نام پژوهشگر: مهدیه مظفری
مهدیه مظفری حسنعلی واحدی
استفاده از آفت کش ها در چارچوب کنترل شیمیایی در سال های اخیر با شتاب بسیار زیادی در حال گسترش است. این ترکیبات باعث حذف و یا کاهش فعالیت دشمنان طبیعی می شوند. در حال حاضر با مشخص شدن نقش هرچه بیشتر دشمنان طبیعی در کنترل آفات و توسعه ی بکارگیری آن ها انتظار می رود که توجه خاصی به موضوع اثرات نامطلوب آفت کش ها بر روی دشمنان طبیعی صورت گیرد. در بین تمام دشمنان طبیعی شناخته شده در دنیا سهم زنبورهای خانواده ی تریکوگراما از نظر کارایی، تکنولوژی تولید انبوه، وسعت کاربرد، سازگاری در اقلیم های مختلف و قابلیت پرورش روی میزبان واسط در مقام اول است. در این مطالعه اثرات جانبی سموم دیازینون، کلرپریفوس، ایندوکساکارب، ایمیداکلوپراید، فنیتروتیون، فن والریت و دلتامترین که در زراعت محصولات مهمی مثل برنج، ذرت، پنبه و آفات درختان میوه استفاده می شوند روی زنبور پارازیتویید trichogramma brassicae bezdenko که برای کنترل بیولوژیک آفات این محصولات تولید و رها سازی می شود، بررسی شد. به این منظور تخم های پارازیت شده ی بید غلات در هفت تکرار و به مدت پنج ثانیه در هفت تا نه دز مختلف از حشره کش های فوق، غوطه ور شدند. در تیمار شاهد از آب مقطر استفاده گردید. تخم های تیمار شده تا مرحله ی خروج حشره کامل بازدید شده و میزان مرگ و میر تخم و حشرات کامل پس از 24، 48 و 72 ساعت بررسی شد. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق تمام هفت سم حشره کش باعث ایجاد اثرات زیانبار بر روی تخم های پارازیت شده ی آغشته به سم و حشره ی بالغ خارج شده از آن ها می شوند. تأثیر سوء همه آفت کش های مورد استفاده روی تخم های پارازیت شده و حشرات بالغ زنبور با گذشت زمان بیشتر می شد که این مسئله با توجه به کوچک تر شدن مقادیر محاسبه شده در lc10، lc50 و lc90 قابل توجیه است. مقدار lc50 برای سم ایندوکساکارب در زمان های تخم، 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب: 654/1671، 301/327، 818/15 و 777/0، برای سم ایمیداکلوپراید در زمان های تخم، 48 و 72 ساعت، 455/245، 348/53، 037/1، در سم فنیتروتیون در زمان های تخم و 24 ساعت، 375/30 و 079/16، سم دیازینون در زمان تخم و 24 ساعت، 96/39 و 093/0، سم کلرپریفوس در زمان های تخم، 24 و 48 ساعت، 085/12، 118/411 و 112/17، سم فن والریت در زمان های تخم، 48 و 72 ساعت، 342/10، 7/4970 و 257/0 و بالاخره سم دلتامترین در زمان های تخم، 24، 48 و 72 ساعت، 265/10، 92/752، 863/85 و 008/0 محاسبه گردید. با استفاده از این مقادیر و حدود اطمینان محاسبه شده در سطح 95 درصد، سمیت تماسی حشره کش ها با یکدیگر مقایسه شد. بر این اساس حشره کش های ایندوکساکارب و ایمیداکلوپراید کمترین میزان تلفات زنبورها را موجب شدند که از این نظر با پنج آفتکش دیگراختلاف معنیداری داشتند. میزان کل تلفات سم ایندوکساکارب در زمان های تخم، 24، 48 و 72 ساعت به ترتیب 90/2±90/57، 00/4±21/27، 08/4±96/64 و 72/1±35/89، در سم ایمیداکلوپراید 96/3±25/41، 0/0±0/0، 01/6±86/48 و 82/1±11/95، در سم فنیتروتیون 58/4±85/76، 18/7±20/74، 0/0±100 و 0/0±100، در سم دیازینون 49/3±59/38، 86/1±69/98، 0/0±100 و 0/0±100، در سم کلرپریفوس 44/7±02/62، 53/3±38/91، 22/1±59/97 و 0/0±100، در سم فن والریت 66/2±78/84، 38/2±38/2، 51/3±32/21 و 68/0±52/97 و نهایتاً در سم دلتامترین 51/2±39/84، 0/0±0/0، 01/5±69/44، 46/2±03/95 محاسبه شد. از نظر میزان کشندگی، سموم فنیتروتیون و دیازینون بیشترین تأثیر را روی کشندگی تخم و حشره بالغ داشتند و سموم کلرپریفوس، فن والریت، دلتامترین، ایمیداکلوپراید و ایندوکساکارب در درجه های بعدی اهمیت قرار گرفتند. اثرات مخرب حشره کش ها بر روی شکل ظاهری تخم های پارازیت شده و حشره ی بالغ زنبور نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که در غلظت های بالای حشره کش های دیازینون، کلرپریفوس و فنیتروتیون، تخم های پارازیت شده که در تماس با سم قرار گرفته بودند کاملا از بین رفته و فقط پوسته ی تخم باقی مانده بود و زنبوری در آن ها مشاهده نشد. در غلظت های پایین تر بعد از شکافتن تخم مشاهده شد که حشره بالغ درون تخم تشکیل شده ولی قبل از تفریخ مرده بود. زنبورهایی که خارج شده بودند نیز دارای ناهنجاری در بال ها بودند. سم ایندوکساکارب نیز در بالاترین غلظت، تخم های پارازیت شده را بطور کامل از بین برده بود و زنبوری هم در آن ها تشکیل نشده بود، در حالیکه در غلظت های پایین تر زنبورها از تخم خارج شده و از نظر ظاهری مشکلی نداشتند. همچنین در سم ایمیداکلوپراید در زنبورهای خارج شده از تخم پارازیته که در تماس با غلظت های بالاتر قرار داشتند، بال ها بطور ناقص تشکیل شده و فقط جوانه ی بال مشاهده شد. در نتیجه ی این تحقیق مشخص شد که حشره کش های ایندوکساکارب و ایمیداکلوپراید کمترین میزان سمیت را برای حشره کامل زنبور تریکوگراما دارند. بنابراین این دو سم می توانند ترکیبات مناسب تری نسبت به سموم دیگر آزمایش شده برای استفاده در مدیریت تلفیقی آفات باشند.