نام پژوهشگر: امین نوروزی
امین نوروزی رضا حسن زاده پاک رضایی
اندازه گیری میدان جریان متناوب (acfm) یکی از روش هایی است که به طور گسترده برای کاربردهای آزمون غیر مخرب (nde) مورد استفاده قرار گرفته است. این روش به دلیل پاره ای از خواص منحصر به فرد از جمله سادگی طراحی و سرعت بازبینی بالا، مطلوب ترین روش برای تشخیص وجود ترک های سطحی و تعیین ابعاد آن در قطعات فلزی می باشد. همانند دیگر روش های nde، در این روش نیز حل مسئله به اصطلاح معکوس برای تعیین شکل ترک از روی سیگنال های acfm اندازه گیری شده مد نظر است. روش هایی که تا کنون برای تعیین شکل ترک ارائه شده اند از مشکلاتی از قبیل زمان محاسباتی بالا و نیاز به یک پایگاه داده ی جامع رنج می برند. همچنین بیشتر این روش ها برای ترک های با شکل دلخواه قابل استفاده نیستند. در این پروژه رویکرد جدیدی برای غلبه بر مشکلات مذکور ارائه شده است. در این تحقیق در ابتدا نشان خواهیم داد که سیگنال های acfm دارای خواص منحصر به فردی هستند و سپس دو روش مبتنی بر یادگیری فازی برای بهره گیری از خواص یاد شده ارائه خواهیم کرد که قادر هستند هر شکل ترک دلخواه را بدون نیاز به یک بانک داده ی کامل تخمین بزنند. همچنین نتایج آزمایشات و شبیه سازی ها برای روش های پیشنهادی در مقایسه با روشهای موجود ارائه خواهند شد. نتایج نشان می دهند که رویکرد پیشنهادی از روش های موجود دقیق تر و پایدارتر است و حتی در غیاب پایگاه داده ی مناسب نتایج منطقی به دست می دهد.
امین نوروزی علی رضا سلیمانی نظر
در این مطالعه عملکرد بیوراکتورهای نوین usbf در حالت متعارف (بدون آکنه) و در حالت رشد تلفیقی (با اضافه کردن آکنه های معلق) در تصفیه فاضلاب شهری مورد بررسی قرار گرفته است. اثر تغییرات اکسیژن مورد نیاز شیمیایی (cod ) در غلظت خوراک ورودی در دو سطح 20±270 و 100±490 میلی گرم بر لیتر، غلظت زیست توده معلق در سه سطح 3000، 4000 و 5000 میلی گرم بر لیتر و زمان ماند هیدرولیکی کل درسه سطح 4، 8 و 12 ساعت، در بیوراکتور مورد تحقیق قرار گرفت. در این تحقیق تانک ته نشینی در انتهای دستگاه قرار داشت و در آن از صفحات لاملا استفاده شد. در حالت رشد تلفیقی از آکنه های معلق کالدنس 2، با درصد پرشدگی 30 درصد استفاده و به سامانه زیستی اضافه گردید. همچنین با توجه به سطوح تعیین شده برای عوامل مورد بررسی و به منظور به دست آوردن عوامل مهم و برهمکنش بین عوامل در هر دو حالت متعارف و رشد تلفیقی، از طراحی آزمایش ها به روش تاگوچی با سطوح مختلف استفاده شد. نتایج نشان داد که سامانه در حالت رشد تلفیقی راندمان مطلوب تری نسبت به حالت متعارف دارد و در زمان های ماند هیدرولیکی کمتر، راندمان سیستم تا 10 درصد بالاتر از حالت متعارف بوده است. سیستم در هر دو حالت متعارف و رشد تلفیقی در cod 20±270 میلی گرم بر لیتر با غلظت زیست توده معلق 5000 میلی گرم بر لیتر و زمان ماند هیدرولیکی 4 ساعت بهترین عملکرد را داشت. در این شرایط در حالت متعارف راندمان حدود 94 درصد و در حالت رشد تلفیقی حدود 97 درصد بود. همچنین نتایج نشان می دهد که در هر دو حالت متعارف و رشد تلفیقی، در بعضی موارد با افزایش زمان ماند هیدرولیکی، راندمان سیستم کاهش یافته است. کاهش راندمان سیستم در این حالت به دلیل قرار گرفتن میکروارگانیسم ها در فاز خودخوری می باشد. با توجه به نتایج در هر دو حالت بررسی شده با افزایش بار آلی وارد بر سیستم، راندمان کاهش یافته است و با افزایش غلظت زیست توده در سامانه، راندمان فرایند افزایش یافته است. نتایج به دست آمده از طراحی آزمایش ها به روش تاگوچی با سطوح مختلف برای هر دو حالت متعارف و رشد تلفیقی نشان داد که عوامل غلظت خوراک ورودی، غلظت زیست توده، زمان ماند هیدرولیکی و برهمکنش بین غلظت خوراک ورودی و زمان ماند هیدرولیکی از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در حالت متعارف زمان ماند هیدرولیکی و در حالت رشد تلفیقی، غلظت زیست توده بیشترین اثر را بر عملکرد سیستم داشته اند. همچنین مهم بودن برهمکنش بین زمان ماند هیدرولیکی و غلظت خوراک ورودی به دلیل رفتار متفاوت سیستم در زمان های ماند هیدرولیکی در غلظت های مختلف خوراک ورودی و قرار گرفتن میکروارگانیسم ها در فاز خودخوری در بعضی زمان های ماند هیدرولیکی، قابل توجیه است. در این تحقیق برای به دست آوردن ثوابت سینتیکی، مدل لارنس-مک کارتی برای حالت متعارف و مدل های گراو و استوور-کینکانون برای حالت رشد تلفیقی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در هر دو حالت، نتایج آزمایشگاهی از تطابق بالایی با مدل های مورد بررسی برخوردارند. بنابراین این مدل ها می توانند برای طراحی بیوراکتورهای اصلاح شده usbf و بیوراکتورهای نوین رشد تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.
امین نوروزی کریم شلش نژاد
پلی بوتیلن ترفتالات (pbt) یکی از مهم ترین پلیمرهای گرمانرم با کاربردهای مهندسی است.با این وجود برای توسعه ی دامنه ی کاربردی و دوام آن لازم است خواص مکانیکی بخصوص مقاومت ضربه ای شکافدار و خواص حرارتی بخصوص hdt آن ارتقا یابد. افزودن پلیمرهایی با مقاومت به ضربه شکافدار و مقاومت حرارتی بالا، همچون abs از طریق آمیخته سازی از جمله روشهای رفع این مشکلات است. یافتن شرایط مناسب آمیخته سازی با و بدون حضور سازگارکننده از اهمیت بالایی برخوردار است. علاوه بر این استفاده از نانوذرات کربنات کلسیم به دلیل دارا بودن اثرهای جوانه زنی بلورین در زمینه پلیمری و حفره سازی میتواند باعث بهبود خواص مکانیکی pbt/abs شود. در این تحقیق تاثیر شرایط مختلف آمیخته سازی پلیمرهای pbt وabs (با نسبت 70 به30)، با و بدون حضور سازگارکننده و همچنین تاثیر حضور نانوذرات کربنات کلسیم در درصدهای مختلف (2، 5 و 8 قسمت وزنی) بر روی خواص مکانیکی و حرارتی و مورفولوژی آمیخته حاصل بطور تجربی مطالعه شد.نتایج آزمایشات تجربی نشان داد که استحکام کششی آمیخته در حضور سازگارکننده و 5 قسمت وزنی نانوذرات کربنات تا میزان 12%، افزایش یافت.آمیخته سازی در حضور سازگارکننده موجب 28% بهبود مدول کششی و 594% بهبود کرنش تا نقطه پارگی آمیخته pbt/abs گردید.حضور سازگارکننده موجب حدود 17% بهبود مقاومت به ضربه شکافدار و 14% بهبود مقاومت به ضربه بدون شکاف آمیخته pbt/abs گردید. بیشترین مقدار دمای تغییر شکل حرارتی (hdt) در حضور سازگارکننده و 2 قسمت وزنی نانوذرات کربنات کلسیم بوده و موجب 64% بهبود نسبت به pbt خالص شده است.در میان آمیخته ها، بهترین آمیخته از نظر تعادل خواص مکانیکی آمیخته حاوی سازگارکننده و بهترین آمیخته از نظر خواص حرارتی آمیخته حاوی سازگارکننده و 2 قسمت وزنی نانوذرات کربنات کلسیم است.