نام پژوهشگر: زهرا امیریزدانی

گونه شناسی اسباب بازی های سنّتی و مدرن، مطالعه موردی اقوام لر، کرد، فارس، آذری ساکن محلات مرکزی شهر تهران
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  زهرا امیریزدانی   مجید کاشانی

بازی ها همیشه به عنوان جنبه ایی از فرهنگ ها مورد توجه انسان شناسان بوده اند. انسان شناسانی نظیر: برونسیلاو مالینوفسکی(bronis?aw malinowski) در مورد بازی های کودکان تروبریاند مطالب فراوانی ذکر کرده است؛ همین طور ادوارد بارنت تایلور(edward burnetttaylor؛) در کتاب انسان شناسی خود که در سال 1881 منتشر کرده است،نمایش و بازی را در فرهنگ های باستانی و قبیله ای بررسی کرده است. تقریبا بیشتر مردم شناسان؛ هریک به گونه ای به این موضوع مهم فرهنگی توجه کرده اند. مسلما شناخت و درک خاستگاه جغرافیایی و فرهنگی بازی ها و تعیین هویت و روند تحول و تطور تاریخی آن ها در هر جامعه،از سویی به شناخت کلی شکل زندگی اجتماعی مردم و رفتارهای عینی و ذهنی گروه ها و قشرهای اجتماعی جامعه نیاز دارد؛و از سویی دیگر می تواند پژوهشگران را تا اندازه ای در شناخت نوع و شکل جامعه و روابط اجتماعی و فرهنگی مردم و اوضاع اقلیمی جامعه ای که بازی ها در آن زاده و رشد کرده و بالیده اند،کمک کند. در این تحقیق، هدف کلی عبارت بوده است از :گونه شناسی اسباب بازی های جدید و سنّتی اقوام ساکن در مناطق مرکزی شهر تهران که از طریق طبقه بندی شکلی، محتوایی و کارکردی آن ها و به طور کلی از طریق گونه شناسی ظاهری اسباب بازی ها(رنگ، جنس، اندازه و...)، نوع باورهای بازیکنان و معانی بازی ها، اشخاص بازی کننده(به لحاظ جنس،سن،قومیت و...)، آثار و تبعات بازی ،انگیزه شناسی در کاربرد اسباب بازی ها و به ویژه محتوای فرهنگی اسباب بازی ها و هم چنین از طریق مرور و مطالعه زمینه پیدایش و منشا شکل گیری بازی های ایرانی که غالبا منجر به یافته هایی در زمینه شیوه های استفاده و به کارگیری اسباب بازیها و روش مقایسه و تطبیق اسباب بازی های سنّتی و جدید ایران بوده،انجام شده است. بنابر مطالعات تاریخی و یافته های علمی این پژوهش:اولا-اسباب بازی های جمع آوری شده به لحاظ شکل شناسی،دارای گونه بندی بسیار متنوعی از نظر جنس،رنگ،اندازه و..بوده است. این امر هر چه قدر به عصر کنونی نزدیک تر شده ایم،تنوع آن نیز بیشتر شده است با این همه؛ به لحاظ جنس اسباب بازی ها، در گذشته ؛بیشتر اسباب بازی ها مردم ساخت و طبیعی و در حال حاضر ؛ بیشتر تولیدات کارخانه ای و یک شکل هستند. ثانیا یافته ها حاکی از آن است که در ادبیات باستانی ایران چه به لحاظ قصه ها و متل ها و فولکلور و حتی آیین ها و مراسم و چه به لحاظ جایگاه بازی و اسباب بازی در گذشته در بین اقوام و گروه های اجتماعی ایران تفاوت های زیادی وجود داشت؛ اما با توجه به کاهش و اضمحلال برخی از بازی ها و مشکلات زندگی شهری در شرایط کنونی؛ تفاوت های کمّی بین قومیت ها در باورها و تصورات و انگاره های فرهنگی و به خصوص به کارگیری اسباب بازی ها، از نظر بازی کنندگان ، شیوه های بازی وخصوصیات زمانی و مکانی آن ها وجود دارد. ثالثا نحوه ساخت، نگهداری و شیوه بازی با اسباب بازی های مختلف دارای پیشینه و سوابق تاریخی طولانی بوده و اصولا در طول دوره های مختلف تا کنون تغییرات زیادی را پشت سر گذاشته است. و در نهایت یافته های این تحقیق درزمینه مقایسه اسباب بازی های سنّتی و قدیمی حاکی از آن است که اسباب بازی های جدید، اصولا چه از نظر تفاوت های ارزشی و چه از نظر کارکردی در اسباب بازی های سنتی تغییرات عدیده ای به وجود آمده است چرا که تنگناهای زندگی شهری و آپارتمان نشینی و کاهش حجم خانواده و به ویژه تغییر خانواده گسترده به خانواده هسته ای و هم چنین مشغله های روزانه مردم و اوقات فراغت کم آن ها به ویژه در شهرهای بزرگ موجب شده است که اسباب بازی ها از نظر حجم کوچک تر،از نظر رنگ متنوع تر و از نظر بازیکنان تعداد کمتر و به لحاظ آثار روانی و ارزشی و به ویژه انتخاب مفاهیم فرهنگی بی هویت تر گردند، با این ملاحظه که می توان گفت که اسباب بازی ها هم مانند سایر جنبه های زندگی انسان ها که متولد می شوند، رشد می کنند و می میرند. زندگی در مناطق مرکزی شهر تهران، خارج از تغییرات فرهنگی ایجاد شده در زندگی شهری نبوده و لذا نوع وسایل و اسباب بازی هایی که در بین مردم ساکن در این محدوه جغرافیایی رواج داشته است همراه با تغییرات کلی و کلان زندگی اجتماعی دچار تحول و دگرگونی شده است.