نام پژوهشگر: حوران اکبرزاده
علیرضا مرادی گروسی محمدرضا اسدی
چکیده انسان شناسی سهروردی رابطه عمیقی با هستی شناسی وی دارد بنابراین: اولاً:سهروردی عالم را فیض الهی می داند و مبدأ فیضان موجودات را علم اومعرفی می کند.خدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود می کندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبره اندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً: انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار می دهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید می کند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی می داند که به عنوان جانشین خدا در زمین مطرح شده است. پس بایددر راه تهذیب نفس خود بکوشد و در راه سیر وسلوک گام بردارد تا از اشراق نورالانوار برخوردار گردد.وی شناخت انسان را مقدمه ی شناخت نورالانوار می داند. ثالثاً:معتقد است در مرکز هر نفس یک نور اسفهبدی وجود دارد که فعالیت های او را رهبری می کند و همه انواع بشری روهم رفته تحت رهبری جبرئیل قرار دارند که رب النوع انسانی نامیده می شود.رابعاً: نفس وتهذیب آن را شرط لازم در شناخت شهودی نور الانوار و رستگاری می دخدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود می کندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبره اندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً: انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار می دهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید می کند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی می داند . بدین ترتیب مقصدو هدف انسان شناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش می رود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی اند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسان شناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش می رود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی رابطه نفس و بدن را یک امر اضافی و ضعیف ترین امر قلمداد کرده و می گوید: با مرگ و فساد بدن، تنها رابطه مزبور از بین می رود، امّا خود نفس برای همیشه باقی است.