نام پژوهشگر: توحید محمودی

تحلیل و شبیه سازی حرارتی- مکانیکی دیسک و لنت ترمز ساخته شده از مواد fg
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده مهندسی 1390
  توحید محمودی   اسماعیل پورسعیدی

در حین ترمزگیری وسائل نقلیه، انرژی مکانیکی وسیله متحرک به انرژی حرارتی تبدیل می شود و حرارت تولید شده بین دیسک و لنت ترمز پخش می گردد. شوک حرارتی وارده به سطح دیسک ترمز باعث ایجاد گرادیان دمایی و همچنین تنش های حرارتی بالا در دیسک می شود. در نتیجه این تنش های حرارتی، ترک های طولی در سطح تماس آنها ایجاد شده و باعث کاهش عمر دیسک می گردد. استفاده از مواد جدید در طراحی و ساخت دیسک ترمز، تأثیر بسزایی در بازدهی و قابلیت اعتماد سیستم ترمز قطار خواهد داشت. مواد fg به مواد کامپوزیتی غیرهمگنی گفته می شود که خواص مکانیکی و ترمومکانیکی آن بطور پیوسته و تدریجی از یک سطح به سطح دیگر تغییر می کند. با این روش استحکام ماده در مقابل تنش های حرارتی، تنش های پسماند، عوامل تمرکز تنش بیشتر شده و مقاومت سایشی در سطح تماس افزایش می یابد. در این پایان نامه، رفتار ترمومکانیکی دیسک ترمز لکوموتیو er24pc و همچنین تاثیر ماده fg بر عملکرد آن با استفاده از روش المان محدود گذرا بررسی شده است. روش تحلیل در این پایان نامه کوپل حرارتی – مکانیکی غیر مستقیم می باشد که با استفاده از نرم افزار ansys انجام شده است. گرمایی که به سطح هر دیسک وارد می شود بر حسب زمان ترمزی محاسبه و در فرایند شبیه سازی، به عنوان بار حرارتی به سطح دیسک وارد می گردد و میدان توزیع دما در آن تعیین می شود. بعد از تحلیل حرارتی، قیدهای مکانیکی و همچنین فشار حاصل از تماس لنت با دیسک بر روی مدل اعمال می گردد و با استفاده از میدان توزیع دما، تنش های ترمومکانیکی در دیسک ترمز محاسبه می گردد. در این مطالعه، تاثیر مواد fg بر کاهش تنش های حرارتی و افزایش عمر آنها بررسی شده و ماده fg مناسب پیشنهاد گردیده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که با استفاده از ماده fg مناسب می توان ضریب اطمینان طراحی را بهبود بخشید.

القاء آلودگی تجربی به لیشمانیا اینفانتوم در گربه: بررسی هیستوپاتولوژی، ملکولی و سرولوژی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده دامپزشکی 1393
  توحید محمودی   بهارک اختر دانش

لیشمانیوز یک بیماری انگلی کمپلکس با علایم بالینی و اپیدمیوژیکی می باشد که نوع احشایی آن در صورت عدم درمان باعث مرگ بیماران می شود. لیشمانیوز احشایی یک بیماری عفونی سیستمیک ناشی از کمپلکس لیشمانیا دنووانی و لیشمانیا اینفانتوم می باشد که سالانه نزدیک به 500000 مورد جدید از این بیماری از سراسر جهان گزارش می شود. این بیماری به عنوان یکی از بیماریهای انگلی قابل گزارش توسط سازمان بهداشت جهانی است و تلاشهای مکرر و وسیعی در جهت تشخیص و درمان، ایمن سازی و کنترل این بیماری صورت می پذیرد) 1). لیشمانیوز احشایی در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری آفریقا، آسیا،مدیترانه، جنوب اروپا، سودان و آمریکای مرکزی به صورت اندمیک دیده می شود. در منطقه مدیترانه سگ های اهلی (canis familiaris) به عنوان مخزن اصلی بیماری می باشند. عامل این بیماری در ایران لیشمانیا اینفانتوم (leishmania infantum) می باشد که از طریق نیش پشه خاکی ماده منتقل می شود. بیماری عمدتا در اطفال زیر 10 سال رخ داده و با علایمی نظیر تب های نامنظم و طولانی، کاهش وزن، آنمی، اسپلنومگالی ، هپاتومگالی و لنفادنوپاتی ظاهر می گردد. برای تشخیص این بیماری عمدتاً از روش آزمایش میکروسکوپی نمونه های آسپیراسیون مغز استخوان، طحال، غدد لنفاوی و روشهای سرولوژیکی شامل آزمون های آگلوتیناسیون مستقیم (dat) ایمونوفلورسانس غیر مستقیم ،(ifat) الیزا (elisa) و pcrاستفاده می شود(2). در ایران بیماری کالاآزار در اغلب مناطق به صورت اسپورادیک و در برخی استان ها از جمله، استان اردبیل (مشکین شهر و گرمی)، استان فارس (جهرم و فیروز آباد)، استان آذربایجان شرقی (کلیبر و اهر) و همچنین استان های چهار محال و بختیاری ، خوزستان بوشهر و کرمان به صورت اندمیک دیده می شود(3). سگها به عنوان مخازن اصلی بیماری، می توانند برای مدت طولانی بدون علایم بالینی، به بیماری مبتلا باشند و با داشتن آماستیگوت در هیستوسیت های پوستی خود و همچنین در سلولهای بیگانه خوار سیستم رتیکولواندوتلیال (res) ، امکان انتشار آلودگی به جمعیت های انسانی را فراهم کنند(4). ابتلا بالینی گربه ها به لیشمانیوز بسیار نادر است و گزارشات حضور تیتر های سرمی محدود به موارد گزارش شده از مناطق اندمیک بیماری خصوصا آمریکای جنوبی و کشور برزیل است و از آنجایی که ایجاد آلودگی تجربی در گربه ها نسبتا مشکل است، هنوز در مورد نقش گربه ها در اپیدمیولوژی لیشمانیوز احشایی جای تردید وجود دارد. کشورها ی فرانسه ، پرتغال، اسپانیا ، یونان و ایتالیا کشور های اروپایی هستند که وقوع بیماری در آن ها گزارش شده است و گونه مسبب بیماری در اروپا و آسیا لیشمانیا اینفانتوم و در برزیل لیشمانیا شاگاسی گزارش شده است . در بررسی های سرولوژی تیتر پادتنی ثبت شده گربه ها بین 32/1-128/1 بوده و بزرگی کبد و طحال و غدد لنفاوی مشابه سگ ها در گربه ها مشاهده شده است. گربه های درمان نشده در بررسی های آینده نگر، تلف شده و جداسازی انگل به روش ملکولی از خون، غدد لنفاوی و ارگان های احشایی این حیوانات صورت گرفته است (5). در مورد وضعیت آلودگی گربه ها و نقش آن ها به عنوان مخزن بیماری لیشمانیوز احشایی برای انسان در ایران دو گزارش مستند موجود است. در دو استان اندمیک فارس و آذربایجان شرقی شیوع آلودگی به لیشمانیوز اینفانتوم به روش pcr در نمونه های کبد و طحال گربه های ولگرد 10% بوده است که درصد آلودگی قابل توجهی است و احتمال نقش داشتن گربه ها به عنوان مخزن در اپیدمیولوژی بیماری را در ایران مطرح می سازد(6،7). در کشورهایی که آلودگی به لیشمانیا اینفانتوم در گربه ها وجود دارد، در موارد آلودگی به این سویه احشایی ، عمدتا گربه های مبتلا عوارض جلدی را نشان می دهند. بروز ندول های جلدی در ناحیه سر، بینی و گوش، پلک چشم و پنجه ها ،پری فولیکولیت گرانولوماتوز و درماتیت لیچنوئید، از عوارض مهم جلدی بیماران بوده است(8). در بررسی های گذشته نگر انجام شده در گربه های اهلی مبتلا به لیشمانیا اینفانتوم در دنیای قدیم ،57.7% مبتلایان فقط عوارض جلدی و 93% آنها عوارض جلدی را در کنار علایم دیگر نشان داده اند. دومین علامت شایع لمف آدنوپاتی بوده است که در 17.4% مبتلایان مشاهده شده و هپاتواسپلنومگالی فقط در 4.4% موارد مشاهده گردیده است. هم چنین گونه لیشمانیا تروپیکا در کشورهای ویتنام و عراق باعث بروز ضایعات صرفا جلدی در گربه ها شده اند(8). در دنیای جدید، گونه های جلدی مخاطی لیشمانیا مانند لیشمانیا برازیلینس و لیشمانیا ونزوئلانسیس عموما با عوارض جلدی و لیشمانیا شاگاسی با عوارض جلدی و احشایی همراه بوده است. نکته مهم دیگر این است که بسیاری از گربه ها هم مانند سگ ها پس از ابتلا به بیماری هیچ گونه علایم بالینی را نشان نمی دهند و به صورت حاملین مخفی در می آیند(9). یکی از بهترین روش های بررسی عوارض بالینی و هیستوپاتولوژی در مبتلایان به لیشمانیوز، بررسی ضایعات متعاقب آلودگی های تجربی به این ارگانیسم است ( 12-10) . این امر خصوصا در گربه ها که الگوی علایم بالینی و عوارض هیستوپاتولوژی بیماری و کارآیی روش های تشخیصی بیماری در آن ها ناشناخته تر است، ارزش بالایی دارد(13) . بنابراین در این تحقیق در نظر گرفته شد تا متعاقب آلودگی تجربی گربه به لیشمانیا اینفانتوم، ضمن ارزیابی و ثبت علایم بالینی، کارآیی روش های مختلف تشخیصی سرولوژی (elisa) ، هیستوپاتولوژی و pcr در این گونه حیوانی بررسی شود.