نام پژوهشگر: فاضل خلفی

بررسی و تحلیل شیوه ی داستان پردازی عطار در منطق الطیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  فاضل خلفی   شکر اله پور الخاص

در این پژوهش شیوه داستان پردازی عطّار نیشابوری در منطق الطّیر و عناصر داستانی موجود در حکایت ها بررسی و تحلیل شده است. عطّار هر موضوع اخلاقی یا عرفانی را که می خواسته است بیان کند، به نوعی آن را با حکایتی آمیخته، تا بهتر در ذهن شنونده و یا خواننده بنشیند. شخصیّت ها ساده و از نوع ایستا و پویا هستند. تشخّص زبانی ندارد. راوی این حکایت ها در اکثر موارد بر تمام اعمال و افکار شخصیّت ها اشراف دارد و دانای کل مداخله گر محسوب می شود. عنصر گفت و گو در این منظومه از اهمّیّت فراوانی برخوردار است. در بخش روایی و داستانی و نیز در حکایات و تمثیل ها که در واقع بخش اعظم منظومه را تشکیل می دهند، تقریباً تمامی جمله های متن دارای ارتباط توالی زمانی هستند. جمله های یک متن، از جنبه های گوناکون باهم مرتبط اند، بنابراین بسیاری از عناصر انسجام متنی به طور هم زمان در یک متن به کار می روند و ساختار متن را، هم چون تمامیّتی یک پارچه، شکل می دهند. در بخش های روایی و داستانی مصنّف بیش تر ارتباط زمانی و سببی، و در بخش های غیر داستانی مصّنف ارتباط معنایی و منطقی تسلّط دارد و اصلی تر است. ارتباط تمامی حکایت ها و تمثیل ها با متن چه در بخش روایی و غیر روایی از نوع ارتباط اضافی و توضیحی است.یعنی می توان همه ی آن ها را بدون آن که ساختار متن دچار گسستگی و دگرگونی شود حذف کرد. در این اثر گویا، پرده ی پندار دریده شده و حقیقت گوهر جان نمودار گردیده است. تا آن انسانی که شایسته پرواز به اوج آسمان انسانیّت است، شناخته شود و فرق میان اهریمنان فرشته رو و خوب چهرگان اهریمن خو، با پاکیزه خویان زشت رو و دریادلان خداجو هویدا شود.