یکی از عوامل که به نحوی با کارایی نظام آموزشی در ارتباط است و می تواند آن را تحت تأثیر قرار دهد، تامین یا عدم تامین نیازهای آموزشی مربیان است. با عنایت به اهمیت موضوع، هدف کلی این پژوهش بررسی نیازهای آموزشی مربیان فنی و حرفه ای استان قزوین بوده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. به منظور گردآوری داده‏ها از مصاحبه سازمان یافته و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده که روایی آن ها از طریق نظرات استادان راهنما و مشاورو کارشناسان و متخصصان و پایایی پرسش نامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 96/0 برآورد گردیده است. جامعه آماری پژوهش شامل460 نفر، 340 نفر مربی و 120 نفر کارشناس در سال تحصیلی 91-90 بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعدادی از شهرستان ها به صورت تصادفی انتخاب و سپس از درون شهرستان ها به صورت تصادفی 16هنرستان و سازمان به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. که این تعداد شامل 251 نفر (مربیان 173 و کارشناسان 78 نفر) بوده است. از مدل بورچ و کودرانت برای سنجش نیازها استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده‏های مصاحبه با روش مقوله بندی صورت گرفته ولی داده های پرسش نامه در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفته است. در سطح آمار توصیفی از میانگین، درصد و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی برای تجزیه تحلیل داده ها از آزمون های t تک متغیره و استفاده شده است. این پژوهش در دو مرحله انجام گرفت؛ نخست نیازهای آموزشی با استفاده از مدل بوریچ مشخص گردید، نتایج این بخش نشان داد که 2 نیاز آموزشی یعنی آشنایی با نرم افزارهای چند رسانه ای مرتبط با آموزش و شناخت نیازها و علایق دانش آموزان، متناسب با مقتضیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها دارای بالاترین اولویت می باشند. در مرحله دوم با استفاده از مدل کوادرانت نیازها از دیدگاه مربیان و کارشناسان مطابقت داده شد، که در جریان این مطابقت ،تفاوتی بین نیازهای آموزشی اعلام شده دو طرف مشاهده نگردید. علاوه برآن آشنایی با اصول روانشناسی یادگیری و بکارگیری صحیح وتعمیروسایل کارگاه جزء نیاز آموزشی می باشد.همچنین میزان اهمیت موضوعات آموزشی و توانایی مربیان در عناصرمرتبط باآموزش بالاتراز حد متوسط می باشد. نتایج مصاحبه سازمان یافته نیز با نتایج پرسش-نامه همسو بوده است.