نام پژوهشگر: بهناز بیوکی
بهناز بیوکی حسین حسن آبادی
این پژوهش با هدف اصلی بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد وجودی- انسانگرایانه بر کاهش اضطراب مرگ بیماران سرطانی شهر مشهد انجام پذیرفت. با توجه به ارتباط میان اضطراب مرگ، افسردگی و کیفیت زندگی، بررسی اثربخشی این شیوه درمانی بر کاهش افسردگی و بهبود کیفیت زندگی را نیز به عنوان هدف دوم در نظرگرفتیم. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی(طرح گروه کنترل نابرابر) می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه از میان بیمارانی که به دو مرکز درمانی قائم و رضا در شهر مشهد مراجعه کرده بودند، با توجه به ملاک های در نظر گرفته شده( میزان تحصیلات، سن، قرار داشتن در پروسه درمان، آگاهی کامل از نوع بیماری و شدت آن)، 22 نفر (10 مرد و 12 زن) را انتخاب کرده و آنها را به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و مداخله نما تقسیم کردیم(11 نفر برای هر گرو ه ). گروه آزمایش 12 جلسه هفتگی گروه درمانی وجودی- انسانگرایانه را دریافت کردند، درحالیکه گروه مداخله نما تنها به انجام 12 جلسه حرکات ورزشی و کششی خاص به صورت گروهی پرداختند. هر دو گروه پرسشنامه های اضطراب مرگ تمپلر، افسردگی بک و فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را در جلسات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری( 30 روز) تکمیل کردند. برای بررسی نتایج، از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نیز آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. یافته های به دست آمده نشان داد که گروه درمانی وجودی انسانگرایانه به کاهش اضطراب مرگ بیماران در مرحله پس آزمون و پیگیری و نیز به بهبود کیفیت زندگی آنان در مرحله پس آزمون کمک کرده است. همچنین نتایج نشان داد که اگرچه گروه درمانی منجر به کاهش افسردگی بیماران در گروه آزمایش شد اما این کاهش در مقایسه با گروه کنترل معنادار نبود