، کاهش مصرف نیتروژن و عملکرد ذرت (zea mays l.) در همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  امین بوربور   جواد حوزه یی

استفاده از گیاهان پوششی و خاک ورزی حفاظتی ساده ترین و اولین قدم در راه رسیدن به کشاورزی سالم و پایدار است. به همین منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپیلیت پلات در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار و 36 تیمار بر روی کنترل شیمیایی علف های هرز و همچنین عملکرد ذرت در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بوعلی سینای همدان در بهار 1390 انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از گیاهان پوششی و خاک ورزی بصورت فاکتوریل در کرت های اصلی قرار گرفت. گیاهان پوششی شامل ماشک گل خوشه ای گل خوشه ای، خلر، شاهد بدون گیاه پوششی و با کنترل شیمیایی شیمیایی علف های هرز و شاهد بدون گیاه پوششی و بدون کنترل شیمیایی شیمیایی و فاکتور خاک ورزی نیز شامل خاک ورزی مرسوم ، خاک ورزی حداقل و بدون خاک ورزی بود. مقادیر کودی 50، 75 و 100 درصد نیتروژن توصیه شده بر اساس آزمون اولیه خاک نیز به عنوان کرت های فرعی در نظر گرفته شدند. زیست توده گیاهان پوششی و علف هرز و همچنین تراکم و تنوع علف های هرز قبل از برگرداندن گیاهان پوششی تعیین شد. برای تعیین درصد ماده آلی و وزن مخصوص ظاهری خاک نمونه برداری بعد از برداشت ذرت از خاک انجام شد. برای بررسی روند شاخص های رشدی گیاه نیز نمونه برداری هر 15 روز یکبار از روز بیستم پس از سبز شدن ذرت انجام گرفت. نمونه برداری از علف های هرز نیز در سه مرحله از رشد ذرت (30، 60 و 90 روز پس از سبز شدن ذرت) صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد بین وزن خشک گیاهان پوششی ماشک گل خوشه ای و خلر اختلاف معنی داری از لحاظ آماری وجود نداشت. گیاهان پوششی بطور معنی داری بر تراکم، تنوع و زیست توده علف های هرز تأثیر گذار بودند. در طی سه مرحله نمونه برداری از علف های هرز مشخص شد گیاهان پوششی و همچنین شاهد با کنترل شیمیایی علف های هرز شیمیایی، خاک ورزی مرسوم و حداقل بر تراکم و وزن خشک علف های هرز نسبت به تیمارهای شاهد بدون کنترل شیمیایی علف های هرز شیمیایی و تیمار بدون خاک ورزی اثر مثبت و معنی داری داشته اند. اثر متقابل بین تیمارهای خاک ورزی و گیاهان پوششی بر تراکم علف های هرز در 30 و 90 روز و وزن خشک علف های هرز در 90 روز پس از سبز شدن ذرت معنی دار شد. وزن مخصوص ظاهری خاک نیز به طور معنی داری تحت تأثیر گیاهان پوششی ماشک گل خوشه ای و خلر و همچنین خاک ورزی حداقل قرار گرفته بود. تیمار خاک ورزی حداقل نیز اثر مثبت و معنی داری نسبت به دو تیمار خاک ورزی مرسوم و بدون خاک ورزی بر درصد ماده آلی خاک گذاشت. تیمارهای گیاهان پوششی خلر و ماشک گل خوشه ای بهمراه 75 و 100 درصد نیتروژن بیشترین اثر را بر درصد ماده آلی خاک گذاشتند. بررسی برخی شاخص های زراعی ذرت نیز نشان داد گیاهان پوششی، خاک ورزی و همچنین مقادیر نیتروژن اثر معنی داری بر صفات ارتفاع بوته، طول بلال ، قطر ساقه، تعداد ردیف در بلال، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک و شاخص های رشد داشته اند. گیاهان پوششی ماشک گل خوشه ای و خلر بهمراه خاک ورزی مرسوم و حداقل بیشترین طول بلال و تعداد ردیف در بلال را در بین ترکیبا تیماری گیاهان پوششی و خاک ورزی دارا بودند. صفات وزن 100 دانه، شاخص برداشت و تعداد دانه در ردیف بلال تحت تأثیر هیچ یک از تیمارها قرار نگرفتند. موفقترین تیمارها در بین گیاهان پوششی از نظر مقدار عملکرد دانه ذرت، تیمارهای ماشک گل خوشه ای، خلر و شاهد با کنترل شیمیایی علف های هرز شیمیایی (بترتیب 65/918، 91/943 و 67/900گرم در متر مربع) بودند، کمترین میزان تولید دانه ذرت نیز به تیمار شاهد بدون کنترل شیمیایی علف های هرز شیمیایی (33/793 گرم در متر مربع) تعلق داشت. خاک ورزی حداقل با تولید دانه 4/960 گرم در متر مربع و تیمار بدون خاک ورزی با تولید 44/815 گرم در متر مربع بیشترین و کمترین تولید دانه ذرت را به خود اختصاص دادند. تیمار نیتروژن 100 درصد بیشترین تولید دانه (44/947 گرم در متر مربع) را در بین مقادیر نیتروژن داشت، کمترین مقدار دانه ذرت نیز به تیمار 50 درصد نیتروژن (14/793 گرم در متر مربع) تعلق داشت که با تیمار نیتروژن 75 درصد اختلاف معنی داری را نشان نداد. نتایج حاصله از آزمایش نشان دهنده برتری گیاهان پوششی و خاک ورزی حداقل نسبت به دیگر تیمارها بوده که می تواند جایگزین مناسبی برای روش های مرسوم که مضر برای سلامت انسان، دام و محیط زیست هستند باشد، همچنین به علت استفاده نکردن از مواد شیمیایی مانند سم و کود مقرون به صرفه خواهد بود.

مطالعه تحمل به تنش خشکی در ژنوتیپ های گندم زمستانه با استفاده از شاخصهای تحمل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  عرفان کریمی   امیر حسین کشتکار

به منظور بررسی میزان تحمل نسبی 15 ژنوتیپ گندم پائیزه به تنش رطوبتی، آزمایشی بصورت طرح اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی در سال زراعی 1391-1390 انجام شد. بطوریکه آبیاری در دو سطح شامل (عدم تنش رطوبتی و تنش رطوبتی) در کرت های اصلی و پانزده ژنوتیپ گندم در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در هر پانزده ژنوتیپ تنش خشکی باعث کاهش عملکرد و اجزای عملکرد گردید. این کاهش در مورد ژنوتیپ پیشگام و cd-85-9 کمتر و برای دو ژنوتیپ الوند، و نوید بیشترین مقدار بود. نتایج تجزیه همبستگی عملکرد و اجزاء عملکرد نشان داد که همه صفات با عملکرد دانه در سطح یک درصد همبستگی معنی دار داشتند. جهت ارزیابی میزان تحمل نسبی ژنوتیپ ها، برخی از شاخص های تحمل از جمله tol، mp، gmp، sti، ysi،ssi ،harm ، rdi ،sspi و snpi مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تجزیه همبستگی شاخص ها نشان داد که عملکرد دانه در شرایط عدم تنش (yp) و تنش رطوبتی ys)) با شاخص های snpi، harm، sti، mp و gmp همبستگی بالا و معنی داری داشتند. نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که دو مولفه اول و دوم بیش از 99 درصد از تغییرات را توجیه نمودند، و بر اساس نتایج، مولفه اول و دوم به ترتیب، مولفه "پتانسیل عملکرد" و مولفه "حساسیت یا تحمل به تنش" نامیده شدند. همچنین بر اساس نتایج حاصل از نمودار بای پلات، ژنوتیپ های پیشگام و cd-85-9 مقاوم و ارقام نوید، الوند و آذر2 نسبتا حساس به تنش رطوبتی معرفی شدند. و شاخص های snpi،harm ،mp ، gmp وsti بیشترین هم راستایی را با ys داشتند، نتایج بدست آمده از نمودار تجزیه خوشه ای بر اساس شاخص های مختلف نشان داد که ارقام نسبتاً مقاوم در خوشه اول، ژنوتیپ های نسبتا حساس در خوشه سوم و ژنوتیپ های مقاوم در خوشه دوم قرار گرفتند. نتایج حاصل از محاسبه تنوع ژنوتیپی و فنوتیپی نشان داد که بیشترین ضریب تنوع ژنوتیپی مربوط به صفات عملکرد دانه، شاخص برداشت، وزن خشک کل و وزن هزار دانه بود. بیشترین ضریب تنوع فنوتیپی مربوط به صفات عملکرد دانه، شاخص برداشت، وزن خشک کل و وزن سنبله می باشد. بالاترین میزان وراثت پذیری مربوط به صفات وزن خشک کل، عملکرد دانه، شاخص برداشت و وزن هزار دانه و کمترین مقدار مربوط به صفات تعداد دانه در سنبلچه، تعداد دانه در سنبله و طول سنبله بود. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که در شرایط عدم تنش و تنش رطوبتی صفات وزن خشک کل و شاخص برداشت بیشترین درصد از تغییرات را برای عملکرد دانه توجیه نمودند.

بررسی القاء پلی پلوئیدی و اثرات آن بر خصوصیات مورفولوژیکی گیاه دارویی شنبلیله (trigonella foenum-graecum)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  نوشین فلاحی   امیر حسین کشتکار

القاء پلی¬پلوئیدی با استفاده از مواد شیمیایی جهش¬زا یکی از روش¬های اصلاح گیاهان دارویی به منظور افزایش قابلیت تولید متابولیت¬های ثانویه است. کلشیسین موثرترین ماده شیمیائی جهش¬زا در القا پلی¬پلوئیدی گیاهان می¬باشد. لذا به منظور بررسی تاثیر تیمار کلشیسین برای القاء پلی¬پلوئیدی در گیاه دارویی شنبلیله (trigonella foenum-graecum) دو آزمایش مستقل به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام شد. درآزمایش اول اثر تیمار کلشیسین بر درصد صفات زنده¬مانی، میکسو پلوئیدی و تتراپلوئیدی در نمونه بذر در دو سطح دمایی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که که برای دو صفت درصد زنده¬مانی و درصد میکسوپلوئیدی غلظت 2/0 درصد کلشیسین در مدت زمان 72 ساعت و در دمای 4 درجه سانتیگراد بهترین تیمار می¬باشد. در این آزمایش هیچ گیاه تتراپلوئیدی مشاهده نشد. در آزمایش دوم اثر تیمار کلشیسین بردرصد صفات زنده¬مانی، میکسو پلوئیدی و تتراپلوئیدی در نمونه¬های بذر، جوانه¬انتهایی و ریشه مورد بررسی قرار گرفت. بررسی¬ها نشان داد که بعد از تیمار شاهد بیشترین زنده-مانی مربوط به غلظت 05/0 درصد کلشیسین برای نمونه جوانه انتهایی می¬باشد، همچنین بالاترین درصد میکسوپلوئیدی مربوط به نمونه جوانه¬انتهایی با غلظت تیمار 1/0 و 2/0 درصد کلشسیسین می¬باشد. نتایج حاصل از بررسی¬های مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، سیتوژنتیکی، فلوسایتومتری و بیوشیمیایی نشان داد که نمونه جوانه انتهایی در غلظت 5/0 درصد کلشیسین در مدت زمان 72 ساعت موثرترین تیمار در القاء تتراپلوئیدی است. همچنین نتایج بیانگر افزایش قطر ساقه، قطر دمگل، اندازه گل، سطح برگ، مقدار کلروفیل a ، کلروفیل b ، کلروفیل کل، میزان فنل و متابولیت¬های ثانویه، کاهش سرعت رشد و ارتفاع در گیاه تتراپلوئید نسبت به گیاه دیپلوئید شنبلیله است.

بررسی صفات مورفولوژیک و سطح پلوئیدی برخی از جمعیت های خرفه (portulaca spp.)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  فرهاد حسن طهرانی   امیر حسین کشتکار

خرفه portulaca spp. گیاهی است که برای آن خواص درمانی زیادی بیان شده است. سطح پلوئیدی دراین جنس از تنوع بالایی برخوردار است. در این پژوهش سطح پلوئیدی، صفات سیتوژنتیکی و مورفولوژیکی تعدادی از جمعیت های خرفه که از مناطق مختلف ایران جمع آوری شده بود مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از روش شمارش کروموزومی نشان داد که در بین جمعیت های مورد مطالعه دو جمعیت دیپلوئید 18=x2=n2، هفت جمعیت تتراپلوئید 36=x4=n2، و پنج جمعیت هگزاپلوئید 54=x6=n2 وجود داشت. عدد پایه کروموزومی برای تمامی جمعیت ها برابر9=x بود. صفات سیتوژنتیکی اندازه گیری شده شامل: طول ژنوم، طول کل کروموزوم، طول بازوی بلند (l)، طول بازوی کوتاه (s)، نسبت کروموزومی (ar) و شاخص سانترومری(ci) بودند. نتایج حاصل از تجزیه صفات سیتوژنتیکی نیزنشان داد که جمعیت های با سطح پلوئیدی پایین تر تقارن بیشتر و جمعیت های با سطح پلوئیدی بیشتر تقارن کمتری داشتند. تجزیه همبستگی صفات سیتوژنتیکی نشان داد که بین صفت بازوی بلند با بازوی کوتاه ، طول کروموزوم با بازوی بلند، همچنین طول کروموزوم با بازوی کوتاه همبستگی مثبت بسیار معنی دار و بین صفات نسبت کروموزومی با شاخص سانترومری همبستگی منفی بسیار معنی داری وجود داشت(?=0/05). تجزیه به مولفه های اصلی بر اساس صفات سیتوژنتیکی نشان داد دو مولفه اصلی اول 99 درصد واریانس داده ها را توجیه کرد. بر اساس دو مولفه اصلی اول جمعیت همدان3 بیشترین تقارن و جمعیت کرمانشاه کمترین تقارن را داشتند. بررسی صفات مورفولوژیک ( ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد شاخه فرعی، قطر ساقه، وزن تر برگ، وزن تر ساقه، وزن تر کل، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه و وزن خشک کل) نیز نشان داد جمعیت تهران در بیشتر صفات بالاترین مقادیر و جمعیت اصفهان پایین ترین مقادیر را داشتند.

ارزیابی اثر سال بر ظهور صفات مورفولوژیک ژنوتیپهای مختلف آفتابگردان در شرایط اکولوژیکی همدان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  زهرا رضایی توفیق   حجت الله مظاهری لقب

آفتابگردان از گیاهان روغنی مهم دنیا می باشد که با توجه به اهمیت این گیاه روغنی و کیفیت بالای روغن آن کاشت آن در حال گسترش است. یکی از عامل های موثر در کیفیت و کمیت محصول اقتصادی این گیاه، نوع ژنوتیپ می باشد که تحقیق حاضر به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی 32 ژنوتیپ مختلف آفتابگردان در سال زراعی 92-1391 در مزرعه تحقیقاتی دستجرد دانشکده کشاورزی دانشگاه بو علی سینا انجام شد. در این آزمایش، 32 ژنوتیپ آفتابگردان از انواع آجیلی و روغنی، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار، مقایسه گردیدند.